رابطه استيضاح وزير علوم و انتخابات مجلس دهم
پارسینه: نمايندگان مطرح کننده استيضاح حرف از رکود علمي و حذف نيروهاي انقلابي از دانشگاهها هم مي زنند؛ رکود علمي و افت کيفيت آموزش بهانه اي ست تا استيضاح يک حذف سياسي صرف به نظر نيايد اما اين کار شدني نيست، کارنامه وزارت قبل در دوره دکتر احمدي نژاد جاي دفاع ندارد و داستان مشهور بورسيه هاي دوره دکتري نوک کوه يخ است.
اميرپرويز پويان در یادداشت ابتکار نوشت: آقاي حداد عادل چند روز پيش در يک گفتگو درباره دلايل استيضاح وزير علوم گفتند: ما مشکل شخصي با فرجي دانا نداريم. در اين شکي نيست که آقاي حداد عادل و بقيه نمايندگاني که مي خواهند وزير علوم را استيضاح کنند مشکل شخصي با وي ندارند. آقاي حداد عادل و همفکران وي نگراني اصلي خود را تکرار حوادثي چون 18 تير 78 و حوادث بعد از انتخابات 88 در دانشگاه ها اعلام مي کنند.
نمايندگان مطرح کننده استيضاح حرف از رکود علمي و حذف نيروهاي انقلابي از دانشگاهها هم مي زنند؛ رکود علمي و افت کيفيت آموزش بهانه اي ست تا استيضاح يک حذف سياسي صرف به نظر نيايد اما اين کار شدني نيست، کارنامه وزارت قبل در دوره دکتر احمدي نژاد جاي دفاع ندارد و داستان مشهور بورسيه هاي دوره دکتري نوک کوه يخ است. اندازه واقعي اين کوه شناور را نمايندگان استيضاح کننده بهتر از فرجي دانا مي دانند.
نيروي انقلابي از ديد اين نمايندگان کسي نيست که مدرک جعلي مي گيرد و به ناحق کرسي رياست دانشگاه و هيئت علمي را صاحب مي شود؟هزاران هيئت علمي جذب شده در وزارت قبل سطح آموزش در دانشگاه ها را به صورت فاحشي پايين آوردند. در دوره احمدي نژاد بود که بازار خريد و فروش پايان نامه در کشور به راه افتاد و اين معامله هنوز به صورت علني در خيابان انقلاب انجام مي شود.اساتيد بسياري در دانشگاه هاي مادر مثل دانشگاه تهران و علامه طباطبايي حذف شدند و جايگزين هاي آنها تنها به خاطر وابستگي سياسي و در مواردي وابستگي فاميلي جذب دانشگاه ها شدند. خاطرات عزل و نصب هاي دوره قاجار در دوره دکتر احمدي نژاد زنده شد؛ مهم نيست که چه کارنامه اي داري بايد مشخص شود با ما هستي يا نه؟
آقاي فرجي دانا کار عجيبي انجام نمي دهد، تعدادي مدير که به ناحق وارد دانشگاه ها شدند- همانطور که صدها نفر ديگر که بدون صلاحيت وارد حساس ترين سازمان هاي کشور شدند - را برکنار کرد. برکناري يکي از روساي دانشگاه ها سر و صداي بسياري در رسانه هاي جريان مخالف دولت و نمايندگان جريان اکثريت در مجلس به همراه داشت اما اقدامات وي در بازنشسته کردن دسته جمعي اساتيد و جذب هيئت علمي بدون در نظر گرفتن صلاحيت علمي افراد، هيچ اعتراض يا واکنشي به همراه نداشت و کسي از اين رئيس دانشگاه نپرسيد که دو فرزندش و ده ها نفر ديگر با کدام صلاحيت جايگزين اساتيد با سابقه دانشگاه تحت مديريت وي شدند. اينکه براي نمايندگان مطرح کننده استيضاح هر منصبي در کشور از عضو هيئت علمي دانشگاه تا رياست جمهور هيچ ويژگي يا صلاحيتي به جز وابسته بودن به جناح خودي لازم ندارد باعث شد اين نمايندگان در برابر عملکرد وزير علوم سابق ساکت بمانند. داشتن دغدغه سطح علمي دانشگاه ها براي نمايندگان پيگير استيضاح همان دغدغه ميزان وابستگي مسئولين دانشگاه ها به جريان به اصطلاح خودي ست.
بازپس گيري بورسيه ها و پس گرفتن کرسي هاي به ناحق واگذار شده در وزارت قبلي يکي از مشکلات استيضاح کنندگان با فرجي دانا ست. نگراني اصلي اين گروه؛ از بازشدن فضاي دانشگاه هاست. در دوره آقاي احمدي نژاد تمام جريان هاي دانشجويي مخالف قلع و قمع شدند، دفترهايشان بسته شد امکان فعاليت سياسي و فرهنگي براي دانشجوها به جز طرفداران دولت از بين رفت. جالب است که در اواخر دوره احمدي نژاد با رها شدن وي از سوي پشتيبانانش در مجلس و تشکل هاي اصولگرا اين حرکت هاي دانشجويي به سمت دولت نشانه رفت.
ولت اعتدال و وزارت علوم اين دولت در سکوت و بدون هياهو و رسانه اي کردن اقدامات تاسف بار وزراي قبلي سعي در جان بخشيدن دوباره به آموزش عالي در کنار ساير بخش ها مانند اقتصاد و فرهنگ و سياست خارجي دارد. جنجال کاري را درست نخواهد کرد و آب رفته به جوي برنخواهد گشت. بي تدبيري هاي وزارت نفت قبلي جبران نخواهد شد، بيت المال به يغما رفته به خزانه بر نخواهد گشت، اموال غارت شده سازمان ميراث فرهنگي به موزه ها و انبار ها بر نمي گردند، نرخ هاي نجومي مسکن و زمين را نمي توان کاهش داد، اما مديران نالايق و منفعت طلب را که مي توان بر کنار کرد، اساتيد و روساي دانشگاه بي صلاحيت را که مي توان از کار برداشت، کدام انقلابي ؟ اين لفظ را در مورد چه کساني به کار مي بريد،آيا وابستگي به نهاد هاي انقلابي براي انقلابي بودن کفايت مي کند؟
انتخابات مجلس در پيش است؛ دانشگاه از سال 76 به بعد تائيرگذارترين نهاد در انتخابات ها بوده. هر دوره که فضاي باز در دانشگاه ها ايجاد شد، انتخابات هم با حضور گسترده مردم همراه بود و حضور گسترده مردم براي جناح اکثريت مجلس کنوني يعني شکست.
تشکيل دوباره انجمن هاي اسلامي يعني وفاداري به انقلاب و ايستادن در برابر کساني که انقلاب را درک نکردند و براي حذف هاي جناحي دلايل انقلابي مي تراشند. اين حق طبيعي دانشجو هاست که انجمن ها را دوباره تشکيل دهند و دفتر هايشان را باز کنند. دانشگاه نبايد مانع فعاليت سياسي و فرهنگي دانشجو باشد، نشاط دانشگاه به جامعه انتقال پيدا خواهد کرد؛ اين کمک خواهد کرد در تهران يا ساير شهرها افراد با آرا کم وارد مجلس نشوند، فرقي هم نمي کند از کدام جناح يا جبهه باشند، نماينده اي که در يک انتخابات گسترده و تعداد شرکت کننده بالا به مجلس راه پيدا کند در برابر زياده خواهي و بي قانوني رئيس جمهور با لبخند به صندلي رياست تکيه نمي دهد.
باید ببینیم آیا در مجلس بعدی نمایندگان مردم تایید صلاحیت می شوند.