پرونده پیچیده یک قتل

اوايل مرداد ماه امسال خانواده‌يي تهراني به پليس آگاهي مراجعه و اعلام كردند فرزندشان چند روز است از خانه خارج شده و بازنگشته است. پدر خانواده به ماموران گفته بود كه پسرش به همراه همسر و فرزندش در يكي از محله‌هاي جنوب شهر تهران زندگي مي‌كند اما بعد از چند روز كه خبري از او نداشته‌اند به منزلش مراجعه و متوجه مي‌شوند مدتي است از خانه خارج شده اما بازنگشته است.

با تكميل اظهارات خانواده مرد گمشده، به سرعت تيمي از كارآگاهان بررسي موضوع را در دستور كار خود قرار دادند. تحقيقات اوليه ماموران از خانواده مقتول نشان مي‌داد مرد گمشده مدتي است با همسر خود درگيري‌هاي شديدي داشته است. موضوعي كه به عنوان يكي از سرنخ‌هاي پرونده در دستور بررسي قرار گرفت. همزمان گروه ديگري از ماموران به انجام تحقيقات ميداني از محل‌هاي رفت و آمد مرد گمشده پرداختند كه در جريان آن مشخص شد عده‌يي از اهالي محله‌يي در جنوب شهر تهران، چند روز قبل از طرح شكايت، مرد گمشده را در نزديكي خانه يكي از آشنايانش ديده‌اند.

به اين ترتيب به سرعت تيمي از كارآگاهان براي بررسي صحت اين سخنان وارد عمل شدند. در حالي كه تحقيقات ماموران ادامه داشت گزارش كشف يك فقره جسد سوخته در حوالي اسلامشهر تهران به پليس آگاهي داده شد. با صادر شدن دستور انتقال جسد به پزشكي قانوني براي تشخيص هويت و علت مرگ ارتباط آن با پرونده مرد گمشده روشن شد. گزارش پزشكي قانوني نشان مي‌داد جسد سوخته شده متعلق به همان مرد گمشده است.

گزارشي كه فرضيه قتل مرد جوان را ثابت كرد و پرونده را در مسير تازه‌يي قرار داد. همزمان سرنخ‌هاي به دست آمده از آخرين محل رويت مقتول، ماموران را به خانه مورد نظر كشاند كه در جريان آن مشخص شد صاحب خانه پسرخاله مقتول است كه چندي پيش درگيري شديدي با او داشته است. به اين ترتيب و به اين دليل كه تمام شواهد اتهام قتل از سوي اين مرد را تقويت مي‌كرد دستور بازداشت او صادر و به عنوان متهم اصلي پرونده براي انجام بازجويي‌ها به پليس آگاهي منتقل شد. در گزارش پزشكي قانوني آمده بود مقتول پس از درگيري شديد با قاتل به علت خفگي به قتل رسيده است.

با اين حال متهم در جريان بازجويي‌ها قصد انكار قتل مرد جوان را داشت كه پس از روبه‌رو شدن با مستندات پليسي لب به اعتراف گشود و به قتل آشناي خود اقرار كرد. متهم در اعترافات خود بدرفتاري مقتول با همسرش را انگيزه قتل عنوان كرد و گفت: من با مقتول رفت و آمد خانوادگي داشتم. او مرتب همسرش را كتك مي‌زد و او را اذيت مي‌كرد. همسر او هم با من درددل مي‌كرد و مي‌گفت كه از دست كتك‌هاي شوهرش خسته شده است. من هم كه دلم براي اين زن سوخته بود يك روز سر همين موضوع با مقتول درگير شدم و او را به قتل رساندم و جسدش را به آتش كشيدم.

همچنين در بازسازي صحنه جرم مشخص شد قاتل پس از خفه كردن مقتول او را به يكي از بيابان‌هاي اسلامشهر منتقل كرده و جسدش را به آتش كشيده است. با اينكه قاتل به قتل مرد جوان اعتراف كرده بود اما انگيزه قاتل ابهامات جديدي به پرونده افزوده بود. به اين ترتيب تحقيقات ماموران ادامه يافت تا جايي كه احتمال وجود ارتباط پنهاني بين او و همسر مقتول را تقويت كرد. اين در حالي بود كه در جريان بازجويي‌ها مشخص شد قاتل ٢٠ روز قبل از جنايت، همسر خود را نيز طلاق داده است.

با اين حال متهم در تمامي اعترافات خود، داشتن هرگونه ارتباط پنهاني با همسر مقتول را انكار كرده است. به گفته جمشيدي، بازپرس شعبه دوم دادسراي جنايي تهران، ماموران براي بررسي صحت و سقم اين احتمال به سرعت همسر مقتول را نيز به پليس آگاهي منتقل كردند كه او نيز در جريان بازجويي‌ها داشتن هرگونه ارتباط پنهاني با قاتل را انكار كرده است.

همسر مقتول در اعترافات خود گفته است: من با قاتل هيچ ارتباطي نداشتم. روز حادثه چون شوهرم در شهرستان بود من به خانه متهم رفتم تا از او پول بگيرم. حتي بچه من و بچه او هم در خانه بودند. اما چون همزمان با من شوهرم هم به خانه آمده و مرا تعقيب كرده بود به من مشكوك شد و به خانه متهم آمد و كتكم زد. شوهرم آنقدر مرا كتك زد كه بيهوش شدم. پس از آن وقتي به هوش آمدم ديدم كه متهم در حال خفه كردن شوهرم است. او مرا تهديد كرد كه اگر به كسي حرفي بزنم من و بچه‌ام را نيز به قتل مي‌رساند. او حتي از من خواست كه در پنهان كردن جسد به او كمك كنم.