در حال تجربه یک "اتفاق ویژه" در حوزه آسیب های اجتماعی هستیم
پارسینه: با توجه به نتایج این فعالیت پژوهشی، میتوان گفت آسیبهای اجتماعی در ایران وسیع است و آنچه که در کشور در حال رخدادن است، یک اتفاق ویژه است؛ یعنی در ظرف زمانی حال، در هیچ کجای دنیا؛ حتی در یک کشور بحرانزده مانند افغانستان، شاهد وقوع چنین پدیدههایی نیستیم.
در سالهای اخیر با مطرحشدن و پررنگشدن مقوله آسیبهای اجتماعی و بهتبع آن طرح مفهوم زنانهشدن آسیبهای اجتماعی، دستگاهها و نهادهایی متولی سیاستگذاری، برخورد، پیشگیری و مدیریت این آسیبها شدهاند. علیرغم تعدد مراکز مسئول، همچنان شاهد افزایش روزبهروز این آسیبها در ابعاد گوناگون آن هستیم؛ امری که ضرورت توجه و بررسیهای دقیقتر کارشناسی و علمی را میطلبد تا در ادامه و با ارتباط نهادهای پژوهشی و سیاستگذاری، سیاستگذاریهای درستی نیز در مقابله و نیز پیشگیری از آسیبهای اجتماعی صورت پذیرد. به منظور بررسی و ارزیابی نحوه مدیریت آسیبهای اجتماعی، خلأها، ضرورتها و بایستههای این مدیریت، مهرخانه در نشستی با حضور دکتر احمد بخارایی؛ جامعهشناس و رییس کارگروه مسایل اجتماعی انجمن جامعهشناسی و سید حسن موسویچلک؛ رییس انجمن مددکاری ایران، مشاور رییس و مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی کشور به بررسی نهادهای فعال در ایران در زمینه آسیبهای اجتماعی، برنامهریزیها و سیاستگذاریهای موجود، خلأهای ساختاری و قانونی، و بایستههای لازم در
مدیریت آسیبهای اجتماعی پرداخته است.
در ابتدای نشست موسویچلک در پاسخ به این سؤال که متولیان اصلی آسیب های اجتماعی در کشور چه نهادهایی هستند، گفت: ما در حوزه آسیبهای اجتماعی براساس وظایف قانونی، چند مرجع داریم که در این حوزه مشغول به کار هستند. در حوزه مواد مخدر ستادی با عنوان ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری مشغول به فعالیت است که رییس آن رییسجمهور و دبیرکل آن وزیر کشور است؛ در گذشته در یک مقطع زمانی دبیرکل ستاد، ناجا بود. این ستاد حدود 20 دستگاه عضو اصلی دارد و در سطح ملی فعالیت میکند.
شورای اجتماعی کشور و شورای عالی رفاه و تأمیناجتماعی؛ متولیان دیگر مدیریت آسیبهای اجتماعی
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران شورای اجتماعی کشور را دومین نهاد متولی مدیریت اسیبهای اجتماعی در کشور دانست و اظهار داشت: رییس این شورا وزیر کشور است و با حضور نمایندگان قوای مختلف، نمایندگان مجلس، قوه قضاییه و مجریه تشکیل میشود. همچنین شورای عالی رفاه و تأمیناجتماعی را نیز به عنوان یک مرجع سیاستگذار دیگر در این زمینه داریم؛ اگرچه این شورا، تشکیل جلسات زیادی نداشت و ورود بالایی در این حوزه نداشت، اما شورایی قانونی و رسمی در این حوزه است. همچنین شورای سیاستگذاری سلامت که متولی آن وزارت بهداشت است، شورایی دیگر در زمینه مدیریت آسیبهای اجتماعی است که با حضور نمایندگان مجلس و دستگاههای ذیربط برگزار میشود.
بهزیستی بزرگترین، تخصصیترین و فراگیرترین سازمان متولی در حوزه اجرا
او با بیان اینکه مرجع متولی دیگر در این زمینه ستاد ملی صیانت از زن و خانواده است، ادامه داد: در حوزه سازمانی نیز بر اساس قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی، بزرگترین دستگاه مرتبط با این موضوع وزارتخانه کار، رفاه و تأمین اجتماعی است. یعنی تمام سطوح پیشگیری از آسیبهای اجتماعی جزو وظایف سیاستگذاری و نظارت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی قرار دارند. همچنین در حوزه اجرا بزرگترین، تخصصیترین و فراگیرترین سازمان، سازمان بهزیستی است که در سطوح مختلف پیشگیری ورود پیدا میکند. آموزشوپرورش نیز در حوزه مشاوره، در حوزه اداره کل سلامت و در اداره کل پیشگیری و مراقبت از آسیبهای اجتماعی این مسئولیت را برعهده دارد.
موسویچلک وزارت علوم را سازمان متولی دیگر در زمینه مدیریت آسیبهای اجتماعی دانست و اظهار داشت: در حوزه سکونتگاههای غیررسمی یا محلات ناکارآمد شهری که یکی از محورهای آن ابعاد اجتماعی است نیز وزارت راه و شهرسازی طبق قانون مسئولیت دارد. همچنین وزارت ارشاد و مرکز ملی فضای مجازی در حوزه فضای مجازی فعالیت دارند.
مشاور رییس و مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: استانداریها و وزارت کشور به عنوان دستگاهی مستقل و نه تحت شورای اجتماعی کشور، مسئولیتهایی در این زمینه برعهده دارند. شهرداریها؛ بهویژه شهرداری تهران، نیروی انتظامی و وزارت دادگستری هم در این حوزه درگیر هستند. قوه قضاییه در حوزه پیشگیری از وقوع جرم مطابق قانون اساسی مسئولیت داشته، و سازمان زندانها نیز در بخش پیشگیری سطح دو و سه فعال است. سازمان جوانان هلال احمر چند سالی است که در عرصه تشکلهای جوانان، در بخش پیشگیری از آسیبهای اجتماعی ورود کرده و صداوسیما هم مسئولیتهایی دارد.
فعالیت بخش غیردولتی در کنار نهادها و سازمانهای دولتی
او با بیان اینکه در کنار این نهادها و سازمانهای دولتی، بخش غیردولتی و رسانهها در این حوزه فعالیت دارند، خاطرنشان کرد: در بخش علمی، دانشگاهها، تشکلهای علمی- دانشگاهی مثل انجمن جامعهشناسی، انجمن مددکاری، سازمان نظام روانشناسی و... درگیر هستند. در بخشی از فعالیتها که مربوط به تشخیص و ارایه نظر به سیستم قضایی میشود، سازمان پزشکیقانونی ورود پیدا میکند.
میتوان گفت تمام ارکان حاکمیت درگیر حوزه مدیریت آسیبهای اجتماعی است/ مدیریت واحد نداریم
موسویچلک با تأکید بر اینکه به نوعی میتوان گفت تمام ارکان حاکمیت درگیر حوزه مدیریت آسیبهای اجتماعی شدهاند؛ چراکه وضعیت، وضعیت خوبی نیست، اظهار داشت: علیرغم تمام این فعالیتها، هیچ نهادی در کشور پاسخگوی آسیبهای اجتماعی نیست و مدیریت واحدی که در حوزه سیاستگذاری بتواند نقشی ایفا کند، نداریم. نکته مهم دیگر اینکه در ایران حتی سیاست اجتماعی مشخصی در حوزه آسیبهای اجتماعی نداریم. یک روز گشت ارشاد است، یک روز منکرات است، یک روز اورژانس اجتماعی است، و...؛ چراکه مدیریت واحدی در این زمینه وجود ندارد و نقش سیاستگذاری در این بخش مشخص نیست. در استانها و شهرستانها هم وقتی وارد میشویم، وضعیت بدتر میشود.
توصیفی از وضعیت آسیبهای اجتماعی در کشور
در ادامه بخارایی درخصوص توصیف خود از وضعیت آسیبهای اجتماعی در کشور گفت: وقتی صحبت از مدیریت آسیبهای اجتماعی میکنیم، درحقیقت صحبت از یک مثلث سه رأسی میکنیم که یک رأس آن آسیبها و مصادیق موجود است، یک رأس سازمانهای مسئول و یک رأس محتوایی است که باید بین مصادیقی که در سطح خیابان و شهرها میبینیم و سازمانهای مسئول پیوند ایجاد کند.
آنچه در ایران در حال رخدادن در حوزه آسیبهای اجتماعی است، یک اتفاق ویژه است
او با اشاره به پژوهشی که توسط انجمن جامعهشناسی ایران صورت گرفته و سال 93 مجموعه مقالات آن در 9 جلد به چاپ رسیده است، اظهار داشت: با توجه به نتایج این فعالیت پژوهشی، میتوان گفت آسیبهای اجتماعی در ایران وسیع است و آنچه که در کشور در حال رخدادن است، یک اتفاق ویژه است؛ یعنی در ظرف زمانی حال، در هیچ کجای دنیا؛ حتی در یک کشور بحرانزده مانند افغانستان، شاهد وقوع چنین پدیدههایی نیستیم.
آسیبهای اجتماعی حوزه زنان و خانواده در ایران
رییس کارگروه مسایل اجتماعی انجمن جامعهشناسی در ادامه به نتایج این پژوهش در حوزههای مختلف اشاره کرد و گفت: حوزه اول آسيبهاي اجتماعي، به زنان و خانواده تعلق دارد. این آسیبها به صورت تیتروار و به تفکیک موضوع در حوزه خانواده شامل تحصیلات زنان و پیامدهای آن، بههم خوردن تعادل در توزیع قدرت در خانوادهها و پیامدهای آن، اختلاف در سرمایه اجتماعی، اثرپذیری از رسانههای خارجی و الگوپذیری از آنها، از موارد دیگر این آسیبهاست. تحقیقی را اخیراً در یکی از روستاهای مرزی کشور داشتیم و به پایان رسیده است. نتایج این تحقیق که در ارتباط با خانواده و ماهواره است، بسیار تعجببرانگیز و مهم است.
در حوزه کودک و نوجوان به شدت دچار بحران هستیم
بخارایی حوزه دوم آسیب را مربوط به کودکان و نوجوانان دانست و با بیان اینکه در این زمینه به شدت دچار بحران هستیم، خاطرنشان کرد: مسایل اجتماعی دانشآموزان از جهات مختلف بیداد میکند؛ وندالیزم، عدم عزت نفس و اعتماد به نفس در دانشآموزان، عدم تعلیم و آموزش مهارتها، ازجمله این آسیبهاست. آموزشوپرورش چه از لحاظ آموزشی و چه تربیتی، معضلات بسیاری دارد. در این حوزه بحث کار کودکان و اوقات فراغت بهویژه برای دختران نیز قرار میگیرد.
مقوله سوم؛ اعتیاد
او ادامه داد: مقوله سوم اعتیاد؛ پایینآمدن سن اعتیاد، مواد مخدر جدید، زنانهشدن اعتیاد، اعتیاد در میان دانشآموزان و دانشجویان است که با سرعت سرسامآوری در حال گسترش است. همچنین مقوله چهارم شامل کجروی و انحرافات و گرایش به رفتارهای بزهکارانه است. در شهرها نقش بافتهای فرسوده شهری به رفتارهای انحرافی جای بررسی دارد. خشونت شهری هم به عنوان دیگر آسیب اجتماعی مطرح میشود. تحقیقی را در بندرعباس در زمینه نزاعهای خیابانی انجام داده و رابطه سلامت اجتماعی و هوش فرهنگی را با نزاعهای خیابانی و دستهجمعی در این منطفه میسنجیم. هر پژوهشی حکایتگر زنجیره نابهسامانیهایی است که وجود دارد.
مقوله پنجم؛ بحران هویت و آنومی/ مقوله ششم؛ جرم و جنایت و وندالیزم
این جامعهشناس حوزه پنجم آسيبهاي اجتماعي را بحران هویت و آنومی دانست و تشریح کرد: بحران هویت جوانان، اینکه چرا زنان به طالعبینی و عرفانهای کاذب روی میآورند، پورنوگرافی و.. در این مقوله مطرح میشود. همچنین مقوله ششم، جرم و جنایت و وندالیزم است؛ اینکه چقدر زندانها در عدم تکرار جرم مؤثر هستند، چقدر ممکن است فرد بعد از خروج از زندان مجدد مرتکب جرم شود؟، کالبدشکافی زندانها از جرایم یقهسفیدان در این مقوله مطرح میشود که ممکن است دم به تله قانون بدهند یا ندهند و قاچاق در این زمینه مطرح است.
آسیبهای شهری، مقوله هفتم آسیبهای اجتماعی در کشور
رییس کارگروه مسایل اجتماعی انجمن جامعهشناسی افزود: مقوله هفتم، آسیبهای شهری است که شامل حاشیهنشینی، روابط همسایگان، ارزیابی تأثیرات اجتماعی اقداماتی که شهرداریها انجام میدهند که با انجمن جامعهشناسی اخیراً نشستی به درخواست شهرداری در این زمینه داشتیم، مالها و مراکز خرید بزرگی که به تازگی در شهرهای بزرگ؛ بهویژه تهران، در حال ساخت است و هر زمینی را که کاربری مسکونی و موقعیت مناسبی دارد، تبدیل به مراکز خرید بزرگ میکنند؛ این مراکز چه پیامدهای خطرناکی میتوانند داشته باشند و چه تأثیری بر الگوی مصرف خواهند گذاشت؟ فردی که جلوی ویترین بسیار جذاب و فریبنده این مراکز میایستد، و تمام فکر و ذهن و وجودش را در بر میگیرد، چگونه از هويت، تهی میشود و متأثر از این مراکز خواهد شد. اینها همه جای بحث و بررسی دارد.
مقوله هشتم آسیبهای اجتماعی که این اواخر هم زیاد مطرح میشود، زندگیهای مجردی است
بخارایی با بیان اینکه مقوله هشتم آسیبهای اجتماعی که این اواخر هم زیاد مطرح میشود، زندگیهای مجردی است، اظهار داشت: قانونگریزی، فساد اداری، تکدیگری، حجاب، سنت و مدرنیته که به نظر من آنچه که علتالعلل همه این مسایل است، همین داستان سنت و مدرنیته است.
آسیبهای اجتماعی و اقتصادی
او افزود: مقوله نهم نیز آسیبهای اجتماعی و اقتصادی است؛ از شبکههای مجازی که اشاره کردند و وزارت ارشاد هم متکفل آن است، تا سلامت اجتماعی، رضایت از زندگی، طرد اجتماعی، نظامهای بیمه درمانی، و... در این مقوله قرار میگیرند. برخی از این موارد البته ممکن است همپوشانی داشته باشند؛ تفکیککردن به شدت دشوار است، چراکه آسیبهای اجتماعی کیفی هستند، نه کمی و جداکردن آنها هم سخت خواهد بود، ولی بهطورکل میتوان گفت با این مجموعه نهگانه از آسیبها مواجه هستیم.
زنجیرهایبودن آسیبهای اجتماعی
سپس موسویچلک در پاسخ به این سؤال که آیا در زمینه مدیریت این آسیبها، اولویتگذاری و برنامهریزی ویژهای در نظام وجود دارد؟، تشریح کرد: اولین ویژگی آسیبهای اجتماعی، زنجیرهایبودن آنها است. ویژگی دوم این است که ما در حوزه آسیبهای اجتماعی با دو دسته مقولات سروکار داریم: یک دسته مقولاتی که صرفاً با حوزه آسیب اجتماعی شناخته میشوند؛ مانند اعتیاد و دسته دوم مقولاتی که به دلیل پیامدهایی که دارند در حوزه آسیبهای اجتماعی قرار میگیرند. مثلاً طلاق حلال است، اما به دلیل تبعات آن، در این حوزه قرار دارد، یا کودکان کار به دلیل پیامدهایی که کار این کودکان برای گرایش آنها به آسیبهای اجتماعی دیگر فراهم میکند، جزو آسیبها در نظر گرفته میشود؛ لذا این یک زنجیره است.
اعتیاد، طلاق، کودکان کار و خیابان و فضای مجازی، در اولویت فعالیت سازمانهای متولی/ عملکرد جزیرهای متولیان
مشاور رئیس و مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی کشور با بیان اینکه طبیعتاً اولویتهایی برای مدیریت آسیبهای اجتماعی وجود دارد، اظهار داشت: به دلیل محدودیت منابع، محدودیت زمانی، و سایر محدودیتها لاجرم اولویتهایی در رسیدگی به این امور تعریف شده است. مثلاً آسیب اجتماعی مواد مخدر و اعتیاد، طلاق، کودکان کار و خیابان و این اوخر هم فضای مجازی، در اولویت قرار دارند، اما با این وجود نمیتوان جزیرهای به این حوزه پرداخت و شاید یکی از اشکالات ما این بوده است که همواره آسیبهای اجتماعی را جزیرهای کردهایم. وقتی خواستیم روی مقوله طلاق کار کنیم، آن را جزیرهای کردیم و به آسیبهایی که بر طلاق تأثیر داشتند و آسیبهایی که از طلاق تأثیر میگیرند، توجه نکردیم. در حوزه اعتیاد و خشونت و... هم به همین نحو. درحقیقت ضعف ما این است که نتوانستهایم نگاهی جامع در حوزه سلامت اجتماعی به معنای عام آن داشته باشیم و این ضعف موجب شد که هر زمانی بحث هر آسیبی شد، جلسهای تشکیل دهیم و یک افدام فوری و عاجل و ضربتی برای آن صورت دهیم. به همین دلیل هم علیرغم این همه ساختار درگیر، چه ساختارهای رسمی در دولت و سایر قوا و چه ساختارهای بخش غیردولتی، از نظر مظاهر آسیبهای اجتماعی، شاهد روند کاهشی نباشیم.
او افزود: البته دستگاهها هر کدام اولویتهایی برای خود در این زمینه دارند؛ در آموزشوپرورش طبیعتاً پیشگیری در اولویت قرار دارد. در ستاد مبارزه با مواد مخدر پیشگیری، درمان و بازتوانی معتادین، اولویت است. در حوزه بهداشت و درمان، ایدز در اولویت قرار دارد. در بهزیستی فرار دختران، کودکان کار و خیابان و طلاق اولویت است. وزارت ارشاد در حوزه فضای مجازی برای خود اولویت فعالیت در نظر دارد و به همین منوال تمام دستگاههای درگیر، اولویتهایی بر اساس وظایف خود مدنظر دارند.
آسیبهای اجتماعی دغدغه جدی سیاستگذاران نیست
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در پاسخ به این سؤال آیا شورا یا دستگاهی که به صورت جامع در زمینه مدیریت آسیبها ورود کند، نداریم؟، گفت: شورای اجتماعی کشور در این سطح قرار دارد که البته به نظر من بود و نبود آن توفیری ندارد. دلیل آن هم این است که آسیبهای اجتماعی دغدغه جدی سیاستگذاران ما نیست. مشکل ما در بخش آسیبهای اجتماعی به این دلیل نیست که برنامه و منابع نداریم؛ مشکل این است که دغدغه در حوزه آسیبهای اجتماعی به اندازه سایر حوزها نیست. مثالی میزنم: آنفولانزای خوکی وارد کشور میشود، ناگهان همه دستگاهها برای رفع آن هماهنگ میشوند؛ چراکه مرگ ناشی از آن، مرگ آنی است. درگیری در حوزه آسیبهای اجتماعی مرگ تدریجی است و این نوع مرگ، ممکن است در دوره مدیریت یک شخص، خود را نشان ندهد.
غلبه رویکرد سیاسی، امنیتی، انتظامی، و قضایی در حوزه آسیبهای اجتماعی
موسویچلک ادامه داد: نکته دوم غلبه رویکرد سیاسی، امنیتی، انتظامی، و قضایی در حوزه آسیبهای اجتماعی است. به خاطر دارم زمانی در دبیرستانهای دخترانه، دانشآموزان اگر جوراب سفید ضخیم میپوشیدند، با آنها برخورد میشد، امروز دانشجوی ما با آرایش وارد دانشگاه میشود. منظورم ارزشگذاری نیست؛ شرح این افراط و تفریط برخوردی است. میخواهم بگویم آیا وقتی معتاد را اعدام کردیم، سن اعتیاد افزایش پیدا کرد؟ اقبال به آن کمتر شد؟ زنان ما درگیر اعتیاد نشدند؟ و... شاید ما متخصصین، تشکلها، سازمانهای اجتماعی و مردمنهاد، بیشتر توجیهگر وضع موجود بودیم. مطالبهگری و پرسشگری در حوزه آسیبهای اجتماعی نداشتیم و مسئولیت اجتماعی را در جامعه جاری و ساری نکردیم.
بزرگترین ضربه را زمانی خوردیم که آسیبها را از سایر موضوعات جدا کردیم
مشاور رییس و مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی کشور با تأکید بر اینکه امروز وضعیت خوبی در شاخص سرمایه اجتماعی نداریم و کشوری که شاخص اجتماعی در آن بالا باشد، طبیعتاً آسیبهای اجتماعی در آن پایین خواهد بود، خاطرنشان کرد: نباید حوزه آسیبهای اجتماعی را به صورت جزیرهای دید و به نظر من بزرگترین ضربه را زمانی خوردیم که آسیبها را از سایر موضوعات جدا کردیم. مثلاً امروزه سبک معماری ما آسیبزاست، شهر ما شهر شادی نیست، خانه ما خانه شادی نیست، محله ما محله شادی نیست، روابط ما روابط مستحکم و اطمینانبخشی نیست و خانواده ما خانواده مستحکمی نیست. طلاق رو به افزایش و ازدواج رو به کاهش است؛ خشونت خانگی رو به افزایش است. در پژوهشی آقای دکتر فرهنگی حدود 7 سال قبل مشخص کردند که در خانوادههای ما میانگین صحبت، 15 دقیقه نمیشود؛ الان قطعاً با حضور وایبر و واتساپ و تلگرام و... این میزان کاهش هم یافته است و خانواده به آن معنایی که ما میشناختیم، کارکردی ندارد؛ جامعهپذیری را فضاهای دیگری که اصلاً کنترلی بر آنها نداریم، انجام میدهند. خروجی چه خواهد شد؟؛ وقتی نشاط پایین باشد، مسلماً فرد به دنبال آسیبهایی میرود که شادی آنی داشته باشد؛ مواد مخدر صنعتی، شرب خمر، سکس در فضای واقعی و مجازی؛ در این شرایط چه خشونتهای فردی و خانگی و چه خشونتهای اجتماعی، افزایش مییابد.
او ادامه داد: اینها مؤلفههایی است که به نظر میرسد باید در بستر دیگری کار کنیم تا بتوانیم آسیبهای اجتماعی را کاهش دهیم، اما وقتی این حوزه را جزیره کردیم و بقیه عوامل مؤثر را بررسی نکردیم، این مشکلات بدتر خواهد شد. الان در کشور در حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی و... طرحهای گوناگونی اجرا میشود. در کدامیک از این طرحها پیامدهای اجتماعی- قرهنگی که در قالب پیوست اجتماعی است، لحاظ میشود؟، در کدامیک از این طرحها ارزیابی تأثیرات اجتماعی- فرهنگی انجام میشود؟ وقتی اینها را نداریم، نباید توقع داشته باشیم آسیب اجتماعی افزایش پیدا نکند.
برای تقویت هویت فرهنگی چه کردهایم؟
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با طرح این سؤال که برای تقویت هویت فرهنگی چه کردهایم؟، ادامه داد: غیر از این است که مقام معظم رهبری در دو دهه اخیر از تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی و جنگ نرم صحبت کردهاند؟ چه اقداماتی برای تقویت این هویت فرهنگی داشتهایم؟ در این بخش باید بپذیریم که با تمام ساختارهای درگیر، به دلیل اینکه آسیبهای اجتماعی دغدغه ما نیست، وقتی آن طرف مرزها به موضوعی پرداختند، ما هم نهایت برای ایجاد موج در این طرف، چند سایت و مطبوعه داخلی مصاحبه میگیرند و روی آن کار میکنند. یک جلسه فوری هم تشکیل میدهند؛ درحالیکه آسیبهای اجتماعی با این روش قابل مدیریت نیست.
داریم فضای نگرانکنندهای را طی میکنیم
موسویچلک افزود: پس از توافق هستهای یادداشتی از من منتشر شد با این موضوع که سرمایه اجتماعی مانند بقیه حوزهها نیست که در کوتامدت افزایش پیدا کند؛ مؤلفههای تأثیرگذار بسیاری مانند نظم اجتماعی، مسئولیت اجتماعی، سلامت اجتماعی، نشاط اجتماعی، آیندهنگری اجتماعی و... در این زمینه مؤثرند و باید بر همه آنها کار کرد؛ در غیر این صورت، باید منتظر خروجی بدی در حوزه آسیبهای اجتماعی باشیم. الان درگیر آسیبهای فضای مجازی هستیم، ممکن است 10 سال دیگر، آسیب دیگری گریبانگیر ما شود؛ کمااینکه 10 سال گذشته آسیب فضای مجازی موضوع جدی ما نبود. تا سال 87، کودک خیابانی، موضوع جدی و اساسی نبود. تا سال 80 ایدز موضوع جدی نبود؛ لذا داریم فضایی را طی میکنیم که فضای نگرانکنندهای است.
چهار ویژگی آسیبهای اجتماعی که با آنها درگیر هستیم
مشاور رییس و مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی کشور با بیان اینکه آسیبهای اجتماعی که با آنها درگیریم، چهار ویژگی مشخص دارند که دقیقاً نشان میدهند مدیریت این آسیبها نباید به صورت جزیرهای و متمرکز بر آسیبها باشد، اظهار داشت: ویژگی اول این است که ما در حال حرکت به سمت مصرف مواد مخدر شیمایی و صنعتی، مصرف مشروبات الکلی و آسیبهای فضای مجازی هستیم. همچنین این آسیبها در حال تغییر مسیر به سمت آسیبهای خانواده است. وقتی خانواده درگیر آسیب میشود، اعضا حاضر نیستند آن را به بیرون منتقل کنند؛ لذا مزمن میشود و در درون خانواده میماند. در کنار این موارد، شاهد کاهش سن ابتلا به آسیبها و زنانهترشدن آسیبهای اجتماعی نیز هستیم.
او ادامه داد: ویژگی دیگر این است که به سمت آسیبهایی در حال حرکت هستیم که شادیهای آنی و لحظهای دارد. ما دومین کشور غمگین دنیا هستیم، پژوهشی نشان میدهد که رتبه 115 نشاط را داریم. شادی حق مردم است. برنامههای توسعه اگر به افراد آرامش ندهند و بر کیفیت زندگی آنها اثر نگذارند، مفیدفایده نیستند. با این ویژگیها و با کمکاریهایی که صورت میگیرد، بدون شک امنیت اجتماعی و ملی با آسیبهای اجتماعی گره خورده است. آخرین جلسهای که با فرماندهین نیروی انتظامی و مقام معظم رهبری داشتیم، ایشان برقراری امنیت اجتماعی را مطرح کردند. رییسجمهور هم در اولین مصاحبه پس از تنفیذ ریاست جمهوری، مسئله معیشت و آسیبهای اجتماعی را به عنوان دغدغههای دولت خود مطرح کردند.
تاکنون ممیزه فرهنگی داشتهایم و گفتهایم چه نباید کرد، نگفتهایم چه باید کرد
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران تشریح کرد: ما بعد از انقلاب، جنگ تحمیلی را داشتیم، تحریمهای مکرر داشتهایم و حتی بخشی از آثار این تحریمها بعدها نشان داده میشود. همچنین در حوزه اجتماعی- فرهنگی شاهد عوارضی هستیم که به آسانی نمیتوان آنها را مدیریت کرد. ما فراز و فرودهای بسیاری را در این زمینه تاکنون سپری کردهایم، اما هیچگاه نخواستیم نگاه واقعبینانهتری نسبت به آسیبهای اجتماعی، به عنوان مقوله اجتماعی و با رویکرد اجتماعی- فرهنگی داشته باشیم. ما تاکنون ممیزه فرهنگی داشتهایم و گفتهایم چه نباید کرد، نگفتهایم چه باید کرد. مثلاً آمدیم چهارشنبهسوری را دولتی کنیم؛ الان از یک ماه قبل و یک ماه بعدش میترسیم. آمدیم با نوروز مخالفت کنیم؛ نتوانستیم.
مگر میشود بدون توجه و استفاده از ظرفیتهای فرهنگی وارد عمل شد؟!
موسویچلک با تأکید بر اینکه داشتههای فرهنگی بخشی از هویت ماست و باعث یکپارچگی، انسجام و ادغام میشود، خاطرنشان کرد: مگر میشود بدون توجه و استفاده از ظرفیتهای فرهنگی وارد عمل شد؟! این ظرفیت، بخشی ملی است، بخشی دینی است و بخشی هم قومی؛ چرا اجازه نمیدهیم ظرفیتهای قومی باعث نشاط شود؟ ظرفیتهای ملی هم به همین شکل؛ زمانی چهارشنبهسوری دست خود مردم بود و مردم خودشان برگزار و کنترل میکردند و نظارت داشتند، ترقهای وجود نداشت. درواقع ما راهها را بستهایم. انصافاً امروزه چقدر علاقهمند هستیم که فیلمهای ساخت خودمان را ببینیم؟! شاید برنامه خندوانه نشاندهنده این است که مردم به شادی نیاز دارند. ما شادی نداریم، خانوادههایمان استحکام و کارکرد خودشان را ندارند، سواد مجازی را افزایش ندادهایم، ارزیابی اجتماعی طرحها و برنامهها را نداشتهایم، پیوست اجتماعی را لحاظ نکردهایم، برای آسیبها برنامه داریم، اما دغدغه نداریم، رویکرد ما صرف رویکرد اقتصادی است. از سوی دیگر در این حوزه مطالبهای هم نداریم. کدام نماینده دغدغه در حوزه آسیبهای اجتماعی دارد؟ کدام نطق پیش از دستور در مجلس به این حوزه اختصاص دارد؟ مگر مجلس وظیفه نظارت برعهده ندارد؟ در تمام ادوار مجلس اگر بررسی کنید میبینید که رؤسای مجلس حتی 5 دقیقه در این مورد صحبت نکردهاند. گزارشی از تمام دولتها اگر تهیه کنیم؛ مثلاً گزارش برنامههای توسعه که رؤسای جمهور همگی ارایه کردهاند را بررسی کنیم، میبینیم به این مقوله پرداخته نشده است.
تا به امروز یکبار سنجش سلامت اجتماعی در ایران انجام ندادهایم
او افزود: تا به امروز یکبار سنجش سلامت اجتماعی در ایران انجام ندادهایم؛ بررسی سرمایه اجتماعی سال 80 انجام شد؛ سال 92 به چاپ رسید. در حالیکه در این 12 سال تغییرات بسیار شدیدی داشتهایم. لذا برای اینکه مدیریت درستی در این حوزه داشته باشیم، باید حوزههای دیگری را که میتواند در مدیریت آسیبهای اجتماعی برای ارتقاء سلامت اجتماعی تأثیرگذار باشد، به کار ببریم و این امر نیازمند این است که خط قرمز آسیبهای اجتماعی را به حداقل برسانیم. خط قرمز وقتی زیاد میشود، فرصت پردازش کم خواهد شد. من معتقدم باید پستوهای آسیبهای اجتماعی را نورافکن بیاندازیم، لایهبرداری کنیم و از لایهبرداری نترسیم.
در ادامه نشست بخارایی با بیان اینکه نمیتوانم بگویم فلان فرد یا نهاد در این حوزه دغدغه ندارد یا دارد، اظهار داشت: همه چیز بینابینی است و کم و زیاد دارد. داشتم واکاوی میکردم که اگر دغدغهای وجود دارد، این دغدغه از چه جنسی است که باعث میشود بگوییم اصلاً دغدغهای نیست. مسایل اجتماعی یک طیف هستند و امکان سیاهوسفید دیدن وجود ندارد. قطعاً افرادی که در این جامعه زندگی میکنند و این نوع رفتارها را در پسرها و دخترها و خانوادههای خودشان میبینند، ممکن است برخی از یک رفاه نسبی برخوردار باشند و مشکلاتی را که ریشه اقتصادی دارند حس نکنند، اما باز با چشم غیرمسلح سر چهارراه که ماشینشان میایستد میتوانند دختر گلفروش را ببیند و شاهد این آسیب باشند.
تفاوت دغدغه عام، صوری، عرفی، سطحی و انشایی و دغدغه عمیق، خاص، محتوایی، علمی و خبری
او افزود: به نظر میرسد با دو نوع دغدغه سروکار داریم: یکی دغدغه عام، صوری، عرفی، سطحی و انشایی و در مقابل، دغدغهای عمیق، خاص، محتوایی، علمی، خبری. مثلاً اگر صحبت های مسولین را تحلیل محتوا کنیم، میبنیم این دغدغه وجود دارد؛ از صدر تا ذیل همگی در این خصوص صحبت میکنند و دغدغه هم دارند؛ حتی گاهی صدایشان هم به تناسب بلند میشود، اما دغدغه عام با خاص با هم چه تفاوتی میکنند؟ دغدغه عام آنجایی است که اظهرمنالشمس شده است و همه فهمیدهاند و اینها نیز میگویند چنین مشکلی وجود دارد؛ یعنی وقتی مردم میفهمند، آنها هم میفهمند، نه جلوتر و زودتر از مردم؛ انگار آن شامه ضعیف است. در مقابل، دغدغه خاص این است که فرد، اندیشمندانه و قبل از وقوع خطر و آسیب، آن را حس کند.
این جامعهشناس با بیان اینکه دغدغه صوری بیشتر به قالب و فرم توجه دارد و نوعاً تحلیلی که ارایه میدهند از جنس توصیف است و از چگونگی حرف میزند، اما به چرایی نمیپردازند؛ چراکه قدرت درک آن را ندارند، خاطرنشان کرد: دغدغه عرفی یعنی اینکه این دغدغه به نحوی در سطح عرف هم وجود دارد و حرف و کلام و نگاه منتقد، هرچه که هست با عرف پیوند خورده است، اما دغدغه علمی در محیط دانشگاهی شکل میگیرد؛ جایی که تحقیقات، از جنس تجربی و علمی است، نه از جنس خواب و خیال و توهم.
رییس کارگروه مسایل اجتماعی انجمن جامعهشناسی درخصوص دسته دیگر دغدغهها گفت: بخش آخر که از همه مهمتر است، این است که یک دغدغه انشایی داریم و در مقابل آن دغدغه اخباری. فرد آکادمیک باید سعی کند از آنچه رخ میدهد با اسناد و مدارک خبر دهد؛ باید خبر علمی از واقعیت بدهد و فرد آکادمیک دیگری هم او را نقد کند و چکشکاری شود، اما انشایی یعنی استناد به این گفت و آن گفت.
تعارض سنت و مدرنیته گلوگاه ماست
بخارایی ادامه داد: مسئله این است که این دغدغهها وجود دارد، میبینیم و زیاد هم درباره آن میگویند، اما فاصله زیادی بین دغدغه ردیف بالا و ردیف پایین است و آن داستان تعارض سنت و مدرنیته است که گلوگاه ماست و شکاف بزرگی در این وسط وجود دارد و نمیشود از آن به راحتی جهش و پرش داشت و هرکس بخواهد جهش بکند، میافتد؛ یعنی یا باید این طرف را انتخاب کنند یا آن طرف را.
اگر توانستیم الگوی مصرف جامعه را اصلاح کنیم، معنایش این است که به حوزه ادراک و شناخت رسیدهایم
این جامعهشناس با بیان اینکه الگوی مصرف یکی از این گلوگاههاست و اگر توانستیم مصرف خود را اصلاح کنیم، معنایش این است که الگوهای خود را در پشت این مصرف اصلاح کردهایم؛ معنایش این است که پشت این الگوها به حوزه ادراک و شناخت رسیدهایم، اظهار داشت: ما میتوانیم از آسیبهای اجتماعی بگوییم، اولویتبندی کنیم و در جدول بگذاریم و برای آنها برنامهریزی داشته باشیم، ولی اینها شرط کافی است. شرط لازم برای اینکه آسیب اجتماعی درک شود و بتوان سیاستگذاری کرد، دستیابی به آن سطح ادراک است. الگوی مصرف یکی از شاخصهای خوب است. در ژاپن پس از سونامی، دوربینها وقتی سراغ مردم رفتند، تصویر خدمترسانی آنها به همدیگر را نشان میدادند؛ اینکه مواد غذایی را ذخیره نميکنند و پول هم را سرقت نميکنند،... این الگوی رفتار، مهم است؛ چراکه به حوزه شناختی رسیدهاند.
بخارایی با اشاره به نتایج تحقیقی در زمینه الگوی مصرف گفت: در تحقیقی در رابطه با الگوی مصرف بررسی کردیم که آیا مصرف در منزلتگرایی تأثیر دارد یا خیر؟ منزلتگرایی در مصرف را در تئوریها ناشی از چهار عامل یافتیم: اول، نیروهای محیطی؛ انگیزههایی که آدمها را به مصرف میکشاند و در کنارش حس جمالشناسانه که متأسفانه آن زیباییپرستی بیش از حد در فرهنگ ما نهادینه شده است؛ دوم، هنجارهای فرهنگی؛ چشموهمچشمی است؛ سوم، محیط فیزیکی؛ بحثی که در بازار، مگامالها و مراکز خرید داشتیم و چهارم، عوامل اقتصادی که شدت و ضعف آن نوع انتخاب را تعیین میکند.
این جامعهشناس تشریح کرد: انواع مصرف هم چند حالت دارد. یا فرد بیتوجه به نقش است؛ افرادی که خیلی منطقی و به اندازه نیاز مصرف و خرید میکنند. نوع مصرف دیگر، مصرف تحتتأثیر دیگران است. حال این تأثیرپذیری یا بعد هنجاری دارد یا اطلاعاتی و...؛ یکی هم تشخصپذیری؛ یعنی فرد میخواهد بهنحوی لباس بپوشد تا از دیگران، متفاوت باشد. جالب است که در این تحقیق به این نتیجه رسیدیم که در هر سه وجه فوق، آن الگو بیش از حد متوسط در افراد شدت داشت و رابطه معناداری نیز بین انواع الگوی مصرف و منزلتگرایی وجود داشت. چرا باید اینگونه باشد؟
شکاف بزرگ میان سنت و مدرنیته در جامعه ما
رییس کارگروه مسایل اجتماعی انجمن جامعهشناسی با اشاره به تحقیق دیگری که در روستاها و شهر اشنویه برای بررسی الگوی ماهواره انجام شده است، اظهار داشت: این منطقه به نوعی نقطه صفر مرزی است و ما آن را انتخاب و عوامل متعددی را به عنوان متغیر مستقل وارد صحنه کردیم. متغیر وابسته هم گرایش به ماهواره بود. جالب این بود که نتایج نشان میداد در روستاهای اشنویه گرایش به سمت ماهواره بیش از شهر اشنويه است و رابطه معناداری نیز بین عدم رضایت از رسانه داخلی و میزان گرایش به رسانه بیرونی وجود دارد. ازطرفی در شهر بین دو جنس زن و مرد، اختلاف میانگین معناداری در این زمینه وجود داشت و مردان بیشتر از زنان در شهر گرایش به ماهواره داشتند، اما گرایش زنان و مردان در روستا به ماهواره اختلاف معناداری با یکدیگر نداشت؛ که این هم جای بررسی دارد. آنچه که مهم است این است که اتفاقاً شاید آنچه فرد را به آن سو گرایش میدهد، جاذبه آن طرف نباشد، بلکه دافعه از این سمت باشد.
او افزود: باز هم تأکید میکنم که شرط کافی در جامعه ما این شکاف بزرگ میان سنت و مدرنیته است که به این زودی حل نخواهد شد؛ در بدبینانهترین نگاه، انسداد فرهنگی است و در نگاه خوشبینانه فاصلهای که طی خواهد شد و در حالت واقعبینانه باید گفت شکافی عظیم است.
رویکرد سلامتمحوری؛ بهترین رویکرد برای مقابله با آسیبها
سپس موسویچلک در پاسخ به این سوال که بهترین رویکرد برای مقابله با آسیبها چیست، گفت: رویکرد سلامتمحوری. مشکل اینجاست که ما دادگاه، زندان، پاسگاه و... را افزایش میدهیم، اما از بخش قضازدایی و پیشگیری از جرم غفلت میکنیم. افرادی که به زندان میروند و برمیگردند، همیشه برچسب زندانیبودن را دارند. به دلیل اینکه این حوزه قشنگ نیست، پذیرش احتماعی آن هم خیلی کم است؛ لذا اینکه میگویم دغدغه اصلی سیاستگذاران ما آسیبهای اجتماعی نیست، یعنی همین اتفاق.
دغدغهنداشتن رویکرد سلامتمحوری در حوزه آسیبهای اجتماعی را به رویکرد مشکلمحور تبدیل میکند
او با بیان اینکه دغدغهنداشتن باعث میشود رویکرد سلامتمحوری در حوزه آسیبهای اجتماعی به یک رویکرد غیرفعال مشکلمحور تبدیل شود، خاطرنشان کرد: ما جادهای که باعث تصادف میشود را درست نمیکنیم، آموزش نمیدهیم که چگونه در جاده خطرناک حرکت کنند، بلکه بیمارستان میسازیم. در بخش آسیبها چنین رویکردی داریم. ما برای زیستن نیاز به سوادی داریم که الزاماً سواد رسمی نیست و باید روی این بخش کار کنیم؛ درحالیکه روی عوارض کار میکنیم. به همین خاطر طرحهای ضربتی برخورد با آسیبها را تعریف میکنیم که به مراتب منابع بیشتری را صرف میکند. در بودجهبندی هم اگر توجه کنید میبینید بخش مقابله و درمان، چندبرابر بخش پیشگیری نیاز به هزینه و بودجه دارد. پیشگیری یعنی رویکرد سلامتمحوری؛ همان نگاهی که ما نداریم. در برنامههای توسعه مختلف میبینید که جایگاهی برای حوزه سلامت اجتماعی در نظر گرفته نشده است. سلامت جسم پررنگتر از سلامت اجتماعی است و تا زمانیکه سلامت اجتماعی دغدغه سیاستگذاران نشود، همچنان باید تاوان از دست دادن نیروی انسانی را بدهیم و از آن سو نگران امنیت کشور باشیم.
نقطه عزیمت خیلی مهم است؛ اینکه ما کجا ایستادهایم؟
در ادامه بخارایی در پاسخ به این سؤال که اگر بخواهید به جامعه سیاستگذار پیشنهاد یک مدل مدیریتی آسیب اجتماعی بدهید، این مدل چگونه خواهد بود؟، گفت: من میخواهم از آخرین جمله آقای دکتر موسوی شروع کنم که اشاره داشتند به اینکه باید دغدغه سیاستگذاری اجتماعی وجود داشته باشد. این "باید"، درست و امری مطلوب است، اما حال میخواهم این "باید" را امکانسنجی و تحلیل کنم؛ با توجه به شرایط موجود این "باید"، چقدر ممکن است و تفاوت میان این مطلوب و ممکن چقدر است؟
نقطه عزیمت برای نگاه به آسیبهای اجتماعی، از زاویهای نیست که نهایتاً به یک سیاستگذاری منطقی ختم شود
این جامعهشناس تأکید کرد: با توجه به تحقیقات و تأملاتم در این حوزه و پژوهشهایی که داشتهام، دغدغه سیاست اجتماعی در اینجا تقریباً از امور نزدیک به امتناع است؛ به دلیل اینکه نقطه عزیمت و آغازمان برای نگاه به آسیبهای اجتماعی، از زاویهای نیست که نهایتاً به یک سیاستگذاری منطقی، معقول و کارکردگرایانه اجتماعی ختم شود؛ چراکه ما اصولاً کارکردگرایی را هدف قرار ندادهایم و عمدتاً دنبال انجام وظیفه و تکلیف هستیم. نقطه عزیمت خیلی مهم است؛ اینکه ما کجا ایستادهایم؟؛ روی کدام قلهایم و داریم از اطرافمان گزارش میدهیم.
رییس کارگروه مسایل اجتماعی انجمن جامعهشناسی با بیان اینکه در خصوص سیاستهای اجتماعی چشماندازهای متفاوتی وجود دارد، گفت: یک چشمانداز، چشمانداز حداقلی است. این فاصلههایی که وجود دارد و دولتها میآیند و سعی میکنند در کوتاهمدت فقط آنها را پر کنند. هرکسی از هر نوع حکومتی به هر حال حداقل درایت را دارد که توانسته به این قدرت نایل شود. پس نگاه به سیاستهای اجتماعی نگاه حداقلی است. چشمانداز دوم در این حوزه، چشمانداز تحلیلی و تبیینی است؛ يعني سراغ «چراها» رفتن. ما تا کی میخواهیم جامعه را توصیف کنیم؟؛ مدام از آمار و ارقامها بگوییم؛ طلاق زیاد شد، ازدواج کم شد، سرقت انقدر بالا رفت، و...؛ آن نگاه تبیینی و رفتن به لایههای پنهان باید مورد توجه قرار گیرد. با این نگاه مشخص میشود که چرا گسست وجود دارد، چرا نشاط کم است، و چراهای دیگر.
سیاستگذاری هنجاری در شکل نوین آن یک نگاه تلفيقي است
او با اشاره به رویکرد سوم خاطرنشان کرد: بعد از این نگاه تحلیلی و تبیینی، رویکرد سوم آن چیزی است که به پرسش شما برمیگردد. درحقیقت پس از گذشتن از این دو مرحله است که مرحله و رویکرد سوم معنادار میشود. این رویکرد مربوط به نظریه هنجاری است و بر این اساس سیاستگذاری هنجاری در شکل نوین آن یک نگاه تلفيقي است. سیاست اجتماعی در آغاز هزاره سوم باید با نگاه تلفيقي باشد؛ البته در یک جامعه معقول. الان اگر سازمانی در راستاي این نگاه درست شود، اصلاً در این ساختار موجود کار نخواهد کرد؛ چون نميتواند. میشود همین که الان هست؛ وزارت ورزش برای خودش، وزارت ارشاد برای خودش، رسانه هم که ساز خودش را میزند؛ مثلاً با دغدغه عامه برنامه خندوانه راه میاندازد و چند روز دیگر هم این برنامه را کنار میگذارد و تمام میشود، اما در یک جامعه معقول و منطقی، سیاست تلفیقی وجود دارد؛ تلفیقی بین نگاه فردگرایانه، نگاه جمعگرایانه و نگاه مردمگرایانه.
نگاه فردگرایانه و جمعگرایانه
بخارایی درخصوص نگاه فردگرایانه گفت: نگاه فردگرایانه نقش بازار، سرمایه، سرمایهدار در جایگاه فارغ از تفکر مارکسیستی و عدالتمحور افراطی را مطرح میکند. در کنار آن، در جمعگرایی بحث دولت رفاه مطرح است. مثلاً در انگلیس سرمایهدار کار میکند و سرمایه هم در چرخش است، دولت رفاه هم هست و کار میکند. این دولت از سرمایهداران کلان، تا 80 درصد هم مالیات میگیرد و نظام بانکی دقیقی هم دارد. در این دولت، وقتی مردی، زنی را از خانه بیرون میکند، از فردای آن روز حقوقش مشخص است، لازم نیست تن به تنفروشی بدهد. کودک میداند اگر مورد بیتوجهی والدین قرار گرفت، چه حقوقی دارد و دولت چه حمایتهایی خواهد کرد.
مردمگرایی و نقش NGOها
این جامعهشناس با بیان اینکه مردمگرایی نیز همانNGOها است؛ یعنی انتقال بار عظیمی از دولت به دوش سازمان هاي غيردولتي و مردمنهاد، تشریح کرد: در یک جامعه سالم که آدمها از حداقل سکونت و بهداشت برخوردارند، به خودشان برمیگردند. عواطف انسانی غلیان میکند و سراغ کارهای خیریه میروند. Social work ها يا مددکاري اجتماعي تبدیل به community work ها يا مددکاريهاي جامعهاي میشوند و NGOها که تا قبل از آن پراکنده کار میکردند، تشکیل شبکهیاری میدهند. در این میان دولت جایگاه خودش را دارد، ایفای نقش حداقلی در حد بودجهدادن ندارد و از وظایفش شانه خالی نمیکند.
رییس کارگروه مسایل اجتماعی انجمن جامعهشناسی افزود: در لندن از یک شبکهیاری بازدید کردم. این شبکهیاری میخواست خانههای سلامتی که به صورت پراکنده در منطقه فعالیت داشت را سامان بدهند و با شبکه بهداشت منطقه مرتبط کند. اولین کاری که دولت کرد این بود که در بیمارستان یک اتاق در اختیارشان گذاشت و مشکل مکان اینها حل شد. کسانی که در این شبکهیاری کار میکردند، سه نفر بودند که یکی به صورت داوطلبانه و دو تای دیگر هم با حقوق حداقلی هزار و خوردهای پوند در ماه کار میکردند. این سه نفر حدود 20 سازمانی که عمدتاً به مهاجرین ارایه خدمات میکردند را تحت پوشش داشتند. در این ساختار به جای اینکه دولت وارد شود و مسایل را زیر نظر بگيرد و ببیند طلاق و زندگی مجردی و نشاط و محیطزیست و... چه شد و مدام دنبال مسئله باشد، سازمانهاي غير دولتي و داوطلب، وارد عمل میشوند و اینها را پیدا میکنند.
یک مدل پیشنهادی برای مدیریت آسیبهای اجتماعی
سپس موسویچلک در ادامه درخصوص مدل پیشنهادی خود برای مدیریت آسیبهای اجتماعی گفت: گاهی ما نیاز به مدل سیاستگذاری داریم و گاهی به یک مدل اجرایی که این دو با یکدیگر کاملاً متفاوت هستند. در مدل سیاستگذاری باید بدانیم که کدامیک از مکاتب سیاستگذاری با شرایط کشور تناسب بیشتری دارد. البته در بخش سیاستگذاری چند محور و نکته را حتماً بایستی لحاظ کنیم. در بخش مدلهای اجرایی، طبیعتاً این مدل باید بومی باشد و به سمت مدلهای محلهمحور و متناسب با مخاطب حرکت کرد، ولی در بحث سیاستگذاری لازم است چند نکته را لحاظ کنیم؛ اول اینکه باید به سمت برویم که پیشگیری سطح یک اولویت سیاستگذاری در حوزه آسیبهای اجتماعی باشد. دوم اینکه باید از ظرفیتngo ها در سه حوزه سیاستگذاری، اجرا و نظارت، استفاده شود؛ ما الان فقط در حوزه اجرا سمنها را درگیر کردهایم. سوم اینکه دولت بایستی نقش تصویرگر و ظرفیتساز را در حوزه آسیبهای اجتماعی ایفا کند، نه نقش مجری و باید مسئولیتپذیری اجتماعی سازمانهای غیردولتی را به رسمیت بشناسیم؛ پرسشگری و مطالبهگری آنها را هم باید به رسمیت بشناسیم، اما بایستی دولت خود هم بسترساز برای مسئولیتپذیری اجتماعی باشد و هم مشوق پرسشگری؛ پاسخگو نیز باشد.
مشاور رییس و مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: اگر به دنبال افزایش سلامت و سرمایه اجتماعی هستیم، باید اجازه بدهیم مردم مشارکت کنند، اجازه بدهیم مردم سؤال کنند، حقوق اجتماعی و شهروندیشان را مطالبه کنند، در مورد کرامت انسانی و منع تبعیض حق پرسش داشته باشند؛ از آنسو هم پاسخگو باشیم. ما در حوزه آسیبها این فضا را فراهم نکردهایم. سازمانهای اجتماعی عموماً توجیحگر وضع موجود هستند. به همین دلیل به آدمهایی مسئولیت میدهیم که وضع موجود را توجیح کنند و دنبال این نیستیم که حقوق اجتماعی مردم مطالبه شود.
او با بیان اینکه بخش بعدی علمیبودن کار است، تشریح کرد: مسایل اجتماعی بهقدری پیچیده است که حتماً باید از مدلها، روشها و آموزههای علمی در این بخش استفاده کنیم و این، نافی استفاده از ظرفیتهای دینی و فرهنگی در این زمینه نیست. نمیتوانیم دیواری بکشیم و بگوییم صرفاًٌ هر آنچه در ایران داریم مبنای سیاستگذاری و برنامهریزی قرار میدهیم. بایستی از دانش و تجربه جهانی استفاده کنیم، اما آن را بومی کنیم.
توجه به رویکرد واقعبینانه در سیاستگذاری آسیبهای اجتماعی
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با بیان اینکه نکته دیگری که در سیاستگذاری آسیبهای اجتماعی بسیار حایز اهمیت است، رویکرد واقعبینانه در این حوزه است، خاطرنشان کرد: مشکل ما در ایران که باعث میشود اوضاع را یا سیاه ببینیم یا سفید، برخوردها و مواجهههای سیاسی است. زن و کودک خیابانی در خیابان است و آسیب ایجاد میکند و خود دچار آسیب میشود. با این موارد نباید سیاسی برخورد کرد، اما متأسفانه بلوغ سیاسی ما بهگونهای نیست که بتوانیم با مسایل اجتماعی تا حد امکان برخورد سیاسی نداشته نباشد.
ضرورت آیندهنگری در سیاستگذاریها
موسویچلک مسئله مهم دیگر در این زمینه را آیندهنگری دانست و اظهار داشت: بایستی رویکرد ما در حوزه مدیریت آسیبهای اجتماعی محدود به گذشته نباشد؛ باید رصد کنیم و ببینیم 10 سال آینده با چه مشکلی روبهرو خواهیم بود و از امروز مردم را برای داشتن یک زندگی سالم در 10 سال آینده آماده کنیم. ما اصلاً رویکرد فعال و active نداریم و عموماً رویکرد passive داریم؛ یعنی وقتی آسیب ایجاد میشود، وارد عمل میشویم.
در رویکرد فعال باید جامعهمحور باشیم، نه مرکزمحور
او با بیان اینکه در رویکرد فعال باید جامعهمحور باشیم نه مرکزمحور، تشریح کرد: ما مرکز تأسیس میکنیم و میگوییم اگر آسیب دیدید، وارد این مراکز شوید؛ درحالیکه خدمات باید وارد جامعه و مردم شود. در حوزه خدمات باید چهار مؤلفه وجود داشته باشد: تخصصیبودن خدمات، دردسترسبودن، بهموقعبودن، و ارزانبودن. امروزه مدل برنامهریزی ما باید یک برنامهریزی جامع باشد. همچنین فراگیری و جامعیت خدمات را باید داشته باشیم و ظرفیتها را باید به کار ببریم. از هیچ ظرفیتی نباید در حوزه آسیبهای اجتماعی غفلت شود؛ البته این ظرفیتها اولویتبندی دارند.
مشاور رییس و مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: در اکثر کشورهای پیشرفته شهرداریها، نه یک سازمان پسماند خدمات اجتماعی که سازمان مدیریت خدمات اجتماعی هستند و بیشترین ارتباط با مردم را شهرداری دارند، ولی ما حتی شهرداریهایمان را هم سیاسی کردهایم. البته شهرداری تهران در سالهای اخیر توانسته خوب عمل کند و میتواند الگوی خوبی برای سایر شهرها باشد. باید در حوزه خدمات اجتماعی اجازه بدهیم که مدیریت کار به شهرداریها واگذار شود و آنها با رویکرد محلهمحور و استفاده از ظرفیت محلات و مردم حرکت کنند. اگر ما در سیاستگذاریهای فعلیمان همین چند نکته را لحاظ کنیم، خوب است. ازطرفی بایستی پیوست اجتماعی- فرهنگی را الزامی کنیم و این پیوست در تمام طرحها و برنامهها خود را نشان دهد. باید اجازه بدهیم پیشگیری اجتماعی مبنای کار شود، نه پیشگیری قضایی، انتظامی و پلیسی. نه اینکه این نوع برخوردها نباید باشد، باید باشد، ولی در جای مناسب خود.
گروههای در معرض خطر در اولویت برنامهها
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با تأکید بر اینکه بایستی گروههای در معرض خطر را در اولویت برنامههای خود قرار دهیم، گفت: لازم است مناطق پرخطر را اولویت کار خود قرار دهیم. طبیعتاً این مناطق نیازمند توجه بیشتری هستند. کار دیگری که شاید در ایران انجام نشده است این است که ما نتوانستهایم بین حوزه نظر و عمل ارتباطی برقرار کنیم که حوزه نظر با مشکلات اجرا آشنا شود، و حوزه عمل هم دانش روز جهانی با مدل بومی کشور را اخذ کند. ما در بومیسازی دانش جهانی در حوزه آسیبهای اجتماعی موفق نبودهایم.
او افزود: نکته آخر هم اینکه باید از مدیران اجتماعی در بخش سیاستگذاری اجتماعی استفاده کنیم. پیچیدگی مسایل اجتماعی بهقدری است که حتی متخصصین اجتماعی از بسیاری مسایل با احتمال صحبت میکنند. چگونه فردی بدون داشتن دانش اجتماعی وتارد حوزه مدیریت اجتماعی میشود.
در ابتدای نشست موسویچلک در پاسخ به این سؤال که متولیان اصلی آسیب های اجتماعی در کشور چه نهادهایی هستند، گفت: ما در حوزه آسیبهای اجتماعی براساس وظایف قانونی، چند مرجع داریم که در این حوزه مشغول به کار هستند. در حوزه مواد مخدر ستادی با عنوان ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری مشغول به فعالیت است که رییس آن رییسجمهور و دبیرکل آن وزیر کشور است؛ در گذشته در یک مقطع زمانی دبیرکل ستاد، ناجا بود. این ستاد حدود 20 دستگاه عضو اصلی دارد و در سطح ملی فعالیت میکند.
شورای اجتماعی کشور و شورای عالی رفاه و تأمیناجتماعی؛ متولیان دیگر مدیریت آسیبهای اجتماعی
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران شورای اجتماعی کشور را دومین نهاد متولی مدیریت اسیبهای اجتماعی در کشور دانست و اظهار داشت: رییس این شورا وزیر کشور است و با حضور نمایندگان قوای مختلف، نمایندگان مجلس، قوه قضاییه و مجریه تشکیل میشود. همچنین شورای عالی رفاه و تأمیناجتماعی را نیز به عنوان یک مرجع سیاستگذار دیگر در این زمینه داریم؛ اگرچه این شورا، تشکیل جلسات زیادی نداشت و ورود بالایی در این حوزه نداشت، اما شورایی قانونی و رسمی در این حوزه است. همچنین شورای سیاستگذاری سلامت که متولی آن وزارت بهداشت است، شورایی دیگر در زمینه مدیریت آسیبهای اجتماعی است که با حضور نمایندگان مجلس و دستگاههای ذیربط برگزار میشود.
بهزیستی بزرگترین، تخصصیترین و فراگیرترین سازمان متولی در حوزه اجرا
او با بیان اینکه مرجع متولی دیگر در این زمینه ستاد ملی صیانت از زن و خانواده است، ادامه داد: در حوزه سازمانی نیز بر اساس قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی، بزرگترین دستگاه مرتبط با این موضوع وزارتخانه کار، رفاه و تأمین اجتماعی است. یعنی تمام سطوح پیشگیری از آسیبهای اجتماعی جزو وظایف سیاستگذاری و نظارت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی قرار دارند. همچنین در حوزه اجرا بزرگترین، تخصصیترین و فراگیرترین سازمان، سازمان بهزیستی است که در سطوح مختلف پیشگیری ورود پیدا میکند. آموزشوپرورش نیز در حوزه مشاوره، در حوزه اداره کل سلامت و در اداره کل پیشگیری و مراقبت از آسیبهای اجتماعی این مسئولیت را برعهده دارد.
موسویچلک وزارت علوم را سازمان متولی دیگر در زمینه مدیریت آسیبهای اجتماعی دانست و اظهار داشت: در حوزه سکونتگاههای غیررسمی یا محلات ناکارآمد شهری که یکی از محورهای آن ابعاد اجتماعی است نیز وزارت راه و شهرسازی طبق قانون مسئولیت دارد. همچنین وزارت ارشاد و مرکز ملی فضای مجازی در حوزه فضای مجازی فعالیت دارند.
مشاور رییس و مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: استانداریها و وزارت کشور به عنوان دستگاهی مستقل و نه تحت شورای اجتماعی کشور، مسئولیتهایی در این زمینه برعهده دارند. شهرداریها؛ بهویژه شهرداری تهران، نیروی انتظامی و وزارت دادگستری هم در این حوزه درگیر هستند. قوه قضاییه در حوزه پیشگیری از وقوع جرم مطابق قانون اساسی مسئولیت داشته، و سازمان زندانها نیز در بخش پیشگیری سطح دو و سه فعال است. سازمان جوانان هلال احمر چند سالی است که در عرصه تشکلهای جوانان، در بخش پیشگیری از آسیبهای اجتماعی ورود کرده و صداوسیما هم مسئولیتهایی دارد.
فعالیت بخش غیردولتی در کنار نهادها و سازمانهای دولتی
او با بیان اینکه در کنار این نهادها و سازمانهای دولتی، بخش غیردولتی و رسانهها در این حوزه فعالیت دارند، خاطرنشان کرد: در بخش علمی، دانشگاهها، تشکلهای علمی- دانشگاهی مثل انجمن جامعهشناسی، انجمن مددکاری، سازمان نظام روانشناسی و... درگیر هستند. در بخشی از فعالیتها که مربوط به تشخیص و ارایه نظر به سیستم قضایی میشود، سازمان پزشکیقانونی ورود پیدا میکند.
میتوان گفت تمام ارکان حاکمیت درگیر حوزه مدیریت آسیبهای اجتماعی است/ مدیریت واحد نداریم
موسویچلک با تأکید بر اینکه به نوعی میتوان گفت تمام ارکان حاکمیت درگیر حوزه مدیریت آسیبهای اجتماعی شدهاند؛ چراکه وضعیت، وضعیت خوبی نیست، اظهار داشت: علیرغم تمام این فعالیتها، هیچ نهادی در کشور پاسخگوی آسیبهای اجتماعی نیست و مدیریت واحدی که در حوزه سیاستگذاری بتواند نقشی ایفا کند، نداریم. نکته مهم دیگر اینکه در ایران حتی سیاست اجتماعی مشخصی در حوزه آسیبهای اجتماعی نداریم. یک روز گشت ارشاد است، یک روز منکرات است، یک روز اورژانس اجتماعی است، و...؛ چراکه مدیریت واحدی در این زمینه وجود ندارد و نقش سیاستگذاری در این بخش مشخص نیست. در استانها و شهرستانها هم وقتی وارد میشویم، وضعیت بدتر میشود.
توصیفی از وضعیت آسیبهای اجتماعی در کشور
در ادامه بخارایی درخصوص توصیف خود از وضعیت آسیبهای اجتماعی در کشور گفت: وقتی صحبت از مدیریت آسیبهای اجتماعی میکنیم، درحقیقت صحبت از یک مثلث سه رأسی میکنیم که یک رأس آن آسیبها و مصادیق موجود است، یک رأس سازمانهای مسئول و یک رأس محتوایی است که باید بین مصادیقی که در سطح خیابان و شهرها میبینیم و سازمانهای مسئول پیوند ایجاد کند.
آنچه در ایران در حال رخدادن در حوزه آسیبهای اجتماعی است، یک اتفاق ویژه است
او با اشاره به پژوهشی که توسط انجمن جامعهشناسی ایران صورت گرفته و سال 93 مجموعه مقالات آن در 9 جلد به چاپ رسیده است، اظهار داشت: با توجه به نتایج این فعالیت پژوهشی، میتوان گفت آسیبهای اجتماعی در ایران وسیع است و آنچه که در کشور در حال رخدادن است، یک اتفاق ویژه است؛ یعنی در ظرف زمانی حال، در هیچ کجای دنیا؛ حتی در یک کشور بحرانزده مانند افغانستان، شاهد وقوع چنین پدیدههایی نیستیم.
آسیبهای اجتماعی حوزه زنان و خانواده در ایران
رییس کارگروه مسایل اجتماعی انجمن جامعهشناسی در ادامه به نتایج این پژوهش در حوزههای مختلف اشاره کرد و گفت: حوزه اول آسيبهاي اجتماعي، به زنان و خانواده تعلق دارد. این آسیبها به صورت تیتروار و به تفکیک موضوع در حوزه خانواده شامل تحصیلات زنان و پیامدهای آن، بههم خوردن تعادل در توزیع قدرت در خانوادهها و پیامدهای آن، اختلاف در سرمایه اجتماعی، اثرپذیری از رسانههای خارجی و الگوپذیری از آنها، از موارد دیگر این آسیبهاست. تحقیقی را اخیراً در یکی از روستاهای مرزی کشور داشتیم و به پایان رسیده است. نتایج این تحقیق که در ارتباط با خانواده و ماهواره است، بسیار تعجببرانگیز و مهم است.
در حوزه کودک و نوجوان به شدت دچار بحران هستیم
بخارایی حوزه دوم آسیب را مربوط به کودکان و نوجوانان دانست و با بیان اینکه در این زمینه به شدت دچار بحران هستیم، خاطرنشان کرد: مسایل اجتماعی دانشآموزان از جهات مختلف بیداد میکند؛ وندالیزم، عدم عزت نفس و اعتماد به نفس در دانشآموزان، عدم تعلیم و آموزش مهارتها، ازجمله این آسیبهاست. آموزشوپرورش چه از لحاظ آموزشی و چه تربیتی، معضلات بسیاری دارد. در این حوزه بحث کار کودکان و اوقات فراغت بهویژه برای دختران نیز قرار میگیرد.
مقوله سوم؛ اعتیاد
او ادامه داد: مقوله سوم اعتیاد؛ پایینآمدن سن اعتیاد، مواد مخدر جدید، زنانهشدن اعتیاد، اعتیاد در میان دانشآموزان و دانشجویان است که با سرعت سرسامآوری در حال گسترش است. همچنین مقوله چهارم شامل کجروی و انحرافات و گرایش به رفتارهای بزهکارانه است. در شهرها نقش بافتهای فرسوده شهری به رفتارهای انحرافی جای بررسی دارد. خشونت شهری هم به عنوان دیگر آسیب اجتماعی مطرح میشود. تحقیقی را در بندرعباس در زمینه نزاعهای خیابانی انجام داده و رابطه سلامت اجتماعی و هوش فرهنگی را با نزاعهای خیابانی و دستهجمعی در این منطفه میسنجیم. هر پژوهشی حکایتگر زنجیره نابهسامانیهایی است که وجود دارد.
مقوله پنجم؛ بحران هویت و آنومی/ مقوله ششم؛ جرم و جنایت و وندالیزم
این جامعهشناس حوزه پنجم آسيبهاي اجتماعي را بحران هویت و آنومی دانست و تشریح کرد: بحران هویت جوانان، اینکه چرا زنان به طالعبینی و عرفانهای کاذب روی میآورند، پورنوگرافی و.. در این مقوله مطرح میشود. همچنین مقوله ششم، جرم و جنایت و وندالیزم است؛ اینکه چقدر زندانها در عدم تکرار جرم مؤثر هستند، چقدر ممکن است فرد بعد از خروج از زندان مجدد مرتکب جرم شود؟، کالبدشکافی زندانها از جرایم یقهسفیدان در این مقوله مطرح میشود که ممکن است دم به تله قانون بدهند یا ندهند و قاچاق در این زمینه مطرح است.
آسیبهای شهری، مقوله هفتم آسیبهای اجتماعی در کشور
رییس کارگروه مسایل اجتماعی انجمن جامعهشناسی افزود: مقوله هفتم، آسیبهای شهری است که شامل حاشیهنشینی، روابط همسایگان، ارزیابی تأثیرات اجتماعی اقداماتی که شهرداریها انجام میدهند که با انجمن جامعهشناسی اخیراً نشستی به درخواست شهرداری در این زمینه داشتیم، مالها و مراکز خرید بزرگی که به تازگی در شهرهای بزرگ؛ بهویژه تهران، در حال ساخت است و هر زمینی را که کاربری مسکونی و موقعیت مناسبی دارد، تبدیل به مراکز خرید بزرگ میکنند؛ این مراکز چه پیامدهای خطرناکی میتوانند داشته باشند و چه تأثیری بر الگوی مصرف خواهند گذاشت؟ فردی که جلوی ویترین بسیار جذاب و فریبنده این مراکز میایستد، و تمام فکر و ذهن و وجودش را در بر میگیرد، چگونه از هويت، تهی میشود و متأثر از این مراکز خواهد شد. اینها همه جای بحث و بررسی دارد.
مقوله هشتم آسیبهای اجتماعی که این اواخر هم زیاد مطرح میشود، زندگیهای مجردی است
بخارایی با بیان اینکه مقوله هشتم آسیبهای اجتماعی که این اواخر هم زیاد مطرح میشود، زندگیهای مجردی است، اظهار داشت: قانونگریزی، فساد اداری، تکدیگری، حجاب، سنت و مدرنیته که به نظر من آنچه که علتالعلل همه این مسایل است، همین داستان سنت و مدرنیته است.
آسیبهای اجتماعی و اقتصادی
او افزود: مقوله نهم نیز آسیبهای اجتماعی و اقتصادی است؛ از شبکههای مجازی که اشاره کردند و وزارت ارشاد هم متکفل آن است، تا سلامت اجتماعی، رضایت از زندگی، طرد اجتماعی، نظامهای بیمه درمانی، و... در این مقوله قرار میگیرند. برخی از این موارد البته ممکن است همپوشانی داشته باشند؛ تفکیککردن به شدت دشوار است، چراکه آسیبهای اجتماعی کیفی هستند، نه کمی و جداکردن آنها هم سخت خواهد بود، ولی بهطورکل میتوان گفت با این مجموعه نهگانه از آسیبها مواجه هستیم.
زنجیرهایبودن آسیبهای اجتماعی
سپس موسویچلک در پاسخ به این سؤال که آیا در زمینه مدیریت این آسیبها، اولویتگذاری و برنامهریزی ویژهای در نظام وجود دارد؟، تشریح کرد: اولین ویژگی آسیبهای اجتماعی، زنجیرهایبودن آنها است. ویژگی دوم این است که ما در حوزه آسیبهای اجتماعی با دو دسته مقولات سروکار داریم: یک دسته مقولاتی که صرفاً با حوزه آسیب اجتماعی شناخته میشوند؛ مانند اعتیاد و دسته دوم مقولاتی که به دلیل پیامدهایی که دارند در حوزه آسیبهای اجتماعی قرار میگیرند. مثلاً طلاق حلال است، اما به دلیل تبعات آن، در این حوزه قرار دارد، یا کودکان کار به دلیل پیامدهایی که کار این کودکان برای گرایش آنها به آسیبهای اجتماعی دیگر فراهم میکند، جزو آسیبها در نظر گرفته میشود؛ لذا این یک زنجیره است.
اعتیاد، طلاق، کودکان کار و خیابان و فضای مجازی، در اولویت فعالیت سازمانهای متولی/ عملکرد جزیرهای متولیان
مشاور رئیس و مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی کشور با بیان اینکه طبیعتاً اولویتهایی برای مدیریت آسیبهای اجتماعی وجود دارد، اظهار داشت: به دلیل محدودیت منابع، محدودیت زمانی، و سایر محدودیتها لاجرم اولویتهایی در رسیدگی به این امور تعریف شده است. مثلاً آسیب اجتماعی مواد مخدر و اعتیاد، طلاق، کودکان کار و خیابان و این اوخر هم فضای مجازی، در اولویت قرار دارند، اما با این وجود نمیتوان جزیرهای به این حوزه پرداخت و شاید یکی از اشکالات ما این بوده است که همواره آسیبهای اجتماعی را جزیرهای کردهایم. وقتی خواستیم روی مقوله طلاق کار کنیم، آن را جزیرهای کردیم و به آسیبهایی که بر طلاق تأثیر داشتند و آسیبهایی که از طلاق تأثیر میگیرند، توجه نکردیم. در حوزه اعتیاد و خشونت و... هم به همین نحو. درحقیقت ضعف ما این است که نتوانستهایم نگاهی جامع در حوزه سلامت اجتماعی به معنای عام آن داشته باشیم و این ضعف موجب شد که هر زمانی بحث هر آسیبی شد، جلسهای تشکیل دهیم و یک افدام فوری و عاجل و ضربتی برای آن صورت دهیم. به همین دلیل هم علیرغم این همه ساختار درگیر، چه ساختارهای رسمی در دولت و سایر قوا و چه ساختارهای بخش غیردولتی، از نظر مظاهر آسیبهای اجتماعی، شاهد روند کاهشی نباشیم.
او افزود: البته دستگاهها هر کدام اولویتهایی برای خود در این زمینه دارند؛ در آموزشوپرورش طبیعتاً پیشگیری در اولویت قرار دارد. در ستاد مبارزه با مواد مخدر پیشگیری، درمان و بازتوانی معتادین، اولویت است. در حوزه بهداشت و درمان، ایدز در اولویت قرار دارد. در بهزیستی فرار دختران، کودکان کار و خیابان و طلاق اولویت است. وزارت ارشاد در حوزه فضای مجازی برای خود اولویت فعالیت در نظر دارد و به همین منوال تمام دستگاههای درگیر، اولویتهایی بر اساس وظایف خود مدنظر دارند.
آسیبهای اجتماعی دغدغه جدی سیاستگذاران نیست
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در پاسخ به این سؤال آیا شورا یا دستگاهی که به صورت جامع در زمینه مدیریت آسیبها ورود کند، نداریم؟، گفت: شورای اجتماعی کشور در این سطح قرار دارد که البته به نظر من بود و نبود آن توفیری ندارد. دلیل آن هم این است که آسیبهای اجتماعی دغدغه جدی سیاستگذاران ما نیست. مشکل ما در بخش آسیبهای اجتماعی به این دلیل نیست که برنامه و منابع نداریم؛ مشکل این است که دغدغه در حوزه آسیبهای اجتماعی به اندازه سایر حوزها نیست. مثالی میزنم: آنفولانزای خوکی وارد کشور میشود، ناگهان همه دستگاهها برای رفع آن هماهنگ میشوند؛ چراکه مرگ ناشی از آن، مرگ آنی است. درگیری در حوزه آسیبهای اجتماعی مرگ تدریجی است و این نوع مرگ، ممکن است در دوره مدیریت یک شخص، خود را نشان ندهد.
غلبه رویکرد سیاسی، امنیتی، انتظامی، و قضایی در حوزه آسیبهای اجتماعی
موسویچلک ادامه داد: نکته دوم غلبه رویکرد سیاسی، امنیتی، انتظامی، و قضایی در حوزه آسیبهای اجتماعی است. به خاطر دارم زمانی در دبیرستانهای دخترانه، دانشآموزان اگر جوراب سفید ضخیم میپوشیدند، با آنها برخورد میشد، امروز دانشجوی ما با آرایش وارد دانشگاه میشود. منظورم ارزشگذاری نیست؛ شرح این افراط و تفریط برخوردی است. میخواهم بگویم آیا وقتی معتاد را اعدام کردیم، سن اعتیاد افزایش پیدا کرد؟ اقبال به آن کمتر شد؟ زنان ما درگیر اعتیاد نشدند؟ و... شاید ما متخصصین، تشکلها، سازمانهای اجتماعی و مردمنهاد، بیشتر توجیهگر وضع موجود بودیم. مطالبهگری و پرسشگری در حوزه آسیبهای اجتماعی نداشتیم و مسئولیت اجتماعی را در جامعه جاری و ساری نکردیم.
بزرگترین ضربه را زمانی خوردیم که آسیبها را از سایر موضوعات جدا کردیم
مشاور رییس و مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی کشور با تأکید بر اینکه امروز وضعیت خوبی در شاخص سرمایه اجتماعی نداریم و کشوری که شاخص اجتماعی در آن بالا باشد، طبیعتاً آسیبهای اجتماعی در آن پایین خواهد بود، خاطرنشان کرد: نباید حوزه آسیبهای اجتماعی را به صورت جزیرهای دید و به نظر من بزرگترین ضربه را زمانی خوردیم که آسیبها را از سایر موضوعات جدا کردیم. مثلاً امروزه سبک معماری ما آسیبزاست، شهر ما شهر شادی نیست، خانه ما خانه شادی نیست، محله ما محله شادی نیست، روابط ما روابط مستحکم و اطمینانبخشی نیست و خانواده ما خانواده مستحکمی نیست. طلاق رو به افزایش و ازدواج رو به کاهش است؛ خشونت خانگی رو به افزایش است. در پژوهشی آقای دکتر فرهنگی حدود 7 سال قبل مشخص کردند که در خانوادههای ما میانگین صحبت، 15 دقیقه نمیشود؛ الان قطعاً با حضور وایبر و واتساپ و تلگرام و... این میزان کاهش هم یافته است و خانواده به آن معنایی که ما میشناختیم، کارکردی ندارد؛ جامعهپذیری را فضاهای دیگری که اصلاً کنترلی بر آنها نداریم، انجام میدهند. خروجی چه خواهد شد؟؛ وقتی نشاط پایین باشد، مسلماً فرد به دنبال آسیبهایی میرود که شادی آنی داشته باشد؛ مواد مخدر صنعتی، شرب خمر، سکس در فضای واقعی و مجازی؛ در این شرایط چه خشونتهای فردی و خانگی و چه خشونتهای اجتماعی، افزایش مییابد.
او ادامه داد: اینها مؤلفههایی است که به نظر میرسد باید در بستر دیگری کار کنیم تا بتوانیم آسیبهای اجتماعی را کاهش دهیم، اما وقتی این حوزه را جزیره کردیم و بقیه عوامل مؤثر را بررسی نکردیم، این مشکلات بدتر خواهد شد. الان در کشور در حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی و... طرحهای گوناگونی اجرا میشود. در کدامیک از این طرحها پیامدهای اجتماعی- قرهنگی که در قالب پیوست اجتماعی است، لحاظ میشود؟، در کدامیک از این طرحها ارزیابی تأثیرات اجتماعی- فرهنگی انجام میشود؟ وقتی اینها را نداریم، نباید توقع داشته باشیم آسیب اجتماعی افزایش پیدا نکند.
برای تقویت هویت فرهنگی چه کردهایم؟
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با طرح این سؤال که برای تقویت هویت فرهنگی چه کردهایم؟، ادامه داد: غیر از این است که مقام معظم رهبری در دو دهه اخیر از تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی و جنگ نرم صحبت کردهاند؟ چه اقداماتی برای تقویت این هویت فرهنگی داشتهایم؟ در این بخش باید بپذیریم که با تمام ساختارهای درگیر، به دلیل اینکه آسیبهای اجتماعی دغدغه ما نیست، وقتی آن طرف مرزها به موضوعی پرداختند، ما هم نهایت برای ایجاد موج در این طرف، چند سایت و مطبوعه داخلی مصاحبه میگیرند و روی آن کار میکنند. یک جلسه فوری هم تشکیل میدهند؛ درحالیکه آسیبهای اجتماعی با این روش قابل مدیریت نیست.
داریم فضای نگرانکنندهای را طی میکنیم
موسویچلک افزود: پس از توافق هستهای یادداشتی از من منتشر شد با این موضوع که سرمایه اجتماعی مانند بقیه حوزهها نیست که در کوتامدت افزایش پیدا کند؛ مؤلفههای تأثیرگذار بسیاری مانند نظم اجتماعی، مسئولیت اجتماعی، سلامت اجتماعی، نشاط اجتماعی، آیندهنگری اجتماعی و... در این زمینه مؤثرند و باید بر همه آنها کار کرد؛ در غیر این صورت، باید منتظر خروجی بدی در حوزه آسیبهای اجتماعی باشیم. الان درگیر آسیبهای فضای مجازی هستیم، ممکن است 10 سال دیگر، آسیب دیگری گریبانگیر ما شود؛ کمااینکه 10 سال گذشته آسیب فضای مجازی موضوع جدی ما نبود. تا سال 87، کودک خیابانی، موضوع جدی و اساسی نبود. تا سال 80 ایدز موضوع جدی نبود؛ لذا داریم فضایی را طی میکنیم که فضای نگرانکنندهای است.
چهار ویژگی آسیبهای اجتماعی که با آنها درگیر هستیم
مشاور رییس و مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی کشور با بیان اینکه آسیبهای اجتماعی که با آنها درگیریم، چهار ویژگی مشخص دارند که دقیقاً نشان میدهند مدیریت این آسیبها نباید به صورت جزیرهای و متمرکز بر آسیبها باشد، اظهار داشت: ویژگی اول این است که ما در حال حرکت به سمت مصرف مواد مخدر شیمایی و صنعتی، مصرف مشروبات الکلی و آسیبهای فضای مجازی هستیم. همچنین این آسیبها در حال تغییر مسیر به سمت آسیبهای خانواده است. وقتی خانواده درگیر آسیب میشود، اعضا حاضر نیستند آن را به بیرون منتقل کنند؛ لذا مزمن میشود و در درون خانواده میماند. در کنار این موارد، شاهد کاهش سن ابتلا به آسیبها و زنانهترشدن آسیبهای اجتماعی نیز هستیم.
او ادامه داد: ویژگی دیگر این است که به سمت آسیبهایی در حال حرکت هستیم که شادیهای آنی و لحظهای دارد. ما دومین کشور غمگین دنیا هستیم، پژوهشی نشان میدهد که رتبه 115 نشاط را داریم. شادی حق مردم است. برنامههای توسعه اگر به افراد آرامش ندهند و بر کیفیت زندگی آنها اثر نگذارند، مفیدفایده نیستند. با این ویژگیها و با کمکاریهایی که صورت میگیرد، بدون شک امنیت اجتماعی و ملی با آسیبهای اجتماعی گره خورده است. آخرین جلسهای که با فرماندهین نیروی انتظامی و مقام معظم رهبری داشتیم، ایشان برقراری امنیت اجتماعی را مطرح کردند. رییسجمهور هم در اولین مصاحبه پس از تنفیذ ریاست جمهوری، مسئله معیشت و آسیبهای اجتماعی را به عنوان دغدغههای دولت خود مطرح کردند.
تاکنون ممیزه فرهنگی داشتهایم و گفتهایم چه نباید کرد، نگفتهایم چه باید کرد
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران تشریح کرد: ما بعد از انقلاب، جنگ تحمیلی را داشتیم، تحریمهای مکرر داشتهایم و حتی بخشی از آثار این تحریمها بعدها نشان داده میشود. همچنین در حوزه اجتماعی- فرهنگی شاهد عوارضی هستیم که به آسانی نمیتوان آنها را مدیریت کرد. ما فراز و فرودهای بسیاری را در این زمینه تاکنون سپری کردهایم، اما هیچگاه نخواستیم نگاه واقعبینانهتری نسبت به آسیبهای اجتماعی، به عنوان مقوله اجتماعی و با رویکرد اجتماعی- فرهنگی داشته باشیم. ما تاکنون ممیزه فرهنگی داشتهایم و گفتهایم چه نباید کرد، نگفتهایم چه باید کرد. مثلاً آمدیم چهارشنبهسوری را دولتی کنیم؛ الان از یک ماه قبل و یک ماه بعدش میترسیم. آمدیم با نوروز مخالفت کنیم؛ نتوانستیم.
مگر میشود بدون توجه و استفاده از ظرفیتهای فرهنگی وارد عمل شد؟!
موسویچلک با تأکید بر اینکه داشتههای فرهنگی بخشی از هویت ماست و باعث یکپارچگی، انسجام و ادغام میشود، خاطرنشان کرد: مگر میشود بدون توجه و استفاده از ظرفیتهای فرهنگی وارد عمل شد؟! این ظرفیت، بخشی ملی است، بخشی دینی است و بخشی هم قومی؛ چرا اجازه نمیدهیم ظرفیتهای قومی باعث نشاط شود؟ ظرفیتهای ملی هم به همین شکل؛ زمانی چهارشنبهسوری دست خود مردم بود و مردم خودشان برگزار و کنترل میکردند و نظارت داشتند، ترقهای وجود نداشت. درواقع ما راهها را بستهایم. انصافاً امروزه چقدر علاقهمند هستیم که فیلمهای ساخت خودمان را ببینیم؟! شاید برنامه خندوانه نشاندهنده این است که مردم به شادی نیاز دارند. ما شادی نداریم، خانوادههایمان استحکام و کارکرد خودشان را ندارند، سواد مجازی را افزایش ندادهایم، ارزیابی اجتماعی طرحها و برنامهها را نداشتهایم، پیوست اجتماعی را لحاظ نکردهایم، برای آسیبها برنامه داریم، اما دغدغه نداریم، رویکرد ما صرف رویکرد اقتصادی است. از سوی دیگر در این حوزه مطالبهای هم نداریم. کدام نماینده دغدغه در حوزه آسیبهای اجتماعی دارد؟ کدام نطق پیش از دستور در مجلس به این حوزه اختصاص دارد؟ مگر مجلس وظیفه نظارت برعهده ندارد؟ در تمام ادوار مجلس اگر بررسی کنید میبینید که رؤسای مجلس حتی 5 دقیقه در این مورد صحبت نکردهاند. گزارشی از تمام دولتها اگر تهیه کنیم؛ مثلاً گزارش برنامههای توسعه که رؤسای جمهور همگی ارایه کردهاند را بررسی کنیم، میبینیم به این مقوله پرداخته نشده است.
تا به امروز یکبار سنجش سلامت اجتماعی در ایران انجام ندادهایم
او افزود: تا به امروز یکبار سنجش سلامت اجتماعی در ایران انجام ندادهایم؛ بررسی سرمایه اجتماعی سال 80 انجام شد؛ سال 92 به چاپ رسید. در حالیکه در این 12 سال تغییرات بسیار شدیدی داشتهایم. لذا برای اینکه مدیریت درستی در این حوزه داشته باشیم، باید حوزههای دیگری را که میتواند در مدیریت آسیبهای اجتماعی برای ارتقاء سلامت اجتماعی تأثیرگذار باشد، به کار ببریم و این امر نیازمند این است که خط قرمز آسیبهای اجتماعی را به حداقل برسانیم. خط قرمز وقتی زیاد میشود، فرصت پردازش کم خواهد شد. من معتقدم باید پستوهای آسیبهای اجتماعی را نورافکن بیاندازیم، لایهبرداری کنیم و از لایهبرداری نترسیم.
در ادامه نشست بخارایی با بیان اینکه نمیتوانم بگویم فلان فرد یا نهاد در این حوزه دغدغه ندارد یا دارد، اظهار داشت: همه چیز بینابینی است و کم و زیاد دارد. داشتم واکاوی میکردم که اگر دغدغهای وجود دارد، این دغدغه از چه جنسی است که باعث میشود بگوییم اصلاً دغدغهای نیست. مسایل اجتماعی یک طیف هستند و امکان سیاهوسفید دیدن وجود ندارد. قطعاً افرادی که در این جامعه زندگی میکنند و این نوع رفتارها را در پسرها و دخترها و خانوادههای خودشان میبینند، ممکن است برخی از یک رفاه نسبی برخوردار باشند و مشکلاتی را که ریشه اقتصادی دارند حس نکنند، اما باز با چشم غیرمسلح سر چهارراه که ماشینشان میایستد میتوانند دختر گلفروش را ببیند و شاهد این آسیب باشند.
تفاوت دغدغه عام، صوری، عرفی، سطحی و انشایی و دغدغه عمیق، خاص، محتوایی، علمی و خبری
او افزود: به نظر میرسد با دو نوع دغدغه سروکار داریم: یکی دغدغه عام، صوری، عرفی، سطحی و انشایی و در مقابل، دغدغهای عمیق، خاص، محتوایی، علمی، خبری. مثلاً اگر صحبت های مسولین را تحلیل محتوا کنیم، میبنیم این دغدغه وجود دارد؛ از صدر تا ذیل همگی در این خصوص صحبت میکنند و دغدغه هم دارند؛ حتی گاهی صدایشان هم به تناسب بلند میشود، اما دغدغه عام با خاص با هم چه تفاوتی میکنند؟ دغدغه عام آنجایی است که اظهرمنالشمس شده است و همه فهمیدهاند و اینها نیز میگویند چنین مشکلی وجود دارد؛ یعنی وقتی مردم میفهمند، آنها هم میفهمند، نه جلوتر و زودتر از مردم؛ انگار آن شامه ضعیف است. در مقابل، دغدغه خاص این است که فرد، اندیشمندانه و قبل از وقوع خطر و آسیب، آن را حس کند.
این جامعهشناس با بیان اینکه دغدغه صوری بیشتر به قالب و فرم توجه دارد و نوعاً تحلیلی که ارایه میدهند از جنس توصیف است و از چگونگی حرف میزند، اما به چرایی نمیپردازند؛ چراکه قدرت درک آن را ندارند، خاطرنشان کرد: دغدغه عرفی یعنی اینکه این دغدغه به نحوی در سطح عرف هم وجود دارد و حرف و کلام و نگاه منتقد، هرچه که هست با عرف پیوند خورده است، اما دغدغه علمی در محیط دانشگاهی شکل میگیرد؛ جایی که تحقیقات، از جنس تجربی و علمی است، نه از جنس خواب و خیال و توهم.
رییس کارگروه مسایل اجتماعی انجمن جامعهشناسی درخصوص دسته دیگر دغدغهها گفت: بخش آخر که از همه مهمتر است، این است که یک دغدغه انشایی داریم و در مقابل آن دغدغه اخباری. فرد آکادمیک باید سعی کند از آنچه رخ میدهد با اسناد و مدارک خبر دهد؛ باید خبر علمی از واقعیت بدهد و فرد آکادمیک دیگری هم او را نقد کند و چکشکاری شود، اما انشایی یعنی استناد به این گفت و آن گفت.
تعارض سنت و مدرنیته گلوگاه ماست
بخارایی ادامه داد: مسئله این است که این دغدغهها وجود دارد، میبینیم و زیاد هم درباره آن میگویند، اما فاصله زیادی بین دغدغه ردیف بالا و ردیف پایین است و آن داستان تعارض سنت و مدرنیته است که گلوگاه ماست و شکاف بزرگی در این وسط وجود دارد و نمیشود از آن به راحتی جهش و پرش داشت و هرکس بخواهد جهش بکند، میافتد؛ یعنی یا باید این طرف را انتخاب کنند یا آن طرف را.
اگر توانستیم الگوی مصرف جامعه را اصلاح کنیم، معنایش این است که به حوزه ادراک و شناخت رسیدهایم
این جامعهشناس با بیان اینکه الگوی مصرف یکی از این گلوگاههاست و اگر توانستیم مصرف خود را اصلاح کنیم، معنایش این است که الگوهای خود را در پشت این مصرف اصلاح کردهایم؛ معنایش این است که پشت این الگوها به حوزه ادراک و شناخت رسیدهایم، اظهار داشت: ما میتوانیم از آسیبهای اجتماعی بگوییم، اولویتبندی کنیم و در جدول بگذاریم و برای آنها برنامهریزی داشته باشیم، ولی اینها شرط کافی است. شرط لازم برای اینکه آسیب اجتماعی درک شود و بتوان سیاستگذاری کرد، دستیابی به آن سطح ادراک است. الگوی مصرف یکی از شاخصهای خوب است. در ژاپن پس از سونامی، دوربینها وقتی سراغ مردم رفتند، تصویر خدمترسانی آنها به همدیگر را نشان میدادند؛ اینکه مواد غذایی را ذخیره نميکنند و پول هم را سرقت نميکنند،... این الگوی رفتار، مهم است؛ چراکه به حوزه شناختی رسیدهاند.
بخارایی با اشاره به نتایج تحقیقی در زمینه الگوی مصرف گفت: در تحقیقی در رابطه با الگوی مصرف بررسی کردیم که آیا مصرف در منزلتگرایی تأثیر دارد یا خیر؟ منزلتگرایی در مصرف را در تئوریها ناشی از چهار عامل یافتیم: اول، نیروهای محیطی؛ انگیزههایی که آدمها را به مصرف میکشاند و در کنارش حس جمالشناسانه که متأسفانه آن زیباییپرستی بیش از حد در فرهنگ ما نهادینه شده است؛ دوم، هنجارهای فرهنگی؛ چشموهمچشمی است؛ سوم، محیط فیزیکی؛ بحثی که در بازار، مگامالها و مراکز خرید داشتیم و چهارم، عوامل اقتصادی که شدت و ضعف آن نوع انتخاب را تعیین میکند.
این جامعهشناس تشریح کرد: انواع مصرف هم چند حالت دارد. یا فرد بیتوجه به نقش است؛ افرادی که خیلی منطقی و به اندازه نیاز مصرف و خرید میکنند. نوع مصرف دیگر، مصرف تحتتأثیر دیگران است. حال این تأثیرپذیری یا بعد هنجاری دارد یا اطلاعاتی و...؛ یکی هم تشخصپذیری؛ یعنی فرد میخواهد بهنحوی لباس بپوشد تا از دیگران، متفاوت باشد. جالب است که در این تحقیق به این نتیجه رسیدیم که در هر سه وجه فوق، آن الگو بیش از حد متوسط در افراد شدت داشت و رابطه معناداری نیز بین انواع الگوی مصرف و منزلتگرایی وجود داشت. چرا باید اینگونه باشد؟
شکاف بزرگ میان سنت و مدرنیته در جامعه ما
رییس کارگروه مسایل اجتماعی انجمن جامعهشناسی با اشاره به تحقیق دیگری که در روستاها و شهر اشنویه برای بررسی الگوی ماهواره انجام شده است، اظهار داشت: این منطقه به نوعی نقطه صفر مرزی است و ما آن را انتخاب و عوامل متعددی را به عنوان متغیر مستقل وارد صحنه کردیم. متغیر وابسته هم گرایش به ماهواره بود. جالب این بود که نتایج نشان میداد در روستاهای اشنویه گرایش به سمت ماهواره بیش از شهر اشنويه است و رابطه معناداری نیز بین عدم رضایت از رسانه داخلی و میزان گرایش به رسانه بیرونی وجود دارد. ازطرفی در شهر بین دو جنس زن و مرد، اختلاف میانگین معناداری در این زمینه وجود داشت و مردان بیشتر از زنان در شهر گرایش به ماهواره داشتند، اما گرایش زنان و مردان در روستا به ماهواره اختلاف معناداری با یکدیگر نداشت؛ که این هم جای بررسی دارد. آنچه که مهم است این است که اتفاقاً شاید آنچه فرد را به آن سو گرایش میدهد، جاذبه آن طرف نباشد، بلکه دافعه از این سمت باشد.
او افزود: باز هم تأکید میکنم که شرط کافی در جامعه ما این شکاف بزرگ میان سنت و مدرنیته است که به این زودی حل نخواهد شد؛ در بدبینانهترین نگاه، انسداد فرهنگی است و در نگاه خوشبینانه فاصلهای که طی خواهد شد و در حالت واقعبینانه باید گفت شکافی عظیم است.
رویکرد سلامتمحوری؛ بهترین رویکرد برای مقابله با آسیبها
سپس موسویچلک در پاسخ به این سوال که بهترین رویکرد برای مقابله با آسیبها چیست، گفت: رویکرد سلامتمحوری. مشکل اینجاست که ما دادگاه، زندان، پاسگاه و... را افزایش میدهیم، اما از بخش قضازدایی و پیشگیری از جرم غفلت میکنیم. افرادی که به زندان میروند و برمیگردند، همیشه برچسب زندانیبودن را دارند. به دلیل اینکه این حوزه قشنگ نیست، پذیرش احتماعی آن هم خیلی کم است؛ لذا اینکه میگویم دغدغه اصلی سیاستگذاران ما آسیبهای اجتماعی نیست، یعنی همین اتفاق.
دغدغهنداشتن رویکرد سلامتمحوری در حوزه آسیبهای اجتماعی را به رویکرد مشکلمحور تبدیل میکند
او با بیان اینکه دغدغهنداشتن باعث میشود رویکرد سلامتمحوری در حوزه آسیبهای اجتماعی به یک رویکرد غیرفعال مشکلمحور تبدیل شود، خاطرنشان کرد: ما جادهای که باعث تصادف میشود را درست نمیکنیم، آموزش نمیدهیم که چگونه در جاده خطرناک حرکت کنند، بلکه بیمارستان میسازیم. در بخش آسیبها چنین رویکردی داریم. ما برای زیستن نیاز به سوادی داریم که الزاماً سواد رسمی نیست و باید روی این بخش کار کنیم؛ درحالیکه روی عوارض کار میکنیم. به همین خاطر طرحهای ضربتی برخورد با آسیبها را تعریف میکنیم که به مراتب منابع بیشتری را صرف میکند. در بودجهبندی هم اگر توجه کنید میبینید بخش مقابله و درمان، چندبرابر بخش پیشگیری نیاز به هزینه و بودجه دارد. پیشگیری یعنی رویکرد سلامتمحوری؛ همان نگاهی که ما نداریم. در برنامههای توسعه مختلف میبینید که جایگاهی برای حوزه سلامت اجتماعی در نظر گرفته نشده است. سلامت جسم پررنگتر از سلامت اجتماعی است و تا زمانیکه سلامت اجتماعی دغدغه سیاستگذاران نشود، همچنان باید تاوان از دست دادن نیروی انسانی را بدهیم و از آن سو نگران امنیت کشور باشیم.
نقطه عزیمت خیلی مهم است؛ اینکه ما کجا ایستادهایم؟
در ادامه بخارایی در پاسخ به این سؤال که اگر بخواهید به جامعه سیاستگذار پیشنهاد یک مدل مدیریتی آسیب اجتماعی بدهید، این مدل چگونه خواهد بود؟، گفت: من میخواهم از آخرین جمله آقای دکتر موسوی شروع کنم که اشاره داشتند به اینکه باید دغدغه سیاستگذاری اجتماعی وجود داشته باشد. این "باید"، درست و امری مطلوب است، اما حال میخواهم این "باید" را امکانسنجی و تحلیل کنم؛ با توجه به شرایط موجود این "باید"، چقدر ممکن است و تفاوت میان این مطلوب و ممکن چقدر است؟
نقطه عزیمت برای نگاه به آسیبهای اجتماعی، از زاویهای نیست که نهایتاً به یک سیاستگذاری منطقی ختم شود
این جامعهشناس تأکید کرد: با توجه به تحقیقات و تأملاتم در این حوزه و پژوهشهایی که داشتهام، دغدغه سیاست اجتماعی در اینجا تقریباً از امور نزدیک به امتناع است؛ به دلیل اینکه نقطه عزیمت و آغازمان برای نگاه به آسیبهای اجتماعی، از زاویهای نیست که نهایتاً به یک سیاستگذاری منطقی، معقول و کارکردگرایانه اجتماعی ختم شود؛ چراکه ما اصولاً کارکردگرایی را هدف قرار ندادهایم و عمدتاً دنبال انجام وظیفه و تکلیف هستیم. نقطه عزیمت خیلی مهم است؛ اینکه ما کجا ایستادهایم؟؛ روی کدام قلهایم و داریم از اطرافمان گزارش میدهیم.
رییس کارگروه مسایل اجتماعی انجمن جامعهشناسی با بیان اینکه در خصوص سیاستهای اجتماعی چشماندازهای متفاوتی وجود دارد، گفت: یک چشمانداز، چشمانداز حداقلی است. این فاصلههایی که وجود دارد و دولتها میآیند و سعی میکنند در کوتاهمدت فقط آنها را پر کنند. هرکسی از هر نوع حکومتی به هر حال حداقل درایت را دارد که توانسته به این قدرت نایل شود. پس نگاه به سیاستهای اجتماعی نگاه حداقلی است. چشمانداز دوم در این حوزه، چشمانداز تحلیلی و تبیینی است؛ يعني سراغ «چراها» رفتن. ما تا کی میخواهیم جامعه را توصیف کنیم؟؛ مدام از آمار و ارقامها بگوییم؛ طلاق زیاد شد، ازدواج کم شد، سرقت انقدر بالا رفت، و...؛ آن نگاه تبیینی و رفتن به لایههای پنهان باید مورد توجه قرار گیرد. با این نگاه مشخص میشود که چرا گسست وجود دارد، چرا نشاط کم است، و چراهای دیگر.
سیاستگذاری هنجاری در شکل نوین آن یک نگاه تلفيقي است
او با اشاره به رویکرد سوم خاطرنشان کرد: بعد از این نگاه تحلیلی و تبیینی، رویکرد سوم آن چیزی است که به پرسش شما برمیگردد. درحقیقت پس از گذشتن از این دو مرحله است که مرحله و رویکرد سوم معنادار میشود. این رویکرد مربوط به نظریه هنجاری است و بر این اساس سیاستگذاری هنجاری در شکل نوین آن یک نگاه تلفيقي است. سیاست اجتماعی در آغاز هزاره سوم باید با نگاه تلفيقي باشد؛ البته در یک جامعه معقول. الان اگر سازمانی در راستاي این نگاه درست شود، اصلاً در این ساختار موجود کار نخواهد کرد؛ چون نميتواند. میشود همین که الان هست؛ وزارت ورزش برای خودش، وزارت ارشاد برای خودش، رسانه هم که ساز خودش را میزند؛ مثلاً با دغدغه عامه برنامه خندوانه راه میاندازد و چند روز دیگر هم این برنامه را کنار میگذارد و تمام میشود، اما در یک جامعه معقول و منطقی، سیاست تلفیقی وجود دارد؛ تلفیقی بین نگاه فردگرایانه، نگاه جمعگرایانه و نگاه مردمگرایانه.
نگاه فردگرایانه و جمعگرایانه
بخارایی درخصوص نگاه فردگرایانه گفت: نگاه فردگرایانه نقش بازار، سرمایه، سرمایهدار در جایگاه فارغ از تفکر مارکسیستی و عدالتمحور افراطی را مطرح میکند. در کنار آن، در جمعگرایی بحث دولت رفاه مطرح است. مثلاً در انگلیس سرمایهدار کار میکند و سرمایه هم در چرخش است، دولت رفاه هم هست و کار میکند. این دولت از سرمایهداران کلان، تا 80 درصد هم مالیات میگیرد و نظام بانکی دقیقی هم دارد. در این دولت، وقتی مردی، زنی را از خانه بیرون میکند، از فردای آن روز حقوقش مشخص است، لازم نیست تن به تنفروشی بدهد. کودک میداند اگر مورد بیتوجهی والدین قرار گرفت، چه حقوقی دارد و دولت چه حمایتهایی خواهد کرد.
مردمگرایی و نقش NGOها
این جامعهشناس با بیان اینکه مردمگرایی نیز همانNGOها است؛ یعنی انتقال بار عظیمی از دولت به دوش سازمان هاي غيردولتي و مردمنهاد، تشریح کرد: در یک جامعه سالم که آدمها از حداقل سکونت و بهداشت برخوردارند، به خودشان برمیگردند. عواطف انسانی غلیان میکند و سراغ کارهای خیریه میروند. Social work ها يا مددکاري اجتماعي تبدیل به community work ها يا مددکاريهاي جامعهاي میشوند و NGOها که تا قبل از آن پراکنده کار میکردند، تشکیل شبکهیاری میدهند. در این میان دولت جایگاه خودش را دارد، ایفای نقش حداقلی در حد بودجهدادن ندارد و از وظایفش شانه خالی نمیکند.
رییس کارگروه مسایل اجتماعی انجمن جامعهشناسی افزود: در لندن از یک شبکهیاری بازدید کردم. این شبکهیاری میخواست خانههای سلامتی که به صورت پراکنده در منطقه فعالیت داشت را سامان بدهند و با شبکه بهداشت منطقه مرتبط کند. اولین کاری که دولت کرد این بود که در بیمارستان یک اتاق در اختیارشان گذاشت و مشکل مکان اینها حل شد. کسانی که در این شبکهیاری کار میکردند، سه نفر بودند که یکی به صورت داوطلبانه و دو تای دیگر هم با حقوق حداقلی هزار و خوردهای پوند در ماه کار میکردند. این سه نفر حدود 20 سازمانی که عمدتاً به مهاجرین ارایه خدمات میکردند را تحت پوشش داشتند. در این ساختار به جای اینکه دولت وارد شود و مسایل را زیر نظر بگيرد و ببیند طلاق و زندگی مجردی و نشاط و محیطزیست و... چه شد و مدام دنبال مسئله باشد، سازمانهاي غير دولتي و داوطلب، وارد عمل میشوند و اینها را پیدا میکنند.
یک مدل پیشنهادی برای مدیریت آسیبهای اجتماعی
سپس موسویچلک در ادامه درخصوص مدل پیشنهادی خود برای مدیریت آسیبهای اجتماعی گفت: گاهی ما نیاز به مدل سیاستگذاری داریم و گاهی به یک مدل اجرایی که این دو با یکدیگر کاملاً متفاوت هستند. در مدل سیاستگذاری باید بدانیم که کدامیک از مکاتب سیاستگذاری با شرایط کشور تناسب بیشتری دارد. البته در بخش سیاستگذاری چند محور و نکته را حتماً بایستی لحاظ کنیم. در بخش مدلهای اجرایی، طبیعتاً این مدل باید بومی باشد و به سمت مدلهای محلهمحور و متناسب با مخاطب حرکت کرد، ولی در بحث سیاستگذاری لازم است چند نکته را لحاظ کنیم؛ اول اینکه باید به سمت برویم که پیشگیری سطح یک اولویت سیاستگذاری در حوزه آسیبهای اجتماعی باشد. دوم اینکه باید از ظرفیتngo ها در سه حوزه سیاستگذاری، اجرا و نظارت، استفاده شود؛ ما الان فقط در حوزه اجرا سمنها را درگیر کردهایم. سوم اینکه دولت بایستی نقش تصویرگر و ظرفیتساز را در حوزه آسیبهای اجتماعی ایفا کند، نه نقش مجری و باید مسئولیتپذیری اجتماعی سازمانهای غیردولتی را به رسمیت بشناسیم؛ پرسشگری و مطالبهگری آنها را هم باید به رسمیت بشناسیم، اما بایستی دولت خود هم بسترساز برای مسئولیتپذیری اجتماعی باشد و هم مشوق پرسشگری؛ پاسخگو نیز باشد.
مشاور رییس و مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: اگر به دنبال افزایش سلامت و سرمایه اجتماعی هستیم، باید اجازه بدهیم مردم مشارکت کنند، اجازه بدهیم مردم سؤال کنند، حقوق اجتماعی و شهروندیشان را مطالبه کنند، در مورد کرامت انسانی و منع تبعیض حق پرسش داشته باشند؛ از آنسو هم پاسخگو باشیم. ما در حوزه آسیبها این فضا را فراهم نکردهایم. سازمانهای اجتماعی عموماً توجیحگر وضع موجود هستند. به همین دلیل به آدمهایی مسئولیت میدهیم که وضع موجود را توجیح کنند و دنبال این نیستیم که حقوق اجتماعی مردم مطالبه شود.
او با بیان اینکه بخش بعدی علمیبودن کار است، تشریح کرد: مسایل اجتماعی بهقدری پیچیده است که حتماً باید از مدلها، روشها و آموزههای علمی در این بخش استفاده کنیم و این، نافی استفاده از ظرفیتهای دینی و فرهنگی در این زمینه نیست. نمیتوانیم دیواری بکشیم و بگوییم صرفاًٌ هر آنچه در ایران داریم مبنای سیاستگذاری و برنامهریزی قرار میدهیم. بایستی از دانش و تجربه جهانی استفاده کنیم، اما آن را بومی کنیم.
توجه به رویکرد واقعبینانه در سیاستگذاری آسیبهای اجتماعی
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با بیان اینکه نکته دیگری که در سیاستگذاری آسیبهای اجتماعی بسیار حایز اهمیت است، رویکرد واقعبینانه در این حوزه است، خاطرنشان کرد: مشکل ما در ایران که باعث میشود اوضاع را یا سیاه ببینیم یا سفید، برخوردها و مواجهههای سیاسی است. زن و کودک خیابانی در خیابان است و آسیب ایجاد میکند و خود دچار آسیب میشود. با این موارد نباید سیاسی برخورد کرد، اما متأسفانه بلوغ سیاسی ما بهگونهای نیست که بتوانیم با مسایل اجتماعی تا حد امکان برخورد سیاسی نداشته نباشد.
ضرورت آیندهنگری در سیاستگذاریها
موسویچلک مسئله مهم دیگر در این زمینه را آیندهنگری دانست و اظهار داشت: بایستی رویکرد ما در حوزه مدیریت آسیبهای اجتماعی محدود به گذشته نباشد؛ باید رصد کنیم و ببینیم 10 سال آینده با چه مشکلی روبهرو خواهیم بود و از امروز مردم را برای داشتن یک زندگی سالم در 10 سال آینده آماده کنیم. ما اصلاً رویکرد فعال و active نداریم و عموماً رویکرد passive داریم؛ یعنی وقتی آسیب ایجاد میشود، وارد عمل میشویم.
در رویکرد فعال باید جامعهمحور باشیم، نه مرکزمحور
او با بیان اینکه در رویکرد فعال باید جامعهمحور باشیم نه مرکزمحور، تشریح کرد: ما مرکز تأسیس میکنیم و میگوییم اگر آسیب دیدید، وارد این مراکز شوید؛ درحالیکه خدمات باید وارد جامعه و مردم شود. در حوزه خدمات باید چهار مؤلفه وجود داشته باشد: تخصصیبودن خدمات، دردسترسبودن، بهموقعبودن، و ارزانبودن. امروزه مدل برنامهریزی ما باید یک برنامهریزی جامع باشد. همچنین فراگیری و جامعیت خدمات را باید داشته باشیم و ظرفیتها را باید به کار ببریم. از هیچ ظرفیتی نباید در حوزه آسیبهای اجتماعی غفلت شود؛ البته این ظرفیتها اولویتبندی دارند.
مشاور رییس و مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: در اکثر کشورهای پیشرفته شهرداریها، نه یک سازمان پسماند خدمات اجتماعی که سازمان مدیریت خدمات اجتماعی هستند و بیشترین ارتباط با مردم را شهرداری دارند، ولی ما حتی شهرداریهایمان را هم سیاسی کردهایم. البته شهرداری تهران در سالهای اخیر توانسته خوب عمل کند و میتواند الگوی خوبی برای سایر شهرها باشد. باید در حوزه خدمات اجتماعی اجازه بدهیم که مدیریت کار به شهرداریها واگذار شود و آنها با رویکرد محلهمحور و استفاده از ظرفیت محلات و مردم حرکت کنند. اگر ما در سیاستگذاریهای فعلیمان همین چند نکته را لحاظ کنیم، خوب است. ازطرفی بایستی پیوست اجتماعی- فرهنگی را الزامی کنیم و این پیوست در تمام طرحها و برنامهها خود را نشان دهد. باید اجازه بدهیم پیشگیری اجتماعی مبنای کار شود، نه پیشگیری قضایی، انتظامی و پلیسی. نه اینکه این نوع برخوردها نباید باشد، باید باشد، ولی در جای مناسب خود.
گروههای در معرض خطر در اولویت برنامهها
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با تأکید بر اینکه بایستی گروههای در معرض خطر را در اولویت برنامههای خود قرار دهیم، گفت: لازم است مناطق پرخطر را اولویت کار خود قرار دهیم. طبیعتاً این مناطق نیازمند توجه بیشتری هستند. کار دیگری که شاید در ایران انجام نشده است این است که ما نتوانستهایم بین حوزه نظر و عمل ارتباطی برقرار کنیم که حوزه نظر با مشکلات اجرا آشنا شود، و حوزه عمل هم دانش روز جهانی با مدل بومی کشور را اخذ کند. ما در بومیسازی دانش جهانی در حوزه آسیبهای اجتماعی موفق نبودهایم.
او افزود: نکته آخر هم اینکه باید از مدیران اجتماعی در بخش سیاستگذاری اجتماعی استفاده کنیم. پیچیدگی مسایل اجتماعی بهقدری است که حتی متخصصین اجتماعی از بسیاری مسایل با احتمال صحبت میکنند. چگونه فردی بدون داشتن دانش اجتماعی وتارد حوزه مدیریت اجتماعی میشود.
آخه کی این را میخونه مگه بیکار گیر آوردین؟
ملتی که خودش به خودش رحم نکنه
هیچکس بهش رحم نخواهد کرد
(از خودم)
یکی از آسیب های اجتماعی که شاید باور جدی برای آن نیست نوع شلوار مردان است.
شاید مسخره بنظر بیاید.
شلوارهایی با فاق بسیار کوتاه و پاهای بلند دمپای بلند.
این شلوار ها آسیب های تدریحی به عضو های حساس مردان وارد میکند.
قدیما یا شلوار نبوده و دامن بوده است یا شلوارها فاق بلند داشتند.
این شلوارها از نوجوانی بر تن مردان است. در سنین بالا اثر ناگواری دارد که شاید کسی باور نکند. ناتوانی جنسی حاصل از این آسیب توام با استرس های شغلی اجتماعی زندگی رناشویی را ناگوار میکند.
مگر ماهواره چه مشکلی داره؟
ملتی که خودش به خودش رحم نکنه
هیچکس بهش رحم نخواهد کرد
(از خودم)