همسرم در فنجان قهوه و طلسم دنبال راه حل مشکلاتمان می گردد
پارسینه: «خسته شدم، همسرم مدام در حال پیدا کردن رمال و فالگیر است و راه حل های مشکلات زندگیمان را در فنجان قهوه، دعا، ورد و طلسمات جست وجو می کند.»جمله فوق شکایت مردی از همسرش است که به عنوان ادله طلاق در دادگاه مطرح می کند.
پارسینه ؛ «خسته شدم، همسرم مدام در حال پیدا کردن رمال و فالگیر است و راه حل های مشکلات زندگیمان را در فنجان قهوه، دعا، ورد و طلسمات جست وجو می کند.»جمله فوق شکایت مردی از همسرش است که به عنوان ادله طلاق در دادگاه مطرح می کند.
«خسته شدم، همسرم مدام در حال پیدا کردن رمال و فالگیر است و راه حل های مشکلات زندگیمان را در فنجان قهوه، دعا، ورد و طلسمات جست وجو می کند.»جمله فوق شکایت مردی از همسرش است که به عنوان ادله طلاق در دادگاه مطرح می کند. این حقیقت بر کسی پوشیده نیست که فال، فال بینی و خرافات پدیده ای جهانی شده است و آمارش در ایران رو به فزونی است که متاسفانه اهمیت و بها دادن بیش از اندازه به این مسایل، باعث پاشیده شدن زندگی افراد می شود. روانشناسان ناامیدی در افراد را از علل اصلی پیگیری و علاقه به فال و خرافات می دانند و معتقدند زمانی که افراد بر محیط پیرامون شان کنترل نداشته باشند و از شرایط زندگی شان ناراضی هستند، گرایش آنها به سمت این مسایل بیشتر می شود.
در زمینه روانشناسی خرافات، فالگیری و رمالی، علل علاقه مردم و تاثیرات آن در زندگی افراد با هاتف زمانی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و روان تحلیلگر گفت وگو کرده ایم که در زیر می خوانید:
منشا علاقه مردم به خرافه
توسل به خرافه، فالگیری و پیشگویی و در کل مجموعه آن، از میل افراد به کشف بیشتر نشات می گیرد. هاتف زمانی در این باره معتقد است: «بشر به هر چیزی که نیاز داشته باشد درصدد تولیدش بر می آید چه مادی و چه غیرمادی و چیزهایی را که نمی تواند تولید کند یا خارج از کنترلش است، به شیوه های دیگر متوسل می شود. به عنوان نمونه یکی از این شیوه ها، مکانیسم خیال پردازی است، مثلا زمانی که فرد گرسنه است، تخیلاتش در زمینه غذا، میز غذا و خوراکی می چرخد و با این مکانیسم گرسنگی را در ذهنش ارضا می کند، یکی دیگر از این مکانیسم ها، متوسل شدن به خرافات، فالگیری، پیشگویی، احضار روح، طلسم و... است». وی ترس و نگرانی از آینده را دلیل اصلی گرایش مردم نسبت به خرافات می داند و ادامه می دهد: «فرد در مواردی مانند مرگ، سوانح، اتفاقات آینده و حوادث طبیعی که قادر نیست جلوی آنها را بگیرد و در این امور ناتوان است، به سمت وسوی خرافات می رود که در واقع منشأ آن ترس و نگرانی از آینده است و فرد انتظار دارد تا مشکلات خود را از این طریق حل کند یا از آینده اش با خبر شود تا کمتر احساس نگرانی و اضطراب داشته باشد، البته امروزه خیلی از رفتارهای خرافاتی کارکرد خودش را از دست داده و بیشتر تبدیل به تفریح شده که در اینجا جهل آدمی مطرح می شود.»این تحلیلگر در پاسخ به اینکه ریشه های روانشناختی خرافات در افراد چیست، پاسخ داد: «همان طور که ذکر کردم زمانی که فردی سراغ دعانویس و فالگیر می رود در واقع می خواهد استرس خود را نسبت به هر موضوعی که وی را آزار می دهد کم کند و دیگر آنکه خودش را امیدوار نگه دارد. البته گاهی هم میل افراد نسبت به این موارد به دلیل پیوندهاست. به عنوان مثال شخصی خواب می بیند که در آن با ماشین تصادف کرده است و فردای آن شب حادثه ای را که در خواب دیده بود، برایش پیش می آید، این مساله یک ارتباط منطقی ندارد بلکه یک پیوند تصادفی است. در واقع تداوم و پیگیری این موضوعات برای افرادی که همیشه با ترس و ناتوانی زندگی کرده اند، باعث می شود به سراغ پیشگوها بروند.» بسیاری از مردم به سختی دست از افکار خرافاتی خود بر می دارند و خودشان را با این مساله توجیه می کنند که نسل های قدیمی به خرافات و فالگیر اعتقاد داشته اند و حتما این مساله دارای حکمتی است که بر ما پوشیده است. زمانی در این باره توضیح می دهد: «مردم فکر می کنند هر آنچه که قدیمی ها انجام داده اند درست بوده، ولی نمی خواهند بپذیرند که براساس نادانسته های خود به سمت خرافات رفته اند. تجربه نشان داده که هر چقدر افراد از لحاظ تحصیلات و فرهنگ عقب مانده تر باشند، احتمال رفتار خرافاتی در آنها بیشتر می شود.»
ویژگی های افراد علاقه مند به خرافه
این تحلیلگر، سهل الوصول بودن اعمال خرافاتی را از عللی می داند که افراد برای آن زمان و هزینه صرف می کنند: «سراغ فالگیر و رمال رفتن از آنجا که نیاز به تغییر در درون فرد ندارد و شخص نمی خواهد با واقعیت مواجه شود آسانتر از سایر شیوه های دیگر است. از لحاظ روانشناختی این دسته از افراد دارای شخصیت های وابسته هستند که هرگز نمی خواهند در درون خود تغییری به وجود آورند و ترجیح می دهند به درون پیله خود فرو روند.»زمانی در پاسخ به اینکه آیا خرافات ریشه در درون شخصیت افراد دارد، گفت: «خرافات و اعتقاد به این مسایل و برنامه ها اکتسابی است و فرزندان از والدین و اطرافیانشان این قضیه را یاد می گیرند، مثلا اگر در یک روستای کوچک پیگیری و علاقه مندی به این موضوعات رفتار غالب باشد، سایر افراد آن روستا هم بالطبع یاد می گیرند.» وی در رابطه با افرادی که دچار اختلال وسواس و به خرافات و فال بینی و رمالی علاقه مند هستند، بیان داشت: «بیماران وسواسی رفتارهای تکراری دارند که به واسطه آن عامل نگرانی خود را کاهش می دهند. امکان دارد که شخص وسواسی به سراغ این مسایل برود اما در روانشناسی، ما مشاوران معتقدیم که این وسواس نیست که باعث پرداختن افراد به این موارد می شود بلکه ضعف شخصیتی فرد است که وی را وادار به این افکار و اعمال می کند.»وی ویژگی های شخصیت ضعیف را این گونه برمی شمارد: عدم اعتماد به نفس لازم، اختلالات اضطرابی، عزت نفس پایین، تصویر منفی از خود و در نهایت دوست نداشتن خود.
تاثیرات منفی خرافه روی زندگی افراد
خرافات، پیشگویی و فال بینی، فرد را از واقعیت دور می کند. هاتف زمانی تاثیرات منفی خرافات را این گونه بیان می کند: «افراد وقتی به سمت وسوی این مسایل می روند و چون در نهایت نتیجه نمی گیرند، سرخورده می شوند اما مشکل زمانی حاد می شود که مشکلات این دسته از افراد ممکن است به صورت اتفاقی و به دلایل مختلف حل شود و حال این مساله باعث اعتقاد راسخ فرد نسبت به خرافه می شود و به گفته های شخص رمال و فالگیر ایمان می آورد و در این مرحله است که سوءاستفاده های مادی و غیرمادی شکل می گیرد و اگر آن فرد تشکیل زندگی مشترک داده باشد با آگاهی همسرش از این مسایل، تنش در زندگی پیش می آید که در نهایت منجر به مشاجرات می شود و گاه دیده شده که حتی زوج ها به دلیل این مسایل از یکدیگر جدا شده و طلاق گرفته اند.»وی دلیل مراجعه زیاد زنان نسبت به مردان را در این مساله می داند که در کل زنان در جامعه ایران بیشتر به فکر حل مشکلات هستند و در واقع زن ستون یک خانواده است، ضمن آنکه خانم ها جزیی نگرند و در برابر حوادث شکننده تر، از این رو به رمال و دعانویس مراجعه می کنند، حتی این جزیی نگری و شکننده تر بودن زنان باعث شده است که آمار بالایی نسبت به مردان در مراجعه به مشاور و روانشناس داشته باشند. وی در مورد تاثیر ظاهر افراد طالع بین و محیط کار آنها روی افراد، معتقد است: «شما به هر جا مراجعه کنید طراحی و ظاهر آن می تواند نماد آنجا باشد و اینکه فضای این مکان ها غریب است و برای افراد مراجعه کننده تازگی دارد. البته درصدی از این افراد هستند که با توسل به بزرگان دین درصدد حل مشکلات مردم بر می آیند در واقع از احساسات مذهبی افراد سوءاستفاده می کنند که در روزنامه ها بارها این گونه موارد چاپ شده است.»
نقش جامعه در کمرنگ کردن این مسایل
این روانشناس می گوید: «جامعه برای مبارزه با خرافات و این نوع فرهنگ باید مراکز علمی را گسترش دهد و به ارتقای این مراکز بپردازد و سطح مطالعه مردم را بالا ببرد. همان طور که می دانید و سطح مطالعه مردم کشورمان به شدت پایین است و در نهایت جامعه باید خردمندی را افزایش دهد. این را باید قبول داشت که ما ایرانیان افراد خوبی هستیم اما خردمند نیستیم و از فکر و اندیشه استفاده نمی کنیم، باید اندیشیدن و احترام به قوانین نهادینه شود.»
ارسال نظر