نامه یک رزمنده دفاع مقدس به قاضی پور: لطفا آبروی رزمندگان ۸ سال دفاع مقدس و پاک را لکه دار نفرمایید!
پارسینه: 1- جنابعالی در کدام لشکرو درچه تاریخی( به قول خودتان) در جاده بصره- العماره تشریف داشته اید؟
به نام خدا
آقای قاضی پور
1- جنابعالی در کدام لشکرو درچه تاریخی( به قول خودتان) در جاده بصره- العماره تشریف داشته اید؟
2- فرمانده چه تیمی، باچه تخصصی بوده اید؟
3- برای چه کاری روی آن جاده بودید؟
آقای قاضی پور
مگر عراقی هادرخانه ی خود با آن همه امکانات ( زرهی- هواپیماههای جنگنده- هیلی کوپتر) که اگربه راستی در شرق دجله بوده اید، خود از نزدیک ملاحظه فرموده اید، مرض داشتن 700 نفر باهم در یک نقطه جمع شوند ومنتظربمانند تا 12 نفر انها را اسیر کنند؟
در فیلم های گاوچران ها نیز سواربراسب وبا خیال راحت ،جمع کردن 700 گاو کاری است بسیار مشکل.
آقای قاضی پور
اگرجائی هم خاطرات بچه های رزمنده را شنیده اید ، یا حواستان جمع نبوده ویا کسی که برایتان بازگو کرده، بد به عرضتان رسانده است.
من از جمله ی 12 نفری هستم که برای انفجار و تخریب پل واقع براتوبان ( بصره- العماره) در شرق دجله ( عملیات بدر، 1363/12/23 یا24 ) ساعت 2 بامداد ، خیلی بی سرو صدابه آن نقطه رسیدیم.
اما عراقی ها بکمک سگ های شکاریشان ما را در محاصره خود قرار دادند.
شهید ابراهیم ایل ، هم اکنون پوسترآن بزرگواردرشیرازفلکه ی الله ابتدای بلوار مدرس نصب است.
شهید واعظی بازهم بچه ی شیراز وبرادر دیگری به نام سید محمدحسینی نژاد از قادرآباد فارس ،
همگی از واحد تخریب لشکر المهدی ( عج ) ومن از گردان الفتح به درخواست ابراهیم ایل،
دراین گروه قرار داشتیم.
...
در آخرین روز یک ربع مانده به ساعت 12 ظهر از گردان الفتح خواسته شد ، بر خلاف تمام نیروهای ارتش و سپاه که در حال عقب نشینی هستند. به عنوان فدایی به استقبال و رودر رویی با
عراقی ها برود تا فرصت بیشتریبدست آید تا نیروهای ایران راحت تر وباتلفات کمتر عقب نشینی نمایند.
از جمله ی آخرین کسانی که ازکنار رودخانه ی دجله به عقب برگشتند، من به همراه جانباز دلاور حاج صالح زارع ( فرمانده گردان الفتح) بودیم که با استفاده از تاریکی شب از دست عراقی ها فرارکرده وخودرا به دیگر بچه های گردان الفتح رساندیم.
خوشبختانه اکثر بچه هایی که در آن عملیات شرکت داشتند، زنده هستند و شاهد. حتی بعضی از آن بچه هادرهمین گروه واتس آپحضور دارند.
حال شما و آن 700 نفر عراقی کجا بودید ، نمی دانم.
درست است ، متاسفانه در فیلم های جنگی که ایران ساخته ، عراقی ها را ترسو نشان داده اند
( که اصلا اینطور نبود) ما که فرصت برای عقب نشینی نداشتیم،شما 12 نفر چگونه 700 نفر را کشتید؟
آقای قاضی پور
مگر جنازه ی دلاور همزبانتان در همانجا نماند؟
تو که فرصت داشتی 700 نفر رابکشی ، چرا جنازه ی آن عزیز بزرگوار را نیاوردی؟
لطفا از این به بعد حتی اگر احساساتی هم شدید، لطفا ، لطفا آبروی دیگر رزمندگان 8 سال دفاع مقدس و پاک را لکه دار نفرمایید.
سپاسگزارم
فراشبند فارس محمد زمان اکبری
درود برشرفت مرد، من به عنوان یه ترک از حرفهای قاضی زاده خجالت کشیدم نمیدونم مردم اورمیه چطوری به یه بی ادب بی شخصیت خالی بند رای دادن
فرمایش این برادر عزیز صحیح است بنده مدتی کارمند سپاه بودم و یکی از توفیقات این مدت شنیدن خاطرات رزمندگان لشکر عاشورا در جنگ بود اون چیزی که از این عملیات شنیده ام اینه که مدت برتری ایران در این عملیات و استیلا بر آن جاده بسیار کوتاه بوده و با پاتک بسیار سنگین عراق مجبور به عقب نشینی شده اند و حتی تعداد زیادی از رزمندگان ما در همین عملیات به اسارت دشمن درآمدند جالب اینه که این اتوبان مرتفع و در تیر رس بوده و آنهایی هم که مقداری پیشروی داشته اند از طریق پایین شانه خاکی اتوبان و بصورت سینه خیز بوده است حالا نمیدانم آقای قاضی پور چگونه روی اتوبان در تیر رس و با 12 نفر و با خیال راحت پیش روی کرده اند شاید خاطرات پیاده روی اربعین را میخواستند بیان کنند جو گیر شده اند و نکته دیگر اینکه جنگ ذاتا در موقع خود خشن است و الزامات خاص خود را دارد اما افتخار کردن به کشتن انسان و بیان آن در جامعه فکر نمیکنم صحیح باشد و اصلا رزمندگان ما چنین روحیه ای نداشتند و حتی شنیده ام که کشتن اسیر در شب به علت محدودیت نگهداری مجاز است اما رزمندگان ما در بیشتر موارد از این کار هم اجتناب کرده اند
شیر مادر حلالت باشه. این قاضی پور باد مجون هم پشت جبهه پوست نکنده چه برسه به جلوی خط مقدم... 700 اسیر ...
همیشه سربلند و پیروز باشید. شما عزیزان و همرزمان شهیدتان چقدر نازنین و دوست داشتنی هستید و خواهید بود. ارادتمند شما دلاورمردان هستیم.
صدرحمت به این دلاورعزیزمان دمش گرم برای حرف هاش