اصولگرايي بر سر دو راهي!
پارسینه: محمد سادات هندي در روزنامه آرمان نوشت: مشاركت سياسي گسترده مردم در انتخابات هفتم اسفند سبب شد اصولگراياني كه با طيب خاطر گمان ميكردند پيروز قطعي انتخابات هستند، در بهت و شگفتي فرو روند.
مشاركت سياسي گسترده مردم در انتخابات هفتم اسفند سبب شد اصولگراياني كه با طيب خاطر گمان ميكردند پيروز قطعي انتخابات هستند، در بهت و شگفتي فرو روند.
آنها هر چند كه توفيق نسبياي در سراسر كشور داشتند، اما در رخدادي بيسابقه تمام كرسيهاي مجلس در تهران را به رقيب اصلاحطلب واگذار كردند. شكستي كه بسياري آن را ناشي از ميل كردن اصولگرايان به سمت طيف تندرو ارزيابي ميكنند و بر اين باورند كه راي قاطع اصلاحطلبان در تهران و حتي در برخي از حوزههاي ديگر انتخابيه پاسخ منفي مردم به تندروي اصولگرايان است. پر بيراه نيست اگر گفته شود در كنار محبوبيت تفكر اصلاحطلبانه در كشور، دلزدگي مردم از احمدينژاديسم از دلايل رايآوري اصلاحطلبان در انتخابات بود.
چه اينكه اصولگرايان در اين دوره از انتخابات به جاي بازگشت به اصل محافظهكارانه خود با قرار دادن ۱۰ عضو جبهه پايداري و دو عضو نزديك به آن و همچنين دو عضو جبهه يكتا-كه همگي به نوعي با بر آمدن احمدينژاد بدل به چهرههاي شناخته شده سياسي شدند-به پايداريها و احمدينژاديها وصل شدند و همين باعث رويگرداني مردم از آنان شد. به عنوان نمونه اصولگرايان چهرههاي سرشناس و اصيل اصولگرايي همچون علي لاريجاني و حسن غفوري فرد را از ليست خود كنار گذاشتند و حتي نمايندههاي اصولگراي موثر در مجلس نهم همچون كاظم جلالي و بهروز نعمتي را به ليست خود راه ندادند تا آنان جذب ليست اصلاحطلبان شوند و با راي مردم راهي مجلس شوند.
اما آنچه در ميان تحليلهاي بعد از اعلام نتايج انتخابات قابل توجه است ادعاي حاميان احمدينژاديسم است. آنان مدعياند كه علت شكست اصولگرايان در اين انتخابات فاصله گرفتن آنها از محمود احمدينژاد است. چه اينكه هواداران وي در صفحات مجازي با تصاوير احمدينژاد و جملات كنايه آميز به استقبال اصولگرايان رفتند. يكي از آن جملهها اين بود: بايد فهميده باشند بدون تو هيچند!
احمدينژاد؛ آري يا خير؟!
حال پرسش اساسي اين است كه واكنش سياسي اصولگرايان به از دست دادن چهرههاي سرشناس خود در اين انتخابات چه خواهد بود؟ آيا آنها براي جبران اين شكست به بازنگري در رفتار سياسي خود دست ميزنند و با تامل در رويكردهاي ناصحيح خود به اصلاح و بازيابي مشي و توان سياسي خود دست خواهند زد يا خير؟ آيا اصولگرايان از اين پس جانب اعتدال را رعايت خواهند كرد و سعي در بازسازي گفتمان راست سنتي خواهند نمود يا بيشتر از پيش- همانطور كه در اين دوره از انتخابات عمل كردند- به سمت تندروي و احمدينژاديسم حركت خواهند كرد؟ آنطور كه به نظر ميرسد اصولگرايان حال بر سر دو راهي تاريخياي قرار گرفتهاند. اينكه با قبول شكست و عبرت از آن به مدار ميانهروي بازگردند يا اينكه در سوداي سود جستن از نام احمدينژاد باز هم در سراشيبي تندروي فرو غلتند. از همين روي است كه برخي از بدنه حامي اصولگرايي با انذار از احمدينژاديزه شدن اصولگرايان، آنان را به حفظ پرنسيپ سياسي خود- يا از دست نرفتن بيشتر آن- توصيه ميكنند.
به عنوان نمونه يكي از رسانههاي اصولگرا در تحليل نتايج انتخابات هفتم اسفند نوشت: «بدترين اتفاق پس از شكست اصولگرايان در تهران بازگشت به احمدينژاد است چرا كه ريشه شكست در اين حوزه انتخابيه تا حدود زيادي به نوع عملكرد احمدينژاد بازميگردد.» نويسنده همچنين معتقد است كه بازگشت به احمدينژاد براي اصولگرايان نوعي چالش در پرنسيب سياسي است چرا كه او علنا اعلام كرده اصولگرا نيست اما از سويي ديگر رسانههاي حامي احمدينژاد سعي بر آن دارند كه شكست اصولگرايان را به غيبت احمدينژاد مرتبط بدانند.» يكي از اين رسانهها در گزارشي مينويسد: «آنچه روشن است اصولگرايان از سال ۱۳۸۴ تا ۹۲ در همه انتخاباتها پيروز بودند و حقيقتا اين پيروزي را بايد مديون احمدينژاد بدانند. چرا كه احمدينژاد از سال ۸۴ به تنهايي در انتخابات رياستجمهوري توانست در ميان چهرههاي مطرح و كهنهكار به راحتي عبور كند و فصل جديدي را در سياست كشور ابداع كند و از آن به بعد همه اصولگرايان با استفاده از نام وي توانستند در انتخابات مجلس و شوراهاي اسلامي پيروز شوند.»
نگارنده اين گزارش در ادامه ميگويد: «حالا نوبت احمدينژاد است و او احتمالا سكوت خود را در سال۹۵ پايان ميدهد و با تغييراتي كه در بدنه سياسي به وجود ميآورد اعلام موجوديت ميكند.» اين رسانه اصولگرا در پايان پیشبینی میکند: «احمدينژاد ديگر يك سياستمدار با تجربه است و در اين سالها به خوبي آموخته است كه چگونه احيا شود. او بسيار باهوش است و مردم را هم خوب ميشناسد و از همه مهمتر احمدينژاد را مردم ايران شجاع و سادهزيست ميدانند و احمدينژاد برگ برندهای دارد كه حتي هاشمي و روحاني ندارند!»
منبع: روزنامه ارمان
احمدی نژادی ها در حالی اصولگراها رو مسخره میکنن که کاندیدای مورد حمایت خودشون (مهدی کوچک زاده) جز 60 نفر اول تهرانم نشد .بعدشم احمدی نژاد فقط یه نفره مثلا میخواسته چکار کنه؟نهایتش کاندیدا بشه ورای بیاره(شایدم نیاره) در برابر. 30 کاندیدای لیست امید میخواست چکار کنه؟
تفکر و دانستن چیزیه که اصولگرایان از آن فراریند و آن را به غربگرایی تعبیر میکنند!!
*** جهل و نادانی مرکب، و آگاهی، پاشنه آشیل اقتدارگرایان هست.***