بانکی که بانک نیست!
پارسینه: با وجود اینکه همه نشانهها و عملکردهای بانکِ م...ا... نشان میدهد که این بانک، واقعا بانک نیست؛ ولی باورش سخت است که یک بانک با اینهمه شعبه در تهران و شهرستانها بانک نباشد و بانک مرکزی هم دست روی دست بگذارد و نگاهش کند...
قسم میخورم منم مثل شما که الان دارین این مطلبو میخوونین، اولش باورم نمیشد که یک بانک خصوصیِ معروف با تابلوهای بزرگ و پرطمطراق به نام بانک م... الف...(الان شروع نکنین به کامنت گذاشتن که چرا اسم کامل بانک رو نمیاری. کافیه اسم بانک رو بیاریم تا از فردا پامون به دادگاه باز بشه و از کار و زندگی بیفتیم و بعدشم سابقهدار بشیم و ... شما خرج زن وبچهمونو میدین؟ بعدم چه کاریه؛ خودتون راحت میتوونین اسم بانک رو متوجه بشین؛ صدتا بانک خصوصی که نداریم: میم- الف)
راس ساعت 5/7 صبح رفته بودم تو بانک که چک وام درخواستیمو بگیرم(فکر نکنین به این آسونیا بوده؛ هفت خان رستم، پیشش مثل بازی آتاریهای قدیم دربرابر کِلَشه!) که کارمند پشت باجه گفت: باید صبر کنی بانک روبرویی باز کنه تا بتوونی چک بگیری.
متوجه نشدم چی میگه: ببخشید من چک واممو میخوام.
- همون دیگه؛ باید صبر کنی بانک روبرویی باز کنه.
رفتم پیش رئیس شعبه: ببخشید من چکِ واممو میخوام بگیرم؛ ایشون میگن باید بانک روبرو باز کنه.
- چرا پول نمیگیری؟
- آقای رئیس باید بدم به کسی. تازه میگن تراول هم ندارن.
- پس صبر کن بانک روبرو باز کنه.
- چرا؟ مگه نباید چکِ وام رو شما بدین؟
- نه؛ ما نمیتوونیم؛ ما میدیم بانک روبرویی؛ شما میری اونجا در وجه هرکسی که خواستی چک میگیری؟
جملههای آخری رو طوری با تندی و تحکم ادا کرد که از خیر پرسشِ بیشتر گذشتم. راستش تجربهم میگه اینطور مواقعِ حساس که کار به مرحله آخر رسیده، نباید زیاد سربه سر بانکیها گذاشت؛ اونم رئیس شعبه. یه وقت دیدی گشت توی پروندهت و گفت "این استعلام بانک مرکزی، تاریخش یک روز گذشته؛ باید دوباره بگیریم." اونوقته که باید دوهفته دیگه علاف شم تا استعلام بعدی برسه؛ تازه اگه برسه و ننویسه که یک قسط از فلان وامم چند روز معوق شده؛ در اون صورت وام بی وام.
نشستم تا ساعت شد 8 صبح و بانک روبرویی باز کرد. کارمند بانک چکی رو دستم داد و گفت: بده بانک روبرویی و برای هرکی میخوای چک بگیر.
کارمند بانک دولتیِ روبرو، انگار که از همه چیز خبر داشته باشه، نگاهی به چک انداخت و گفت: چی میخوای؟
- یک فقره چک رمزدار به نام آقای...
بعد پرسیدم: نمیدونم چرا خودشون چک رو صادر نکردن و به شما زحمت دادن؟
- برای اینکه اونا بانک نیستن!
- بانک نیستن؟ پس چی هستن؟ روی تابلوشون که نوشته بانکِ م...ا...
کارمند بانک دولتی که عاقله مردی بود، چنان نگاه عاقل اندرسفیهی بِهِم انداخت که ترجیح دادم دیگه ادامه ندم. اما خودش ادامه داد:
- بانکی که نمیتوونه چک رمزدار صادر کنه، بانکی که هیچکدوم از خدمات مصوبِ بانک مرکزی رو نمیتوونه ارائه بده، بانکی که دستگاه ای تی اماش به شبکه شتاب متصل نیست، چه بانکیه؟
- پس چرا روی تابلوشون نوشته بانکِ م...ا...
- درخواست مجوز دادهن؛ اما الان چند ساله که هنوز نتونستهن شرایط مورد نظر بانک مرکزی رو احراز کنن.
یهو مثل اینکه یه چیزی یادم اومده باشه، گفتم: درسته؛ نمیتوونن بانک باشن؛ مگه چکِ سفید غیرقانونی نیست؟
- بعله که هست.
- ولی این بانک از منو و ضامنم معادل وامِ پرداختی چکِ سفید گرفته. بانک که نمیتوونه خلاف قانون عمل کنه.
- گفتم که؛ اینا بانک نیستن. هرکاری بخوان میتوونن بکنن!
بعدش یه چیز دیگه هم یادم اومد: 10 میلیون قرار بود وام بدن که 5/2شو نگه داشتن؛ گفتن بعد از تسویه وام میدیم. یعنی 5/7 میلیون وام دادن؛ اما سود 10 میلیونو کم کردن.
خواستم این مورد رو هم به کارمند بانک دولتی بگم که گفت: چِکِت حاضره.
بعد با لحن خاصی گفت: زیاد تو نخش نرو؛ سختیش صدسال اولّه. و خنده تمسخرآمیزی کرد...
راستش با وجود اینکه همه نشانههای بانکِ م...ا... نشون میده که این بانک، واقعا بانک نیست؛ ولی باورش سخته که یک بانک با اینهمه شعبه در تهران و شهرستانها بانک نباشه و بانک مرکزی هم دست روی دست بذاره و نیگاش کنه.
حالا اگه موسسه مالی- اعتباری بود، میگفتم بارها اعلام شده که بعضی از موسسات مالی- اعتباری مجوز ندارن و توی سایت بانک مرکزی هم اسامی موسسات مالی- اعتباری مجاز ذکر شده؛ اما بانک که دیگه شوخی بردار نیست. بانک یک حلقه مهم از اقتصاد مملکته و نمیشه بدون مجوز کار کنه. شایدم...
شادان سنایی فولادشهری
راس ساعت 5/7 صبح رفته بودم تو بانک که چک وام درخواستیمو بگیرم(فکر نکنین به این آسونیا بوده؛ هفت خان رستم، پیشش مثل بازی آتاریهای قدیم دربرابر کِلَشه!) که کارمند پشت باجه گفت: باید صبر کنی بانک روبرویی باز کنه تا بتوونی چک بگیری.
متوجه نشدم چی میگه: ببخشید من چک واممو میخوام.
- همون دیگه؛ باید صبر کنی بانک روبرویی باز کنه.
رفتم پیش رئیس شعبه: ببخشید من چکِ واممو میخوام بگیرم؛ ایشون میگن باید بانک روبرو باز کنه.
- چرا پول نمیگیری؟
- آقای رئیس باید بدم به کسی. تازه میگن تراول هم ندارن.
- پس صبر کن بانک روبرو باز کنه.
- چرا؟ مگه نباید چکِ وام رو شما بدین؟
- نه؛ ما نمیتوونیم؛ ما میدیم بانک روبرویی؛ شما میری اونجا در وجه هرکسی که خواستی چک میگیری؟
جملههای آخری رو طوری با تندی و تحکم ادا کرد که از خیر پرسشِ بیشتر گذشتم. راستش تجربهم میگه اینطور مواقعِ حساس که کار به مرحله آخر رسیده، نباید زیاد سربه سر بانکیها گذاشت؛ اونم رئیس شعبه. یه وقت دیدی گشت توی پروندهت و گفت "این استعلام بانک مرکزی، تاریخش یک روز گذشته؛ باید دوباره بگیریم." اونوقته که باید دوهفته دیگه علاف شم تا استعلام بعدی برسه؛ تازه اگه برسه و ننویسه که یک قسط از فلان وامم چند روز معوق شده؛ در اون صورت وام بی وام.
نشستم تا ساعت شد 8 صبح و بانک روبرویی باز کرد. کارمند بانک چکی رو دستم داد و گفت: بده بانک روبرویی و برای هرکی میخوای چک بگیر.
کارمند بانک دولتیِ روبرو، انگار که از همه چیز خبر داشته باشه، نگاهی به چک انداخت و گفت: چی میخوای؟
- یک فقره چک رمزدار به نام آقای...
بعد پرسیدم: نمیدونم چرا خودشون چک رو صادر نکردن و به شما زحمت دادن؟
- برای اینکه اونا بانک نیستن!
- بانک نیستن؟ پس چی هستن؟ روی تابلوشون که نوشته بانکِ م...ا...
کارمند بانک دولتی که عاقله مردی بود، چنان نگاه عاقل اندرسفیهی بِهِم انداخت که ترجیح دادم دیگه ادامه ندم. اما خودش ادامه داد:
- بانکی که نمیتوونه چک رمزدار صادر کنه، بانکی که هیچکدوم از خدمات مصوبِ بانک مرکزی رو نمیتوونه ارائه بده، بانکی که دستگاه ای تی اماش به شبکه شتاب متصل نیست، چه بانکیه؟
- پس چرا روی تابلوشون نوشته بانکِ م...ا...
- درخواست مجوز دادهن؛ اما الان چند ساله که هنوز نتونستهن شرایط مورد نظر بانک مرکزی رو احراز کنن.
یهو مثل اینکه یه چیزی یادم اومده باشه، گفتم: درسته؛ نمیتوونن بانک باشن؛ مگه چکِ سفید غیرقانونی نیست؟
- بعله که هست.
- ولی این بانک از منو و ضامنم معادل وامِ پرداختی چکِ سفید گرفته. بانک که نمیتوونه خلاف قانون عمل کنه.
- گفتم که؛ اینا بانک نیستن. هرکاری بخوان میتوونن بکنن!
بعدش یه چیز دیگه هم یادم اومد: 10 میلیون قرار بود وام بدن که 5/2شو نگه داشتن؛ گفتن بعد از تسویه وام میدیم. یعنی 5/7 میلیون وام دادن؛ اما سود 10 میلیونو کم کردن.
خواستم این مورد رو هم به کارمند بانک دولتی بگم که گفت: چِکِت حاضره.
بعد با لحن خاصی گفت: زیاد تو نخش نرو؛ سختیش صدسال اولّه. و خنده تمسخرآمیزی کرد...
راستش با وجود اینکه همه نشانههای بانکِ م...ا... نشون میده که این بانک، واقعا بانک نیست؛ ولی باورش سخته که یک بانک با اینهمه شعبه در تهران و شهرستانها بانک نباشه و بانک مرکزی هم دست روی دست بذاره و نیگاش کنه.
حالا اگه موسسه مالی- اعتباری بود، میگفتم بارها اعلام شده که بعضی از موسسات مالی- اعتباری مجوز ندارن و توی سایت بانک مرکزی هم اسامی موسسات مالی- اعتباری مجاز ذکر شده؛ اما بانک که دیگه شوخی بردار نیست. بانک یک حلقه مهم از اقتصاد مملکته و نمیشه بدون مجوز کار کنه. شایدم...
شادان سنایی فولادشهری
جای تاسفه که بجای اینکه مردم بیان و پای این مطلب کامنت بذارن، مدیران و کارکنان این بانک اومدن و از ناحق دفاع میکنن. بانکی که مجوز نداره، نباید حتی یک روز هم کار کنه. "در حال گرفتن مجوز یعنی چی"؟ هیچ بانکی نباید در قبال ضمانت وام چک سفید بگیره که این بانک میگیره. این کار حتی از طرف افراد عادی هم جُرمه. بانک نباید بابت پولی که از وام افراد توی حساب خودش نگه داشته، از وام گیرنده بیچاره سود بگیره که این بانک میگیره. دیگه باید چیکار کنه که بانک مرکزی دست به کار بشه!!
دو تا بانک میم الف داریم!
بنده 25 تومان وام گرفتم باید بعد از 5 سال 44 تومان بدهم. این یعنی 76 درصد ( بهره / سود / کارمزد ) هر چی که اسمشو می ذارید. ولی از همون وقته که برکت از زندگیم رفته. نگیرید وام تو رو خدا
میدونم نظرم را نمی گذارید اما می نویسم در یکی از بانک ها با سند خانه شصت میلیون وام تقاضا کردم ده میلیون نگه داشت پنجاه میلیون وام داد اما شصت میلیون سودش را ازمن گرفت و قسط کم کرد باید به چه کسی شکایت کرد که کارازاین حرفها گذشته
بابا بیخیال ..شوید دیگه ببین میتونی در اینم تخته کنی...