قاتلان، سالها بعد از قتل راننده جوان به پدر او تلفن می کردند و از زنده بودنش خبر می دادند
پارسینه: 29 شهریور ماه سال 83 پسر 24 سالهای به نام عقیل که مسافرکشی میکــرد از سوی 3 زورگیر به جاجرود کشانده شد و به قتل رسید.
بعد از 5 سال در حالی که سرنخی از سرنوشت عقیل نبود مردی به پلیس آگاهی مراجعه کرد و گفت که عاملان قتل عقیل را میشناسد! او گفت: مدتی پیش یکی از دوستانم به نام حامد، نزدم ادعا کرد با همدستی دو دوستش به نامهای حسین و مهدی، پسری به نام عقیل را در حاشیه رودخانه جاجرود به قتل رساندهاند!
با این سرنخ مأموران پلیس خیلی زود حامد را بازداشت کردند و تحت بازجویی قرار دادند و شنیدند او همراه دو دوستش به نامهای حسین و مهدی دست به این قتل زده است.در این اعترافات مشخص شد که مقتول در صحنه زورگیری، یکی از دزدان که همکلاسی برادرش بود را شناخته و غافل از اینکه چه خطری تهدیدش میکند عنوان داشته که او را میشناسد و دزدان از ترس دستگیر شدن او را کشتهاند.
حامد و حسین هر دو ادعا کردند قاتل اصلی مهدی است که فرار کرده و آنها تنها در صحنه جنایت حضور داشتهاند اما این اقرارها در جلسه محاکمه در شعبه 71 دادگاه جنایی تهران رنگ دیگری به خود گرفت . حسین گفت: در این سالها عذاب وجدان رهایم نمیکرد و شبها در زندان همیشه عقیل به خوابم میآمد و اصلاً آرامش نداشتم به همین خاطر امروز صبح تصمیم گرفتم تا در دادگاه واقعیت را بگویم.
حسین افزود: روز حادثه وقتی به جاجرود رسیدیم من عقیل را با دستان بسته به حاشیه رودخانه بردم و با چاقویی که همراه داشتم وی را کشتم. چرا که عقیل حامد را میشناخت و ترسیده بودم او از ما شکایت کند و به زندان برویم. همانجا جسدش را رها کردیم و سوار خودرویش شدیم و به تهران آمدیم. عامل قتل گفت: وقتی دیدیم مهدی فراری است و پلیس نتوانسته است او را دستگیر کند، من و حامد تصمیم گرفتیم قتل را به گردن او بیندازیم اما عذاب وجدان نگذاشت تا این راز پنهان بماند.
صبح دیروز این دو پسر جنایتکار در شعبه دوم دادگاه کیفری یک به ریاست قاضی عزیز محمدی و دو قاضی مستشار تحت محاکمه قرار گرفتند و در ابتدای جلسه خانواده قربانی تقاضای قصاص کردند.حسین وقتی برای آخرین دفاع پشت تریبون ایستاد، گفت: قتل را قبول دارم.وقتی عقیل گفت حامد را میشناسد، خیلی ترسیدم چرا که تصور کردم اگر شکایت کند به زندان میافتیم. به خاطر همین به تنهایی وی را به حاشیه رودخانه بردم و با چاقویی که همراه داشتم او را کشتم!
در پایان جلسه محاکمه وقتی رئیس دادگاه از پدر قربانی جنایت خواست تا در اقدامی انساندوستانه قاتل را ببخشد وی در پاسخ گفت: 5 سال ایران را زیر پا گذاشتم تا بلکه ردی از پسرم بیابم. چرا که وقتی متهمان از کیوسک تلفن شهری با من تماس میگرفتند و میگفتند پسرت برای کار به شهرستان رفته است سریع بلیت آن شهر را تهیه میکردم، آنجا میرفتم اما ردی از پسرم به دست نمیآوردم و آنان بارها برای رد گم کردن و فریب دادن من آدرسهای واهی میدادند. کار آنان قابل گذشت نیست چند سالی این دو متهم با تماسهای دروغین مرا فریب میدادند و من تصور میکردم پسرم زنده است.
وقتی سه قاضی عالیرتبه برای صدور رأی نهایی با هم وارد شور شدند، حسین را به خاطر قتل به قصاص نفس، شرکت در آدمربایی و سرقت در مجموع به 25 سال زندان محکوم کردند و حامد را به خاطر شرکت در آدمربایی و سرقت به 25 سال زندان و درخصوص معاونت در قتل برائت کردند. مهدی مجرم متواری پرونده به خاطر شرکت در آدمربایی و سرقت به 25 سال زندان محکوم شد.
منبع:
خبرآنلاین
بنظرم
یعنی قاتل رو اعدام نکردند؟ خاک بر سرشون!
طرف پسر مرد بیچاره رو کشته بعد با تلفن اون رو مورد مضحکه قرار داده که پسرت زنده است امید وارش کرده دستش انداخته بعد قاتل بخشیده شه و پدر مقتول از قصاص بگذره ؟؟!! گذشتن از قصاص شرایط دیگه ای داره که فکر نکنم در باره این قاتل صدق کنه