بحث های بودجه ای در یکی از سفر های استان(گویا مشهدمقدس) بالا می گیرد هر وزارتخانهای داد بودجه می زند و اما چون نوبت به سید محمد حسینی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میرسد رئیس دولت نهم و دهم لبخندی میزند و میگوید برای شما بودجه نداریم! ساختمان وزارتخانه را بفروشید و هزینه کنید. مکان مناسبی است همجوار با مجلس، خوب می خرند! و وقتی رئیس جمهور به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی میگوید برای شما بودجه نداریم یعنی برای فرهنگ بودجه نداریم، برای تئاتر و سینما بودجه نداریم، برای تحقیق و پژوهش های فرهنگی- هنری بودجه نداریم، برای دغدغه های فرهنگی، هنری و ارشادی بودجه نداریم... هرچه گشتیم بذرپاش اعتراضی نکرده بود.
بودجه های کذایی 1500 میلیارد تومانی که دستپخت اسفندیار رحیم مشایی بود، ولوله ای در استانها بپا کرد سهم هر استان چند صد میلیارد تومان می شد. مجلس البته خیلی زود جلو آن بودجه های صرفا تبلیغاتی را گرفت اما همان هایی که تصویب و عملیاتی شد یا صرف آسفالت فلان روستا شد یا صرف دو کامیون کتاب شعر چاپ شده روی کاغذ گلاسه سنگین... هرچه گشتیم بذرپاش اعتراضی نکرده بود.
کارگروه هایی تشکیل شد در همه شهرها، استان ها، ساعتها وقت و میلیونها تومان هزینه، طرح، پشت طرح با محوریت فعالیت های تبلیغی. تایپ شد، جلد شد، دسته بندی شد اما حتی ورقی هم زده نشد. پول هایی که بعدها در جاهای مختلف خرج می شد از برکت همین مصوبات با محوریت فعالیت های فرهنگی بود، اما یک ریال از آن بودجه های تصویب شده برای فعالیت های مصوب خرج نشد... هرچه گشتیم بذرپاش اعتراضی نکرده بود.
سفرهای استانی یکی پس از دیگری تشکیل می شد. طرح، پشت طرح، طرح هایی که حتی پروپوزال آن نیز نگارش نشده بود از دویست، سیصد میلیارد تومان گرفته تا... هیچ کدام برگشت نخورد، حذف نشد، بررسی نشد حتی اجرا هم نشد... هرچه گشتیم بذرپاش اعتراضی نکرده بود.
باز هم سفرهای استانی دور اول طول جلسات کارگروهها گاه تا نیمههای شب می رسید. در دور دوم این جلسات به دو ، سه ساعت تقلیل پیدا کرد و اما در دور سوم سفرها برخی مصوبات دسته جمعی تصویب می شد و بودند طرح هایی که با عبارت «حتما خوب است» تصویب می شد... هرچه گشتیم بذرپاش اعتراضی نکرده بود.
باز هم سفرهای استانی، نیروهای تبلیغاتی احمدینژاد در شهرستانها تقسیم شده بود، کار رسیده بود به سفرهای استانی و از استانی به شهرستانی. در آن سفرهای تبلیغی برخی مصوبات میلیاردی زیر«30ثانیه» تصویب می شد... هرچه گشتیم بذرپاش اعتراضی نکرده بود.
مهرداد بذرپاش نماینده مردم تهران و عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی می گوید:«در شان مجلس جمهوری اسلامی نبود که مهمترین طرح سیاست خارجی این دوره در عرض یک ربع بدون قرائت سایر پیشنهادها تصویب شود.» اما باید به استحضار ایشان و دیگر دوستان و دلواپسان رساند که برجام نه در یک ربع که طی دوازده سال به تصویب رسید!
باید به استحضار ایشان رساند ای کاش آن روزها و وقتی با بودجههای فرهنگی شوخی میکردند، یا مصوبات بیپشتوانه چند میلیارد تومانی تصویب میکردند یا مصوبات فلهای از اتاق جلسات به بیرون ارسال می کردند یا در آن هنگام که سر و ته جلسات نیم ساعت بود و صدها مصوبه خروجی آن جلسات یعنی مصوباتی با چندصدمیلیارد تومان و طی زمانی کمتر از 30ثانیه اعتراض می کردند. اگر حتی دچار فراموشی مصلحتی نیز شده اند یک بار سال های 92-84 را مرور کنند، ببینند برخی پروژهها و مصوباتی که سالها فرصت مطالعاتی باید صرف آن می شد نه طی چند دقیقه و طی چند ثانیه به تصویب می رسید و البته باید به استحضار ایشان رساند که این هایی که می گوییم را نشنیدهایم بلکه بسیاری از آنها را خود بوده ایم و دیده ایم و اما آن روزها هرچه گوش فرامیدادیم از صدای بلند اعتراض مهرداد بذر پاش خبری نبود.
منبع:
خبرآنلاین
احسنت عالی بود
بالاخره دلواپس همينه و نعره اينها و رسائي حسينيان به جايي نميرسه و خودشون را ميخورند .
سوزش اينها كه اشتباه هم هست .اينه كه چرا در دوره روحاني اين برجام حل شد .
بعدش اين اقايان مطمئن باشيد ميخواهند ايران را درگير كنند به جنگ .
مخالفت دلواپسان مساوي هست به دست ا.ردن ايران به بمب اتم كه مردم ايران قبول ندارند .
فقط بايد يه عده بيدار شوند تا در موقع انتخابات مجلس افراده ناشايستي مثل اين اقايون به مجلس راه پيدا نكنند چون اينها ابزارهاي ضد ايراني هستند .
آن وقت ایشان به مشروطه خود رسیده بودند و دلیلی نداشت که اعتراض کنند.