حمله شریعتمداری به ایده صادرات گاز به اروپا
حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت:
در پی کودتای نارنجیهای تحت حمایت آمریکا و اروپا در اوکراین که برکناری دولت قانونی این کشور را به دنبال داشت، مردم در شبه جزیره «کریمه» که پیش از آن یک جمهوری خودمختار و تحت کنترل فدراسیون روسیه بود و بعد از جنگجهانی دوم به اوکراین پیوسته بود، علیه حاکمیت آمریکایی-اروپایی نارنجیها قیام کردند و خواستار الحاق به روسیه شدند. درخواست آنان با مخالفت نارنجیهای حاکم و تهدیدهای جدی آمریکا و اروپا روبرو شد ولی نهایتا در جریان یک همهپرسی - 16 مارس 2014/ 25 اسفند 92 - که 81 درصد واجدین رأی در آن شرکت داشتند، 96/77 درصد مردم کریمه به الحاق این شبه جزیره به روسیه رأی دادند و با موافقت دومای روسیه - پارلمان - کریمه رسما به روسیه ملحق شد.
آمریکا و اروپا، اگرچه این الحاق را شکست بزرگی برای کودتای نارنجی میدانستند ولی از آنجا که این شبه جزیره پیش از آن نیز بخشی از روسیه بوده است به تهدید روسیه اکتفا کردند اما، پروسه الحاق به سایر مناطق شرقی روسیه نیز سرایت کرده بود و مردم شهرهای «خارکف»، «دونتسک» و «اودسا» هم با برپایی تظاهرات گسترده خواستار الحاق به روسیه شدند... در پی گسترش درخواست الحاق، آمریکا و اروپا به تهدید اقتصادی روسیه روی آوردند و روسیه نیز در یک اقدام مقابله به مثل، صدور گاز به اروپا را تحریم و متوقف کرد و این در حالی است که بیش از 76درصد نیاز گازی اروپا از روسیه تأمین میشود. - سهم گازپروم روسیه 30 درصد است - به این نکته نیز توجه شود که در سال 2013 اتحادیه اروپا اولین شریک تجاری روسیه بوده است.
حالا میتوان حدس زد که تحریم صدور گاز روسیه به اروپا، کشورهای اروپایی را با چه کابوس جدی و شکنندهای از بحران سوخت و رکود اقتصادی روبرو کرده و میکند تا آنجا که برخی از مقامات رسمی و رسانههای نزدیک به دولتهای اروپایی همراهی با آمریکا در تحریم روسیه را بهعلت مقابلهبهمثل روسیه در تحریم صدور گاز به اروپا، یک خطای بزرگ استراتژیک دانسته و خواستار پایان دادن به این تحریمهای دو جانبه شدهاند.
و اما، صرفنظر از اینکه هر یک از دو سوی بحران اوکراین یعنی روسیه از یکسو و آمریکا و اروپا از سوی دیگر، با چه چشماندازی وارد این بحران شدهاند و هر یک از دو طرف کدام سود یا زیانی را در این چشمانداز میبینند، باید گفت؛ آنچه به وضوح قابل دیدن است، بحران سخت و سنگینی است که کشورهای اروپایی را به شدت تهدید میکند.
حالا تحریمهای ظالمانه و غیرانسانی کشورهای اروپایی علیه جمهوری اسلامی ایران را در نظر آورید. آیا از اینکه دشمنان وحشی و تابلودار مردم مظلوم و شریف ایران بعد از تحریمهای ضد بشری علیه ایران اسلامی، خود در باتلاق تحریم گرفتار شدهاند، احساس رضایت نمیکنید و در این ماجرا، دست انتقام الهی را - هر چند که از آستین روسیه بیرون آمده باشد - نمیبینید؟ آیا هیچ ایرانی مسلمان یا غیرمسلمانی را که فقط از اندک غیرت دینی و ملی برخوردار باشد میتوان نشان داد که از بحران پیشروی دولتهای اروپایی احساس رضایت نکند؟
باید توجه داشت که این بحران بازتاب و نتیجه بحرانسازی خود آمریکا و دولتهای اروپایی در اوکراین است و مثلا از نوع زلزله و سیل و طوفان نیست که حتی برای مردم کشورهای متخاصم نیز ناخوشایند تلقی شود. بحران پیشروی اروپا در صورت دست کشیدن این دولتها از زورگویی و باجخواهی قابل فروکش کردن است، بنابراین نه فقط جایی برای کمترین دلسوزی وجود ندارد، بلکه افزایش دامنه بحران و شدت بیشتر آن، دقیقا مانند فشار و ضربه زدن محکمتر به یک آدمکش حرفهای برای پیشگیری از ادامه قتل و خونریزی اوست که مطلوب و پسندیده است.
حالا اگر بشنوید که برخی از مسئولان محترم کشورمان درپی نجات دشمن از بحران یاد شده هستند چه احساسی پیدا میکنید؟! برای تصور دقیقتر ماجرا، فرض کنید که تانکهای دشمن در حال تخریب سنگرهای رزمندگان اسلام و قتل عام آنان هستند ولی ناگهان با مانعی روبرو میشوند که آنها را از حرکت باز میدارد و یا حرکت آنها را کُند و دشوار میسازد. حالا اگر مشاهده کنید افرادی در لباس رزمندگان خودی برای رفع مانع تلاش میکنند آیا جز این است که اقدام آنان را در حمایت از دشمن و خیانت به جبهه خودی تلقی میکنید؟! البته یک حالت دیگر نیز قابل تصور است و آن این که افراد مورد اشاره را در اوج سادهلوحی، بیاطلاعی و ناآشنا با ابتداییترین مسائل جبهه نبرد بدانید و در این صورت بسیار بدیهی است که جای آنان در جبهه نیست و حضورشان چه بخواهند و چهنخواهند، فقط به نفع دشمن خواهد بود.
اکنون و بعد از این همه - که همه ماجرا هم نیست - بهموضوع اصلی این نکته میرسیم و آن این که، طی چند هفته اخیر بارها شاهد بودهایم برخی از دولتمردان محترم در مصاحبههای داخلی و خارجی خود اعلام کردهاند که «ایران برای صدورگاز به اروپا آمادگی دارد»! یعنی به زعم آنان، ایران آماده است با صدور گاز به اروپا، کشورهای اروپایی را از بحرانی که بهعلت قطع صادرات گاز روسیه با آن روبرو شدهاند، نجات بدهد!
این پیشنهادها چه مفهومی غیر از باز گذاشتن دست دشمن برای ادامه وحشیگری علیه مردم کشورمان دارد؟ یعنی تلاش به منظور برداشتن مانع از سر راه تانکهای دشمن و باز کردن راه آنها برای تخریب سنگرهای خودی و تجاوز به حریم میهن اسلامی و مردم آن!
خوشبینانهترین برداشت درباره آنها، این است که کمترین و ابتداییترین شایستگی و لیاقت را برای حضور در مسئولیتهای کنونی ندارند! و ادامه حضورشان در مسئولیت آب ریختن به آسیاب دشمن است.
در پی کودتای نارنجیهای تحت حمایت آمریکا و اروپا در اوکراین که برکناری دولت قانونی این کشور را به دنبال داشت، مردم در شبه جزیره «کریمه» که پیش از آن یک جمهوری خودمختار و تحت کنترل فدراسیون روسیه بود و بعد از جنگجهانی دوم به اوکراین پیوسته بود، علیه حاکمیت آمریکایی-اروپایی نارنجیها قیام کردند و خواستار الحاق به روسیه شدند. درخواست آنان با مخالفت نارنجیهای حاکم و تهدیدهای جدی آمریکا و اروپا روبرو شد ولی نهایتا در جریان یک همهپرسی - 16 مارس 2014/ 25 اسفند 92 - که 81 درصد واجدین رأی در آن شرکت داشتند، 96/77 درصد مردم کریمه به الحاق این شبه جزیره به روسیه رأی دادند و با موافقت دومای روسیه - پارلمان - کریمه رسما به روسیه ملحق شد.
آمریکا و اروپا، اگرچه این الحاق را شکست بزرگی برای کودتای نارنجی میدانستند ولی از آنجا که این شبه جزیره پیش از آن نیز بخشی از روسیه بوده است به تهدید روسیه اکتفا کردند اما، پروسه الحاق به سایر مناطق شرقی روسیه نیز سرایت کرده بود و مردم شهرهای «خارکف»، «دونتسک» و «اودسا» هم با برپایی تظاهرات گسترده خواستار الحاق به روسیه شدند... در پی گسترش درخواست الحاق، آمریکا و اروپا به تهدید اقتصادی روسیه روی آوردند و روسیه نیز در یک اقدام مقابله به مثل، صدور گاز به اروپا را تحریم و متوقف کرد و این در حالی است که بیش از 76درصد نیاز گازی اروپا از روسیه تأمین میشود. - سهم گازپروم روسیه 30 درصد است - به این نکته نیز توجه شود که در سال 2013 اتحادیه اروپا اولین شریک تجاری روسیه بوده است.
حالا میتوان حدس زد که تحریم صدور گاز روسیه به اروپا، کشورهای اروپایی را با چه کابوس جدی و شکنندهای از بحران سوخت و رکود اقتصادی روبرو کرده و میکند تا آنجا که برخی از مقامات رسمی و رسانههای نزدیک به دولتهای اروپایی همراهی با آمریکا در تحریم روسیه را بهعلت مقابلهبهمثل روسیه در تحریم صدور گاز به اروپا، یک خطای بزرگ استراتژیک دانسته و خواستار پایان دادن به این تحریمهای دو جانبه شدهاند.
و اما، صرفنظر از اینکه هر یک از دو سوی بحران اوکراین یعنی روسیه از یکسو و آمریکا و اروپا از سوی دیگر، با چه چشماندازی وارد این بحران شدهاند و هر یک از دو طرف کدام سود یا زیانی را در این چشمانداز میبینند، باید گفت؛ آنچه به وضوح قابل دیدن است، بحران سخت و سنگینی است که کشورهای اروپایی را به شدت تهدید میکند.
حالا تحریمهای ظالمانه و غیرانسانی کشورهای اروپایی علیه جمهوری اسلامی ایران را در نظر آورید. آیا از اینکه دشمنان وحشی و تابلودار مردم مظلوم و شریف ایران بعد از تحریمهای ضد بشری علیه ایران اسلامی، خود در باتلاق تحریم گرفتار شدهاند، احساس رضایت نمیکنید و در این ماجرا، دست انتقام الهی را - هر چند که از آستین روسیه بیرون آمده باشد - نمیبینید؟ آیا هیچ ایرانی مسلمان یا غیرمسلمانی را که فقط از اندک غیرت دینی و ملی برخوردار باشد میتوان نشان داد که از بحران پیشروی دولتهای اروپایی احساس رضایت نکند؟
باید توجه داشت که این بحران بازتاب و نتیجه بحرانسازی خود آمریکا و دولتهای اروپایی در اوکراین است و مثلا از نوع زلزله و سیل و طوفان نیست که حتی برای مردم کشورهای متخاصم نیز ناخوشایند تلقی شود. بحران پیشروی اروپا در صورت دست کشیدن این دولتها از زورگویی و باجخواهی قابل فروکش کردن است، بنابراین نه فقط جایی برای کمترین دلسوزی وجود ندارد، بلکه افزایش دامنه بحران و شدت بیشتر آن، دقیقا مانند فشار و ضربه زدن محکمتر به یک آدمکش حرفهای برای پیشگیری از ادامه قتل و خونریزی اوست که مطلوب و پسندیده است.
حالا اگر بشنوید که برخی از مسئولان محترم کشورمان درپی نجات دشمن از بحران یاد شده هستند چه احساسی پیدا میکنید؟! برای تصور دقیقتر ماجرا، فرض کنید که تانکهای دشمن در حال تخریب سنگرهای رزمندگان اسلام و قتل عام آنان هستند ولی ناگهان با مانعی روبرو میشوند که آنها را از حرکت باز میدارد و یا حرکت آنها را کُند و دشوار میسازد. حالا اگر مشاهده کنید افرادی در لباس رزمندگان خودی برای رفع مانع تلاش میکنند آیا جز این است که اقدام آنان را در حمایت از دشمن و خیانت به جبهه خودی تلقی میکنید؟! البته یک حالت دیگر نیز قابل تصور است و آن این که افراد مورد اشاره را در اوج سادهلوحی، بیاطلاعی و ناآشنا با ابتداییترین مسائل جبهه نبرد بدانید و در این صورت بسیار بدیهی است که جای آنان در جبهه نیست و حضورشان چه بخواهند و چهنخواهند، فقط به نفع دشمن خواهد بود.
اکنون و بعد از این همه - که همه ماجرا هم نیست - بهموضوع اصلی این نکته میرسیم و آن این که، طی چند هفته اخیر بارها شاهد بودهایم برخی از دولتمردان محترم در مصاحبههای داخلی و خارجی خود اعلام کردهاند که «ایران برای صدورگاز به اروپا آمادگی دارد»! یعنی به زعم آنان، ایران آماده است با صدور گاز به اروپا، کشورهای اروپایی را از بحرانی که بهعلت قطع صادرات گاز روسیه با آن روبرو شدهاند، نجات بدهد!
این پیشنهادها چه مفهومی غیر از باز گذاشتن دست دشمن برای ادامه وحشیگری علیه مردم کشورمان دارد؟ یعنی تلاش به منظور برداشتن مانع از سر راه تانکهای دشمن و باز کردن راه آنها برای تخریب سنگرهای خودی و تجاوز به حریم میهن اسلامی و مردم آن!
خوشبینانهترین برداشت درباره آنها، این است که کمترین و ابتداییترین شایستگی و لیاقت را برای حضور در مسئولیتهای کنونی ندارند! و ادامه حضورشان در مسئولیت آب ریختن به آسیاب دشمن است.
اگر همهپرسی خوبه چرا در استانهای ایران برگزار نمی کنید.؟
برادر روسیه را چه می کنید
ايشان بايد دعا كند كه در درجه اول ايران ظرفيت مازاد براي صادرات گاز را پيدا كند. اكنون كه بيشتر گاز استخراجي در داخل مصرف مي شود.
بعد هم هر چقدر منافع ايران با كشورهاي مختلف از جمله كشورهاي موثر در نظم نوين جهاني گره بخورد، هزينه طرف مقابل براي اقدامات خصمانه افزايش داده مي شود و بلعكس.
يكي از دلايلي كه بعضي كشورها از جمله آلمان مخالف تحريمهاي شديدتر بر عليه روسيه هستند بدليل لطمه ديدن منافع مشتركشان با روسيه من جمله تامين ٤٠٪ انرژي اتحاديه اروپا توسط روسيه مي باشد.
همه سایت ها دروغ میگن فقط این سایت فخیمه پارسینه راست میگه
واقعا از وقتی که این را خوندم سرم درد گرفته
یعنی واقعا منافع کشور روسیه این قدر برای اقای شریعتمداری مهم هست که حاضر است از منافع ایران بگذرد
برادر حسین اگر ما الان به اروپا گاز می فرستادیم دیگه اصلا تحریم نمیشدیم
کاری نکنید که بعدها بهتون بگند شما آدم فلان کشور بودید