مقصد پروازهاي معاون امور خاورميانه و شمال آفريقاي وزارت امور خارجه تغيير كرده است. تهران - بيروت، تهران - دمشق و تهران - بغداد در سه ماه اخير جاي خود را به تهران - بروكسل و تهران - لندن دادهاند. نخستين و آخرين توافق رسمي و مكتوب ميان ايران و كشورهاي اروپايي به ١٤ جولاي ٢٠١٥ بازميگردد و توافقي كه گفته ميشود صرفا و صرفا در خصوص مسائل هستهاي بوده است. در صحت اين ادعا جاي مناقشه نيست اما همزمان نميتوان كتمان كرد كه تنها هدف سه كشور اروپايي در پيشبرد مذاكراتي فشرده و نفسگير با ايران در دو سال گذشته پايان دادن به پرونده هستهاي ايران نبوده است. اروپاييها به دنبال راه گريزي براي بازگشت به رابطه ديپلماتيك دوجانبه و پايان دادن به بحرانهايي بودند كه كم و بيش زاييده سياستهاي امريكا در منطقه در يك دهه اخير بوده است. جرقه همكاري با ايران در مسائل منطقهاي را فدريكا موگريني، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا در نوامبر سال ٢٠١٤ زد. وي در همان روزها كه تازه از رم به بروكسل سفر كرده بود تا مسووليت مذاكرات هستهاي اتحاديه اروپا با ايران در قالب ١+٥ را بر عهده بگيرد، سياست جديد خود به عنوان مسوول كميته روابط خارجي
اتحاديه اروپا را همكاري با ايران و روسيه براي حل گره پرونده سوريه اعلام كرد. سياستي كه هشت ماه در اغما ماند تا با حصول توافق هستهاي با ايران مسير ديگر همكاريهاي سياسي با تهران هم براي قاره سبزنشينها هموار شده باشد. فدريكا موگريني از همان روزهاي نخست تكيه زدن بر كرسي مسووليت خود در اتحاديه اروپا تلاش كرد به وزراي امور خارجه كشورهاي عضو اين اتحاديه بقبولاند كه نبايد براي مصالحه با روسيه خود را به اختلافها در پرونده اوكراين گره زد و نبايد براي كمك گرفتن از ايران در سوريه خود را محدود به بايدها و نبايدهاي پرونده هستهاي ايران كرد. زنگهاي خطر بحران در سوريه كه امروز به مرزهاي كشورهاي اروپايي رسيده است در نوامبر و دسامبر ٢٠١٤ در گوش فدريكا موگريني به صدا درآمده بود و وي اصرار داشت كه نبايد اجازه داد ساير اختلافها با سوريه و ايران در پروندههاي فرعي، اجماع و تلاش براي يافتن به راهكار سياسي در سوريه را تحتالشعاع قرار دهد. موگريني در دسامبر ٢٠١٤ در يك كنفرانس خبري در اين خصوص گفته بود: اتحاديه اروپا آماده است با تمام بازيگران منطقهاي و فرامنطقهاي در خصوص بحران سوريه همكاري كند. اين همكاري هم كشورهاي حاشيه
خليج فارس از جمله عربستان سعودي و هم ايران و البته روسيه را شامل ميشود.
اين سخنان موگريني در روزهايي كه ايران و جامعه جهاني سرگرم پرونده هستهاي و تلاشهاي شبانهروزي براي به نتيجه رسيدن آن بودند به انعكاسي ساده در رسانهها محدود شد و چندان در ميدان عمل جدي گرفته نشد. از عمر بحران سوريه بيش از چهار سال ميگذرد و در سه سال و نيم گذشته ايران و روسيه پشت ميز مذاكرات متعدد در خصوص سوريه حضور نيافتهاند. ايران ائتلاف بينالمللي كه به رهبري امريكا براي مبارزه با داعش صورت گرفت را به رسميت نشناخت و براي مبارزه عملي و منتهي به نتيجه در عراق به شكل يكجانبه و به درخواست دولت مركزي بغداد وارد ميدان شد. موگريني كه در آن روزها چندان به
چند و چون و معماري مذاكرات هستهاي ايران با ١+٥ آشنا نشده بود به استقبال طرحي رفت كه امروز همه در اروپا و البته واشنگتن از آن سخن ميگويند. طرحي كه از دولت انتقالي در سوريه سخن ميگويد و اصرار چنداني هم بر نبودن بشار اسد در چارچوب آن وجود ندارد. طرحي كه منطبق بر استراتژي ايران دال بر اينكه نبود يك فرد نبايد پيش شرط مذاكرات باشد هم استوار بود و بنابراين فضا را براي حضور ايران در پشت ميز مذاكرات سوريه هم باز ميكرد. شايد در امريكا هم كاخ سفيدنشينها به اين باور سياسي رسيده بودند كه براي حل بحراني كه هر روز نوزاد ناميمون جديدي را براي منطقه به دنيا ميآورد راهي نيست جز پذيرفتن نقش ايران اما اين موگريني ايتاليايي بود كه اعتراف كرد ايران بازيگر مهمي در معادلات منطقهاي خاورميانه است و بايد فراتر از داستان هستهاي به نقشآفريني اين كشور فرصت بال و پر زدن داد. گذشت چهار سال از بحران در سوريه نشان ميدهد كه شايد براي اروپاييها حل بحران در سوريه با حضور طولانيمدت بشار اسد در قدرت قابل پذيرش نباشد اما همزمان آتش بسي هرچند كوتاهمدت هم برقرار نخواهد شد مگر آنكه ايران بخواهد و در اين مسير با اروپاييها رايزني كند.
توافق هستهاي ميان ايران و ١+٥ كه در ماه جولاي شكل گرفت موج سفرهاي چهرههاي اروپايي به ايران هم آغاز شد. از فدريكا موگريني كه در ماه جولاي به تهران آمد تا وزراي امور خارجه سه كشور فرانسه، انگليس و آلمان كه يك به يك در سه ماه گذشته به پايتخت ايران آمدند تا در حاشيه تاكيد بر تعهدات داده شده در توافق هستهاي بر نقش منطقهاي ايران و لزوم حضور اين كشور در شطرنج سياسي در خاورميانه هم تاكيد كنند. نشست مجمع عمومي سازمان ملل متحد كه در دو سال اخير به سكويي براي ديدارهاي هستهاي ايران و ١+٥ تبديل شده بود امسال به فرصتي براي رايزنيهاي منطقهاي ايران بدل شد. با ورود ايران و ١+٥ به روزهاي پساتوافق، بابهاي جديد همكاري ميان ايران و جامعه جهاني باز شد كه مهمترين آنها پنجرهاي بود كه به بازار بحران سياسي و امنيتي در سوريه مشرف بود. اواسط سپتامبر در نيويورك بود كه محمد جواد ظريف و فدريكا موگريني با هم ديدار كردند. ديداري كه بر اساس بيانيه اتحاديه اروپا سوژه بحثها در آن پرونده سوريه بوده است. ايران در آن زمان براي هرگونه همكاري سياسي با اتحاديه اروپا در راستاي پايان دادن به بحران در سوريه اعلام آمادگي كرد. نشستهاي
حاشيهاي مجمع عمومي سازمان ملل متحد تحت تاثير حملات نظامي روسيه به مواضع داعش و تروريستها در سوريه رنگ و بوي سوريه گرفت و بر همين اساس سوريه به سوژهاي براي رايزنيهاي تمام مقامهاي اروپايي با همتاهاي ايراني بدل شد. در نيويورك زمزمههاي شكل گرفتن گروهي تماس با حضور ايران و عربستان سعودي براي پايان دادن به بحران در سوريه در كنار ديگر بازيگران به گوش رسيد. اين زمزمهها درست مانند حمله روسيه به مواضع داعش در سوريه با سكوت رياض روبه رو شد. سكوتي كه نشان از رضايت اجباري رياض به همكاريهاي اروپا با ايران داشت. سفر حسين امير عبداللهيان به بروكسل در نيمه ماه جاري ميلادي از سياستهاي جديد اروپا در قبال سوريه رونمايي كرد. سياستي كه شايد در هدف با آنچه واشنگتن ميخواهد تفاوت نداشته باشد اما در اجرا رويكرهاي متفاوتي را امتحان ميكند. حسين اميرعبداللهيان در سفري يك روزه به بروكسل به مدت سه ساعت با فدريكا موگريني بحث و رايزنيهاي فشرده داشت. سوژه اين بحث هم آنگونه كه به بيرون درز پيدا كرد چگونگي برقراري صلح در سوريه بود و البته چند و چون مبارزه با تروريستها. پس از اين ديدار اتحاديه اروپا در بيانيهاي تاكيد كرد كه
ايران و اين اتحاديه به اين اتفاق نظر رسيدهاند كه تنها راه براي عبور از بحران در سوريه توسل به راهكاري سياسي است كه تمام گروههاي سياسي حاضر در سوريه را شامل شود. در اين بيانيه بر لزوم حضور تمام بازيگران مربوط منطقهاي و فرامنطقهاي هم تاكيد شده بود.
تنها پنج روز پس از ديدار در بروكسل بود كه هلگا اشميد، معاون مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا (فدريكا موگريني) به تهران آمد. بهانه اين حضور نشست هسته مركزي گروه امنيتي مونيخ بود اما ديدار اشميد با امير عبداللهيان در اين سفر يك روزه توجه رسانههاي بينالمللي را به خود جلب كرد. ديدارهاي رفت و برگشت در فاصلههاي اندك در پروندههاي بينالمللي سخن از رايزنيهاي ويژه با دستورالعمل خاص دارد كه در سايه آن
دو طرف در حال بررسي آخرين مواضع و تازهترين تغييرات در خطوط تعيين شده قبلي هستند. همزمان با ديدار اشميد و اميرعبداللهيان در تهران، فرانك والتر اشتاين ماير، وزير امور خارجه آلمان هم مهمان وزرات امور خارجه در تهران بود. ديپلمات آلماني كه پس از ١٢ سال نخستين مقام آلماني در اين رده بود كه به تهران آمد تا به قول خودش هم از برجام با ايرانيها بگويد و هم از مسائل منطقهاي. شاه كليد سخنان اشتاين ماير در تهران اين بود كه حل بحران سوريه بدون كمك ايران ممكن نيست و ايران نه تنها بايد در اين مسير نقش بازي كند كه اين نقش بايد مثبت و تاثيرگذار بر بشار اسد باشد. اشتاين ماير و همتاي ايراني وي در مجموع رايزنيها در تهران حول مسائل منطقهاي تاكيد كردند كه راه آرامش در سوريه از مسير غيرنظامي ميگذرد و البته كه بشار اسد هم ميتواند به نوعي در دولت انتقالي حضور داشته باشد. پس از رايزنيها در بروكسل و تهران اين هفته نوبت به لندن رسيد كه براي نخستينبار پس از بازگشايي سفارتخانههاي ايران و انگليس ميزبان مقامي از وزارت امور خارجه ايران باشد كه البته اينبار براي رايزنيهاي منطقهاي و غيرهستهاي به ديدار با مقامهاي انگليسي ميرود.
اين روزها همه از باراك اوباما، رييسجمهور ايالات متحده تا وزراي امور خارجه كشورهاي اروپايي و همچنين روسيه و چين از تشكيل دولت انتقالي مديريت شده در سوريه سخن ميگويند كه بشار اسد ميتواند در آن حرفي براي گفتن داشته باشد.
پرونده سوريه با ورود نظامي روسيه به اين كشور وارد فاز جديدي شده است. از يك سو ايران و امريكا حاضر به مذاكره مستقيم در خصوص اين پرونده نيستند و از حجم بالاي بياعتمادي دوجانبهاي سخن ميگويند كه با يك مذاكره مستقيم در خصوص پرونده هستهاي محو نشده است. در اين ميان امريكا بر خلاف پيشبينيهاي انجام شده در برابر حمله نظامي روسيه اقدام به عكسالعمل نظامي مشابهي نكرد و همين رويكرد نشان از اين دارد كه شايد واشنگتن نيز به نوعي تن به استراتژي روسيه در سوريه براي مهار داعش داده است. داعشي كه از مرزهاي سوريه گذشته، به عراق رسيده و براي ايجاد رعب و وحشت در كمين خبرنگاران و شهروندان اروپايي و امريكايي حاضر در منطقه مينشيند تا با قرباني كردن آنها كاخ سفيد و قاره سبزنشينها را متوجه خطر خود كند. خاوير سولانا، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا كمتر از يك ماه پيش در نوشتاري پيشنهاد كرده بود كه گروه ١+٥ كه تجربه به ثمر نشاندن موفق مذاكرات با ايران را در پرونده خود دارد، در خصوص سوريه نيز مديريت ماجرا را بر عهده بگيرد. به نظر ميرسد كه امريكا و اروپا بهگونهاي در اين پيشنهاد تغييراتي دادهاند و آنگونه كه اشتاين ماير در تهران
ميگويد اتحاديه اروپا و سه كشور آلمان، انگليس و فرانسه مسووليت مذاكره با ايران در خصوص سوريه را در دست گرفتهاند. ايران و روسيه كه از چهار سال پيش در خصوص بحران سوريه موضع يكسان با انگيزههاي سياسي متفاوت را اتخاذ كردند، امروز رسالت مذاكرات سياسي و عمليات نظامي در سوريه را با هم تقسيم كردهاند. روسيه به مواضع داعش در سوريه حمله ميكند تا با فرسايشي كردن جنگ براي تروريستها دست دولت مركزي در صحنه نظامي را بالا ببرد و ايران با اروپاييها كه بيشترين اسيب را در ميان كشورهاي فرامنطقهاي از بحران سوريه ديدهاند، جلسات فشرده رايزنيهاي ديپلماتيك برقرار ميكند تا آنها را متقاعد به نزديكترين طرح به طرح خود و روسيه براي اجرا در سوريه كند. در اين شطرنج چيده شده مهرههاي ايران و امريكا در رويارويي مستقيم با هم قرار ندارند و اين سربازهاي پياده اروپاييها هستند كه در حال رايزني سياسي با تهران هستند.
تكههاي پازل سوريه در حال تكميل هستند
ميزان درج خبري از چرايي سفر اميرعبداللهيان به لندن و در قالب دومينوي ديدارها با مقامهاي اروپايي تقريبا نزديك به صفر است اما خبرنگار گاردين روز گذشته به نقل از يك منبع ايراني كه نام وي فاش نشده است، ادعا ميكند كه ايران و اروپا راهحل مناسب را براي بحران سوريه يافتهاند. اين منبع آگاه ايراني به گاردين گفته است كه پس از گفتوگوهاي بيشتر با اعضاي اتحاديه اروپا، ايران جزييات بيشتري از ساز و كار سياسي را كه در حال رايزني در مورد آن با اتحاديه اروپاست، منتشر خواهد كرد. همزمان با اين خبررساني گاردين، خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران (ايرنا) نيز در گفتوگويي با معاون امور خاورميانه و شمال افريقاي وزارت امور خارجه از واحد بودن مواضع مسكو و تهران در قبال سوريه خبر ميدهد. اميرعبداللهيان در پاسخ به اين سوال كه آيا اظهارات جديد غربيها از جمله مقامات انگليس در مورد گذار سياسي در سوريه مويد عقبنشيني آنها از مواضع قبليشان در مورد دولت بشار اسد نيست، گفت:
اختلاف ديدگاههايي وجود دارد اما در مجموع هم امريكاييها و هم اتحاديه اروپا و كشورهاي عضو اين اتحاديه از جمله انگليس به نظر ميرسد كه نگاههايشان نسبت به تحولات در سوريه در حال نزديكتر شدن به واقعيتهاي در صحنه است. حسين اميرعبداللهيان در خصوص چرايي اين سفر به لندن نيز به ايرنا گفت: اين سفر بنا به دعوت وزارت خارجه انگليس و در پي سفر «فيليپ هاموند» وزير خارجه اين كشور در شهريورماه گذشته به تهران، صورت گرفت. هدف وزارت خارجه انگليس از اين دعوت، رايزني پيرامون مسائل مهم منطقه ازجمله موضوع تروريسم و افراط گرايي، بحث آوارگان و كمكهاي انساندوستانه و نيز موضوعاتي همچون بحران عراق و سوريه و برخي ديگر از مسائل منطقه بوده است و در همين راستا قرار است با مقامات انگليسي در خصوص اين موارد گفتوگوهايي داشته باشيم. اين مرحله از گفتوگوها با دعوت انگليس براي رايزني بيشتر و نزديكتر در خصوص بحرانهاي موجود در منطقه غرب آسيا صورت ميگيرد.
منبع: اعتماد
ارسال نظر