مسکنی که بیاثر است
پارسینه: یک نویسنده برنامههای فعلی در زمینه توسعه فرهنگ کتاب و کتابخوانی را «مسکنی بیاثر» توصیف کرد.
نقی سلیمانی اظهار کرد: برنامههایی مثل «کتابگردی»، «دیدار نویسندگان با مخاطبان» یا «تولید کتابهای رمان در سطح انبوه» به توسعه فرهنگ کتاب و کتابخوانی منجر نمیشود و مثل «مسکن» بر بدن بیمار عمل میکند و حلال مشکل ما نیست.
او افزود: مشل فرهنگ کتابخوانی همان است که مجلات تخصصی بارها و بارها به آن پرداختهاند. از جمله آنها بحث وضع ممیزی در کشور ماست. ممیزی به شکلی به نویسندگان ما تحمیل میشود که آنها نمیتوانند آزادانه آثارشان را طبق آنچه قانون اساسی تصریح کرده است، بنویسند یعنی ممیزی سلیقهای بوده و گاه کاملا افسارگسیخته میشود. این موضوع باعث میشود نویسنده نتواند آنطور که واقعا فکر میکند مطلبش را بر روی کاغذ منتقل کند و در نهایت ماحصل تلاش او کاملا ضعیف و برنیامده از دل خواهد شد.
سلیمانی با تاکید بر اینکه چنین آثاری مخاطبگریز میشوند درباره تولید رمان به شکل انبوه که در سالهای گذشته در طرح رمان نوجوان امروز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دنبال میشد گفت: تولید فراوان نیازمند نویسندگان فراوان است. نمیتوان و نباید از یکسری شاعر و مقالهنویس خواست که با موضوع رمان دست به قلم شوند و این موضوع کمکی به توسعه فرهنگ مطالعه نمیکند. نوشتن رمان، رماننویس میخواهد اما جالب است که حالا به هر دلیلی حتی رماننویسان هم با این پروژه همکاری ندارند. گویا یا باید همه باشند چه شاعر، چه رماننویس و یا هیچکس نباشد.
نویسنده رمان چندجلدی «پیامبر (ص)» تاکید کرد: مشکل اصلی رغبت نداشتن به فرهنگ مطالعه در کشور ما، از بهکارگیری مدیران فرهنگی ضعیف نشات میگیرد یعنی مدیران فرهنگی مشکل عمده نبود کتابخوانی هستند. اگر مدیران فرهنگی سیاستهایی را پیش بگیرند و این سیاست بر حسب اتفاق درست باشد لازم است که مشارکت همگانی ایجاد کنند و کار تداومدار باشد در حالی که اینطور نیست. از طرفی اگر مدیر فرهنگی سیاستی چکشکاریشده داشته باشد معلوم نیست اهل فرهنگ به آن اقبال نشان دهند.
نقی سلیمانی تصریح کرد: از طرفی فشارهای سلیقهای عرصه ممیزی و از طرف دیگر نحوه مدیریت و انتخاب مدیران فرهنگی باعث شده است اوضاع کتاب روزبه روز بدتر شود. در چنین فضایی هیچ حمایتی هم از نویسنده و حرفه نویسندگی صورت نمیگیرد یعنی اگر هم مثلا شغلی مثل «نجاری» ممکن است از تسهیلاتی برخوردار باشد در اینجا همان حداقلها هم برای نویسندگان منظور نمیشود چون اصلا نویسندگی شغل محسوب نشده و نمیشود. یعنی نگاه کلی جامعه و مسئولان ما به نویسنده همان نگاه قرن نوزدهمی است که تصور میکردند نویسنده کسی است که در طبقه 17 فلان آپارتمان در خلوت خود دست به قلم است.
این پژوهشگر گفت: حالا ممکن است آقایان بگویند نه این طور نیست اما در عمل میبینیم همینطور است. اینجاست که شاهدیم نویسنده نوقلم ما هیچ الزامی در ارتباط گرفتن با پیشکسوتان ادبی احساس نمیکند و اصلا هیچ برنامه طراحیشده و منظمی برای این رویارویی وجود ندارد و همه برنامههای ما صرف این میشود که مثلا 10 جشنواره ادبی طراحی کنیم اما آنگاه که باید دست به جیب ببریم و خرج کنیم همه امتناع میکنند.
انتهای پیام
منبع:
خبرگزاری ایسنا
ارسال نظر