جدال شيخ منتقد با روحاني معتدل !
آرمان: هجمه جبهه پايداري به دولت روحاني چيزي تازه و غيرمنتظرهاي نيست. اين طيف كه مباني فكري و نگرش متضادي با رويكردهاي اعلامي دولت تدبير و اميد داشته و خاستگاه سياسي و اجتماعي متفاوتي با دولت منتخب اكثريت ملت و كنشگران سياسي و فرهنگي آن دارند و از اساس تفاسير و تعابير خاصي پيرامون مقولات مختلف سياسي و فرهنگي داشته و انطباق چنداني ميان نظرگاه آنان و دولت در امور مختلف يافت نميشود، در حالي كه در انتخابات كانديداي اين جريان سياسي تنها توانست 11درصد آراي ماخوذه را از آن خود كند، در طول مدت سپري شده از عمر دولت تدبير و اميد در مواضع مختلف جديترين مخالفتها و انتقادات را متوجه دولت كردهاند؛ نكتهاي كه در ابتدا سعي شد چندان بروز و ظهور ويژهاي نداشته و در قالب اجزاء و اضلاع اين جريان سياسي شاكله بيابد اما به تدريج پردهها روزبهروز بيشتر فرو افتاد و بزرگان اين طيف نيز به صحنه برآمدند.
اگر در دولت سيد محمد خاتمي طيف منتقد اين روزها تا يكي دو سال اول دست به عصا راه رفته و انتقاداتشان چندان بروز و ظهور ميداني نداشت، در اين دوره هنوز چند ماهي از آغاز به كار دولت نگذشته موضوعي نبود كه از گزند انتقادات اين طيف مغفول مانده باشد و از طرف ديگر همه چهرههاي اين جريان سياسي با صراحت و بدون ملاحظات مرسوم هجمهها آغازيدن گرفتهاند تا بدانجا كه زعيم معنوي جبهه پايداري طي يك ماهه اخير در سه وهله مختلف با صراحتي عجيبتندترین انتقادات را متوجه شخص رئيسجمهوري و دولت كرده است. نزديك به يك ماه پيش در ميان بهت و حيرت ناظران سياسي ليدر معنوي جبهه پايداري تمامي تعارفات و ملاحظات مرسوم در عرصه سياسي را به كناري نهاد و در سخناني بيسابقه رئيسجمهوري منتخب ملت را با الفاظي موهن و ناپسند همچون « دروغگو، قسي القلب، عزت فروش مورد خطاب قرار داد. دو روز پيش نيز وي البته نه با بهكارگيري واژگان تهاجمي اما با اشاره به اختلاف بنيادين گفته بود: «ما انتقادات مبنايي به دولت داريم» او با صراحت بر وجوه تمايز و انشقاق ساختاري تاكيد كرده و گويا روز گذشته براي تكميل اين پازل سومين هجمه خود را عليه دولت و شخص رئيسجمهوري به منصه ظهور رساند. طرفه آنكه بيان اين سخنان همزمان با تشكيل اجلاس خبرگان رهبري و سخنان حمايتي آيتا... مهدوي كني و همچنين تبلور دوچندان آيتا... هاشمي در عرصه سياسي و اجلاس خبرگان بسيار معنادار بوده و حاكي از ناخشنودي رهبران پايداري نسبت به عدم موفقيت سياستهاي چند ساله دارد.
انتقادات توهينآميز و سكوت...
زعيم معنوي جبهه پايداري اكنون در ميدان عمل نيز گوي سبقت از ياران ربوده و با توجه به جايگاه خود و با استفاده از اين موقعيت سخناني را عليه دومين شخصيت كشور مبذول ميدارد كه مصداق بارز توهين و افتراست و شايد اگر هر كسي بود در بيان آن ملاحظه روا ميداشت اما ايشان بيتعارف سخن ميگويد. هر چند كه وفق نص صريح قانون اساسي تمامي آحاد شهروندان فارغ از جايگاه و پايگاه سياسي يا هر موضعي ديگر در برابر قانون يكسان بوده و ملزم به رعايت آن هستند و بر عهده مسئولين ذيصلاح است كه نسبت به اينگونه موارد به موضعگيري پرداخته و مر صريح قانون را به دور از ملاحظات پيراموني اجرايي كرده و مانع بسط و ترويج بياخلاقي در صحنه سياسي شوند.
ابراز تاسف مصباح براي روحاني
آيتا... مصباح كه در جمع هيات رئيسه دانشگاه دفاع ملي سخن ميگفت دو رويكرد رئيسجمهوري را مورد انتقاد قرار داد. وي در بخشي از سخنانش با تلويحي نزديك به تصريح و در قالب كنايه البته با مصاديق مشخص، انتقاداتي را متوجه رئيسجمهوري كرد و در بخشي ديگر صراحتا از وي نام برد. چندي پيش رئيس دولت در جمع دانشگاهيان خط قرمزها و عدم تعاطي انديشه و نظر در محافل دانشگاهي را مانع رشد و توسعه علوم انساني در كشور خوانده و گفته بود: چرا در علوم انساني پيشرفت نميكنيم ولي در ساير علوم پيشرفت ميكنيم؛ چون در شيمي خط قرمز نداريم ولي در علوم انساني داريم. حال مصباحيزدي در واكنش به اين سخنان گفته است: بسيار مايه تاسف است كه برخي كساني كه مسئوليتي در كشور دارند، عدم پيشرفت در علوم انساني را وجود برخي خط قرمزها، يعني مباني ديني و ارزشهاي اسلامي ميدانند. البته چگونه وي خط قرمز بيان شده از سوي رئيسجمهوري را مباني ديني و ارزشهاي اسلامي تفسير و تاويل كرده نكتهاي است كه بايد خود ايشان پيرامون آن سخن بگويند.
نكته جالب آنكه وي در بخش ديگري ازسخنانش به دانشآموختگان در دانشگاههاي بريتانيا اشاره كرده و ميگويد: ريشه تفكر بسياري از كساني كه در آنجا تحصيل كردهاند، به يكديگر شباهت دارد و چه بسا اين مساله از راههاي نفوذ دشمن براي براندازي اسلام و انقلاب اسلامي است، هرچند اين اشخاص متوجه اين مساله نيستند. حال اينكه رئيسجمهوري نيز دكتراي خود را از دانشگاه گلاسگو دريافت كرده و با توجه به مقدمه و موخره اين سخنان چه ارتباطات و ظرايفي ميان كلمات هست نكتهاي است كه بر آگاهان پوشيده نبود و نياز به شرح و بسط و تفسير ندارد. پس از اين سخنان كنايهآميز، آيتا... تعارفات را كنار گذاشت و به شكل مستقيم رئيسجمهوري را هدف گرفته و عنوان كرد: «اگر امروز نيز بحث حقوق شهروندي مطرح ميشود كه در آن بهايي و مسلمان، انقلابي و ضدانقلاب برابرند، از همان تفكر ناشي ميشود لذا بايد احساس خطر كرد وقتي بعد از گذشت 35 سال از انقلاب اسلامي، عاليترين مقام كشور بعد از رهبري، سخني بگويد كه بني صدر هم جرأت گفتن آن را نداشت. هرچند اين عده سخن خود را در لفافه و به صورت غير مستقيم بيان ميكنند.» حال بايد از ايشان پرسيد كه مگر در منشور حقوق شهروندي
روحاني چه آمده است كه ايشان و همفكران را چنان به واكنشي اينچنيني واداشته؟
آيا همان معناي و مفاهيم به شكلي كليتر در متن و نص صريح قانون اساسي نيامده است؟ آيا درايت قانونگذاران و مهر تاييد دو وهلهاي اكثريت شهروندان كه منجر به تدوين قانون اساسي و تاييد حقوق شهروندي ملحوظ در آن از سوي مردم شد نيز از منظر اين دوستان اعتبار و موضوعيتي ندارد؟ البته شاید رمز و راز اين انتقادات عجيب و بيمحابا را باید آنجا دانست كه پايداريها بهخوبي ميدانند جایگاهشان در ميان قشرهاي مختلف رو به تضعیف است لذا با اين برون نماييهاي سخت و صعب ميخواهند خود را در قالب اپوزيسيون دولت نمايانتر كرده و تودههاي مخالف با دولت را بر حول محور خود گرد آورند.
بسم الله...قل اعوذبرب الفلق،من شرماخلق
خدایا آنی و کمتر از آنی به حال خودمان وا مگذار . ...
امیدوارم بعضی آقایان بخودبیایند و داشتن سکوو برخی ملاحظات را سنگری برای خود نپندارند که رئیس محترم جمهور رابیمهابانه مورد تعرض و انتقاد قرار دهند. سخنان آقای روحانی بسیار اندیشمندانه وعاقلانه می باشد ونباید بخود اجازه تفسیرهای اعراضی و اغراضی را بخود بدهد
ابوعلی سینا:
به قومی مبتلا شده ایم که فکر میکنند خدا جز آنها کسی را هدایت نکرده!