مسافران هزار و یکشب در تهران
پارسینه: برایشان فرش قرمز پهن کردند. آنها با ساکهای دستی کوچک و صورتهای پیر خندان از فرش قرمز گذشتند و روبهروی دوربینها لبخندهای گرم زدند و رفتند. مسافران قطار هزار و یکشب دیروز به تهران رسیدند و امروز درحالی تهران را ترک کردند که احتمالا هنوز هم از این همه استقبال گرم شگفتزده بودند. گفته بودند یکشنبه ١٠ صبح، قطار هزار و یک شب که از چند روز پیش وارد ایران شده و تعدادی از گردشگران اروپایی را پس از بازدید از ترکیه به ایران آورده، به تهران میرسد.
قطار با ١٠ دقیقه تأخیر وارد ایستگاه راه آهن تهران شد و مسافران این قطار مثل مسافران قطارهایی که پیش از این به ایران آمده بودند، عمدتا گردشگران سالمندی بودند که بسیاری از آنها اولین بار بود که از ایران دیدن میکردند. ٧٠ نفری که ٤٠ نفر آنها آلمانی،١٦ نفر سويیسی، ٥ نفر آمریکایی، ٢ نفر اتریشی و یک نفر هم هلندیتبار بود.
قطار «هزار و یک شب» بهرغم نام جذاب و فرهنگیاش در ظاهر تفاوت چندانی با قطارهای مدرن امروزی و تجملات اضافهای نداشت جز اینکه در کوپههای آن روشوییهای اختصاصی و مینیبار کوچکی شامل یک یخچال و میزی تاشو تعبیه شده بود که گردشگران میتوانستند به راحتی روی آن غذا بخورند، امکان رفاهی سادهای که سفر طولانی برای آنها را سادهتر میکرد.
تنها چیزی که این قطار منقش به پرچم ترکیه را به داستانهای هزار و یک شب ربط میداد، تصویر پشت پنجره اولین واگنهای قطار بود، تصویر و درواقع پوستر بزرگی که روی آن تصاویر یک زن و مرد شبیه به سیمای آدمهای افسانهای داستانهای هزار و یک شب دیده میشد و البته چهره آشنای دختری شاید شبیه به شهرزاد قصهها با همان ابروهای به هم پیوسته، چشمان درشتِ کشیده و لبان غنچهای کوچک. دختری که هم میتوانست شهرزاد قصههای ایرانی باشد یا دختر قصههای هزار و یک شبی که حالا هنوز هم در میان کشورهایی که در مرز فرهنگی ایرانِ قدیم زندگی میکنند، رایج است و قصههایش هنوز شنیده و خوانده میشود.
قطار این گروه از گردشگران خارجی بامداد سهشنبه، پنج خرداد وارد ایران شد و این گردشگران ٥ روز را در ایران گذراندند و در این روزها براساس برنامه زمانبندی که در این سفر برای آنها پیشبینی شده، یک شب را در قطار و یک شب را در هتل گذراندهاند. آنها پیش از ورود به ایران با همین قطار شهرهای مختلف ترکیه را گشته بودند. در ایران اما ٥ روز بیشتر نماندند و در این مدت زمان کوتاه ابتدا از یزد دیدن کردند پس از آن به اصفهان رفتند و در هتل عباسی، بهترین و مجللترین هتل اصفهان شبی را صبح کردند. مقصد بعدی شیراز و دیدار از تخت رستم، تخت جمشید و پاسارگاد بود و بعد از شیراز راهی تهران شدند تا در آخرین روز حضورشان در ایران دیدنیهای تهران را ببینند و به این ترتیب سفر چند روزهشان در ایران به پایان برسد و با همان قطاری که آمدهاند، بروند.
چرا این قطارها مهم شدهاند؟
اگرچه هر سال تعدادی از گردشگران خارجی از ایران دیدن میکنند اما آنها در همه زمانها بهطور پراکنده وارد کشور شده و بیسر و صدا هم خارج میشدند. آنچه در یک سال اخیر ورود گردشگران خارجی به صورت زمینی و با قطار را به اتفاقی تبدیل کرده، آن قطار مجللی بود که برای اولین بار ٩٦ نفر را از ١٤ کشور جهان به ایران آورد و اخبار و حواشی مربوط به سفر بسیار گرانقیمت گردشگران آن قطار در کانون توجه رسانههای داخلی و خارجی قرار گرفت. قطاری که همه مسافرانش در سلامت آمدند و به گفته خودشان با تصویر تازهای از ایران رفتند.
همین تصویر تازه بود که داوطلبان تازهای را برای سفر با قطار به ایران تشویق کرد و این سفرها آنقدر برای گردشگران خارجی جذاب بوده که مجریان این تور در ایران به «شهروند»، گفتند تا پایان سال ٢٠١٥ میلادی یک قطار دیگر از گردشگران خارجی هم به ایران میرسد. استقبال گردشگران خارجی از این سفر زمینی درحالی است که اصولا در فرهنگ سفر و زندگی ایرانیان سفر کردن با قطار انتخاب دست چندم است. «اورنگ خسروی»، مدیر ایرانی قطار هزار و یک شب به «شهروند»، گفت: «این قطار کشور ترکیه است که به صورت چارتر برای استفاده این گروه از گردشگران مورد استفاده قرار گرفته و گردشگران هم سفر خوب و راحتی با قطار داشتند و در طول سفر مشکلی نداشتیم. مسافران اغلب میگفتند ما فکر نمیکردیم ایران سیستم ریلی به این خوبی داشته باشد البته ما هم تلاش کردیم این قطار کاملا طبق زمانبندی و بدون تأخیر یا با حداقل تأخیر حرکت کند.»
تنها حرکت منظم قطارها و تعهد به برنامه زمانبندی آن نیست که از سوی ایران در طول این سفر برای تأمین رضایتمندی گردشگران جدی گرفته شده که دیروز در ایستگاه راه آهن تهران همه به نوعی البته بهطور غیرمحسوس آماده بودند که امنیت برای ورود و انتقال همه این گردشگران فراهم باشد و مشکلی پیش نیاید. ایران پیشتر در جریان ورود و خروج گردشگران خارجی با همان قطار مجلل بوداپست هم تدابیر امنیت ویژهای را برای تأمین امنیت و سلامت سفر گردشگرانی که وارد ایران شده بودند، پیشبینی و اجرا کرد.
یکی از پرسنل ایستگاه با لباسهای سفید و درجههای مشکی و طلایی در همان حینی که کارش را انجام میداد، میگفت: «هر سه قطاری که به تهران آمده با همین شرایط و دقت زیاد و حالت آماده باش وارد و خارج شده چون اگر کوچکترین آسیبی به یکی از این گردشگران خارجی برسد بازتابهای جهانی پیدا میکند.»
با وجود اینکه به نظر میرسد برگزارکنندگان این برنامه در ایران سعی دارند تصویر متفاوت و ماندگاری از ایران در ذهن گردشگرانی که با قطار میآیند ثبت کنند اما مراسم استقبال از آنها در هر ایستگاهی و اجرای برنامههایی مثل اهدای یک شاخه گل و بستهای که حاوی اقلام فرهنگی است آن هم با حضور دهها عکاس و فیلمبردار بیش از آنچه به نظر میرسد هم برای گردشگران خستهکننده بوده و هم البته باعث شگفتی.
«آنه اورلا»، زن سالمند آلمانی که همراه این قطار ابتدا به ترکیه رفته و بعد به ایران آمده همانطور که عینکش را روی صورتش جابهجا میکند درباره تجربه سفرش به ایران و اینکه چطور تصمیم گرفته از این کشور دیدن کند، گفت: «در آلمان دوستان ایرانی زیادی دارم و از آنها درباره فرهنگ ایران و سبک زندگی ایرانیان شنیده بودم و دوست داشتم این فرهنگ را بهویژه زندگی خانوادگی آنها از نزدیک ببینم. مردم ایران خیلی راحت با ما ارتباط گرفتند و ما در این سفر مشکلی در ارتباط گرفتن با مردم و مسائل روزمره نداشتیم. من این کشور را کشور دوستداشتنی و مردمانش را آدمهای همراهی دیدم که خیلی زود با ما ارتباط میگرفتند.»
از نگاه «پیتر»، یکی دیگر از مسافران سوییسی این قطار که پیرمردی با موهای سفید بود و کلاهی آفتابگیر بر سر گذاشته بود هم تجربه سفر به ایران تجربه خوبی بوده. او ایران را «کشوری زیبا و دارای معماری منحصربهفرد بهویژه در ارتباط با ساختمانهای تاریخی» توصیف کرد و گفت: « آثار تاریخی که در ایران دیدم بهویژه مساجدش در اصفهان و یزد و شیراز معماری بسیار منحصر به فردی داشتند و در این سفر زمینی منظرههای فوق العادهای از ایران دیدم. من اولین بار است که به ایران میآیم. به نظرم همه چیز در این سفر عالی بود فقط زمان اقامت و ماندن ما در ایران کوتاه بود، دوست داشتم اینجا را بیشتر میدیدم.»
جدا از گردشگرانی که میگفتند این سفر تصویر متفاوتی از ایران برایشان ترسیم کرده البته افرادی هم بودند که از شلوغی و ازدحام شهرهای ایران لذت نبرده بودند و میگفتند اینکه در شهرهای مختلف مردم بهطور مرتب از آنها عکس میگرفتند برایشان آزاردهنده بوده، یکی از آنها گردشگری از کشور سوییس بود که گفت: «به نظرم ایران کشور پیچیدهای است و اینکه در تمام مدت در شهرهای مختلف یا همین حالا وقتی وارد ایستگاه شدیم عکاسها منتظر بودند تا از ما عکس بگیرند به من حس خوبی نداد. از طرف دیگر خیابانهای این کشور بسیار کثیف است و در هر نقطهای از آنها ساخت و سازی درحال انجام است، حتی در بناهای تاریخی که باید برای استفاده و دیدار گردشگران آماده باشد هم ساختوساز و کارگاه بر پا بود.»
اکثریت گردشگرانی که دیروز در ایستگاه راه آهن تهران با خبرنگاران گفتوگو میکردند، در این گپ و گفتها برخورد مردم با خودشان را بسیار دوستانه توصیف میکردند. آنها میگفتند در این سفر پنج روزه با مشکل، ناامنی و خطری مواجه نشدهاند و البته بسیاری هم در پاسخ به این پرسش که دوست دارید در سفر دیگری به ایران برگردید، جواب میدادند که حتما علاقهمند به سفر دیگری هستند و دوست داشتند مدت اقامتشان در ایران طولانیتر باشد.
یکی از آنها «مارتین»، از معدود گردشگران جوان این گروه گفت: «تقریبا تمام شهرهایی را که در ایران دیدم دوست داشتم، اصفهان را بیشتر. البته به من گفتهاند تهران هم شهر مدرن زیبایی است و امیدوارم امروز بتوانم بخشیهایی از تهران را ببینم. به نظرم ایران کشور بسیار زیبایی است و هر زمانی که بتوانم و برایم ممکن باشد دوست دارم دوباره به اینجا سفر کنم.»
به گفته او، یکی از دلایلی که گردشگران خارجی کمتر ایران را بهعنوان مقصد سفر انتخاب میکنند این است که پیشنهادها و به اصطلاح آفرهای خوبی برای سفر به ایران دریافت نمیکنند و آژانسهای خارجی در این زمینه فعال نیستند درحالیکه برای کشورهای دیگری مثل ترکیه آفرها و پیشنهادهاي خوبی هست و الان هم درواقع این تورهای ترکیه هستند که مسافران خارجی را به ایران هم میآورند و دیدار از تعدادی از شهرهای تاریخی مشهور ایران را به برنامههای سفرشان اضافه کردهاند.» مارتین میگوید این تجربه یعنی تجربه خوشایندش از سفر به ایران را به دوستانش منتقل میکند چرا که به گفته او اکثر آنها ایران را در شرایطی که او دیده تصور نمیکنند.
سومین قطاری که گردشگران خارجی را پس از دولت روحانی به ایران آورد حالا از مرزهای کشور خارج شده است، با توریستهایی که اکثرشان در آخرین سالهای عمر و شاید آخرین سفرهایشان ایران را برای دیدن انتخاب کرده بودند و حالا میگفتند انتظار نداشتند ایران را اینقدر آرام، زیبا و امن ببینند. گردشگران پیری که شاید راه آمدن جوانترها را باز کنند.
منبع: روزنامه شهروند
ارسال نظر