گوناگون

مصاحبه صدام حسین با روزنامه کویتی الانباء ۱۳۶۰: تا زمانی که شیخ زاید سند تسلیم سه جزیره را از جانب ایران دریافت نکند، هیچ موافقت نامه ای را با ایران امضا نخواهم کرد!

پارسینه: من گفته ام و باز هم تأکید می کنم تا زمانی که شیخ زاید (رئیس دولت امارات متحده عربی) سند تسلیم سه جزیره را از جانب ایران دریافت نکند، هیچ موافقت نامه ای را با ایران امضا نخواهم کرد،

در طول هشت سال جنگ ایران و عراق، کویت یکی از حامیان و متحدان نزدیک عراق بود. کمکهای مالی و تسلیحاتی کویت به عراق به دهها میلیارد دلار بالغ می شد، با وجود این، عراقیها همچنان، به طرح ادعاهای سرزمینی خود علیه کویت ادامه دادند. در مواقع لازم، به تهدید و خرابکاری در این مورد نیز اقدام کردند. انفجار چند بمب در کویت در اوایل سال 1360، نامه سرگشاده روزنامه الانباء کویت به صدام حسین را در پی داشت که در آن، از دخالت عراق در بمب گذاریهای کویت شکایت شده بود. بلافاصله، پس از انتشار این نامه، صدام از طریق سفیر خود در کویت از سردبیر و مدیر کل مالی روزنامه مزبور دعوت کرد تا مصاحبه ای را با وی ترتیب دهند. متن زیر خلاصه ای از مصاحبه صدام با روزنامه الانباء کویت است که در 17/4/1360 منتشر شد. هر چند در این مصاحبه صدام آشکارا ادعاهای ارضی عراق دربارهِ کویت را مطرح و کشورهای حوزه خلیج فارس را تهدید کرد، اما ناتوانی مقامات کویتی از دریافت و درک حقیقت به تداوم سیاست کمک به صدام در طول جنگ تحمیلی و هجوم گسترده ارتش عراق به خود کویت انجامید. ضمن آنکه نباید تأثیر رفتار کشورهای دیگر را در برداشت نادرست مقامات کویتی، نادیده گرفت.

< من تمامی ملت عرب را یکی می دانم. از جریان اخیر کویت نیز اطلاع درستی نداشتم؛ زیرا، از آغاز جنگ، بیشتر وقت خود را به فعالیتهای نظامی اختصاص می دهم و سعدون شاکر، وزیر کشور که پیش از من، آگاه شده بود، مرا در جریان این امر قرار داد که به دنبال اقدام پیشین در کویت، عده ای برای آزادی عاملان عمل قبلی، با انفجار شرکت کشتی رانی ایران به اجرای عملیات مشابهی اقدام کرده و دو نفر از آنها به عراق آمده اند. به اعتقاد من، با وارد آوردن فشار نمی توان زندانیان را آزاد کرد، ضمن آنکه ما راضی به اخلال در امنیت و نظم کویت نیستیم، مگر در صورتی که عناصر فارس علیه عراق در کویت فعالیت کنند که در این صورت، آرزو می کنم جوانان کویت خودشان پاسخ آنها را بدهند. درواقع، در این جنگ، تنها عراق در مقابل ایران نیست، بلکه تمام ملت عرب در مقابل ایران قرار دارند؛ بنابراین، جنگ ساده ای نیست. در این جنگ، هر کس بستگان خود را پیدا کرد. عناصر فارس که روزی گرسنه و بی چیز به کویت آمدند و بر منابع و نبض تجارت این کشور دست یافتند، اکنون، به هنگام بی نیازی، کویت را فراموش کرده و به قم و تهران برگشته اند. ایرانیان مقیم کویت مشابه همان افرادی هستند که ما آنها را از عراق اخراج کردیم و اگر اکنون، در کویت خاموش نشسته اند، در انتظار فرصت هستند و من از هر کویتی توقع دارم، در مقابل دشمنان عراق بایستد، اما در مورد این دو نفر که به عراق آمده اند، من به فرستادهِ وزارت کشور کویت گفتم با توجه به اینکه آنها از سازمان آزادی بخش فلسطین هستند، با امیر کویت مشورت کن، اگر مصلحت دانست، ما آنها را دستگیر و به دولت کویت تحویل خواهیم داد، اما بهتر است این مسئله را حل کنیم، به طوری که به کویت لطمه ای وارد نشود> .

صدام در مورد مرز عراق با کویت گفت: < همان گونه که با عربستان و اردن نیز مطرح شد، یک وجب جلو رفتن و عقب آمدن مسئله ای نیست؛ زیرا، ما به خاک این کشور طمع نداریم. طمع ما نسبت به افراد است و می خواهیم همه مردم کویت با ما باشند، اما بارها به شما گفتم این عراقی که شما به نامش افتخار می کنید، در حال حاضر، در تنگنا قرار گرفته است. جبهه دریایی ما سیزده کیلومتر بیشتر نیست و آن هم دهانه ای است. در واقع، نیروی دریایی ما در داخل دهانه ای قرار دارد که همچون طوقی ما را گرفتار کرده است و برای خروج از آن و وارد شدن به منطقه ای با امکانات بیشتر به هفت تا نه مانور دریایی نیاز داریم؛ بنابراین، در هر جنگی، ما در این مکان نابود شدنی هستیم؛ موضوعی که برای هر دوی ما خطرناک است. صرف نظر از این مسائل، ما قبلاً به شما گفتیم قسمتی از جزیرهِ بوبیان را برای 99 سال به ما اجاره بدهید تا در آنجا، پایگاهی را تأسیس و از عراق و در صورت لزوم، از شما نیز دفاع کنیم. اکنون، نیز درخواست می کنیم. اگر برای دفاع از عراق جزیره بوبیان را مناسب نمی دانید، در هر نقطهِ دیگری از خاک کویت که می خواهید، به ما پایگاه نظامی بدهید، اما شما پاسخ می دهید که ملت کویت تمام نقاط کشورشان را پایتخت می دانند. البته، در این میان، این مسئله را مطرح نمی کنیم که برخی در داستانهای خود عنوان می کنند جزیرهِ بوبیان بخشی از عراق است و مرز عراق تا دیوار شهر کویت می رسد. در واقع، ما دنبال این مسائل نیستیم و مسئلهِ مهم، مسئلهِ جامعهِ ما و شماست. در این برهه، جنگ یک واقعیت است و همان طور که دیدید نیروی دریایی کوچک ما با ناوهای بزرگ ایرانی شجاعانه جنگیدند و اگر می توانستیم کمی جلوتر برویم، وضعیت بهتری پیدا می کردیم، پیش از این، برادران کویتی ما می گفتند کویت در زمان ضرورت، در اختیار شماست، اما اکنون، عنوان می کنید اگر ناوچه های عراقی به کویت نزدیک شوند، برایمان مشکل ساز خواهد بود، در حالی که ما اکنون به پایگاهی نظامی در کویت نیاز داریم تا هواپیماهایمان بتوانند از نقطه نزدیک تری به مواضع ایران حمله کنند، نه کویت با خواستهِ ما موافقت می کند و نه ما روی آن را داریم که این خواسته را مطرح کنیم.
اما در مورد مخالفت در داخل عراق، باید بگویم اکنون، کسی نمی تواند بگوید در این کشور ناراضی وجود دارد؛ زیرا، فرستادن یک ملت ناراضی به جبهه و جنگی که در آستانهِ ورود به سال دوم آن هستیم، کار آسانی نیست، در حالی که ایران با اعلام این که عراق به خاکش وارد شده است، بسیار آسان تر می تواند سربازان را برای جنگ و بیرون راندن عراق ترغیب کند....

ما از نظر وضع داخلی، در ثبات کامل قرار داریم و همان طور که می دانید حتی گارد ریاست جمهوری را نیز به جبهه فرستاده ایم. البته، به استثنای وزیران، حتی معاونان وزارتخانه ها نیز به جبهه اعزام شده اند > .

سپس صدام به تهدید کشورهای دیگر خلیج فارس پرداخت و گفت: < هر گاه مناسبات عراق با کشوری به سردی می گراید، حق با عراق است و برای من مانعی ندارد که این مناسبات به هم بخورد. همه می دانند من گفته ام و باز هم تأکید می کنم تا زمانی که شیخ زاید (رئیس دولت امارات متحده عربی) سند تسلیم سه جزیره را از جانب ایران دریافت نکند، هیچ موافقت نامه ای را با ایران امضا نخواهم کرد، اگر رئیس امارات خواست خلاف این توافق کند آیا من حق اعتراض ندارم، اما شیخ زاید به بهانه اینکه هواپیما ندارد، از اعزام نمایندگانش به بغداد خودداری می کند. در کشورهای خلیج [فارس] زمزمه هایی به گوش می رسد مبنی بر اینکه عراق در صورت پیروز شدن، به کشورهای خلیج [فارس] تجاوز خواهد کرد، همچنین، زمزمه هایی مبنی بر ترس حکومتهای خلیج [فارس] از این جریان وجود دارد، من می گویم مگر عراق دوازده سال بزرگ ترین قدرت در برابر این حکومتها و حتی در برابر عربستان نبوده است؟ من می ترسم که این گفتهِ برادران ما که در خلیج [فارس] خواهان پیروزی ما نیستند، صحت داشته باشد، وگرنه چه دلیلی دارد که با دشمن ما (ایران) این گونه مجامله می کنند؟> .

صدام در مورد تأسیس شورای همکاری خلیج فارس و عدم دعوت از عراق برای شرکت در این شورا گفت: < من به شاهزاده فهد گفتم که این فکر خوبی است، اما باید زمان را نیز در نظر داشته باشید. این درست نیست که عراق، به تنهایی برای شما بجنگد و شما همه با هم جمع شوید و عراق تنها باشد و سرانجام، این دیپلماسی پنهان کشورهای عرب منطقه در دوری از عراق، از سوی برخی، به ویژه ایران آشکار خواهد شد. من تصور می کردم که گفته های من در آنها تأثیری دارد، ولی آنها به حرفهای من وقعی ننهادند؛ مسئله ای که در روحیه جنگجویان ما در جبهه تأثیر نامطلوبی گذاشت. جنگجویانمان در جبهه ها می پرسند، چگونه از شرف اعراب دفاع کنیم، در حالی که برادرانمان در خلیج [فارس] ما را تنها گذاشته اند؟

در واقع، سیاست حزب بعث، وحدت تمامی اعراب است و در این راستا، چیزی جز تشویق شما نمی خواهم و تنها صحبت بیوه زنان که می گویند همسرم فدای تو شد یا پیرزنها می گویند که بچه هایم فدای تو شدند، برایم کافی است و من هرگز اندیشهِ رهبری اعراب را در سر نمی پرورانم> .

فصلنامه نگین - شماره 5

منبع: سند شمارهِ 004488، گزیدهِ اسناد عملیات ثامن الائمه، ج 3، آرشیو مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ

ارسال نظر

  • مهران

    مردک دیوانه. فقط تنها حرفی که برام جالب بود:عناصر فارس که گرسنه و بی چیز به کویت آمدند بر منابع و تجارت کویت دست یافتند. عزیزی تعریف می کرد یکی از بزرگترین تجار کویت یک ایرانی بود که در ابتدای جوانی بعنوان حمال به کویت رفته بود. ود تا اوایل جنگ ایران و عراق در قید حیات بود در زمان جنگ صدها دستگاه آمبولانس به دولت ایران اهدا کرده بودو اکنون فرزندان و نوادگانش از بزرگترین تجار کویت محسوب می شوند. براستی آن زمان کویت برای ایرانیان سرزمین فرصتها بود. اما متاسفانه اکنون چند سالیه که ایرانی ها رو راه نمی دن.

  • ناشناس

    درود بر امریکا که مثل موش از چاله ای که توش بودی درت آورد و مثل سگ اعدامت کردند.
    از تو جز نامی ننگ، عملی شرورانه و بی شرفی چیزی نمانده. مرگ بر موش صحرایی عراق (صدام حسین)

  • مهرداد

    خدا را شکر که همه اعراب عاقبت شوم و ذلت بار سردار مفلوک قادسیه را دیدند دیگر هیچ کشوری جرات حمله به ایران عزیز را ندارد هموطنان عزیزم من فقط یک رامیدانم و آن اینکه ما هرقدر به این عربها خوبی و کمک کنیم آنان سرانجام ذات پلید خود را نشان خواهند داد برای نمونه ما جزیره بحرین را به اعراب دادیم که البته بزرگترین اشتباه شاه بود به شرط این که سه جزیره را متعلق به ایران بدانند اما آنان وقاحت را در نهایت نشان دادند و سه مزیره ایرانی که همیشه متعلق به ایران بوده را متعلق به عرب و اشغال شده به وسیله ایران میدانند

  • ناشناس

    بدبخت صدام گ...ی زیادی خیلی میخورد!آخرش هم سرشو به باد داد!...تو روحش!

  • ناشناس

    شتر در خواب مي ديد پنبه دانه !!!!!! مردك ديوانه ي آدمكش

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار