جهان ما يک روز خفه ميشود اگر...

پارسینه: انيميشن اسکاري والاي (Wall.E) داستاني تلخ از آيندهاي دور را تعريف ميکند که اگرچه در دنياي هاليوود رخ ميدهد اما شايد با روند روبه فزوني...

پارسینه: انيميشن اسکاري والاي (Wall.E) داستاني تلخ از آيندهاي دور را تعريف ميکند که اگرچه در دنياي هاليوود رخ ميدهد اما شايد با روند روبه فزوني مصرفگرايي فعلي رخ دادن آن چندان دور از واقعيت هم نباشد. وال.اي اسم يک ربات زبالهجمع کن است که در سال 2700 با اينکه زمين سالهاست بدون سکنه رها شده اما او هنوز به کارش ادامه ميدهد. هر روز کارش را شروع ميکند تا زبالههاي بهجا مانده از زندگي آدمهايي که حالا زمين را ترک کردهاند را بستهبندي و جمعآوري کند. آدمها آنقدر مصرف کردهاند و زباله پشت سر خود جا گذاشتهاند که زمين ديگر قابلسکونت نيست. همهجا با کوهها و تپههايي از زباله اشغال شده و جهان تبديل به يک زبالهداني بزرگ شده است. چيزي شبيه يک پيشبيني از آينده محيط زيست و زندگي در زمين که زبالههاي الکترونيک بيش از هر زمان ديگري برايش تهديد محسوب ميشوند.
توليد بيشتر، مصرف بيشتر؛ رفاه و يک معضل!
شکي وجود ندارد که توليد بيشتر با مصرف بيشتر رابطهاي کاملا همبسته دارد. فقط تصور کنيد اگر هنوز همه ما تمايل به استفاده از تلويزيونهاي قاب چوبي بزرگ چهل سال پيش داشتيم و کسي حاضر به جايگزين کردن آنها با مدلهاي جديدتر نبود. چه اتفاقي ميافتاد؟ معلوم است. ديگر خبري از پلاسماها و ال اي دي ها و 56 اينچهاي متنوع بازار تلويزيون با آن کيفيتهاي اچ دي و 4k نبود! مصرف و توان مشتريان براي جايگزيني کالاهاي قديمي با مدلهاي جديدتر بهنوعي انگيزهبخش و پشتيبان توليدکنندگان براي ارائه مدلهاي جديدتر با فناوريهاي پيشرفتهتر است. امري که در نهايت به بهبود کيفيت زندگي نوع بشر و رفاه بيشتر او منجر ميشود. اما يک نکته در اين بدهبستاني که دو طرف آن راضي و خشنود هستند نبايد مغفول باقي بماند. تکليف قديميهاي از ردهخارج شده چه ميشود؟ آيا جور رفاه بيشتر و کيفيت بالاتر زندگي ما را بايد محيط زيست و کرهاي خاکي بکشد که همه داشتههايمان از آن است؟!
همرنگ زمانه شدن
واقعيت اين است که جهان ما هيچگاه در طول تاريخ شاهد اين حجم از پيشرفت ودگرگوني آنهم با چينين سرعتي نبوده است. بهنظر ميرسد تغييرات تکنولوژيک 50 سال گذشته به اندازه تمام ادوار تاريخ بشر و زندگياش روي زمين، او را بهپيش برده و به همين اندازه آن را تحت تاثير خود قرار داده است. اما هرچقدر اين تغييرات تکنولوژيک شکل بهتر و پيشرفتهتري از زندگي را رقم زده به همان اندازه از شيره جان کره زمين ميمکد و آنچه دوباره به عنوان تفاله اين تغذيه پس ميدهد بيشتر و بييشتر ميشود. صحبت از تکنولوژيهاي جديد و ابزارهايي است که ارمغان پيشرفت علم و حضور و فعاليت شرکتهاي مختلف حوزه فناوري است. هزاران شرکت ابزارهاي الکترونيک خود را روزانه روانه بازارهاي مصرف کرده و آنقدر در ارائه محصولات جديد سريع عمل ميکنند که نياز به بهروز بودن و در دست داشتن آخرين محصولات به بخشي از ناخودآگاه مصرفکنندگان تبديل شده است. ديگر مفهوم تجملگرايي و مدگرايي منسوخ شده و بهجاي آن مفاهيمي چون ارتباط بهتر، شهروند مدرن و زندگي بهروزتر جايگزين شده است.
هيچ محصولي نيست که کاربردهايي براي تسهيل ارتباطات و نيازهاي زندگي روزمره کاربرانش نداشته باشد. جديدترين محصولات دنياي آيتي کمتر از شش ماه با نمونه جديدتر و بهتر و کاراتر جايگزين ميشوند. هرچقدر دربرابر وسوسه بهروز بودن هم مقاومت کنيد تغيير ساختارهايي که در گوشه و کنار جامعه با آنها سروکار داريد شما را ناگزير ميکند که با جماعت همراه شويد. وقتي همه دوستانتان از تلفنهاي هوشمند و وايبر و ديگر اپليکيشنهايي استفاده ميکنند که ارتباط آنها را با هم حفظ ميکند شما براي تنها نماندن و منزوي نشدن چارهاي جز خريدن يک اسمارتفون نداريد!
مصرف نکنيم يا چه؟
نظريهپردازان فرهنگي معتقدند مصرف و توليد دو کنش هستند که داراي چارچوب معنايي خاص خود هستند که در برابر هم دو چارچوب معنايي رقيب را تشکيل ميدهند به گونهاي که با آمدن يکي، ديگري محدود ميشود، پس کشورهايي که داراي چارچوب معنايي توليدي هستند چارچوب معنايي مصرفي يا ندارند و يا اينکه چارچوب معنايي مصرفيشان ضعيف است.
عقلانيت توليدي و مصرفي از نظامهاي معنايي ديني نشات ميگيرند چرا که اديان چارچوبهاي معنايي يک جامعه را ميسازند و چارچوبهاي معنايي، چارچوبهاي کنشي يک جامعه را شکل ميدهند. پس وقتي صحبت از مصرف ميشود نميتوان تنها به جذابيتهاي تکنولوژيک زمانه جديد تاخت. ميل به مصرف بيشتر براي بسياري جوامع نوعي ارزش و شاخصي است براي بروز و تمايز خود از ديگران. براي جبران ناکامي و انفعال در توليد. اما همانطور که گفته شد مصرف بيشتر ابزارها و محصولات الکترونيک يعني زبالههاي بيشتر؛ زبالههايي که اغلب براي بازگشت به چرخه طبيعت سالهاي زيادي منتظر ميمانند و بخشي از زمين را آلوده ميکنند و نهتنها چهره بلکه روح محيط زيست را خراش ميدهند. آلودگي و خسارتهايي که در برخي موارد قابل جبران نيست و برگرداندن آن به شکل طبيعي عملا ناممکن است.
راهحلهاي جديد
البته وقتي صحبت از تکنولوژي ميشود اوضاع به اين سياهي که فکر ميکنيم هم نخواهد بود. يکي از ويژگيهاي بارز پيشرفتها و تکنولوژيهاي زمانه جديد اين است که آنها بيش از اينکه محصول اقتصادها و سيستمهاي انحصاري و استعمارطلب دنياي قديم باشند از دل ايدهها و فکرهاي بخشي از نيروهاي جوان دنيايي بيرون آمدهاند که در کنار ميل به خلاقيت و نوعآوري مسئوليت اجتماعي بالايي را هم برعهده ميگيرند. آن ها نهتنها از دل همين تکنولوژيها براي معضل زبالههاي الکترونيک چارهاندشي ميکنند بلکه سالانه ميليونها دلار را صرف تحقيقات جديد و راهاندازي کمپينهاي محيط زيستي ميکنند تا معناي پيشرفت، نابودي کره زمين نباشد.
سرمايهگذاريهايي که بر روي انرژيها و تکنولوژيهاي سبز انجام شده بخشي از اين تلاش بينالمللي است. تلاشهايي که باز هم همچون گذشته در راس آنها نه دولتها و کشورها بلکه شرکتهاي چندمليتي عرصه آيسيتي قرار دارند. با وجود اين تلاشها زبالههايي که زاييده پيشرفتهاي تکنولوژيک بهويژه در صنعت آيتي هستند روزبهروز بيشتر ميشوند و اگر تلاشهايي که براي مهار آسيبهاي آنها انجام ميشود همسرعت اين افزايش نباشد زمين دير يا زود از نفس خواهد افتاد.
ابتکار
توليد بيشتر، مصرف بيشتر؛ رفاه و يک معضل!
شکي وجود ندارد که توليد بيشتر با مصرف بيشتر رابطهاي کاملا همبسته دارد. فقط تصور کنيد اگر هنوز همه ما تمايل به استفاده از تلويزيونهاي قاب چوبي بزرگ چهل سال پيش داشتيم و کسي حاضر به جايگزين کردن آنها با مدلهاي جديدتر نبود. چه اتفاقي ميافتاد؟ معلوم است. ديگر خبري از پلاسماها و ال اي دي ها و 56 اينچهاي متنوع بازار تلويزيون با آن کيفيتهاي اچ دي و 4k نبود! مصرف و توان مشتريان براي جايگزيني کالاهاي قديمي با مدلهاي جديدتر بهنوعي انگيزهبخش و پشتيبان توليدکنندگان براي ارائه مدلهاي جديدتر با فناوريهاي پيشرفتهتر است. امري که در نهايت به بهبود کيفيت زندگي نوع بشر و رفاه بيشتر او منجر ميشود. اما يک نکته در اين بدهبستاني که دو طرف آن راضي و خشنود هستند نبايد مغفول باقي بماند. تکليف قديميهاي از ردهخارج شده چه ميشود؟ آيا جور رفاه بيشتر و کيفيت بالاتر زندگي ما را بايد محيط زيست و کرهاي خاکي بکشد که همه داشتههايمان از آن است؟!
همرنگ زمانه شدن
واقعيت اين است که جهان ما هيچگاه در طول تاريخ شاهد اين حجم از پيشرفت ودگرگوني آنهم با چينين سرعتي نبوده است. بهنظر ميرسد تغييرات تکنولوژيک 50 سال گذشته به اندازه تمام ادوار تاريخ بشر و زندگياش روي زمين، او را بهپيش برده و به همين اندازه آن را تحت تاثير خود قرار داده است. اما هرچقدر اين تغييرات تکنولوژيک شکل بهتر و پيشرفتهتري از زندگي را رقم زده به همان اندازه از شيره جان کره زمين ميمکد و آنچه دوباره به عنوان تفاله اين تغذيه پس ميدهد بيشتر و بييشتر ميشود. صحبت از تکنولوژيهاي جديد و ابزارهايي است که ارمغان پيشرفت علم و حضور و فعاليت شرکتهاي مختلف حوزه فناوري است. هزاران شرکت ابزارهاي الکترونيک خود را روزانه روانه بازارهاي مصرف کرده و آنقدر در ارائه محصولات جديد سريع عمل ميکنند که نياز به بهروز بودن و در دست داشتن آخرين محصولات به بخشي از ناخودآگاه مصرفکنندگان تبديل شده است. ديگر مفهوم تجملگرايي و مدگرايي منسوخ شده و بهجاي آن مفاهيمي چون ارتباط بهتر، شهروند مدرن و زندگي بهروزتر جايگزين شده است.
هيچ محصولي نيست که کاربردهايي براي تسهيل ارتباطات و نيازهاي زندگي روزمره کاربرانش نداشته باشد. جديدترين محصولات دنياي آيتي کمتر از شش ماه با نمونه جديدتر و بهتر و کاراتر جايگزين ميشوند. هرچقدر دربرابر وسوسه بهروز بودن هم مقاومت کنيد تغيير ساختارهايي که در گوشه و کنار جامعه با آنها سروکار داريد شما را ناگزير ميکند که با جماعت همراه شويد. وقتي همه دوستانتان از تلفنهاي هوشمند و وايبر و ديگر اپليکيشنهايي استفاده ميکنند که ارتباط آنها را با هم حفظ ميکند شما براي تنها نماندن و منزوي نشدن چارهاي جز خريدن يک اسمارتفون نداريد!
مصرف نکنيم يا چه؟
نظريهپردازان فرهنگي معتقدند مصرف و توليد دو کنش هستند که داراي چارچوب معنايي خاص خود هستند که در برابر هم دو چارچوب معنايي رقيب را تشکيل ميدهند به گونهاي که با آمدن يکي، ديگري محدود ميشود، پس کشورهايي که داراي چارچوب معنايي توليدي هستند چارچوب معنايي مصرفي يا ندارند و يا اينکه چارچوب معنايي مصرفيشان ضعيف است.
عقلانيت توليدي و مصرفي از نظامهاي معنايي ديني نشات ميگيرند چرا که اديان چارچوبهاي معنايي يک جامعه را ميسازند و چارچوبهاي معنايي، چارچوبهاي کنشي يک جامعه را شکل ميدهند. پس وقتي صحبت از مصرف ميشود نميتوان تنها به جذابيتهاي تکنولوژيک زمانه جديد تاخت. ميل به مصرف بيشتر براي بسياري جوامع نوعي ارزش و شاخصي است براي بروز و تمايز خود از ديگران. براي جبران ناکامي و انفعال در توليد. اما همانطور که گفته شد مصرف بيشتر ابزارها و محصولات الکترونيک يعني زبالههاي بيشتر؛ زبالههايي که اغلب براي بازگشت به چرخه طبيعت سالهاي زيادي منتظر ميمانند و بخشي از زمين را آلوده ميکنند و نهتنها چهره بلکه روح محيط زيست را خراش ميدهند. آلودگي و خسارتهايي که در برخي موارد قابل جبران نيست و برگرداندن آن به شکل طبيعي عملا ناممکن است.
راهحلهاي جديد
البته وقتي صحبت از تکنولوژي ميشود اوضاع به اين سياهي که فکر ميکنيم هم نخواهد بود. يکي از ويژگيهاي بارز پيشرفتها و تکنولوژيهاي زمانه جديد اين است که آنها بيش از اينکه محصول اقتصادها و سيستمهاي انحصاري و استعمارطلب دنياي قديم باشند از دل ايدهها و فکرهاي بخشي از نيروهاي جوان دنيايي بيرون آمدهاند که در کنار ميل به خلاقيت و نوعآوري مسئوليت اجتماعي بالايي را هم برعهده ميگيرند. آن ها نهتنها از دل همين تکنولوژيها براي معضل زبالههاي الکترونيک چارهاندشي ميکنند بلکه سالانه ميليونها دلار را صرف تحقيقات جديد و راهاندازي کمپينهاي محيط زيستي ميکنند تا معناي پيشرفت، نابودي کره زمين نباشد.
سرمايهگذاريهايي که بر روي انرژيها و تکنولوژيهاي سبز انجام شده بخشي از اين تلاش بينالمللي است. تلاشهايي که باز هم همچون گذشته در راس آنها نه دولتها و کشورها بلکه شرکتهاي چندمليتي عرصه آيسيتي قرار دارند. با وجود اين تلاشها زبالههايي که زاييده پيشرفتهاي تکنولوژيک بهويژه در صنعت آيتي هستند روزبهروز بيشتر ميشوند و اگر تلاشهايي که براي مهار آسيبهاي آنها انجام ميشود همسرعت اين افزايش نباشد زمين دير يا زود از نفس خواهد افتاد.
ابتکار
ارسال نظر