ازدواج، تاریخچه ای به قدمت پیدایش انسان ها در کره زمین دارد و در تمام مکاتب و ادیان مطرح است ازدواج تقریبا اساس تشكیل خانواده و مبنای سازمان اجتماعی هر كشوری است. اهمیت پیمان زناشوئی باعث شده است تا زناشوئی رسمی تحت نظارت و مراقبت قانون در آید. با گذشت زمان در انتخاب همسر تغیراتی بوجود آمده است. در عصر حاضر، آزادی بیشتری به جوانان داده شده تا خودشان همسر انتخاب كنند، همچنین زنان نیز از حقوق جدیدی برخوردارند و این در طرز فكر نسل جوان برای انتخاب همسر تحولاتی را موجب شده است. اما به علل گوناگون ازدواج جوانان ما دچار بحران شده است این بحران سبب خواهد شد بزودی دختران با وجود میل به ازدواج شانس آن را نداشته باشند.
برای جلوگیری از جا زدن در ازدواج انجام فعالیت های دونفره و ایجاد تجربیات مشترک دونفره است که کمک به عمیق تر شدن رابطه و ایجاد احساس صمیمیت بیشتر می شود.
اما هر مردی به ازدواج می اندیشد و برای تکمیل احساس مردانگی نیاز به تاهل برای اجرای نقش تکیه گاه برای زنی که دوست دارد حس می کند اما اینکه این احساس نیاز را در قالب ازدواج به اجرا بگذارد و زنی را که دوست می دارد به همسری برگزیند نیازمند هموار کردن مسیر نسبتا طولانی ای است. در وضعیت فعلی جامعه که روابط دختر و پسر نسبت به دهه های گذشته بسیار آزادانه تر است و دسترسی به جنس مخالف از طریق شبکه های اجتماع ساده تر شده است دیگر اقبال چندانی برای ازدواج در وهله ی اول آشنایی دیده نمی شود. همچنین نمی توان تغییر رفتار برخی دختران را نسبت به دختران دهه های گذشته در بی میلی پسران برای پذیرش مسئولیت زندگی زناشویی به عنوان همسر نادیده گرفت.این روابط که مسلما همگی با دوام نیست و مکررا از این دوست به دوستی دیگر با به همراه بردن احساس شکست عاطفی از رابطه قبلی تغییر می کند موجب رشد احساس بی اعتمادی بین دختران و پسران می شود که خود این بی اعتمادی مانعی برای تمایل به ازدواج است.
حال با وجود همه ی این مسائل، جوانانی که تصمیم به ازدواج می گیرند و دختر مورد علاقه ی خود را می یابند به خانواده اطلاع می دهند، نظر موافق آنها را جلب می کنند و با کسب اجازه آنها قرار خواستگاری می گذارند اما ناگهان بعد از خواستگاری یا حتی تعیین مهریه و جدی تر شدن رابطه و نزدیک تر شدن به پذیرش مسئولیت و پشت سرگذاشتن تجرد دچار سستی در تصمیم و عقب نشینی از خواست خود می شوند و هرچه خانواده پیگیرعلت جا زدن آنها می شوند تنها پاسخ هایی که می شنوند حرفها و دلایلی است که پیش از خواستگاری نیز، مطرح بوده و آنان با پذیرش آن مسائل، تصمیم به خواستگاری گرفته اند، این پدیده به پاهای سرد معروف است که البته در همه ی دنیا وجود دارد و تنها مخصوص فرهنگ ما نیست. وقتی فرد دچار احساس سردی در پاهایش می شود دیگر به خوبی و سرعت قبل گام برنمی دارد و بیشتر اوقات متوقف می شود. اما دلایل خاصی نیز برای این جا زدن و توقف وجود دارد که در ادامه به اجمال بررسی می کنیم.
چرا گاهی جوانان پیش از ازدواج جا می زنند؟
دلایل بسیاری بر این امر موجود است. یکی از این دلایل فکر متعلق شدن به یک نفر تا آخر عمر است که از یک جهت خوب و از جهتی دیگر بد به نظر می رسد. خوب است زیرا با ازدواج کسی را که دوست می داریم می توانیم تا آخر عمر در کنار خود داشته باشیم و از طرفی بد است زیرا با ازدواج و انتخاب همسر،فرد تا اخر عمر باید تنها به بودن در کناریک فرد قناعت کند. دیگر اینکه حس از دست دادن آزادی است. تا قبل از ازدواج جوانان آزادی های بیشتری دارند و پس از آن بسیاری از آزادی ها محدود می شود و فرد متوجه اجبار برای بعضی تغییرات در خود و عادات خویش می شود. مورد دیگر فکر به این موضوع است که آیا این همان همسر مناسبی است که به دنبالش بودم؟ به عبارتی مرد به این موضوع فکر می کند که آیا این دختر همانی است که برای من بهترین گزینه می تواند باشد ؟ البته پاسخ ساده ای برای آن وجود دارد اما مردی که در این موقعیت قرار دارد برایش سخت است باور کند که اگر به این سوال ساده که" آیا دوست داری در کنار زن مورد علاقه ات زندگی کنی و پیر شوی"، پاسخ بدهد، می تواند سریعتر به تردیدهایش پایان دهد.
واقعیت اینست که بین زوج ها لااقل بین 5 تا 7 حوزه تفاوت وجود دارد که تفاوت در صمیمیت و سبک های دلبستگی جهانی است. زوج ها باید انتظار وجود این مسائل را داشته باشند و با یافتن یک استراتژی موفق به حل آن اقدام کنند نه به رها کردن رابطه یا ادامه ندادن خواستگاری.
چرا در ابتدای آشنایی، مرد به سوالات چالشی نمی اندیشد؟
در واقع اینکه چرا مرد در همان ابتدای آشنایی به این سوالات فوق نمی اندیشد تا سریعتر بتواند پیش از جلوتر رفتن در رابطه با دختر و ایجاد صمیمیت با وی، زودتر به یک تصمیم خوب برای ادامه ی رابطه یا قطع آن برسد؛ به این علت است که در ابتدا دو نفر بر یافتن مشابهت بین خودشان تمرکز می کنند و تفاوتهای بین فردی تنها به جذابیت رابطه کمک می کند. ولی وقتی دونفر بیشتر در رابطه می مانند کم کم تفاوتها و میزان تاثیرشان خودنمایی می کند که منجر به بروز تعارض و از خودبیگانگی آنها می شود که البته برای بسیاری از زوجها طبیعی است ولی بعضی گیج می شوند و گاهی این خود سرمنشا خیانت در ازدواج است. مردم فکر می کنند یک همسر همه چیز تمام برای آنها یک جای دنیا خلق شده و تنها وقتی خوشبخت می شوند که او را بیابند و البته این همسر یک انسان کامل است کاملا بی عیب ونقص؛ در حالیکه این تنها یک فانتزی زیباست. اما حقیقت این است که به واقع وجود 5 تا 7 حوزه تفاوت بین فردی دراکثرزوجها نرمال است که تفاوت در سبک صمیمیت و سبک های دلبستگی را موجب می شود. زوج ها بهتر است با آمادگی نسبت به وجود این تفاوت ها به یافتن راه حلهای استراتژیک برای حل و کنار آمدن با
آنها باشند هر چه مسئله از فکر و خیال بیشتر فاصله می گیرد و واقعی تر می شود تعارض ها و ترس ها بیشتر می شوند و فرد بیشتر تمایل به تمام کردن رابطه پیدا می کند چه بسا در بسیاری موارد شاهد بوده ایم بین خواستگاری و مرحله ی بعد از آن زمان طولانی ای فاصله می افتد و گاهی فرد ترجیح می دهد آن را تمام کند.
راه های مقابله با احساس نیاز به جا زدن
برای جلوگیری از جا زدن در ازدواج انجام فعالیت های دونفره و ایجاد تجربیات مشترک دونفره است که کمک به عمیق تر شدن رابطه و ایجاد احساس صمیمیت بیشتر می شود و استرس و نگرانی مرد را از پذیرش زن به عنوان تنها زن زندگیش کم می کند.شناختن تفاوت های احتمالی در انتظارات و سبک ها و غافلگیر نشدن از آنها به کنار آمدن بیشتر با شرایط و جلوگیری از جا زدن فرد در انتخابش کمک می کند.
وقتی بهتر است در همان مراحل اولیه جا بزنیم
دلایل زیر میتواند توجیه خوبی برای تردید قبل از ازدواج و گاهی در نهایت جازدن باشد.
احساس تهدید از جانب خواستگار یا مورد خواستگاری
سوء استفاده ی جسمی یا جنسی از طرف مقابل
اعتیاد به مواد مخدر، الکل ،دارو یا قمار
مشکلات جدی خانوادگی مثل عدم تایید خانواده برای ازدواج
انتظارات جنسی نا خوشایند و غریب
خیانت، تقلب، دزدی و عدم صداقت
تعارض های عقیدتی غیرقابل حل
نقشه های کاملا متفاوت برای بچه دار شدن
نوع خرج کردن پول با فلسفه ای کاملا مغایر
منبع:
تبیان
ارسال نظر