دفاعیه قتل تبدیل به دفاعیه کارگران شد
کارگری که متهم است همکارش را با واردآوردن ضربه چاقو به قتل رسانده در دادگاه بهجای دفاع از خود در برابر اتهام قتل، درباره حقوق کارگران صحبت کرد و وکلیش نیز مدعی شد او بیمار روانی است.
به گزارش شرق، نماینده دادستان در ابتدای این جلسه محاکمه که روز گذشته در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، گفت: «متهم یکسال قبل در جریان درگیری با همکارش بهنام سعید او را با ضربه چاقو به قتل رساند. محمد (متهم) مدعی است مقتول را با میلگرد زده در حالیکه ضربه چاقو که به سینه مقتول اصابت کرده، ضربهای کشنده است و پزشکیقانونی واردشدن این ضربه را تایید کرده است.
مقتول قبل از مرگ در بیمارستان به ماموران گفته بود ضارب محمد است ضمن اینکه شاهدان نیز اعلام کردند ضارب محمد بود و آلت قتل را هم از جیب او کشف کردهاند. بنابراین با توجه به مدارک موجود در پرونده از جمله گفتههای مقتول پیش از مرگ، اظهارات شاهدان پرونده و سایر قراین درخواست رسیدگی به این پرونده را دارم.»
سپس اولیایدم در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند و متعهد شدند سهم صغیر -فرزند مقتول- را نیز به صندوق دادگستری واریز کنند. در ادامه متهم در جایگاه ایستاد، او اتهام قتل را رد کرد و گفت: «من آدم نکشتم فقط دو ضربه بهصورت و کتف مقتول زدم و اینکه چاقو را چه کسی زده نمیدانم. تا به حال 20 نامه برای دادگاه نوشتم و کپی همه آنها را نگهداری کردهام، به من بگویید چرا کارفرمای من چهارمیلیونتومان بدهیام را نمیدهد. اگر او مسلمان است باید بدهی من را بپردازد و مرا بیمه کند.»
در این هنگام قاضی متذکر شد این جلسه برای رسیدگی به اتهام قتل است و نه اختلافات او با کارفرمایش. متهم گفت: «جواب سوال شما را دادم و گفتم قتل کار من نبود اما شما جواب سوال من را نمیدهید اگر شما قاضی هستید چرا پول من را از کارفرمایم نمیگیرید ما کارگران زیادی هستیم که برایش کار میکنیم کسی جرات نمیکند اعتراض کند، اما من اعتراض دارم.»
در این هنگام قاضی گفت: «در نامهات نام چندنفر را آورده و خواستهای دادگاه از آنها بهعنوان شهود تحقیق کند آنها در دادسرا علیه تو شهادت داده و گفتهاند تو ضارب هستی و دیدهاند ضربه را تو زدی. در اینباره چه میگویی؟»
متهم گفت: «آنها سرپرست هستند و برای اینکه جلو کارفرما خودشیرینی کنند این حرفها را زدهاند حتی کارفرما علیه من شهادت داده و گفته است من ضارب هستم. فکر میکنید چرا این شهادت را داده است؟ برای اینکه چهارمیلیونتومان من را ندهد اینها همه دسیسه است.»
متهم درباره روز حادثه نیز گفت: «آنروز به یکی از همکارانم گفتم سرما خوردهام او هم قرصی را به جای قرص سرماخوردگی به من داد وقتی آن را خوردم به من گفت این قرص را دشمنت از بیرون آورده بود. بعد از خوردن قرص حال عجیبی داشتم بعد هم که سعید به اتاق نگهبانی آمد به مادر و خواهرم فحش داد و من هم با میلگرد او را زدم اما چاقو کار من نبود. اصلا برفرض که چاقو داشتم اما از آن استفاده نکردم. چرا شما دنبال این نیستید که چه کسی با من دشمنی کرده و قرص را به من خورانده است؟ دادگاه باید دنبال واقعیات باشد.»
در ادامه قاضی از متهم پرسید آیا سابقه بیماری روانی دارد؟ متهم جواب داد: «من کاملا سالم هستم و در طول عمرم فقط چندبار سرما خوردم.»بعد از اینکه متهم دفاعیات خود را مطرح کرد وکیل او در جایگاه حاضر شد. او موکلش را بیمار روانی خواند و گفت: «موکل من تا به حال در بیمارستان بستری نشده است اما وضعیت او در دادگاه نشان میدهد از سلامت روانی برخوردار نیست. خانوادهاش هم تایید کردهاند به دلیل مشکلات روحی وی تا بهحال برایش همسری انتخاب نکردهاند. او حتی در خانه نیز وضعیت روحی مناسبی نداشت و مشکلات زیادی را برای خانوادهاش ایجاد کرده بود. بنابراین با توجه به آنچه در دادگاه گذشت و گفتههای خانواده متهم درخواست دارم برای اینکه حقی از موکلم ضایع نشود او را برای بررسی وضعیت روانی به پزشکی قانونی معرفی کنید.»
وی همچنین گفت: «موکل من مدعی است با چاقو ضربهای بر بدن مقتول وارد نکرده البته چاقویی توسط کارگران به ماموران تحویل داده شده اما اثر انگشت موکل یا حتی خون روی آن کشف نشده است بنابراین درخواست دارم این مدرک را از دایره مدارک جرم پرونده خارج کنید.» هیات قضات در پایان جلسه برای بررسی بیشتر پرونده وارد شور شدند.
مقتول قبل از مرگ در بیمارستان به ماموران گفته بود ضارب محمد است ضمن اینکه شاهدان نیز اعلام کردند ضارب محمد بود و آلت قتل را هم از جیب او کشف کردهاند. بنابراین با توجه به مدارک موجود در پرونده از جمله گفتههای مقتول پیش از مرگ، اظهارات شاهدان پرونده و سایر قراین درخواست رسیدگی به این پرونده را دارم.»
سپس اولیایدم در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند و متعهد شدند سهم صغیر -فرزند مقتول- را نیز به صندوق دادگستری واریز کنند. در ادامه متهم در جایگاه ایستاد، او اتهام قتل را رد کرد و گفت: «من آدم نکشتم فقط دو ضربه بهصورت و کتف مقتول زدم و اینکه چاقو را چه کسی زده نمیدانم. تا به حال 20 نامه برای دادگاه نوشتم و کپی همه آنها را نگهداری کردهام، به من بگویید چرا کارفرمای من چهارمیلیونتومان بدهیام را نمیدهد. اگر او مسلمان است باید بدهی من را بپردازد و مرا بیمه کند.»
در این هنگام قاضی متذکر شد این جلسه برای رسیدگی به اتهام قتل است و نه اختلافات او با کارفرمایش. متهم گفت: «جواب سوال شما را دادم و گفتم قتل کار من نبود اما شما جواب سوال من را نمیدهید اگر شما قاضی هستید چرا پول من را از کارفرمایم نمیگیرید ما کارگران زیادی هستیم که برایش کار میکنیم کسی جرات نمیکند اعتراض کند، اما من اعتراض دارم.»
در این هنگام قاضی گفت: «در نامهات نام چندنفر را آورده و خواستهای دادگاه از آنها بهعنوان شهود تحقیق کند آنها در دادسرا علیه تو شهادت داده و گفتهاند تو ضارب هستی و دیدهاند ضربه را تو زدی. در اینباره چه میگویی؟»
متهم گفت: «آنها سرپرست هستند و برای اینکه جلو کارفرما خودشیرینی کنند این حرفها را زدهاند حتی کارفرما علیه من شهادت داده و گفته است من ضارب هستم. فکر میکنید چرا این شهادت را داده است؟ برای اینکه چهارمیلیونتومان من را ندهد اینها همه دسیسه است.»
متهم درباره روز حادثه نیز گفت: «آنروز به یکی از همکارانم گفتم سرما خوردهام او هم قرصی را به جای قرص سرماخوردگی به من داد وقتی آن را خوردم به من گفت این قرص را دشمنت از بیرون آورده بود. بعد از خوردن قرص حال عجیبی داشتم بعد هم که سعید به اتاق نگهبانی آمد به مادر و خواهرم فحش داد و من هم با میلگرد او را زدم اما چاقو کار من نبود. اصلا برفرض که چاقو داشتم اما از آن استفاده نکردم. چرا شما دنبال این نیستید که چه کسی با من دشمنی کرده و قرص را به من خورانده است؟ دادگاه باید دنبال واقعیات باشد.»
در ادامه قاضی از متهم پرسید آیا سابقه بیماری روانی دارد؟ متهم جواب داد: «من کاملا سالم هستم و در طول عمرم فقط چندبار سرما خوردم.»بعد از اینکه متهم دفاعیات خود را مطرح کرد وکیل او در جایگاه حاضر شد. او موکلش را بیمار روانی خواند و گفت: «موکل من تا به حال در بیمارستان بستری نشده است اما وضعیت او در دادگاه نشان میدهد از سلامت روانی برخوردار نیست. خانوادهاش هم تایید کردهاند به دلیل مشکلات روحی وی تا بهحال برایش همسری انتخاب نکردهاند. او حتی در خانه نیز وضعیت روحی مناسبی نداشت و مشکلات زیادی را برای خانوادهاش ایجاد کرده بود. بنابراین با توجه به آنچه در دادگاه گذشت و گفتههای خانواده متهم درخواست دارم برای اینکه حقی از موکلم ضایع نشود او را برای بررسی وضعیت روانی به پزشکی قانونی معرفی کنید.»
وی همچنین گفت: «موکل من مدعی است با چاقو ضربهای بر بدن مقتول وارد نکرده البته چاقویی توسط کارگران به ماموران تحویل داده شده اما اثر انگشت موکل یا حتی خون روی آن کشف نشده است بنابراین درخواست دارم این مدرک را از دایره مدارک جرم پرونده خارج کنید.» هیات قضات در پایان جلسه برای بررسی بیشتر پرونده وارد شور شدند.
به گزارش شرق، نماینده دادستان در ابتدای این جلسه محاکمه که روز گذشته در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، گفت: «متهم یکسال قبل در جریان درگیری با همکارش بهنام سعید او را با ضربه چاقو به قتل رساند. محمد (متهم) مدعی است مقتول را با میلگرد زده در حالیکه ضربه چاقو که به سینه مقتول اصابت کرده، ضربهای کشنده است و پزشکیقانونی واردشدن این ضربه را تایید کرده است.
مقتول قبل از مرگ در بیمارستان به ماموران گفته بود ضارب محمد است ضمن اینکه شاهدان نیز اعلام کردند ضارب محمد بود و آلت قتل را هم از جیب او کشف کردهاند. بنابراین با توجه به مدارک موجود در پرونده از جمله گفتههای مقتول پیش از مرگ، اظهارات شاهدان پرونده و سایر قراین درخواست رسیدگی به این پرونده را دارم.»
سپس اولیایدم در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند و متعهد شدند سهم صغیر -فرزند مقتول- را نیز به صندوق دادگستری واریز کنند. در ادامه متهم در جایگاه ایستاد، او اتهام قتل را رد کرد و گفت: «من آدم نکشتم فقط دو ضربه بهصورت و کتف مقتول زدم و اینکه چاقو را چه کسی زده نمیدانم. تا به حال 20 نامه برای دادگاه نوشتم و کپی همه آنها را نگهداری کردهام، به من بگویید چرا کارفرمای من چهارمیلیونتومان بدهیام را نمیدهد. اگر او مسلمان است باید بدهی من را بپردازد و مرا بیمه کند.»
در این هنگام قاضی متذکر شد این جلسه برای رسیدگی به اتهام قتل است و نه اختلافات او با کارفرمایش. متهم گفت: «جواب سوال شما را دادم و گفتم قتل کار من نبود اما شما جواب سوال من را نمیدهید اگر شما قاضی هستید چرا پول من را از کارفرمایم نمیگیرید ما کارگران زیادی هستیم که برایش کار میکنیم کسی جرات نمیکند اعتراض کند، اما من اعتراض دارم.»
در این هنگام قاضی گفت: «در نامهات نام چندنفر را آورده و خواستهای دادگاه از آنها بهعنوان شهود تحقیق کند آنها در دادسرا علیه تو شهادت داده و گفتهاند تو ضارب هستی و دیدهاند ضربه را تو زدی. در اینباره چه میگویی؟»
متهم گفت: «آنها سرپرست هستند و برای اینکه جلو کارفرما خودشیرینی کنند این حرفها را زدهاند حتی کارفرما علیه من شهادت داده و گفته است من ضارب هستم. فکر میکنید چرا این شهادت را داده است؟ برای اینکه چهارمیلیونتومان من را ندهد اینها همه دسیسه است.»
متهم درباره روز حادثه نیز گفت: «آنروز به یکی از همکارانم گفتم سرما خوردهام او هم قرصی را به جای قرص سرماخوردگی به من داد وقتی آن را خوردم به من گفت این قرص را دشمنت از بیرون آورده بود. بعد از خوردن قرص حال عجیبی داشتم بعد هم که سعید به اتاق نگهبانی آمد به مادر و خواهرم فحش داد و من هم با میلگرد او را زدم اما چاقو کار من نبود. اصلا برفرض که چاقو داشتم اما از آن استفاده نکردم. چرا شما دنبال این نیستید که چه کسی با من دشمنی کرده و قرص را به من خورانده است؟ دادگاه باید دنبال واقعیات باشد.»
در ادامه قاضی از متهم پرسید آیا سابقه بیماری روانی دارد؟ متهم جواب داد: «من کاملا سالم هستم و در طول عمرم فقط چندبار سرما خوردم.»بعد از اینکه متهم دفاعیات خود را مطرح کرد وکیل او در جایگاه حاضر شد. او موکلش را بیمار روانی خواند و گفت: «موکل من تا به حال در بیمارستان بستری نشده است اما وضعیت او در دادگاه نشان میدهد از سلامت روانی برخوردار نیست. خانوادهاش هم تایید کردهاند به دلیل مشکلات روحی وی تا بهحال برایش همسری انتخاب نکردهاند. او حتی در خانه نیز وضعیت روحی مناسبی نداشت و مشکلات زیادی را برای خانوادهاش ایجاد کرده بود. بنابراین با توجه به آنچه در دادگاه گذشت و گفتههای خانواده متهم درخواست دارم برای اینکه حقی از موکلم ضایع نشود او را برای بررسی وضعیت روانی به پزشکی قانونی معرفی کنید.»
وی همچنین گفت: «موکل من مدعی است با چاقو ضربهای بر بدن مقتول وارد نکرده البته چاقویی توسط کارگران به ماموران تحویل داده شده اما اثر انگشت موکل یا حتی خون روی آن کشف نشده است بنابراین درخواست دارم این مدرک را از دایره مدارک جرم پرونده خارج کنید.» هیات قضات در پایان جلسه برای بررسی بیشتر پرونده وارد شور شدند.
مقتول قبل از مرگ در بیمارستان به ماموران گفته بود ضارب محمد است ضمن اینکه شاهدان نیز اعلام کردند ضارب محمد بود و آلت قتل را هم از جیب او کشف کردهاند. بنابراین با توجه به مدارک موجود در پرونده از جمله گفتههای مقتول پیش از مرگ، اظهارات شاهدان پرونده و سایر قراین درخواست رسیدگی به این پرونده را دارم.»
سپس اولیایدم در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند و متعهد شدند سهم صغیر -فرزند مقتول- را نیز به صندوق دادگستری واریز کنند. در ادامه متهم در جایگاه ایستاد، او اتهام قتل را رد کرد و گفت: «من آدم نکشتم فقط دو ضربه بهصورت و کتف مقتول زدم و اینکه چاقو را چه کسی زده نمیدانم. تا به حال 20 نامه برای دادگاه نوشتم و کپی همه آنها را نگهداری کردهام، به من بگویید چرا کارفرمای من چهارمیلیونتومان بدهیام را نمیدهد. اگر او مسلمان است باید بدهی من را بپردازد و مرا بیمه کند.»
در این هنگام قاضی متذکر شد این جلسه برای رسیدگی به اتهام قتل است و نه اختلافات او با کارفرمایش. متهم گفت: «جواب سوال شما را دادم و گفتم قتل کار من نبود اما شما جواب سوال من را نمیدهید اگر شما قاضی هستید چرا پول من را از کارفرمایم نمیگیرید ما کارگران زیادی هستیم که برایش کار میکنیم کسی جرات نمیکند اعتراض کند، اما من اعتراض دارم.»
در این هنگام قاضی گفت: «در نامهات نام چندنفر را آورده و خواستهای دادگاه از آنها بهعنوان شهود تحقیق کند آنها در دادسرا علیه تو شهادت داده و گفتهاند تو ضارب هستی و دیدهاند ضربه را تو زدی. در اینباره چه میگویی؟»
متهم گفت: «آنها سرپرست هستند و برای اینکه جلو کارفرما خودشیرینی کنند این حرفها را زدهاند حتی کارفرما علیه من شهادت داده و گفته است من ضارب هستم. فکر میکنید چرا این شهادت را داده است؟ برای اینکه چهارمیلیونتومان من را ندهد اینها همه دسیسه است.»
متهم درباره روز حادثه نیز گفت: «آنروز به یکی از همکارانم گفتم سرما خوردهام او هم قرصی را به جای قرص سرماخوردگی به من داد وقتی آن را خوردم به من گفت این قرص را دشمنت از بیرون آورده بود. بعد از خوردن قرص حال عجیبی داشتم بعد هم که سعید به اتاق نگهبانی آمد به مادر و خواهرم فحش داد و من هم با میلگرد او را زدم اما چاقو کار من نبود. اصلا برفرض که چاقو داشتم اما از آن استفاده نکردم. چرا شما دنبال این نیستید که چه کسی با من دشمنی کرده و قرص را به من خورانده است؟ دادگاه باید دنبال واقعیات باشد.»
در ادامه قاضی از متهم پرسید آیا سابقه بیماری روانی دارد؟ متهم جواب داد: «من کاملا سالم هستم و در طول عمرم فقط چندبار سرما خوردم.»بعد از اینکه متهم دفاعیات خود را مطرح کرد وکیل او در جایگاه حاضر شد. او موکلش را بیمار روانی خواند و گفت: «موکل من تا به حال در بیمارستان بستری نشده است اما وضعیت او در دادگاه نشان میدهد از سلامت روانی برخوردار نیست. خانوادهاش هم تایید کردهاند به دلیل مشکلات روحی وی تا بهحال برایش همسری انتخاب نکردهاند. او حتی در خانه نیز وضعیت روحی مناسبی نداشت و مشکلات زیادی را برای خانوادهاش ایجاد کرده بود. بنابراین با توجه به آنچه در دادگاه گذشت و گفتههای خانواده متهم درخواست دارم برای اینکه حقی از موکلم ضایع نشود او را برای بررسی وضعیت روانی به پزشکی قانونی معرفی کنید.»
وی همچنین گفت: «موکل من مدعی است با چاقو ضربهای بر بدن مقتول وارد نکرده البته چاقویی توسط کارگران به ماموران تحویل داده شده اما اثر انگشت موکل یا حتی خون روی آن کشف نشده است بنابراین درخواست دارم این مدرک را از دایره مدارک جرم پرونده خارج کنید.» هیات قضات در پایان جلسه برای بررسی بیشتر پرونده وارد شور شدند.
ارسال نظر