اگر دلواپسان در زمان صلح حدیبیه بودند!
پارسینه: مقدمه : در سال ششم هجرت پیامبر اسلام (ص) قرارداد صلحی با مشرکین مکه منعقد کرد که در تاریخ به نام صلح حدیبیه معروف است. «بنا به نوشته عموم سیره نویسان، پیامبر(ص) علی(ع) را خواست و دستور داد، که پیمان صلح را به شرح زیر بنویسد:
پیامبر به امیر مؤمنان فرمود بنویس: «بسم الله الرحمن الرحیم» و علی نوشت.
سهیل [نماینده قریش] گفت : من با این جمله آشنائی ندارم و «رحمان» و «رحیم» را نمی شناسم.
بنویس باسمک اللهم.یعنی به نام تو ای خداوند.
پیامبر موافقت کرد به ترتیبی که سهیل می گوید، نوشته شود و علی نیز آن را نوشت.
سپس پیامبر به علی دستور داد که بنویسد: هذا ما صالح علیه محمد رسول الله: یعنی این پیمانی است که محمد، پیامبر خدا با سهیل نماینده قریش بست
سهیل گفت: ما رسالت و نبوت ترا به رسمیت نمی شناسیم.اگر معترف به رسالت و نبوت تو بودیم، هرگز با تو از در جنگ وارد نمی شدیم.باید نام خود و پدرت را بنویسی و این لقب را از متن پیمان برداری.
پیامبر با در نظر گرفتن یک رشته مصالح خواسته سهیل را پذیرفت و به علی «ع» دستور داد که لفظ «رسول الله» را پاک کند. در این لحظه علی «ع» با کمال ادب عرض کرد: مرا یارای چنین جسارت نیست، که رسالت و نبوت ترا از پهلوی نام مبارکت محو کنم.پیامبر از علی خواست که انگشت او را روی آن بگذارد تا او شخصا آن را پاک کند و علی انگشت پیامبر را روی آن لفظ گذارد و پیامبر لقب «رسول الله» را پاک نمود. ...
متن پیمان حدیبیه :
سرانجام پس از توافق در عناوین پیمان، قراردادی میان پیامبر و قریش، تحت شرایطی بسته شد که مواد آن را یادآور می شویم:
قریش و مسلمانان متعهد می شوند که مدت ده سال جنگ و تجاوز را بر ضد یکدیگر ترک کنند، تا امنیت اجتماعی و صلح عمومی در نقاط عربستان مستقر گردد.
اگر یکی از افراد قریش بدون اذن بزرگتر خود از مکه فرار کند و اسلام آورد، و به مسلمانان بپیوندد، محمد باید او را به سوی قریش بازگرداند، ولی اگرفردی از مسلمانان به سوی قریش بگریزد، قریش موظف نیست آن را به مسلمانان تحویل بدهد.
مسلمانان و قریش می توانند با هر قبیله ای که خواستند پیمان برقرار کنند.
محمد و یاران او امسال از همین نقطه به مدینه باز می گردند، ولی در سالهای آینده می توانند آزادانه، آهنگ مکه نموده و خانه خدا را زیارت کنند، مشروط بر اینکه سه روز بیشتر در مکه توقف ننمایند، و سلاحی جز سلاح مسافر، که همان شمشیر است همراه نداشته باشند.
مسلمانان مقیم مکه، به موجب این پیمان می توانند آزادانه شعائر مذهبی خود را انجام دهند، و قریش حق ندارد آنها را آزار دهد، و یا مجبور کند که از آئین خود برگردند و یا آئین آنها را مسخره نماید.
امضاءکنندگان متعهد می شوند که اموال یکدیگر را محترم بشمارند، و حیله و خدعه را ترک کرده و قلوب آنها نسبت به یکدیگر خالی از هرگونه کینه باشد.
مسلمانانی که از مدینه وارد مکه می شوند، مال و جان آنها محترم است. » [1]
[1] https://www.hawzah.net/fa/Article/View/4243
راستی اگر دلواپسان در آن زمان بودند به پیامبر (ص) اعتراض نمی کردند :
چرا در برابر تقاضای سهیل (نماینده مشرکین) برای حذف صفات خداوند (رحمن و رحیم) مقاومت نکردی؟!
چرا با حذف کلمه رسول الله موافقت کردید؟!
چرا طبق ماده 2 زیر بار قریش رفتید ؟!
چرا طبق ماده 4 از سفر حج در آن سال برگشتید و تعهد نمودید در سال های بعد هم فقط سه روز در خانه خدا بمانید؟!
چرا قبول کردید که سلاحی جز شمشیر نداشته باشید ؟!!
اما اینو نگفتین که موقع بستن پیمان مسلمانان قدرتمند نبودن در حالی که امروز ما این قدرت را داریم که زیر بار طرح سازش نرویم ، ضمن اینکه مسلمانان در ازای این پیمان امتیازاتی گرفتن و مذاکرات یک مرحله ای بود نه مثل تیم مذاکره کننده ایرانی فقط امتیاز بدهند و هیچ امتیازی نگیرند و ....
با این وضع خراب و هزینه های کمرشکن تحریم هنوز دلواپسها اینقدر دلشون خوش هست که تو خیابون های مشهد تحریمو مسخره میکنن و سیرک راه میندازن تو فکر ملت که نیستن چطوری با بدبختی روزگار سپری میکنن
احسنت ، گذري واقعي به سيره و تاريخ أوائل اسلام بسيار لازم و ضروري است !!!! اگر دلواپسان امروز آن زمان هم بودند مطمئن باشيد به كار و عقيده حضرت رسول هم خرده مي گرفتند !!!
خدايا هر آنچه صلاح و مصلحت كشور ماست ، به لطف خود مقدر بفرما !
البته مذاکره کننده در حدیبیه پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) که تمام جوانب و در نظر میگرفتن،ضمنا ولی آن زمان پیامبر(ص)بودند در این زمان مقام عظمای ولایت حضرت آیتالله خامنهای هستند که خیلی محکم مواضعشونو اعلام کردند...و ما خواهان اجرای همین مواضعیم که صلاح مملکته
الان این صلح حدیبیه چه ربطی به دلواپسی در مورد هسته ای داشت?
کجای صلح حدیبیه مسلمانهارو از حقشون محدود کردن?
کجاش تهدیدشون کردن?
اطاعت از پیامبر و امام واجبه بدون چون و چرا هست
الان دلواپسها مقابل پیامبر یا امام ایستادن?
چی رو با چی مقایسه میکنی?
هیهات من ذلة