آمادگی پرداخت بدهی زنجانی شایعه نبود!
پارسینه: خزانهدار اتاق بازرگانی تهران درباره بدهی زنجانی گفت: مدیر یک شركت نفتی خارجی معتبر كه مورد تأیید دوستانم در گرجستان و ایران بود، به من معرفی شد و كپی نامه ارسالی به بانک مرکزی را ارسال كرد که در این نامه اعلام شده بود آمادگی دارد که پرداخت بدهی بابک زنجانی را تضمین كند. شایعه نبود. من این خبر را مطرح کردم و نامه كتبی شركت را دارم.
روابط میان دوکشور ایران و ترکیه از جمله روابطی است که اگرچه در مقاطعی رو به سردی مینهد اما دوکشور بهتر میدانند که در بسیاری از موضوعات نیاز به پشتیبانی و همراهی یکدیگر دارند پس باید بهطور کلی روابط دوکشور را مثبت ارزیابی کرد.
تبادلات اقتصادی میان ایران و ترکیه بهویژه در بخشهای گاز و انرژی موضوعی نیست که ساده تلقی شود، دو کشور مبادلات اقتصادی زیادی باهم دارند. در زمانی که موضوع بابک زنجانی و فعالیتهای او در ترکیه منتشر شد پای یک فعال اقتصادی ایرانی اما ساکن ترکیه هم به میان آمد که نامش رضا ضراب بود.
بسیاری بر این تصوربودند که ضراب شریک و همدست فعالیتهای اقتصادی بابک زنجانی است و زمانی که در ترکیه بازداشت شد بسیاری علت این اتفاق را مربوط به همکاری با زنجانی دانستند.
اما به گفته خزانهدار اتاق بازرگانی تهران او تنها یک معامله در بخش طلا با بابک زنجانی داشته که تنها ضرر بهدلیل تقلبی بودن طلاها نصیب او شده است. ضراب چهره شناختهشدهای در ترکیه است بنابراین برخی تندرویها و رسانههای خاص در ایران موجبات گلایههایی را فراهم کرده است.
یک مصاحبه تحریفشده هم بر این موضوع دامن زد؛ همان مصاحبهای که دکتر حمید حسینی با روزنامه «تودی زمان» ترکیه داشت اما از آنجا که این روزنامه متعلق به مخالفان اردوغان است، ضمن تحریف مصاحبه به نقل از او ضراب را با عناوین مجرمانه خطاب کرده بود. سیدحمید حسینی در تشریح آنچه به روزنامه «تودی زمان» گفته بود و اتفاقات پس از آن با «آرمان» به گفت وگو پرداخت که متن آن را در ادامه میخوانید:
شما اخیرا سفری به ترکیه داشتید، این سفر كاری و تجاری بود؟ نظرتان راجع به این شایعه که هدف سفر پیگیری جهت پرداخت بدهی بابك زنجانی توسط رضا ضراب بوده است، چیست و چقدر این شایعات به واقعیت نزدیک بود؟
ممنونم از توجه شما و سوال درمورد علت سفر. برای امثال من كه درگیر تجارت بینالملل هستیم، سفر خارجی عادی است و من حداقل سالی سه ماه را در سفر هستم. اولا اتاق تهران روابط خوبی با اتاقهای تركیه خصوصا اتاق ازمیر دارد و مرتب درحال رفتوآمد هستیم. ثانیا من روابط تجاری با تركیه دارم و با یك گروه بزرگ ترک مذاكره كردهام كه در ایران نیروگاه برق احداث کنند و برق را به تركیه صادر کنیم؛ درخواست رسمی آنان را برای عقد قرارداد گاز به مهندس زنگنه وزیرنفت ارسال كردهام و همزمان در تلاشم تا موانع صادرات قیر فله به تركیه را برطرف کنم.
این سفر ربطی به بابك زنجانی نداشته و من ماموریتی از هیچ سازمانی برای این موضوع نداشتم. با توجه به سیاسی شدن این پرونده و پیچیدگیهای آن دیگر علاقهای به واردشدن به این موضوع ندارم، جالب است كه هنوز شكایت بابك زنجانی علیه من در دادگاه مختومه نشده و حقیر كه از اولین كسانی بودم كه اسناد ایشان را قلابی دانسته و پرداخت پول نفت را غیرمحتمل دانستم اما متهم به حمایت از ایشان میشوم!
از سوی دیگر به خاطر اشرافی که به مسائل ترکیه دارم در تیرماه امسال مصاحبهای با روزنامه «تودی زمان» تركیه انجام دادم و دیدگاهم را درمورد بابک زنجانی و رضا ضراب مطرح كردم. این روزنامه كه متعلق به اپوزیسیون حزب عدالت و توسعه است، برای تاثیرگذاری بر انتخابات تركیه، آن را تحریف كرده بود و لازم بود كه اقدامی انجام بدهم خصوصا اینكه علیه ایران بود و بر روند پرونده ایشان در دادگاه تركیه و اعتبار تجاری ایشان لطمه زدهبود. سرمایه یك صراف اعتبارش در بازار و اعتماد مردم است و این مصاحبه بر اعتبار آنان لطمه زده بود.
جریان مصاحبه اصلا چه بود که آن را تحریف کردند؟
روزنامه شرق تماس گرفت که یک گروه روزنامهنگار ترك علاقهمند هستند با شما یعنی من، درمورد روابط تجاری و سیاسی ایران و تركیه مصاحبه کنند و من هم پذیرفتم. تیم سه نفره شامل عکاس، خبرنگار و مترجم آمدند و من با توجه به حساسیت انتخابات تركیه سعی کردم، بهانهای به دست این روزنامه ندهم. در این مصاحبه سوالاتی درباره فعالیت ضراب و زنجانی در تركیه مطرح شد و من از عملكرد آنان در دورزدن تحریمها و انتقال پول و طلا به كشور دفاع كردم.
همچنین در مقابل اصرار خبرنگار ترك مبنی بر همكاری رضا ضراب با دولت ایران در دورزدن تحریمها تاکید كردم که «رضا ضراب ارتباطی با دولت ایران و بانك مركزی نداشته و خلافی انجام نداده است و اگر ادعایی علیه ایشان مطرح است در ترکیه بوده و اینطور نیست که ما در ایران بخواهیم پیگیر پرونده رضا ضراب باشیم». این مصاحبه دو هفته بعد با تحریف منتشر شده بود و این روزنامه با افراد دیگری هم مصاحبه کرده بود و بعضی افراد مانند «ف.ص» و یكی از نمایندگان مجلس ادعاهایی را علیه ضراب مطرح كردهبودند که این روزنامه مانور زیادی در این رابطه داده بود.
در ایران چه واکنشی به مصاحبه تحریف شده، وجود داشت؟
حدود یک ماه پیش بود که حاج حسین ضراب پدر آقای رضا ضراب فردی را نزد من فرستاد و گله كرد كه شما علیه رضا ضراب مصاحبه کردهای. تعجب کردم چون همانطور که گفتم برای حفظ ارتباطات سیاسی با ترکیه در آن مصاحبه از رضا ضراب دفاع كرده بودم و به نوعی ایشان را از بانک مرکزی و دولت ایران جدا کرده و گفته بودم ایشان ارتباطی با دولت ایران نداشتهاست و تجارت ضراب عمدتا با فعالان اقتصادی بخش خصوصی بوده است، بنابراین برایم عجیب بود و پیام دادم كه در سفر شهریورماه به تركیه در این مورد صحبت میكنیم.
هدف این روزنامه چه بود؟
این روزنامه هدفش از سفر به ایران و مصاحبه ارتباط دادن بابك زنجانی و رضا ضراب به یكدیگر بود و كشاندن پای ضراب به پرونده فساد بابك زنجانی. ضراب مدعی بود كه هنگام دستگیری هیچ وقت زنجانی را رئیس خود معرفی نكرده و این دروغی بوده كه «تودی زمان» منتشر كرده و روزنامههای ایران نیز آن را پذیرفته و تكرار كردهاند، درحالی كه ضراب از اینكه همكار و شریك بابك زنجانی معرفی میشود، دلخور و گلایهمند است.
ضراب مدعی است که «ارتباط کاری با زنجانی نداشته و فقط یك مورد درکار طلا با او شراكت كرده که به علت تقلب بابك و خرید طلای قلابی باعث زیان و ضرر وی شده است. او میگوید که از دو سال پیش به مقامات ایران هشدار داده که کارکردن با زنجانی عاقبت خوبی ندارد و پیشبینی کرده بود که بابک زنجانی قادر به پرداخت بدهیهای شرکت نفت نیست و بهزودی در یك مصاحبه مستندات خود را منتشر خواهد کرد.
آقای ضراب مدعی است که به مقامات ایران هشدار داده است. رابط و پیامدهنده چه کسی بوده یعنی خود او مستقیم هشدار میداده است؟
رضا ضراب یک شخصیت شناخته شده است كه پدر و پدربزرگش هم صراف بودهاند و نام خانوادگی آنها نیز قبلا صراف بوده است. این خانواده از صرافان شناختهشده و معتبر در تركیه، ایران و دبی بوده و در مبادلات تجاری و بازرگانی بین ایران و ترکیه نقش داشتهاند. به علت نفوذی كه ایشان در بانكهای تركیه داشتهاند مورد مراجعه مسئولان بانكها و وزارتخانهها بودند بنابراین در ملاقاتها به مدیران کشور هشدار داده و بعضا نامهنگاری كرده و مدرك هم دارد. این خانواده دارای نقشی در تبادلات مالی و طلا بین ایران و تركیه بودند و با کشور خودمان، همكاری و ارتباط داشته و توانسته در چارچوب قانون تحریمها راهكار ارائه دهد و مورد تحریم خزانهداری آمریكا نیز قرار نگیرد.
چه شد که اصلا شما در ترکیه با آقای ضراب ملاقات کردید، این برنامه از قبل تعیین شده بود؟
من در سوال قبلی علت ملاقات را توضیح دادم و در سفر ابتدا دیداری با پدر ایشان داشتم و برای اثبات تحریف مصاحبه توسط روزنامه «تودی زمان» روزنوشت (روزنوشت نام سایت سیدحمید حسینی است که به نگارش خاطرات هرروز در آن میپردازد) ٢٢ تیرماه را كه پس از مصاحبه نوشته بودم برای وی خواندم. وقتی برای ایشان ثابت شد كه روزنامه ترکیهای، اصول اخلاقی و حرفهای را زیر پا گذاشته و مصاحبه را تحریف كرده، برایش قابل باور نبود که چطور آن مطالب در تودی زمان منتشر شده است لذا با رضا تماس گرفت و ایشان به جمع ما پیوست و از اینكه برخی روزنامههاعلیه ایشان مطلب و تحلیل مینویسد، گلایهمند بود و ادعا داشت که رجب طیب اردوغان در دیدار با مقامات عالی رتبه ایران بهشدت از رسانههای ایران گلایه کرده و گفته که پرونده در ترکیه مختومه شده اما در ایران هنوز به این بحث دامن میزنند.
اخیرا شرق مصاحبهای با سفیر ایران در ترکیه آقای بیگدلی انجام داده كه سفیر هوشمندانه از نقش افرادی مانند ضراب در توسعه روابط ایران و تركیه تقدیر كرده و گفته که «رضا ضراب متهم نیست و پرونده وی در رابطه با دورزدن تحریم و پولشویی بوده درحالی كه پرونده زنجانی مربوط به فساد است. سفیر ایران در ترکیه مطرح كرده که باید از ظرفیت و پتانسیل ایشان در روابط ایران و ترکیه استفاده شود». ضمنا ایشان را یك تبعه تركیه دانسته است.
نظر خود شما چیست؟ آیا رضا ضراب در اتفاقات مربوط با بابک زنجانی مقصر بوده است؟
من اطلاعی ندارم زیرا با هیچكدام رابطه كاری وآشنایی نداشتهام ولی در مصاحبه با روزنامه ترك هم گفتم كه اعتقاد ندارم كه زنجانی رئیس ضراب باشد و سابقه كاری و اصالت خانوادگی ضراب بیشتر از زنجانی است و رضا ضراب هم در گفتوگو با من فقط یك مورد معامله با زنجانی را تائید كرد.
بابک زنجانی تا بهحال با شما ملاقاتی داشتهاست؟
نه، من هیچ ملاقاتی با ایشان نداشتهام و فقط سال گذشته در مهمانی روز ملی امارات ایشان را دیدم ولی دیدار و رابطهای با او نداشتیم وعملكرد ایشان در حوزه نفت و فرآوردهها در دو سال گذشته به كنسرسیومی از شركتهای اتحادیه كه درگیر سوآپ فرآورده بود، ضرروزیان وارد کرد و باعث بیاعتمادی وزارت نفت به بخش خصوصی شد. یكی از دستیاران ایشان از دوستان قدیمی من بود كه در سال ٥٨ در جهاد كهنوج همكار بودیم و این دوست پس از مصاحبه من علیه بابك زنجانی به من زنگ زد و از من بهشدت گلایه كرد.
بالاخره نگفتید عاقبت تحریف مصاحبه شما در روزنامه «تودی زمان» چه شد؟
من اعلام آمادگی كردم كه مطلب روزنامه را تكذیب كنم و یا با روزنامه صباح كه نزدیك به حزب عدالت و توسعه است، مصاحبه كنم و واقعیتها را بگویم ولی ایشان احتیاط كرد و هماهنگ نكرد. درحالی كه من آمادگی داشتم لطمهای كه از مصاحبه من به حیثیت كاری و اجتماعی این خانواده خورده بود، جبران كنم.
اشاره داشتید که «تودی زمان» مخالف آقای اردوغان است، رقیب ایشان اکنون چه موضعی دارد و اصلا این رقیب کیست؟
آنها ادعای فساد سیاسی و اقتصادی ضراب را برای این مطرح کردند که به اردوغان در انتخابات ضربه بزنند. از قول من نوشته بودند «وقتی شنیدم 4 وزیر دولت از ضراب رشوه گرفتهاند، تعجب نکردم»، آخر این موضوع چه ارتباطی با من داشته كه مطرح كنم، مگر من قاضی هستم که حكم صادر کنم؟ من در مصاحبه با «تودی زمان» اصلا صحبتی از رشوه و فساد اقتصادی به میان نیاوردم اما آنها نوشتند تا علیه اردوغان استفاده کنند.
آنها پرسیدند اتهام چه بوده است که من اصلا اسمی از رشوه نیاوردم و فقط گفتم کاری که دیگران نمیتوانستند برای انتقال پول و طلا انجام دهند، او انجام میداده است اما این روزنامه مصاحبه مرا تحریف کرد و از خودشان رشوه را اضافه کردند که این عمل غیرحرفهای میتوانست برای جریان حاکم سیاسی ترکیه هزینه داشته باشد بنابراین من در این سفر سعی کردم آن را جبران كنم. بر همین اساس روزنوشتی که ٢٢ تیرماه نوشته بودم، مجددا روی سایت و فیسبوك قرار دادم و عکسی که با رضا ضراب گرفته بودیم را منتشر کردم. بعد هم خواستم همان متن را ترجمه کنند و به روزنامههای ترکیه بدهند تا مشخص شود میان آنچه در روزنامه تودی زمان منتشر شده با آنچه من در مصاحبه گفتهام چه میزان اختلاف وجود دارد.
همان متنی که به نام غارت اموال بابک زنجانی در ترکیه منتشر شد را میگویید؟
بله، همان بود.
بعد از انتشار آن خیلی حرف و حدیثها شد حتی گفتند که کمیتهای که برای پس گرفتن اموال زنجانی تعیین شده، آنچنان دقت ندارد که اکنون ترکیه اموال او را غارت میکند.
نمیدانم چه گفتند اما روزنامهای که در آن آگهی حراج هواپیمایی انر تركیه چاپ شده بود را دارم. حرف من این بود که اگر بابک زنجانی سهامدار شرکت هواپیمایی انر بوده است، باید این موضوع را پیگیری کنند. دادگاه با بابک زنجانی مشکل دارد اما آن پولها مال کشور است و نباید بگذاریم پولی که متعلق به کشور است و در دست بابک زنجانی بوده و هواپیمایی خریده را ترکها به نفع خود مصادره کنند و سهم بابک زنجانی را بالا بکشند.
هشدار آن زمان من هم در این راستا بود. جمع کردن پرونده با این ابعاد کار بسیار مشکلی است و حتی میتوان گفت رسیدگی به آن از سوی یك بازپرس، شدنی نیست بلکه باید از افرادی کمک گرفت که میتوانند اموال زنجانی را شناسایی کرده و این اموال را احیا کنند و به کشور بازگردانند. اعتقاد دارم این پرونده ابعاد اقتصادی، سیاسی وامنیتی دارد و باید برای بازگرداندن اموال و مسائل اقتصادی از دانش و توانایی ایرانیان مقیم تركیه، دبی، مالزی و تاجیكستان كمك گرفت تا اموال را شناسایی و بازگردانند.
در این رابطه باید از اتاقهای بازرگانی و تشكلها نیز خواست كه وارد صحنه شوند و هر کجا اموال او وجود دارد، شناسایی و معرفی كنند. هواپیمایی انر تركیه 250 میلیون دلار ارزش دارد و ضراب اطلاع داشت كه بابك زنجانی فقط 50 میلیون دلار پرداخت كرده ولی تا الان 80 میلیون دلار بدهکارش کردهاند.
خبری چند وقت پیش منتشر و تکذیب شد که بر اساس آن فردی برای پرداخت بدهیهای بابک زنجانی اعلام آمادگی کرده است. از آن قضیه هم خبر دارید؟
بله؛ اطلاع دارم. مدیر یک شركت نفتی خارجی معتبر كه مورد تأیید دوستانم در گرجستان و ایران بود، به من معرفی شد و كپی نامه ارسالی به بانک مرکزی را ارسال كرد که در این نامه اعلام شده بود آمادگی دارد که پرداخت بدهی بابک زنجانی را تضمین كند.
اما گفتند شایعه است!
شایعه نبود. من این خبر را مطرح کردم و نامه كتبی شركت را دارم. من خبر را اینگونه اعلام کردم که فردی در خارج از کشور اعلام کرده حاضر است ضمانتنامه مدتدار از بانك فرستكلاس اروپایی بدهد و بدهی بابک زنجانی را خریداری كند به شرط اینکه اموال بابك را به وی منتقل كنند.
هدف این فرد از اعلام آمادگی برای پرداخت بدهیهای بابک زنجانی چه بود؟
چند احتمال میشود، مطرح کرد؛ یکی اینکه این پولها متعلق به خود بابک زنجانی است و عدهای در خارج کشور قصد دارند پولهای او را به کشور بازگردانند و نمیخواهند پولها توسط زنجانی برگردد پس بدهی بابک زنجانی را داده، در قبال آن، اموال را تحویل گرفته، مطابق با قول دادستان كل، بابك را آزاد میكردند و پرونده مختومه میشد.
حتی اگر فرد دیگری هم با هر نیتی قصد پرداخت بدهیهای او را داشت، قابل پیگیری بود و مثبت. پس این خبر کذب نبود و نامهاش را من دارم که اگر لازم باشد، یك روز منتشر میکنم. متاسفانه بلافاصله همه موضعگیری کردند و گفتند چنین موضوعی نیست و هدف طولانی كردن پرونده است. این هیاهوها بود که آن فرد را پشیمان كرد و خوشبختانه من نامش را مطرح نكردم.
این فرد ایرانی خارج از کشور است یا خارجی است؟
خودش ایرانی نیست ولی احتمالا همسر یا مادرش ایرانی هستند. نماینده این شرکت در تهران دفتر دارد و با من نیز ملاقات داشت. بعد از اینکه فضای سیاسی تند شد و همه دنبال مچ و مچگیری از هم افتادند، کنار کشیدم چون قبل از آن، به هر دلیلی فکر میکردم میتوانم در این پرونده کمک کنم و شاید بتوانم پول ٦٠٠ هزار تن مازوتی كه در دبی توسط شركت فال بهفروش رفته ولی وجه آن پرداخت نشده را پیگیری كنم ولی الان به خاطر خدشهدار نشدن اعتبار خودم و اتاق، دیگر هیچ علاقهای به پیگیری این پروژه ندارم و دیگر حاضر نیستم به هیچ سوالی در این مورد پاسخ دهم.
به نظر میآید با این برخوردهایی که میشود امکان جمعکردن این پرونده سخت شود. قبلا فکر میکردم بابک زنجانی یا دوستانش پول را بازمیگردانند و ممکن است بخشی را ضرر کرده باشد اما اصل پول ، نابود نشده و قابل وصول است اما الان به نظر میآید در چنین فضایی، شانسی برای بازگشت پول نیست.
تبادلات اقتصادی میان ایران و ترکیه بهویژه در بخشهای گاز و انرژی موضوعی نیست که ساده تلقی شود، دو کشور مبادلات اقتصادی زیادی باهم دارند. در زمانی که موضوع بابک زنجانی و فعالیتهای او در ترکیه منتشر شد پای یک فعال اقتصادی ایرانی اما ساکن ترکیه هم به میان آمد که نامش رضا ضراب بود.
بسیاری بر این تصوربودند که ضراب شریک و همدست فعالیتهای اقتصادی بابک زنجانی است و زمانی که در ترکیه بازداشت شد بسیاری علت این اتفاق را مربوط به همکاری با زنجانی دانستند.
اما به گفته خزانهدار اتاق بازرگانی تهران او تنها یک معامله در بخش طلا با بابک زنجانی داشته که تنها ضرر بهدلیل تقلبی بودن طلاها نصیب او شده است. ضراب چهره شناختهشدهای در ترکیه است بنابراین برخی تندرویها و رسانههای خاص در ایران موجبات گلایههایی را فراهم کرده است.
یک مصاحبه تحریفشده هم بر این موضوع دامن زد؛ همان مصاحبهای که دکتر حمید حسینی با روزنامه «تودی زمان» ترکیه داشت اما از آنجا که این روزنامه متعلق به مخالفان اردوغان است، ضمن تحریف مصاحبه به نقل از او ضراب را با عناوین مجرمانه خطاب کرده بود. سیدحمید حسینی در تشریح آنچه به روزنامه «تودی زمان» گفته بود و اتفاقات پس از آن با «آرمان» به گفت وگو پرداخت که متن آن را در ادامه میخوانید:
شما اخیرا سفری به ترکیه داشتید، این سفر كاری و تجاری بود؟ نظرتان راجع به این شایعه که هدف سفر پیگیری جهت پرداخت بدهی بابك زنجانی توسط رضا ضراب بوده است، چیست و چقدر این شایعات به واقعیت نزدیک بود؟
ممنونم از توجه شما و سوال درمورد علت سفر. برای امثال من كه درگیر تجارت بینالملل هستیم، سفر خارجی عادی است و من حداقل سالی سه ماه را در سفر هستم. اولا اتاق تهران روابط خوبی با اتاقهای تركیه خصوصا اتاق ازمیر دارد و مرتب درحال رفتوآمد هستیم. ثانیا من روابط تجاری با تركیه دارم و با یك گروه بزرگ ترک مذاكره كردهام كه در ایران نیروگاه برق احداث کنند و برق را به تركیه صادر کنیم؛ درخواست رسمی آنان را برای عقد قرارداد گاز به مهندس زنگنه وزیرنفت ارسال كردهام و همزمان در تلاشم تا موانع صادرات قیر فله به تركیه را برطرف کنم.
این سفر ربطی به بابك زنجانی نداشته و من ماموریتی از هیچ سازمانی برای این موضوع نداشتم. با توجه به سیاسی شدن این پرونده و پیچیدگیهای آن دیگر علاقهای به واردشدن به این موضوع ندارم، جالب است كه هنوز شكایت بابك زنجانی علیه من در دادگاه مختومه نشده و حقیر كه از اولین كسانی بودم كه اسناد ایشان را قلابی دانسته و پرداخت پول نفت را غیرمحتمل دانستم اما متهم به حمایت از ایشان میشوم!
از سوی دیگر به خاطر اشرافی که به مسائل ترکیه دارم در تیرماه امسال مصاحبهای با روزنامه «تودی زمان» تركیه انجام دادم و دیدگاهم را درمورد بابک زنجانی و رضا ضراب مطرح كردم. این روزنامه كه متعلق به اپوزیسیون حزب عدالت و توسعه است، برای تاثیرگذاری بر انتخابات تركیه، آن را تحریف كرده بود و لازم بود كه اقدامی انجام بدهم خصوصا اینكه علیه ایران بود و بر روند پرونده ایشان در دادگاه تركیه و اعتبار تجاری ایشان لطمه زدهبود. سرمایه یك صراف اعتبارش در بازار و اعتماد مردم است و این مصاحبه بر اعتبار آنان لطمه زده بود.
جریان مصاحبه اصلا چه بود که آن را تحریف کردند؟
روزنامه شرق تماس گرفت که یک گروه روزنامهنگار ترك علاقهمند هستند با شما یعنی من، درمورد روابط تجاری و سیاسی ایران و تركیه مصاحبه کنند و من هم پذیرفتم. تیم سه نفره شامل عکاس، خبرنگار و مترجم آمدند و من با توجه به حساسیت انتخابات تركیه سعی کردم، بهانهای به دست این روزنامه ندهم. در این مصاحبه سوالاتی درباره فعالیت ضراب و زنجانی در تركیه مطرح شد و من از عملكرد آنان در دورزدن تحریمها و انتقال پول و طلا به كشور دفاع كردم.
همچنین در مقابل اصرار خبرنگار ترك مبنی بر همكاری رضا ضراب با دولت ایران در دورزدن تحریمها تاکید كردم که «رضا ضراب ارتباطی با دولت ایران و بانك مركزی نداشته و خلافی انجام نداده است و اگر ادعایی علیه ایشان مطرح است در ترکیه بوده و اینطور نیست که ما در ایران بخواهیم پیگیر پرونده رضا ضراب باشیم». این مصاحبه دو هفته بعد با تحریف منتشر شده بود و این روزنامه با افراد دیگری هم مصاحبه کرده بود و بعضی افراد مانند «ف.ص» و یكی از نمایندگان مجلس ادعاهایی را علیه ضراب مطرح كردهبودند که این روزنامه مانور زیادی در این رابطه داده بود.
در ایران چه واکنشی به مصاحبه تحریف شده، وجود داشت؟
حدود یک ماه پیش بود که حاج حسین ضراب پدر آقای رضا ضراب فردی را نزد من فرستاد و گله كرد كه شما علیه رضا ضراب مصاحبه کردهای. تعجب کردم چون همانطور که گفتم برای حفظ ارتباطات سیاسی با ترکیه در آن مصاحبه از رضا ضراب دفاع كرده بودم و به نوعی ایشان را از بانک مرکزی و دولت ایران جدا کرده و گفته بودم ایشان ارتباطی با دولت ایران نداشتهاست و تجارت ضراب عمدتا با فعالان اقتصادی بخش خصوصی بوده است، بنابراین برایم عجیب بود و پیام دادم كه در سفر شهریورماه به تركیه در این مورد صحبت میكنیم.
هدف این روزنامه چه بود؟
این روزنامه هدفش از سفر به ایران و مصاحبه ارتباط دادن بابك زنجانی و رضا ضراب به یكدیگر بود و كشاندن پای ضراب به پرونده فساد بابك زنجانی. ضراب مدعی بود كه هنگام دستگیری هیچ وقت زنجانی را رئیس خود معرفی نكرده و این دروغی بوده كه «تودی زمان» منتشر كرده و روزنامههای ایران نیز آن را پذیرفته و تكرار كردهاند، درحالی كه ضراب از اینكه همكار و شریك بابك زنجانی معرفی میشود، دلخور و گلایهمند است.
ضراب مدعی است که «ارتباط کاری با زنجانی نداشته و فقط یك مورد درکار طلا با او شراكت كرده که به علت تقلب بابك و خرید طلای قلابی باعث زیان و ضرر وی شده است. او میگوید که از دو سال پیش به مقامات ایران هشدار داده که کارکردن با زنجانی عاقبت خوبی ندارد و پیشبینی کرده بود که بابک زنجانی قادر به پرداخت بدهیهای شرکت نفت نیست و بهزودی در یك مصاحبه مستندات خود را منتشر خواهد کرد.
آقای ضراب مدعی است که به مقامات ایران هشدار داده است. رابط و پیامدهنده چه کسی بوده یعنی خود او مستقیم هشدار میداده است؟
رضا ضراب یک شخصیت شناخته شده است كه پدر و پدربزرگش هم صراف بودهاند و نام خانوادگی آنها نیز قبلا صراف بوده است. این خانواده از صرافان شناختهشده و معتبر در تركیه، ایران و دبی بوده و در مبادلات تجاری و بازرگانی بین ایران و ترکیه نقش داشتهاند. به علت نفوذی كه ایشان در بانكهای تركیه داشتهاند مورد مراجعه مسئولان بانكها و وزارتخانهها بودند بنابراین در ملاقاتها به مدیران کشور هشدار داده و بعضا نامهنگاری كرده و مدرك هم دارد. این خانواده دارای نقشی در تبادلات مالی و طلا بین ایران و تركیه بودند و با کشور خودمان، همكاری و ارتباط داشته و توانسته در چارچوب قانون تحریمها راهكار ارائه دهد و مورد تحریم خزانهداری آمریكا نیز قرار نگیرد.
چه شد که اصلا شما در ترکیه با آقای ضراب ملاقات کردید، این برنامه از قبل تعیین شده بود؟
من در سوال قبلی علت ملاقات را توضیح دادم و در سفر ابتدا دیداری با پدر ایشان داشتم و برای اثبات تحریف مصاحبه توسط روزنامه «تودی زمان» روزنوشت (روزنوشت نام سایت سیدحمید حسینی است که به نگارش خاطرات هرروز در آن میپردازد) ٢٢ تیرماه را كه پس از مصاحبه نوشته بودم برای وی خواندم. وقتی برای ایشان ثابت شد كه روزنامه ترکیهای، اصول اخلاقی و حرفهای را زیر پا گذاشته و مصاحبه را تحریف كرده، برایش قابل باور نبود که چطور آن مطالب در تودی زمان منتشر شده است لذا با رضا تماس گرفت و ایشان به جمع ما پیوست و از اینكه برخی روزنامههاعلیه ایشان مطلب و تحلیل مینویسد، گلایهمند بود و ادعا داشت که رجب طیب اردوغان در دیدار با مقامات عالی رتبه ایران بهشدت از رسانههای ایران گلایه کرده و گفته که پرونده در ترکیه مختومه شده اما در ایران هنوز به این بحث دامن میزنند.
اخیرا شرق مصاحبهای با سفیر ایران در ترکیه آقای بیگدلی انجام داده كه سفیر هوشمندانه از نقش افرادی مانند ضراب در توسعه روابط ایران و تركیه تقدیر كرده و گفته که «رضا ضراب متهم نیست و پرونده وی در رابطه با دورزدن تحریم و پولشویی بوده درحالی كه پرونده زنجانی مربوط به فساد است. سفیر ایران در ترکیه مطرح كرده که باید از ظرفیت و پتانسیل ایشان در روابط ایران و ترکیه استفاده شود». ضمنا ایشان را یك تبعه تركیه دانسته است.
نظر خود شما چیست؟ آیا رضا ضراب در اتفاقات مربوط با بابک زنجانی مقصر بوده است؟
من اطلاعی ندارم زیرا با هیچكدام رابطه كاری وآشنایی نداشتهام ولی در مصاحبه با روزنامه ترك هم گفتم كه اعتقاد ندارم كه زنجانی رئیس ضراب باشد و سابقه كاری و اصالت خانوادگی ضراب بیشتر از زنجانی است و رضا ضراب هم در گفتوگو با من فقط یك مورد معامله با زنجانی را تائید كرد.
بابک زنجانی تا بهحال با شما ملاقاتی داشتهاست؟
نه، من هیچ ملاقاتی با ایشان نداشتهام و فقط سال گذشته در مهمانی روز ملی امارات ایشان را دیدم ولی دیدار و رابطهای با او نداشتیم وعملكرد ایشان در حوزه نفت و فرآوردهها در دو سال گذشته به كنسرسیومی از شركتهای اتحادیه كه درگیر سوآپ فرآورده بود، ضرروزیان وارد کرد و باعث بیاعتمادی وزارت نفت به بخش خصوصی شد. یكی از دستیاران ایشان از دوستان قدیمی من بود كه در سال ٥٨ در جهاد كهنوج همكار بودیم و این دوست پس از مصاحبه من علیه بابك زنجانی به من زنگ زد و از من بهشدت گلایه كرد.
بالاخره نگفتید عاقبت تحریف مصاحبه شما در روزنامه «تودی زمان» چه شد؟
من اعلام آمادگی كردم كه مطلب روزنامه را تكذیب كنم و یا با روزنامه صباح كه نزدیك به حزب عدالت و توسعه است، مصاحبه كنم و واقعیتها را بگویم ولی ایشان احتیاط كرد و هماهنگ نكرد. درحالی كه من آمادگی داشتم لطمهای كه از مصاحبه من به حیثیت كاری و اجتماعی این خانواده خورده بود، جبران كنم.
اشاره داشتید که «تودی زمان» مخالف آقای اردوغان است، رقیب ایشان اکنون چه موضعی دارد و اصلا این رقیب کیست؟
آنها ادعای فساد سیاسی و اقتصادی ضراب را برای این مطرح کردند که به اردوغان در انتخابات ضربه بزنند. از قول من نوشته بودند «وقتی شنیدم 4 وزیر دولت از ضراب رشوه گرفتهاند، تعجب نکردم»، آخر این موضوع چه ارتباطی با من داشته كه مطرح كنم، مگر من قاضی هستم که حكم صادر کنم؟ من در مصاحبه با «تودی زمان» اصلا صحبتی از رشوه و فساد اقتصادی به میان نیاوردم اما آنها نوشتند تا علیه اردوغان استفاده کنند.
آنها پرسیدند اتهام چه بوده است که من اصلا اسمی از رشوه نیاوردم و فقط گفتم کاری که دیگران نمیتوانستند برای انتقال پول و طلا انجام دهند، او انجام میداده است اما این روزنامه مصاحبه مرا تحریف کرد و از خودشان رشوه را اضافه کردند که این عمل غیرحرفهای میتوانست برای جریان حاکم سیاسی ترکیه هزینه داشته باشد بنابراین من در این سفر سعی کردم آن را جبران كنم. بر همین اساس روزنوشتی که ٢٢ تیرماه نوشته بودم، مجددا روی سایت و فیسبوك قرار دادم و عکسی که با رضا ضراب گرفته بودیم را منتشر کردم. بعد هم خواستم همان متن را ترجمه کنند و به روزنامههای ترکیه بدهند تا مشخص شود میان آنچه در روزنامه تودی زمان منتشر شده با آنچه من در مصاحبه گفتهام چه میزان اختلاف وجود دارد.
همان متنی که به نام غارت اموال بابک زنجانی در ترکیه منتشر شد را میگویید؟
بله، همان بود.
بعد از انتشار آن خیلی حرف و حدیثها شد حتی گفتند که کمیتهای که برای پس گرفتن اموال زنجانی تعیین شده، آنچنان دقت ندارد که اکنون ترکیه اموال او را غارت میکند.
نمیدانم چه گفتند اما روزنامهای که در آن آگهی حراج هواپیمایی انر تركیه چاپ شده بود را دارم. حرف من این بود که اگر بابک زنجانی سهامدار شرکت هواپیمایی انر بوده است، باید این موضوع را پیگیری کنند. دادگاه با بابک زنجانی مشکل دارد اما آن پولها مال کشور است و نباید بگذاریم پولی که متعلق به کشور است و در دست بابک زنجانی بوده و هواپیمایی خریده را ترکها به نفع خود مصادره کنند و سهم بابک زنجانی را بالا بکشند.
هشدار آن زمان من هم در این راستا بود. جمع کردن پرونده با این ابعاد کار بسیار مشکلی است و حتی میتوان گفت رسیدگی به آن از سوی یك بازپرس، شدنی نیست بلکه باید از افرادی کمک گرفت که میتوانند اموال زنجانی را شناسایی کرده و این اموال را احیا کنند و به کشور بازگردانند. اعتقاد دارم این پرونده ابعاد اقتصادی، سیاسی وامنیتی دارد و باید برای بازگرداندن اموال و مسائل اقتصادی از دانش و توانایی ایرانیان مقیم تركیه، دبی، مالزی و تاجیكستان كمك گرفت تا اموال را شناسایی و بازگردانند.
در این رابطه باید از اتاقهای بازرگانی و تشكلها نیز خواست كه وارد صحنه شوند و هر کجا اموال او وجود دارد، شناسایی و معرفی كنند. هواپیمایی انر تركیه 250 میلیون دلار ارزش دارد و ضراب اطلاع داشت كه بابك زنجانی فقط 50 میلیون دلار پرداخت كرده ولی تا الان 80 میلیون دلار بدهکارش کردهاند.
خبری چند وقت پیش منتشر و تکذیب شد که بر اساس آن فردی برای پرداخت بدهیهای بابک زنجانی اعلام آمادگی کرده است. از آن قضیه هم خبر دارید؟
بله؛ اطلاع دارم. مدیر یک شركت نفتی خارجی معتبر كه مورد تأیید دوستانم در گرجستان و ایران بود، به من معرفی شد و كپی نامه ارسالی به بانک مرکزی را ارسال كرد که در این نامه اعلام شده بود آمادگی دارد که پرداخت بدهی بابک زنجانی را تضمین كند.
اما گفتند شایعه است!
شایعه نبود. من این خبر را مطرح کردم و نامه كتبی شركت را دارم. من خبر را اینگونه اعلام کردم که فردی در خارج از کشور اعلام کرده حاضر است ضمانتنامه مدتدار از بانك فرستكلاس اروپایی بدهد و بدهی بابک زنجانی را خریداری كند به شرط اینکه اموال بابك را به وی منتقل كنند.
هدف این فرد از اعلام آمادگی برای پرداخت بدهیهای بابک زنجانی چه بود؟
چند احتمال میشود، مطرح کرد؛ یکی اینکه این پولها متعلق به خود بابک زنجانی است و عدهای در خارج کشور قصد دارند پولهای او را به کشور بازگردانند و نمیخواهند پولها توسط زنجانی برگردد پس بدهی بابک زنجانی را داده، در قبال آن، اموال را تحویل گرفته، مطابق با قول دادستان كل، بابك را آزاد میكردند و پرونده مختومه میشد.
حتی اگر فرد دیگری هم با هر نیتی قصد پرداخت بدهیهای او را داشت، قابل پیگیری بود و مثبت. پس این خبر کذب نبود و نامهاش را من دارم که اگر لازم باشد، یك روز منتشر میکنم. متاسفانه بلافاصله همه موضعگیری کردند و گفتند چنین موضوعی نیست و هدف طولانی كردن پرونده است. این هیاهوها بود که آن فرد را پشیمان كرد و خوشبختانه من نامش را مطرح نكردم.
این فرد ایرانی خارج از کشور است یا خارجی است؟
خودش ایرانی نیست ولی احتمالا همسر یا مادرش ایرانی هستند. نماینده این شرکت در تهران دفتر دارد و با من نیز ملاقات داشت. بعد از اینکه فضای سیاسی تند شد و همه دنبال مچ و مچگیری از هم افتادند، کنار کشیدم چون قبل از آن، به هر دلیلی فکر میکردم میتوانم در این پرونده کمک کنم و شاید بتوانم پول ٦٠٠ هزار تن مازوتی كه در دبی توسط شركت فال بهفروش رفته ولی وجه آن پرداخت نشده را پیگیری كنم ولی الان به خاطر خدشهدار نشدن اعتبار خودم و اتاق، دیگر هیچ علاقهای به پیگیری این پروژه ندارم و دیگر حاضر نیستم به هیچ سوالی در این مورد پاسخ دهم.
به نظر میآید با این برخوردهایی که میشود امکان جمعکردن این پرونده سخت شود. قبلا فکر میکردم بابک زنجانی یا دوستانش پول را بازمیگردانند و ممکن است بخشی را ضرر کرده باشد اما اصل پول ، نابود نشده و قابل وصول است اما الان به نظر میآید در چنین فضایی، شانسی برای بازگشت پول نیست.
منبع: آرمان
روابط میان دوکشور ایران و ترکیه از جمله روابطی است که اگرچه در مقاطعی رو به سردی مینهد اما دوکشور بهتر میدانند که در بسیاری از موضوعات نیاز به پشتیبانی و همراهی یکدیگر دارند پس باید بهطور کلی روابط دوکشور را مثبت ارزیابی کرد.
تبادلات اقتصادی میان ایران و ترکیه بهویژه در بخشهای گاز و انرژی موضوعی نیست که ساده تلقی شود، دو کشور مبادلات اقتصادی زیادی باهم دارند. در زمانی که موضوع بابک زنجانی و فعالیتهای او در ترکیه منتشر شد پای یک فعال اقتصادی ایرانی اما ساکن ترکیه هم به میان آمد که نامش رضا ضراب بود.
بسیاری بر این تصوربودند که ضراب شریک و همدست فعالیتهای اقتصادی بابک زنجانی است و زمانی که در ترکیه بازداشت شد بسیاری علت این اتفاق را مربوط به همکاری با زنجانی دانستند.
اما به گفته خزانهدار اتاق بازرگانی تهران او تنها یک معامله در بخش طلا با بابک زنجانی داشته که تنها ضرر بهدلیل تقلبی بودن طلاها نصیب او شده است. ضراب چهره شناختهشدهای در ترکیه است بنابراین برخی تندرویها و رسانههای خاص در ایران موجبات گلایههایی را فراهم کرده است.
یک مصاحبه تحریفشده هم بر این موضوع دامن زد؛ همان مصاحبهای که دکتر حمید حسینی با روزنامه «تودی زمان» ترکیه داشت اما از آنجا که این روزنامه متعلق به مخالفان اردوغان است، ضمن تحریف مصاحبه به نقل از او ضراب را با عناوین مجرمانه خطاب کرده بود. سیدحمید حسینی در تشریح آنچه به روزنامه «تودی زمان» گفته بود و اتفاقات پس از آن با «آرمان» به گفت وگو پرداخت که متن آن را در ادامه میخوانید:
شما اخیرا سفری به ترکیه داشتید، این سفر كاری و تجاری بود؟ نظرتان راجع به این شایعه که هدف سفر پیگیری جهت پرداخت بدهی بابك زنجانی توسط رضا ضراب بوده است، چیست و چقدر این شایعات به واقعیت نزدیک بود؟
ممنونم از توجه شما و سوال درمورد علت سفر. برای امثال من كه درگیر تجارت بینالملل هستیم، سفر خارجی عادی است و من حداقل سالی سه ماه را در سفر هستم. اولا اتاق تهران روابط خوبی با اتاقهای تركیه خصوصا اتاق ازمیر دارد و مرتب درحال رفتوآمد هستیم. ثانیا من روابط تجاری با تركیه دارم و با یك گروه بزرگ ترک مذاكره كردهام كه در ایران نیروگاه برق احداث کنند و برق را به تركیه صادر کنیم؛ درخواست رسمی آنان را برای عقد قرارداد گاز به مهندس زنگنه وزیرنفت ارسال كردهام و همزمان در تلاشم تا موانع صادرات قیر فله به تركیه را برطرف کنم.
این سفر ربطی به بابك زنجانی نداشته و من ماموریتی از هیچ سازمانی برای این موضوع نداشتم. با توجه به سیاسی شدن این پرونده و پیچیدگیهای آن دیگر علاقهای به واردشدن به این موضوع ندارم، جالب است كه هنوز شكایت بابك زنجانی علیه من در دادگاه مختومه نشده و حقیر كه از اولین كسانی بودم كه اسناد ایشان را قلابی دانسته و پرداخت پول نفت را غیرمحتمل دانستم اما متهم به حمایت از ایشان میشوم!
از سوی دیگر به خاطر اشرافی که به مسائل ترکیه دارم در تیرماه امسال مصاحبهای با روزنامه «تودی زمان» تركیه انجام دادم و دیدگاهم را درمورد بابک زنجانی و رضا ضراب مطرح كردم. این روزنامه كه متعلق به اپوزیسیون حزب عدالت و توسعه است، برای تاثیرگذاری بر انتخابات تركیه، آن را تحریف كرده بود و لازم بود كه اقدامی انجام بدهم خصوصا اینكه علیه ایران بود و بر روند پرونده ایشان در دادگاه تركیه و اعتبار تجاری ایشان لطمه زدهبود. سرمایه یك صراف اعتبارش در بازار و اعتماد مردم است و این مصاحبه بر اعتبار آنان لطمه زده بود.
جریان مصاحبه اصلا چه بود که آن را تحریف کردند؟
روزنامه شرق تماس گرفت که یک گروه روزنامهنگار ترك علاقهمند هستند با شما یعنی من، درمورد روابط تجاری و سیاسی ایران و تركیه مصاحبه کنند و من هم پذیرفتم. تیم سه نفره شامل عکاس، خبرنگار و مترجم آمدند و من با توجه به حساسیت انتخابات تركیه سعی کردم، بهانهای به دست این روزنامه ندهم. در این مصاحبه سوالاتی درباره فعالیت ضراب و زنجانی در تركیه مطرح شد و من از عملكرد آنان در دورزدن تحریمها و انتقال پول و طلا به كشور دفاع كردم.
همچنین در مقابل اصرار خبرنگار ترك مبنی بر همكاری رضا ضراب با دولت ایران در دورزدن تحریمها تاکید كردم که «رضا ضراب ارتباطی با دولت ایران و بانك مركزی نداشته و خلافی انجام نداده است و اگر ادعایی علیه ایشان مطرح است در ترکیه بوده و اینطور نیست که ما در ایران بخواهیم پیگیر پرونده رضا ضراب باشیم». این مصاحبه دو هفته بعد با تحریف منتشر شده بود و این روزنامه با افراد دیگری هم مصاحبه کرده بود و بعضی افراد مانند «ف.ص» و یكی از نمایندگان مجلس ادعاهایی را علیه ضراب مطرح كردهبودند که این روزنامه مانور زیادی در این رابطه داده بود.
در ایران چه واکنشی به مصاحبه تحریف شده، وجود داشت؟
حدود یک ماه پیش بود که حاج حسین ضراب پدر آقای رضا ضراب فردی را نزد من فرستاد و گله كرد كه شما علیه رضا ضراب مصاحبه کردهای. تعجب کردم چون همانطور که گفتم برای حفظ ارتباطات سیاسی با ترکیه در آن مصاحبه از رضا ضراب دفاع كرده بودم و به نوعی ایشان را از بانک مرکزی و دولت ایران جدا کرده و گفته بودم ایشان ارتباطی با دولت ایران نداشتهاست و تجارت ضراب عمدتا با فعالان اقتصادی بخش خصوصی بوده است، بنابراین برایم عجیب بود و پیام دادم كه در سفر شهریورماه به تركیه در این مورد صحبت میكنیم.
هدف این روزنامه چه بود؟
این روزنامه هدفش از سفر به ایران و مصاحبه ارتباط دادن بابك زنجانی و رضا ضراب به یكدیگر بود و كشاندن پای ضراب به پرونده فساد بابك زنجانی. ضراب مدعی بود كه هنگام دستگیری هیچ وقت زنجانی را رئیس خود معرفی نكرده و این دروغی بوده كه «تودی زمان» منتشر كرده و روزنامههای ایران نیز آن را پذیرفته و تكرار كردهاند، درحالی كه ضراب از اینكه همكار و شریك بابك زنجانی معرفی میشود، دلخور و گلایهمند است.
ضراب مدعی است که «ارتباط کاری با زنجانی نداشته و فقط یك مورد درکار طلا با او شراكت كرده که به علت تقلب بابك و خرید طلای قلابی باعث زیان و ضرر وی شده است. او میگوید که از دو سال پیش به مقامات ایران هشدار داده که کارکردن با زنجانی عاقبت خوبی ندارد و پیشبینی کرده بود که بابک زنجانی قادر به پرداخت بدهیهای شرکت نفت نیست و بهزودی در یك مصاحبه مستندات خود را منتشر خواهد کرد.
آقای ضراب مدعی است که به مقامات ایران هشدار داده است. رابط و پیامدهنده چه کسی بوده یعنی خود او مستقیم هشدار میداده است؟
رضا ضراب یک شخصیت شناخته شده است كه پدر و پدربزرگش هم صراف بودهاند و نام خانوادگی آنها نیز قبلا صراف بوده است. این خانواده از صرافان شناختهشده و معتبر در تركیه، ایران و دبی بوده و در مبادلات تجاری و بازرگانی بین ایران و ترکیه نقش داشتهاند. به علت نفوذی كه ایشان در بانكهای تركیه داشتهاند مورد مراجعه مسئولان بانكها و وزارتخانهها بودند بنابراین در ملاقاتها به مدیران کشور هشدار داده و بعضا نامهنگاری كرده و مدرك هم دارد. این خانواده دارای نقشی در تبادلات مالی و طلا بین ایران و تركیه بودند و با کشور خودمان، همكاری و ارتباط داشته و توانسته در چارچوب قانون تحریمها راهكار ارائه دهد و مورد تحریم خزانهداری آمریكا نیز قرار نگیرد.
چه شد که اصلا شما در ترکیه با آقای ضراب ملاقات کردید، این برنامه از قبل تعیین شده بود؟
من در سوال قبلی علت ملاقات را توضیح دادم و در سفر ابتدا دیداری با پدر ایشان داشتم و برای اثبات تحریف مصاحبه توسط روزنامه «تودی زمان» روزنوشت (روزنوشت نام سایت سیدحمید حسینی است که به نگارش خاطرات هرروز در آن میپردازد) ٢٢ تیرماه را كه پس از مصاحبه نوشته بودم برای وی خواندم. وقتی برای ایشان ثابت شد كه روزنامه ترکیهای، اصول اخلاقی و حرفهای را زیر پا گذاشته و مصاحبه را تحریف كرده، برایش قابل باور نبود که چطور آن مطالب در تودی زمان منتشر شده است لذا با رضا تماس گرفت و ایشان به جمع ما پیوست و از اینكه برخی روزنامههاعلیه ایشان مطلب و تحلیل مینویسد، گلایهمند بود و ادعا داشت که رجب طیب اردوغان در دیدار با مقامات عالی رتبه ایران بهشدت از رسانههای ایران گلایه کرده و گفته که پرونده در ترکیه مختومه شده اما در ایران هنوز به این بحث دامن میزنند.
اخیرا شرق مصاحبهای با سفیر ایران در ترکیه آقای بیگدلی انجام داده كه سفیر هوشمندانه از نقش افرادی مانند ضراب در توسعه روابط ایران و تركیه تقدیر كرده و گفته که «رضا ضراب متهم نیست و پرونده وی در رابطه با دورزدن تحریم و پولشویی بوده درحالی كه پرونده زنجانی مربوط به فساد است. سفیر ایران در ترکیه مطرح كرده که باید از ظرفیت و پتانسیل ایشان در روابط ایران و ترکیه استفاده شود». ضمنا ایشان را یك تبعه تركیه دانسته است.
نظر خود شما چیست؟ آیا رضا ضراب در اتفاقات مربوط با بابک زنجانی مقصر بوده است؟
من اطلاعی ندارم زیرا با هیچكدام رابطه كاری وآشنایی نداشتهام ولی در مصاحبه با روزنامه ترك هم گفتم كه اعتقاد ندارم كه زنجانی رئیس ضراب باشد و سابقه كاری و اصالت خانوادگی ضراب بیشتر از زنجانی است و رضا ضراب هم در گفتوگو با من فقط یك مورد معامله با زنجانی را تائید كرد.
بابک زنجانی تا بهحال با شما ملاقاتی داشتهاست؟
نه، من هیچ ملاقاتی با ایشان نداشتهام و فقط سال گذشته در مهمانی روز ملی امارات ایشان را دیدم ولی دیدار و رابطهای با او نداشتیم وعملكرد ایشان در حوزه نفت و فرآوردهها در دو سال گذشته به كنسرسیومی از شركتهای اتحادیه كه درگیر سوآپ فرآورده بود، ضرروزیان وارد کرد و باعث بیاعتمادی وزارت نفت به بخش خصوصی شد. یكی از دستیاران ایشان از دوستان قدیمی من بود كه در سال ٥٨ در جهاد كهنوج همكار بودیم و این دوست پس از مصاحبه من علیه بابك زنجانی به من زنگ زد و از من بهشدت گلایه كرد.
بالاخره نگفتید عاقبت تحریف مصاحبه شما در روزنامه «تودی زمان» چه شد؟
من اعلام آمادگی كردم كه مطلب روزنامه را تكذیب كنم و یا با روزنامه صباح كه نزدیك به حزب عدالت و توسعه است، مصاحبه كنم و واقعیتها را بگویم ولی ایشان احتیاط كرد و هماهنگ نكرد. درحالی كه من آمادگی داشتم لطمهای كه از مصاحبه من به حیثیت كاری و اجتماعی این خانواده خورده بود، جبران كنم.
اشاره داشتید که «تودی زمان» مخالف آقای اردوغان است، رقیب ایشان اکنون چه موضعی دارد و اصلا این رقیب کیست؟
آنها ادعای فساد سیاسی و اقتصادی ضراب را برای این مطرح کردند که به اردوغان در انتخابات ضربه بزنند. از قول من نوشته بودند «وقتی شنیدم 4 وزیر دولت از ضراب رشوه گرفتهاند، تعجب نکردم»، آخر این موضوع چه ارتباطی با من داشته كه مطرح كنم، مگر من قاضی هستم که حكم صادر کنم؟ من در مصاحبه با «تودی زمان» اصلا صحبتی از رشوه و فساد اقتصادی به میان نیاوردم اما آنها نوشتند تا علیه اردوغان استفاده کنند.
آنها پرسیدند اتهام چه بوده است که من اصلا اسمی از رشوه نیاوردم و فقط گفتم کاری که دیگران نمیتوانستند برای انتقال پول و طلا انجام دهند، او انجام میداده است اما این روزنامه مصاحبه مرا تحریف کرد و از خودشان رشوه را اضافه کردند که این عمل غیرحرفهای میتوانست برای جریان حاکم سیاسی ترکیه هزینه داشته باشد بنابراین من در این سفر سعی کردم آن را جبران كنم. بر همین اساس روزنوشتی که ٢٢ تیرماه نوشته بودم، مجددا روی سایت و فیسبوك قرار دادم و عکسی که با رضا ضراب گرفته بودیم را منتشر کردم. بعد هم خواستم همان متن را ترجمه کنند و به روزنامههای ترکیه بدهند تا مشخص شود میان آنچه در روزنامه تودی زمان منتشر شده با آنچه من در مصاحبه گفتهام چه میزان اختلاف وجود دارد.
همان متنی که به نام غارت اموال بابک زنجانی در ترکیه منتشر شد را میگویید؟
بله، همان بود.
بعد از انتشار آن خیلی حرف و حدیثها شد حتی گفتند که کمیتهای که برای پس گرفتن اموال زنجانی تعیین شده، آنچنان دقت ندارد که اکنون ترکیه اموال او را غارت میکند.
نمیدانم چه گفتند اما روزنامهای که در آن آگهی حراج هواپیمایی انر تركیه چاپ شده بود را دارم. حرف من این بود که اگر بابک زنجانی سهامدار شرکت هواپیمایی انر بوده است، باید این موضوع را پیگیری کنند. دادگاه با بابک زنجانی مشکل دارد اما آن پولها مال کشور است و نباید بگذاریم پولی که متعلق به کشور است و در دست بابک زنجانی بوده و هواپیمایی خریده را ترکها به نفع خود مصادره کنند و سهم بابک زنجانی را بالا بکشند.
هشدار آن زمان من هم در این راستا بود. جمع کردن پرونده با این ابعاد کار بسیار مشکلی است و حتی میتوان گفت رسیدگی به آن از سوی یك بازپرس، شدنی نیست بلکه باید از افرادی کمک گرفت که میتوانند اموال زنجانی را شناسایی کرده و این اموال را احیا کنند و به کشور بازگردانند. اعتقاد دارم این پرونده ابعاد اقتصادی، سیاسی وامنیتی دارد و باید برای بازگرداندن اموال و مسائل اقتصادی از دانش و توانایی ایرانیان مقیم تركیه، دبی، مالزی و تاجیكستان كمك گرفت تا اموال را شناسایی و بازگردانند.
در این رابطه باید از اتاقهای بازرگانی و تشكلها نیز خواست كه وارد صحنه شوند و هر کجا اموال او وجود دارد، شناسایی و معرفی كنند. هواپیمایی انر تركیه 250 میلیون دلار ارزش دارد و ضراب اطلاع داشت كه بابك زنجانی فقط 50 میلیون دلار پرداخت كرده ولی تا الان 80 میلیون دلار بدهکارش کردهاند.
خبری چند وقت پیش منتشر و تکذیب شد که بر اساس آن فردی برای پرداخت بدهیهای بابک زنجانی اعلام آمادگی کرده است. از آن قضیه هم خبر دارید؟
بله؛ اطلاع دارم. مدیر یک شركت نفتی خارجی معتبر كه مورد تأیید دوستانم در گرجستان و ایران بود، به من معرفی شد و كپی نامه ارسالی به بانک مرکزی را ارسال كرد که در این نامه اعلام شده بود آمادگی دارد که پرداخت بدهی بابک زنجانی را تضمین كند.
اما گفتند شایعه است!
شایعه نبود. من این خبر را مطرح کردم و نامه كتبی شركت را دارم. من خبر را اینگونه اعلام کردم که فردی در خارج از کشور اعلام کرده حاضر است ضمانتنامه مدتدار از بانك فرستكلاس اروپایی بدهد و بدهی بابک زنجانی را خریداری كند به شرط اینکه اموال بابك را به وی منتقل كنند.
هدف این فرد از اعلام آمادگی برای پرداخت بدهیهای بابک زنجانی چه بود؟
چند احتمال میشود، مطرح کرد؛ یکی اینکه این پولها متعلق به خود بابک زنجانی است و عدهای در خارج کشور قصد دارند پولهای او را به کشور بازگردانند و نمیخواهند پولها توسط زنجانی برگردد پس بدهی بابک زنجانی را داده، در قبال آن، اموال را تحویل گرفته، مطابق با قول دادستان كل، بابك را آزاد میكردند و پرونده مختومه میشد.
حتی اگر فرد دیگری هم با هر نیتی قصد پرداخت بدهیهای او را داشت، قابل پیگیری بود و مثبت. پس این خبر کذب نبود و نامهاش را من دارم که اگر لازم باشد، یك روز منتشر میکنم. متاسفانه بلافاصله همه موضعگیری کردند و گفتند چنین موضوعی نیست و هدف طولانی كردن پرونده است. این هیاهوها بود که آن فرد را پشیمان كرد و خوشبختانه من نامش را مطرح نكردم.
این فرد ایرانی خارج از کشور است یا خارجی است؟
خودش ایرانی نیست ولی احتمالا همسر یا مادرش ایرانی هستند. نماینده این شرکت در تهران دفتر دارد و با من نیز ملاقات داشت. بعد از اینکه فضای سیاسی تند شد و همه دنبال مچ و مچگیری از هم افتادند، کنار کشیدم چون قبل از آن، به هر دلیلی فکر میکردم میتوانم در این پرونده کمک کنم و شاید بتوانم پول ٦٠٠ هزار تن مازوتی كه در دبی توسط شركت فال بهفروش رفته ولی وجه آن پرداخت نشده را پیگیری كنم ولی الان به خاطر خدشهدار نشدن اعتبار خودم و اتاق، دیگر هیچ علاقهای به پیگیری این پروژه ندارم و دیگر حاضر نیستم به هیچ سوالی در این مورد پاسخ دهم.
به نظر میآید با این برخوردهایی که میشود امکان جمعکردن این پرونده سخت شود. قبلا فکر میکردم بابک زنجانی یا دوستانش پول را بازمیگردانند و ممکن است بخشی را ضرر کرده باشد اما اصل پول ، نابود نشده و قابل وصول است اما الان به نظر میآید در چنین فضایی، شانسی برای بازگشت پول نیست.
تبادلات اقتصادی میان ایران و ترکیه بهویژه در بخشهای گاز و انرژی موضوعی نیست که ساده تلقی شود، دو کشور مبادلات اقتصادی زیادی باهم دارند. در زمانی که موضوع بابک زنجانی و فعالیتهای او در ترکیه منتشر شد پای یک فعال اقتصادی ایرانی اما ساکن ترکیه هم به میان آمد که نامش رضا ضراب بود.
بسیاری بر این تصوربودند که ضراب شریک و همدست فعالیتهای اقتصادی بابک زنجانی است و زمانی که در ترکیه بازداشت شد بسیاری علت این اتفاق را مربوط به همکاری با زنجانی دانستند.
اما به گفته خزانهدار اتاق بازرگانی تهران او تنها یک معامله در بخش طلا با بابک زنجانی داشته که تنها ضرر بهدلیل تقلبی بودن طلاها نصیب او شده است. ضراب چهره شناختهشدهای در ترکیه است بنابراین برخی تندرویها و رسانههای خاص در ایران موجبات گلایههایی را فراهم کرده است.
یک مصاحبه تحریفشده هم بر این موضوع دامن زد؛ همان مصاحبهای که دکتر حمید حسینی با روزنامه «تودی زمان» ترکیه داشت اما از آنجا که این روزنامه متعلق به مخالفان اردوغان است، ضمن تحریف مصاحبه به نقل از او ضراب را با عناوین مجرمانه خطاب کرده بود. سیدحمید حسینی در تشریح آنچه به روزنامه «تودی زمان» گفته بود و اتفاقات پس از آن با «آرمان» به گفت وگو پرداخت که متن آن را در ادامه میخوانید:
شما اخیرا سفری به ترکیه داشتید، این سفر كاری و تجاری بود؟ نظرتان راجع به این شایعه که هدف سفر پیگیری جهت پرداخت بدهی بابك زنجانی توسط رضا ضراب بوده است، چیست و چقدر این شایعات به واقعیت نزدیک بود؟
ممنونم از توجه شما و سوال درمورد علت سفر. برای امثال من كه درگیر تجارت بینالملل هستیم، سفر خارجی عادی است و من حداقل سالی سه ماه را در سفر هستم. اولا اتاق تهران روابط خوبی با اتاقهای تركیه خصوصا اتاق ازمیر دارد و مرتب درحال رفتوآمد هستیم. ثانیا من روابط تجاری با تركیه دارم و با یك گروه بزرگ ترک مذاكره كردهام كه در ایران نیروگاه برق احداث کنند و برق را به تركیه صادر کنیم؛ درخواست رسمی آنان را برای عقد قرارداد گاز به مهندس زنگنه وزیرنفت ارسال كردهام و همزمان در تلاشم تا موانع صادرات قیر فله به تركیه را برطرف کنم.
این سفر ربطی به بابك زنجانی نداشته و من ماموریتی از هیچ سازمانی برای این موضوع نداشتم. با توجه به سیاسی شدن این پرونده و پیچیدگیهای آن دیگر علاقهای به واردشدن به این موضوع ندارم، جالب است كه هنوز شكایت بابك زنجانی علیه من در دادگاه مختومه نشده و حقیر كه از اولین كسانی بودم كه اسناد ایشان را قلابی دانسته و پرداخت پول نفت را غیرمحتمل دانستم اما متهم به حمایت از ایشان میشوم!
از سوی دیگر به خاطر اشرافی که به مسائل ترکیه دارم در تیرماه امسال مصاحبهای با روزنامه «تودی زمان» تركیه انجام دادم و دیدگاهم را درمورد بابک زنجانی و رضا ضراب مطرح كردم. این روزنامه كه متعلق به اپوزیسیون حزب عدالت و توسعه است، برای تاثیرگذاری بر انتخابات تركیه، آن را تحریف كرده بود و لازم بود كه اقدامی انجام بدهم خصوصا اینكه علیه ایران بود و بر روند پرونده ایشان در دادگاه تركیه و اعتبار تجاری ایشان لطمه زدهبود. سرمایه یك صراف اعتبارش در بازار و اعتماد مردم است و این مصاحبه بر اعتبار آنان لطمه زده بود.
جریان مصاحبه اصلا چه بود که آن را تحریف کردند؟
روزنامه شرق تماس گرفت که یک گروه روزنامهنگار ترك علاقهمند هستند با شما یعنی من، درمورد روابط تجاری و سیاسی ایران و تركیه مصاحبه کنند و من هم پذیرفتم. تیم سه نفره شامل عکاس، خبرنگار و مترجم آمدند و من با توجه به حساسیت انتخابات تركیه سعی کردم، بهانهای به دست این روزنامه ندهم. در این مصاحبه سوالاتی درباره فعالیت ضراب و زنجانی در تركیه مطرح شد و من از عملكرد آنان در دورزدن تحریمها و انتقال پول و طلا به كشور دفاع كردم.
همچنین در مقابل اصرار خبرنگار ترك مبنی بر همكاری رضا ضراب با دولت ایران در دورزدن تحریمها تاکید كردم که «رضا ضراب ارتباطی با دولت ایران و بانك مركزی نداشته و خلافی انجام نداده است و اگر ادعایی علیه ایشان مطرح است در ترکیه بوده و اینطور نیست که ما در ایران بخواهیم پیگیر پرونده رضا ضراب باشیم». این مصاحبه دو هفته بعد با تحریف منتشر شده بود و این روزنامه با افراد دیگری هم مصاحبه کرده بود و بعضی افراد مانند «ف.ص» و یكی از نمایندگان مجلس ادعاهایی را علیه ضراب مطرح كردهبودند که این روزنامه مانور زیادی در این رابطه داده بود.
در ایران چه واکنشی به مصاحبه تحریف شده، وجود داشت؟
حدود یک ماه پیش بود که حاج حسین ضراب پدر آقای رضا ضراب فردی را نزد من فرستاد و گله كرد كه شما علیه رضا ضراب مصاحبه کردهای. تعجب کردم چون همانطور که گفتم برای حفظ ارتباطات سیاسی با ترکیه در آن مصاحبه از رضا ضراب دفاع كرده بودم و به نوعی ایشان را از بانک مرکزی و دولت ایران جدا کرده و گفته بودم ایشان ارتباطی با دولت ایران نداشتهاست و تجارت ضراب عمدتا با فعالان اقتصادی بخش خصوصی بوده است، بنابراین برایم عجیب بود و پیام دادم كه در سفر شهریورماه به تركیه در این مورد صحبت میكنیم.
هدف این روزنامه چه بود؟
این روزنامه هدفش از سفر به ایران و مصاحبه ارتباط دادن بابك زنجانی و رضا ضراب به یكدیگر بود و كشاندن پای ضراب به پرونده فساد بابك زنجانی. ضراب مدعی بود كه هنگام دستگیری هیچ وقت زنجانی را رئیس خود معرفی نكرده و این دروغی بوده كه «تودی زمان» منتشر كرده و روزنامههای ایران نیز آن را پذیرفته و تكرار كردهاند، درحالی كه ضراب از اینكه همكار و شریك بابك زنجانی معرفی میشود، دلخور و گلایهمند است.
ضراب مدعی است که «ارتباط کاری با زنجانی نداشته و فقط یك مورد درکار طلا با او شراكت كرده که به علت تقلب بابك و خرید طلای قلابی باعث زیان و ضرر وی شده است. او میگوید که از دو سال پیش به مقامات ایران هشدار داده که کارکردن با زنجانی عاقبت خوبی ندارد و پیشبینی کرده بود که بابک زنجانی قادر به پرداخت بدهیهای شرکت نفت نیست و بهزودی در یك مصاحبه مستندات خود را منتشر خواهد کرد.
آقای ضراب مدعی است که به مقامات ایران هشدار داده است. رابط و پیامدهنده چه کسی بوده یعنی خود او مستقیم هشدار میداده است؟
رضا ضراب یک شخصیت شناخته شده است كه پدر و پدربزرگش هم صراف بودهاند و نام خانوادگی آنها نیز قبلا صراف بوده است. این خانواده از صرافان شناختهشده و معتبر در تركیه، ایران و دبی بوده و در مبادلات تجاری و بازرگانی بین ایران و ترکیه نقش داشتهاند. به علت نفوذی كه ایشان در بانكهای تركیه داشتهاند مورد مراجعه مسئولان بانكها و وزارتخانهها بودند بنابراین در ملاقاتها به مدیران کشور هشدار داده و بعضا نامهنگاری كرده و مدرك هم دارد. این خانواده دارای نقشی در تبادلات مالی و طلا بین ایران و تركیه بودند و با کشور خودمان، همكاری و ارتباط داشته و توانسته در چارچوب قانون تحریمها راهكار ارائه دهد و مورد تحریم خزانهداری آمریكا نیز قرار نگیرد.
چه شد که اصلا شما در ترکیه با آقای ضراب ملاقات کردید، این برنامه از قبل تعیین شده بود؟
من در سوال قبلی علت ملاقات را توضیح دادم و در سفر ابتدا دیداری با پدر ایشان داشتم و برای اثبات تحریف مصاحبه توسط روزنامه «تودی زمان» روزنوشت (روزنوشت نام سایت سیدحمید حسینی است که به نگارش خاطرات هرروز در آن میپردازد) ٢٢ تیرماه را كه پس از مصاحبه نوشته بودم برای وی خواندم. وقتی برای ایشان ثابت شد كه روزنامه ترکیهای، اصول اخلاقی و حرفهای را زیر پا گذاشته و مصاحبه را تحریف كرده، برایش قابل باور نبود که چطور آن مطالب در تودی زمان منتشر شده است لذا با رضا تماس گرفت و ایشان به جمع ما پیوست و از اینكه برخی روزنامههاعلیه ایشان مطلب و تحلیل مینویسد، گلایهمند بود و ادعا داشت که رجب طیب اردوغان در دیدار با مقامات عالی رتبه ایران بهشدت از رسانههای ایران گلایه کرده و گفته که پرونده در ترکیه مختومه شده اما در ایران هنوز به این بحث دامن میزنند.
اخیرا شرق مصاحبهای با سفیر ایران در ترکیه آقای بیگدلی انجام داده كه سفیر هوشمندانه از نقش افرادی مانند ضراب در توسعه روابط ایران و تركیه تقدیر كرده و گفته که «رضا ضراب متهم نیست و پرونده وی در رابطه با دورزدن تحریم و پولشویی بوده درحالی كه پرونده زنجانی مربوط به فساد است. سفیر ایران در ترکیه مطرح كرده که باید از ظرفیت و پتانسیل ایشان در روابط ایران و ترکیه استفاده شود». ضمنا ایشان را یك تبعه تركیه دانسته است.
نظر خود شما چیست؟ آیا رضا ضراب در اتفاقات مربوط با بابک زنجانی مقصر بوده است؟
من اطلاعی ندارم زیرا با هیچكدام رابطه كاری وآشنایی نداشتهام ولی در مصاحبه با روزنامه ترك هم گفتم كه اعتقاد ندارم كه زنجانی رئیس ضراب باشد و سابقه كاری و اصالت خانوادگی ضراب بیشتر از زنجانی است و رضا ضراب هم در گفتوگو با من فقط یك مورد معامله با زنجانی را تائید كرد.
بابک زنجانی تا بهحال با شما ملاقاتی داشتهاست؟
نه، من هیچ ملاقاتی با ایشان نداشتهام و فقط سال گذشته در مهمانی روز ملی امارات ایشان را دیدم ولی دیدار و رابطهای با او نداشتیم وعملكرد ایشان در حوزه نفت و فرآوردهها در دو سال گذشته به كنسرسیومی از شركتهای اتحادیه كه درگیر سوآپ فرآورده بود، ضرروزیان وارد کرد و باعث بیاعتمادی وزارت نفت به بخش خصوصی شد. یكی از دستیاران ایشان از دوستان قدیمی من بود كه در سال ٥٨ در جهاد كهنوج همكار بودیم و این دوست پس از مصاحبه من علیه بابك زنجانی به من زنگ زد و از من بهشدت گلایه كرد.
بالاخره نگفتید عاقبت تحریف مصاحبه شما در روزنامه «تودی زمان» چه شد؟
من اعلام آمادگی كردم كه مطلب روزنامه را تكذیب كنم و یا با روزنامه صباح كه نزدیك به حزب عدالت و توسعه است، مصاحبه كنم و واقعیتها را بگویم ولی ایشان احتیاط كرد و هماهنگ نكرد. درحالی كه من آمادگی داشتم لطمهای كه از مصاحبه من به حیثیت كاری و اجتماعی این خانواده خورده بود، جبران كنم.
اشاره داشتید که «تودی زمان» مخالف آقای اردوغان است، رقیب ایشان اکنون چه موضعی دارد و اصلا این رقیب کیست؟
آنها ادعای فساد سیاسی و اقتصادی ضراب را برای این مطرح کردند که به اردوغان در انتخابات ضربه بزنند. از قول من نوشته بودند «وقتی شنیدم 4 وزیر دولت از ضراب رشوه گرفتهاند، تعجب نکردم»، آخر این موضوع چه ارتباطی با من داشته كه مطرح كنم، مگر من قاضی هستم که حكم صادر کنم؟ من در مصاحبه با «تودی زمان» اصلا صحبتی از رشوه و فساد اقتصادی به میان نیاوردم اما آنها نوشتند تا علیه اردوغان استفاده کنند.
آنها پرسیدند اتهام چه بوده است که من اصلا اسمی از رشوه نیاوردم و فقط گفتم کاری که دیگران نمیتوانستند برای انتقال پول و طلا انجام دهند، او انجام میداده است اما این روزنامه مصاحبه مرا تحریف کرد و از خودشان رشوه را اضافه کردند که این عمل غیرحرفهای میتوانست برای جریان حاکم سیاسی ترکیه هزینه داشته باشد بنابراین من در این سفر سعی کردم آن را جبران كنم. بر همین اساس روزنوشتی که ٢٢ تیرماه نوشته بودم، مجددا روی سایت و فیسبوك قرار دادم و عکسی که با رضا ضراب گرفته بودیم را منتشر کردم. بعد هم خواستم همان متن را ترجمه کنند و به روزنامههای ترکیه بدهند تا مشخص شود میان آنچه در روزنامه تودی زمان منتشر شده با آنچه من در مصاحبه گفتهام چه میزان اختلاف وجود دارد.
همان متنی که به نام غارت اموال بابک زنجانی در ترکیه منتشر شد را میگویید؟
بله، همان بود.
بعد از انتشار آن خیلی حرف و حدیثها شد حتی گفتند که کمیتهای که برای پس گرفتن اموال زنجانی تعیین شده، آنچنان دقت ندارد که اکنون ترکیه اموال او را غارت میکند.
نمیدانم چه گفتند اما روزنامهای که در آن آگهی حراج هواپیمایی انر تركیه چاپ شده بود را دارم. حرف من این بود که اگر بابک زنجانی سهامدار شرکت هواپیمایی انر بوده است، باید این موضوع را پیگیری کنند. دادگاه با بابک زنجانی مشکل دارد اما آن پولها مال کشور است و نباید بگذاریم پولی که متعلق به کشور است و در دست بابک زنجانی بوده و هواپیمایی خریده را ترکها به نفع خود مصادره کنند و سهم بابک زنجانی را بالا بکشند.
هشدار آن زمان من هم در این راستا بود. جمع کردن پرونده با این ابعاد کار بسیار مشکلی است و حتی میتوان گفت رسیدگی به آن از سوی یك بازپرس، شدنی نیست بلکه باید از افرادی کمک گرفت که میتوانند اموال زنجانی را شناسایی کرده و این اموال را احیا کنند و به کشور بازگردانند. اعتقاد دارم این پرونده ابعاد اقتصادی، سیاسی وامنیتی دارد و باید برای بازگرداندن اموال و مسائل اقتصادی از دانش و توانایی ایرانیان مقیم تركیه، دبی، مالزی و تاجیكستان كمك گرفت تا اموال را شناسایی و بازگردانند.
در این رابطه باید از اتاقهای بازرگانی و تشكلها نیز خواست كه وارد صحنه شوند و هر کجا اموال او وجود دارد، شناسایی و معرفی كنند. هواپیمایی انر تركیه 250 میلیون دلار ارزش دارد و ضراب اطلاع داشت كه بابك زنجانی فقط 50 میلیون دلار پرداخت كرده ولی تا الان 80 میلیون دلار بدهکارش کردهاند.
خبری چند وقت پیش منتشر و تکذیب شد که بر اساس آن فردی برای پرداخت بدهیهای بابک زنجانی اعلام آمادگی کرده است. از آن قضیه هم خبر دارید؟
بله؛ اطلاع دارم. مدیر یک شركت نفتی خارجی معتبر كه مورد تأیید دوستانم در گرجستان و ایران بود، به من معرفی شد و كپی نامه ارسالی به بانک مرکزی را ارسال كرد که در این نامه اعلام شده بود آمادگی دارد که پرداخت بدهی بابک زنجانی را تضمین كند.
اما گفتند شایعه است!
شایعه نبود. من این خبر را مطرح کردم و نامه كتبی شركت را دارم. من خبر را اینگونه اعلام کردم که فردی در خارج از کشور اعلام کرده حاضر است ضمانتنامه مدتدار از بانك فرستكلاس اروپایی بدهد و بدهی بابک زنجانی را خریداری كند به شرط اینکه اموال بابك را به وی منتقل كنند.
هدف این فرد از اعلام آمادگی برای پرداخت بدهیهای بابک زنجانی چه بود؟
چند احتمال میشود، مطرح کرد؛ یکی اینکه این پولها متعلق به خود بابک زنجانی است و عدهای در خارج کشور قصد دارند پولهای او را به کشور بازگردانند و نمیخواهند پولها توسط زنجانی برگردد پس بدهی بابک زنجانی را داده، در قبال آن، اموال را تحویل گرفته، مطابق با قول دادستان كل، بابك را آزاد میكردند و پرونده مختومه میشد.
حتی اگر فرد دیگری هم با هر نیتی قصد پرداخت بدهیهای او را داشت، قابل پیگیری بود و مثبت. پس این خبر کذب نبود و نامهاش را من دارم که اگر لازم باشد، یك روز منتشر میکنم. متاسفانه بلافاصله همه موضعگیری کردند و گفتند چنین موضوعی نیست و هدف طولانی كردن پرونده است. این هیاهوها بود که آن فرد را پشیمان كرد و خوشبختانه من نامش را مطرح نكردم.
این فرد ایرانی خارج از کشور است یا خارجی است؟
خودش ایرانی نیست ولی احتمالا همسر یا مادرش ایرانی هستند. نماینده این شرکت در تهران دفتر دارد و با من نیز ملاقات داشت. بعد از اینکه فضای سیاسی تند شد و همه دنبال مچ و مچگیری از هم افتادند، کنار کشیدم چون قبل از آن، به هر دلیلی فکر میکردم میتوانم در این پرونده کمک کنم و شاید بتوانم پول ٦٠٠ هزار تن مازوتی كه در دبی توسط شركت فال بهفروش رفته ولی وجه آن پرداخت نشده را پیگیری كنم ولی الان به خاطر خدشهدار نشدن اعتبار خودم و اتاق، دیگر هیچ علاقهای به پیگیری این پروژه ندارم و دیگر حاضر نیستم به هیچ سوالی در این مورد پاسخ دهم.
به نظر میآید با این برخوردهایی که میشود امکان جمعکردن این پرونده سخت شود. قبلا فکر میکردم بابک زنجانی یا دوستانش پول را بازمیگردانند و ممکن است بخشی را ضرر کرده باشد اما اصل پول ، نابود نشده و قابل وصول است اما الان به نظر میآید در چنین فضایی، شانسی برای بازگشت پول نیست.
منبع:
آرمان
بهرجهت اتاقهای بازرگانی تهران و تبریز هم اطلاعاتی دارند و در این مسیر دستی به آتش داشته اند و تعجبم در این است که چطور روزی حاج حسین ضراب اعلام کرد که حاج رضا ضراب را من از پسری خود موقعیکه رفت این خانوم آوازه خوان را گرفت قلم زدم و حالا با این سید حمید خان حسینی شکایت کرده که چرا مصاحبه های شده است علیه پسر دردانه من !!! دم خروس مثل اینکه زده بیرون تا مسئولین پیگیر شوند که مصلحت اندیشی کاری است عبث !!!