قتل زن و مرد جوان هنگام مصرف موادمخدر
پارسینه: مردي كه برادر خود و زن جواني را به دلیل مصرف موادمخدر به قتل رسانده بود، در جلسه دادگاه به تشریح جنایت خود پرداخت.
قانون: حمزه 55سال سن دارد و زن جواني را با ادعاي اينكه با برادرش رابطه داشته به قتل رسانده است. بعد از مدتي جسد برادر او نيز كشف شد و متهم به اتهام قتل اين دو دستگير شد.
جسد راضيه به عنوان اولين جسد 9آذرماه سال 89 در انبار باغي در روستاي مهرآباد رودهن پيدا شد. با كشف جسد مشخص شد انبار متعلق به حمزه است و بنابراين تحقيقات براي دستگيري او شروع شد. در جريان تحقيقات جسد مرد ديگري به اسم علي در نزديكي پمپ بنزيني در دماوند پيدا شد.
كارآگاهان متوجه شدند سر اين مرد نيز مانند راضيه بريده شده و به نظر ميرسد هر دو به دست يك نفر كشته شده اند. در ادامه تحقيقات مأموران موفق شدند حمزه را دستگير كنند.
او پس از دستگيري به قتل اعتراف كرد و در مورد انگيزه خود گفت: راضيه و شوهرش مدتي قبل از اين اتفاق به باغ من آمده بودند و سرايدار آنجا بودند اما مدتي بعد من متوجه شدم رفت و آمدهاي برادرم به باغ بيشتر شده و علت اين مسئله راضيه است. وقتي از رابطه پنهاني اين دو با خبر شدم، راضيه و شوهرش را از باغ اخراج كردم و از او خواستم ديگر به اينجا نيايد، چون هم او شوهر داشت و هم برادر من صاحب همسر و فرزند بود.
اين متهم در ادامه اعترافاتش جزئيات بيشتري از قتل اين زن و برادرش را بيان كرد و گفت:« آن روز وقتي به باغ رفتم متوجه حضور پنهاني دو نفر در باغ شدم و ديدم در انبار باغ راضيه و برادرم مشغول مصرف مواد هستند، من نيز كه با ديدن اين دو بسيار عصباني شده بودم با علي درگير شدم. در همين حال ضربهاي به او خورد و مجروح شد كه ديدم راضيه در دفاع از برادرم برآمده و با من شروع به دعوا كرد. من كه رفتار راضيه عصبانيترم كرده بود با چاقو او را كشتم.»
متهم در مورد قتل برادرش نيز توضيح داد: «بعد از اينكه راضيه كشته شد برادرم را سوار ماشين كردم تا به بيمارستان برسانم اما در راه متوجه شدم او هم فوت كرده است، براي همين در همان مسير در كنار پمپبنزين جسدش را انداختم و رفتم.»
با تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.صبح روز گذشته جلسه دادگاه به ریاست قاضی عبداللهی برگزار شد.
در ابتدای جلسه نماینده دادستان به تشریح کیفرخواست پرداخت.سپس اولیای دم مقتول در جایگاه قرار گرفتند. همسر راضیه از طرف دو فرزندش برای قاتل تقاضای قصاص کرد. دختر علی هم خواستار قصاص عموی خود شد.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: راضیه و شوهرش به عنوان سرایدار پیش من کار ميکردند. شوهر راضیه از ویلای من سرقت کرد و به همین خاطر من شکایت کردم و او به زندان افتاد.بعد از آزادی سراغ من آمد و التماس کرد اجازه دهم در باغ کار کند.
دلم سوخت و قبول کردم. علی به خاطر ارتباط بااين زوج به موادمخدر اعتیاد پیدا کرده بود.
وی ادامه داد: روز حادثه متوجه شدم برادرم و راضیه در انبار در حال مصرف موادمخدر هستند. عصبانی شدم. علی با چاقو به طرفم حمله کرد. چاقو را گرفتم و ضربهاي به او زدم. بعد راضیه به طرفم آمد که او را هم کشتم.
رئیس دادگاه:پس از قتل چاقو را چه کردی؟
متهم: در رودخانهاي انداختم.
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
ارسال نظر