چرا مجلس با دولت اعتدال سختگیرتر است؟
پارسینه: در برخی نطقهای مجلس عملاً سیاه نمایی میشود نمیخواهیم دولت را تحت فشار غیر قابل تحمل بگذاریم بالاترین استقبال مجلسها از دولتها، استقبال مجلس نهم از دولت یازدهم است
به گزارش پارسینه، «محمدرضا باهنر»، نایب رئیس مجلس در گفتوگو با روزنامه ایران، رابطه مجلس و دولت را تشریح کرد، هرچند به خاطر کمبود وقت بخشی از سؤالات مطرح نشده باقی ماند. گفتوگو با باهنر البته محدود به مباحث روزمره سیاسی نماند و مسائلی درباره رابطه دو نهاد اجرایی و تقنینی، ارزیابی کارنامه دولت، تغییرات بودجه و لوایح اقتصادی دولت را هم در بر گرفت.
رابطه مجلس و دولت در یک سال و نیم گذشته فراز و فرودهایی داشته است. علت اینکه این رابطه گاهی در حد انتظار مطلوب نبوده، چیست؟
قبل از انتخابات ریاست جمهوری، نمایندگان مواضع متفاوتی داشتند. هم به خاطر گرایشهای شخصی و هم بواسطه حضور در فراکسیونها هر کدام از یک کاندیدای خاص حمایت کردند. اما بعد از برگزاری انتخابات، مجلس تقریباً تمام قد از نتیجه انتخابات دفاع و استقبال کرد.
اگر مجلس نهم به پایان برسد، 28 سال است که بنده در پارلمانم و در بعضی دولتها از اول تا آخر حضور داشتم و در برخی دولتها نیمی از عمر دولت را در مجلس بودم. در مجلس ششم در مجلس نبودم، اما در اواخر مجلس پنجم و اوایل مجلس هفتم که با دولت اول و دوم آقای خاتمی همزمان بود، در پارلمان حضور داشتم. هم به استناد این حضور و هم از روی برداشت حسی میگویم بیشترین و بالاترین استقبال مجلسها از دولتها، استقبال مجلس نهم از دولت یازدهم است. شما اگر به آرای مثبتی که نمایندگان به وزیران پیشنهادی دولت یازدهم دادند نگاه کنید، میبینید معدل رأی وزیران این دولت بالاترین معدل رأی به وزیران بعد از انقلاب است.
از طرف دیگر وزیری که در سی و چند سال گذشته بالاترین رأی اعتماد را کسب کرد، متعلق به دولت یازدهم است. هیچ وزیری در طول نه دوره مجلس و یازده دوره دولت به اندازه «علی طیب نیا» وزیر امور اقتصاد و دارایی آقای روحانی رأی نیاورد. بعد از انقلاب وزیری نداشتیم که در جلسه رأی اعتماد 274 رأی بگیرد. بنابراین استقبال مجلس از دولت بینظیر بود و به عبارتی مجلس آغوشش را به روی دولت باز کرد. اما بالاخره مجلس 290 نماینده و دولت هم 20 وزیر دارد و حساسیت قانون اساسی نیز بالاست. بنده همواره این ادعا را دارم که هیچ مجلس و هیچ دولتی نیست که در آنها یک وزیر در دولت، 10 مخالف جدی در مجلس نداشته باشد.
قانون اساسی میگوید 10 نماینده میتوانند طرح استیضاح را کلید بزنند، اما برای به نتیجه رسیدن آن باید اکثریت مجلس قانع شده و به تفاهم برسند. کما اینکه برای در دستور کار قرار گرفتن یک طرح، امضای 15 نماینده کافی است تا در فرایند رسیدگی قرار بگیرد.
از سوی دیگر 290 نماینده مجلس عضو فراکسیونهای مختلف هستند. شماری از نمایندگان تند، برخی کند و تعدادی میانه رو هستند و طبیعی است در این میان حرفهایی منتشر شود. از سوی دیگر نمایندگان در حوزههای انتخابیه خود، مشکلات زیادی داشته و مرتب زیر پتک انتقادها و مطالبات مردم حوزه انتخابیشان قرار میگیرند. مردم به خاطر مشکلات عدیده مثل بیکاری، گرانی، مشکلات عمرانی و حتی مسائل قضایی به نماینده مراجعه میکنند. نماینده هم در نطقهای پیش از دستور زیر این فشارها هستند. البته در برخی نطقها عملاً سیاه نمایی میشود ولی نباید نطق نماینده را مجرد نگاه کرد. چون گاهی نمایندهای برای اینکه نخستین بار است به مجلس آمده، می گوید در هشت دوره مجلس اصلاً کاری در فلان منطقه نشده و ما الان آمدهایم که چنین و چنان کنیم.
اشکالاتی در کشور وجود داشته و دارد که دولت و ما درباره آن همراه و همصدا هستیم. مجلس گرفتاریهای موجود را درک کرده و همواره تلاش دارد با حمایت از دولت به پیشبرد امور کمک کند. مجلس در کلان قضیه در مهار تورم، خروج از رکود، سیاست خارجی، مذاکرات هستهای با 1+5، اعتدال و خردگرایی با دولت همراه بوده و کمک کرده است.
یک استیضاح پیش آمد و پنج،شش نفر به عنوان وزیر پیشنهادی علوم به مجلس معرفی شدند. موضع مجلس چه قبل از معرفی آقای فرجی دانا، چه در زمان وی و چه بعد از آن کاملاً روشن بود. ما در وزارت علوم وزیری میخواهیم که حاشیهای در کمک و حضور در فتنه 88 نداشته باشد. در این موضوع مجلس خیلی روشن و قاطع حرفش را زد. جناب آقای روحانی در سفری فرمودند 5 تا که هیچ، اگر قرار بود 50 تا وزیر معرفی میکردم. ما هم میگوییم دلیل نداشت ما هم به 50 وزیر دیگری که معرفی میکردید و کپی همدیگر بودند،رأی بدهیم. وقتی به اصل رأی نمیدهیم، به کپی رأی نخواهیم داد. باید سیستم عوض شود. موضع و مشی تغییر کند. زمانی که دکتر فرهادی معرفی شدند، با توجه به سوابقی که از وی داشتیم، رأی دادیم.
رسانهها میتوانند در رابطه با اخطار، تذکر، سؤال و تحقیق و تفحص کار تطبیقی کنند که مثلاً شش ماه اول دولت نهم، شش ماه اول دولت دهم و شش ماه اول دولت یازدهم چه اتفاقی افتاده است. یک جاهایی ممکن است کمرنگتر شده و جایی پر رنگتر است. اینها خاصیت مجلس است.
روزهای اول استقرار دولت یازدهم برخی وزیران میگفتند سؤالات نمایندگان وقت ما را میگیرد. من خدمتشان عرض کردم یعنی چه که سؤال نمایندگان وقت ما را میگیرد؟ بالاخره یکی از وظایف و کارهای وزیر، پاسخ دادن به سؤالات نمایندگان مردم است. این جزو کار وزیر است نه اینکه وی در مواقع بیکاری به سؤالها جواب دهد.
پاسخ دادن به مطالبات بخشی از کار است. برخی مسئولان باید به مطالبات رسانهها جواب دهند، برخی باید به مطالبات مردم پاسخگو باشند. وزیران هم طبق قانون اساسی باید به سؤالات نمایندگان پاسخ دهند. وقت وزیر برای این کارهاست. بخشی از وقت وزیر برای کار کردن است؛بخشی برای مشورت کردن و بخشی هم برای مسئول بودن. مسئول یعنی کسی که مورد سؤال قرار میگیرد، البته به نمایندگان توصیه کردیم یک مقدار مراعات حال وزیران را کرده و کمتر سؤال کنند و از وزیران هم خواهش میکنیم دل نازک نباشند و به سؤالات جواب بدهند.
در اینکه مجلس باید قدرتمند باشد، حرفی نیست. عرف سیاسی هم میگوید بعد از اعلام نتایج، پرونده انتخابات بسته شود و رئیس جمهوری، رئیس جمهوری همه مردم است. انتقادی که به مجلس وارد میشود به خاطر تساهل بیش از حدی است که در مقابل دولت قبل داشت، اما در این دولت باوجود اینکه آقای روحانی واضحتر از دولت قبل به قانون پایبند است، بعضاً سختگیری بیش از حدی دیده میشود. هر چند جو عمومی بین دولت و مجلس، همکاری است اما رگههای مقاومت خیلی قوی ای دیده میشود که به نظر میرسد از نظارت قانونی فراتر است و به نوعی مانع ایجاد کردن است. از این لحاظ خیلی انتقاد وارد است؛ پاسخ شما چیست؟
پاسخم را دادم. من مواضع خودم را میگویم. نمی خواهم قانع کنم. شما میتوانید مواضع خودتان را در روزنامه بنویسید. اخیراً در مجلس جواب دادیم. یک عده قانع شدند. یک عده قانع نشدند. اینجا مناظره نمیکنیم. شما سؤال میکنید و من هم جواب میدهم. اگر خواستیم مناظره کنیم در دانشگاه قرار میگذاریم.
برخی معتقدند در بحث استیضاح وزیر علوم لابیهای سنگینی علیه دولت صورت گرفت و فضای عمومی مجلس تحت تأثیر این لابیها قرار گرفته و فضای عادی را تغییر داد. در این باره چه میفرمایید؟
مجلس محل گفت و شنود و اقناع است. طرح قانونی با امضای 15 نماینده شروع میشود، اما نمایندگان خودشان را موظف میکنند در طول فرایند رسیدگی، اکثریت مجلس را قانع و با خود همراه کنند. به همین خاطر مذاکره میکنند؛ بحث میکنند و جلسه خانگی و حزبی میگذارند.
راجع به همه وزیران این اتفاق نیفتاد؟
هر وزیری را بخواهیم استیضاح کنیم، همین کار را میکنیم. نخواستیم وزیران دیگر را استضاح کنیم. هر 15 نفری که اراده استیضاح داشته باشند، لابی میکنند. ساختار مجلس همین است. اگر در مورد بقیه وزیران اتفاقی نیفتاده است، بهدلیل این است که استیضاح وزیر دیگری در دستور کار نیست. وقتی بخواهند همه تلاششان را در این باره به کار میبرند.
ارزیابی تان از کارنامه دولت چیست؟
الحمد الله دولت در مسائل داخلی مثل مهار تورم کارنامه خوبی داشت. در خروج از رکود هم تفکر و تدبیر خوبی دارد و طرحش بر اساس خردگرایی است. اما نقدی که بعضی وارد میدانند این است که دولت بیش از حد محافظه کار شده است. اگر به یک تصمیم خوب و خردمندانه میرسد با شجاعت اجرا کند. برای نمونه میتوان به موضوع یارانهها اشاره کرد. عالم و آدم میدانند دولت هر ماه مقدار زیادی کسری دارد. ما هم میدانیم. به همین خاطر و برای اینکه خود را شریک دولت کنیم، از دولت خواستیم یارانه بینیازها را قطع کند. دولت هم اراده دارد اما برای اجرا شجاعت لازم را از خود نشان نمی دهد.
استدلال دولت این است که نتوانسته شناسایی کند؟
اینگونه نیست. دولت اگر یک نفر را هم شناسایی کرد، باید حذف کند. معاون اول رئیس جمهوری فرمودند دو، سه میلیون را شناسایی کردیم و میدانیم به دریافت یارانه نقدی نیاز ندارند، اما چون دو،سه میلیون دیگر را شناسایی نکردیم، یارانه شان را قطع نکردیم و صبر کردیم یکجا قطع کنیم. ما این استدلال را قبول نداریم. ما میگوییم دو میلیونی که شناسایی کردید ، همین امشب قطع کنید.
قانون بد گذاشته شد؟
بنده معتقدم دولتی که موظف است یارانه پولدارها را قطع کند باید نخستین نفری را که شناسایی کرد حذف کند. دولت ادعا دارد حداقل سه میلیون نفر را شناسایی کرده، خب قطع کند. نیاز به شجاعت دارد. اینجا اگر با شجاعت عمل نشود، محافظه کاری میشود.
آیا مجلس آمادگی دارد دولت را ملزم و مکلف به قطع یارانه ثروتمندان بکند؟
بله ما این کار را در قانون هدفمندی یارانه کرده ایم.
لایحه خروج از رکود سه ماه است که به مجلس ارائه شده اما کاری در مجلس صورت نگرفته است
اقتصاد مقاومتی یا لایحه خروج از رکود دهها کار دارد که ممکن است چندتایش منوط به تصویب قانون باشد. سه ماه هم معطل بود. چون روی لایحه مقررات دولت- که آن هم برای دولت لایحه مهمی بود- کار میشد.
بهعنوان مثال عرض میکنم گاهی سه شیفت روی این موضوع کار کردیم. دولت برای خروج از رکود مثلاً 20 کار باید انجام دهد که سه تایش نیاز به مصوبه مجلس دارد. خب آن 17 تای دیگر را که میتواند، انجام دهد. برای کار نکردن هزاران دلیل وجود دارد. البته دولت توقف نکرده و تلاش هایش را انجام میدهد.
یکی از مسائلی هم که در این موضوع و هم در مسأله هستهای وجود دارد، این است که دولت تمام تمرکزش را روی یک موضوع نگذارد. مذاکرات هستهای با 1+5 بسیار مهم است. ما هم در مجلس حمایتهای خوبی کردیم، البته نقدهای تندی در مجلس بود که آن را خیلی نمیپسندیم.
به اعتقاد ما اینکه همه اهداف آتی مان را در سبد مذاکره بگذاریم، خطرناک است؛ ممکن است در 7 ماه آینده مذاکرات باز هم به نتیجه نرسیده و تمدید شود و بر فرض مثال حتی 4 سال طول بکشد. نمیشود دولت بگوید 4 سال مذاکره میکردم و حالا چون به نتیجه نرسید، نمیتوانم کاری کنم.
نگرانی ما این است که خدای ناکرده با اتفاقاتی که در قیمت نفت افتاد، باعث شود به حالت رکود تورمی برگردیم. رکود تورمی بدترین حالتی است که در اقتصاد اتفاق میافتد. دولت از مقوله تورم عبور کرد و الحمدالله تورم کنترل شد، ولی اگر قبل از اینکه از رکود خارج شویم به حالت تورمی بازگردیم، وضعیت دشوار میشود. دولت دقت کند ما هم در مجلس کمک کنیم تا بودجه 94 را به تصویب برسانیم.
بودجه تغییر میکند؟
تغییرات که حتماً در بودجه هست.
چه بخش هایی؟
الان دقیق نمیدانم، ولی فرض کنید برای فروش نفت 72 دلار در نظر گرفته شده است که از یک طرف بودجه انقباضی میشود و از طرف دیگر میدانیم ممکن است 72 دلار استحصال نشود. برای نمونه ممکن است 72 دلار را به 65 یا 62 دلار کاهش دهیم، آن وقت فشار روی بودجه سنگینتر میشود.
دولت کمک کند، ما هم کمک میکنیم؛ تغییرات هم باید همسو و همدلانه باشد.
دولت برای این کاهش تمایل نشان داده است اما اگر مجلس بخواهد سهم نفت را کم کند، رقم 48 هزار میلیارد که برای یارانهها تخصیص داده شده، تغییر میکند؟
واقعاً نمیخواهیم دولت را تحت فشار غیر قابل تحمل بگذاریم. برای حل مسأله یارانهها هیچ چارهای غیر از حذف تعدادی از افرادی که یارانه میگیرند، نداریم؛ این شجاعت میخواهد و ممکن است بخشهایی از جامعه نگران شوند.
برخی میگویند نمیشود یارانه نقدی را تنها به افرادی اختصاص دهیم که کمتر از سه میلیون تومان درآمد دارند، زیرا در برخی نقاط با سه میلیون تومان هم نمیشود راحت زندگی کرد؛ عرض ما این است که اگر درآمد خانواری 300هزار تومان باشد، این 200 هزار تومان برای آن خانواده خیلی اثر دارد. اما اگر سه میلیون تومان درآمد دارد، ممکن است به آن 200 هزار تومان هم نیاز داشته باشد، اما 200 هزار تومان تأثیر چندانی در سطح زندگی وی نخواهد داشت. باید 200هزار تومان کسی را که سه میلیون درآمد دارد حذف کنیم.
قبلا گفته اید: «ما بالاخره اصولگرایی احمدینژاد را کشف نکردیم» شما که این را کشف نکردید چگونه از او حمایت کردید؟
روند حمایت بنده از آقای احمدینژاد، فرایندی کاملاً متفاوت بود. من اول دولت نهم با توجه به اینکه با آقای احمدینژاد 20 سال سابقه دوستی داشتیم و در حزب، در میان اصولگرایان و در شورای هماهنگی نیروهای انقلاب همکاری داشتیم، حداکثر تلاشمان را برای کمک به وی به کار بردیم. در مجلس واژه «وکیل الدوله» واژه خوبی نیست. اما اول مجلس هفتم برخی به من میگفتند «وکیل الدولهای و از دولت حمایت میکنی» واقعاً هم حمایت میکردیم، اما بتدریج که احساس کردیم دولت از خرد جمعی، کار کارشناسی یا از مواضع اصولی فاصله گرفته، به همان نسبت فاصله مان را بیشتر کردیم؛ کما اینکه اواخر مجلس هشتم فکر میکردند بنده جزو منتقدترین آدمها بودم. زمانی خبرنگاری از من سؤال کرد؛ آقای احمدینژاد سال 84 با سال 90 چه فرقی میکرد که موضع شما عوض شد؟ من هم گفتم او تغییر نکرد، شناخت من بیشتر شده است.
چون مجلس اصولگرا است
زيرا دولت خواسته يا ناخواسته دست روي منافع نامشروع بعضي نماينده نماها گذاشته است .