گوناگون

آفت نقل قول در مطبوعات ايران

آفت نقل قول در مطبوعات ايران

پارسینه: معمولاً در شوراي تيترها وقتي از همه اخبار و گزارش‌هاي توليدي قطع اميد مي‌شود،

1- استفاده از نقل قول ( چه مستقيم و چه غير مستقيم ) در تيترهاي مطبوعاتي چند فلسفه مشخص دارد. فلسه اول و مهم‌تر به ارزش خبري شهرت -در گوينده- بر مي‌گردد. شهرت، اينجا هم به معناي شهرت حقيقي است و هم به معناي شهرت جايگاه حقوقي.

يعني گوينده خبر داراي شهرتي است که مي‌تواند براي تيتر مشروعيت‌ساز باشد. مشروعيتي که هم رسانه نفعش را مي‌برد و هم سبب پذيرش در ميان مخاطبان مي شود. فلسفه دوم سلب مسئوليت از رسانه است.

يعني رسانه مي‌خواهد حرفي که دوست دارد را از زبان يک نفر ديگر -که از نظر مخاطب مهم است- بيان کند. فلسفه سوم هم مربوط به زماني است که در يک رويداد خبري مهم، يک نفر صلاحيت اظهار نظر دارد. مثلا امدادگر هلال احمر در يک زلزله. که اين مورد سوم بيشتر در متن گزارش‌ها کاربرد دارد نه تيتر آنها. تا اينجاي کار، اين مشخص شد که استفاده از نقل قول در تيترزني( و البته گزارش نويسي) ، نه تنها کار اشتباهي نيست، بلکه گاهي حرفه اي ترين کار ممکن است.

2- حالا بياييد يک حساب کتاب کوچک بکنيم. از 21 روزنامه‌اي که در رصدهاي روزانه مديالوژي مورد بررسي قرار مي‌گيرند، تيتر اول ١٣ روزنامه نقل قول مستقيم يا غير مستقيم است،. يعني تقريبا دو سوم روزنامه‌ها نقل قول يک شخص ( حالا هر شخصي) را تيتر يک کرده‌اند. ٨ روزنامه‌ اعتماد، شرق، جوان، همشهري،وطن امروز، قدس، خراسان و هفت صبح، آنهايي هستند كه تيترشان نقل قولي نيست. ا

لبته تيترهاي غيرنقل قولي آنها هم به معناي توليدي بودن مطلب تيتر يک شان نيست. در بين اين روزنامه‌ها، جوان يک نشست را پوشش داده، قدس و خراسان مشترکا روي خبر سرمقاله ظريف در روزنامه‌هاي عربي کار کرده‌اند و وطن امروز با يک روز تاخير گفت‌وگوي رئيس‌جمهور را پوشش داده است بعلاوه يک سري ان قلت لابلاي جمله‌هاي رئيس‌جمهور که طبعا نمي‌تواند به به معناي توليدي بودن گزارش باشد. مي‌ماند چهار روزنامه اعتماد، شرق، همشهري و هفت صبح که مي توان ادعا کرد براي تيتر يک خودشان کار توليدي کرده‌اند. به اينها اضافه کنيد، آرمان و کيهان را که به رغم نقل قول بودن تيتريک‌هاي‌شان، مطلب‌شان توليدي بوده است.

خلاصه همه حرف‌ها اينکه اولاً از ميان 21 روزنامه، امروز تيتر اول دو سوم‌شان نقل قول است. ثانياً هم اينکه مابقي شان هم لزوما تيتر يك شان توليدي نبوده، فقط شش تيتر يک توليدي در ميان اين روزنامه‌ها داشته‌ايم.

3- همانطور که اشاره کردم، استفاده از نقل قول در تيترزني، معناي مشخصي دارد. اين معنا اما قطعا با افراط در تيترهاي نقل‌قولي متفاوت است. آنچه در روزنامه‌هاي ما مشهود است،

افراط در تيترهاي نقل‌قولي است نه استفاده بجا و مديريت شده و حرفه‌اي از نقل‌قول‌ها. شاهد مثال هم همين آماري است که از تيتريک هاي روزنامه هاي امروز گفتم. چرا؟ دليلش را بايد در کمبود توليد در تحريريه‌هاي خبري جستجو كرد، آمارها گويا هستند.

به جز در موارد استثنا، معمولاً در شوراي تيترها وقتي از همه اخبار و گزارش‌هاي توليدي قطع اميد مي‌شود، به نقل‌قول‌ها روي مي‌آورند. چنانکه خيلي از اوقات مي‌بينيد صرفا به جذابيت تيتري نقل قول‌ها توجه مي‌شود و بعد از مطالعه معلوم مي‌شود نقل قول تيتر شده اصولا ربطي به متن خبر ندارد.

يعني به هيچ وجه نمي‌تواند نماينده برايند محتوايي مطلب مورد نظر باشد. يا مثلا متن پتانسيل تيتر سه و چهار هم ندارد، اما با يك تيتر نقل قولي تند و تيز و البته گول زننده تا تيتر اول هم بالا آمده است.

در متن گزارش‌ها هم که نقل قول اصولاً ابزاري است براي صفحه‌پرکني نه منبع اطلاعاتي که به منجر به پيشبرد فضاي گزارش شود. همان "وي گفت" و "وي افزود" ها كه خودشان مجال مستقلي براي بررسي مي طلبند.

عباس رضايي ثمرين / روزنامه نگار

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار