فینالی برگرفته از کل جام
پارسینه: پرتغال به خاطر دفاع کردنش قهرمان اروپا شد. بعد از تزلزل وحشتناک مقابل مجارستان، فرناندو سانتوس رو به پراگماتیسم افراطی آورد و با درست کردن یک واحد دفاعی منسجم باعث شد تیمش در 420 دقیقه تنها یک گل بخورد.
یادداشت - تحریریه پارسینه | پرتغال به خاطر دفاع کردنش قهرمان اروپا شد. بعد از تزلزل وحشتناک مقابل مجارستان، فرناندو سانتوس رو به پراگماتیسم افراطی آورد و با درست کردن یک واحد دفاعی منسجم باعث شد تیمش در 420 دقیقه تنها یک گل بخورد.
پیام سانتوس به شاگردانش این بود: ما گل نمیخوریم و بالاخره از یک راهی گل میزنیم. پیشبینیای که به حقیقت پیوست. حتی بدون کریستیانو رونالدو که در دقیقهی 25 فینال به خاطر مصدومیت زمین را ترک کرد، پرتغال روی شوت ادر در دقیقهی 109 از 30 یاردی به گل رسید؛ قهرمانی غیر منتظره پیروزیای غیرمنتظره.
قبل از این گل جریان بازی نمادی بود از کل تورنمنت. گهگاه گوشهای از خلاقیت میدیدیم، اما کلیت بازی یک خط دفاعی عمیق و چند لایه مقابل یک خط حملهی کمتوان بود، بازیای پر از پاسهای عرضی، پر از پاسهای رو به عقب، پر از حرکات تکراری و قابل پیشبینی، جایی که فرانسه به اندازهی کافی ایدههای هجومی نداشت.
اتفاقی که در بازی مقابل آلمان افتاد به هیچ وجه قرار نبود اینجا تکرار شود. متود پرتغال حمله کردن و دادن فرصت ضد حمله به فرانسه نبود، بلکه عقب نشستن و جذب فشار با اتکا به انرژی خط میانیاش و حضور پررنگ ویلیام کاروالیو برای خراب کردن بازی حریف بود. و فرانسه یک بار دیگر در موضع داشتن مالیکت بالا به مشکل برخورد.
اجرای "لا مارسیز" قبل از شروع بازی توسط فرانسویها بسیار ناهماهنگ بود. نیمی از استادیوم جلوتر از نیمی دیگر میخوانند. این نتیجهی تلاش فرانسویها برای یاد گرفتن "تشویق تندری" بود، به جای چسبیدن به چیزی که بلد بودند؛ این خودش استعارهای بود از نمایش نامنظمِ تیمشان.
شاید توقفِ بازی برای مداوای رونالدو ریتمِ بازی و تمرکز فرانسه را به هم زد، شاید خروجِ رونالدو باعث شد پرتغال به جای با عجله به او پاس دادن، توپ را بهتر حفظ کند. در هر صورت در حملهی فرانسه حرکات روان کمی دیده میشد و نشانههای گل زدن به ندرت پدید میآمد. در نیمهی اول یک ضربهی سر از آنتوان گریزمن بود که با سیو روی پاتریسیو مواجه شد و چند حرکت از موسا سیسوکو که در سیستم 1-3-2-4 فرانسه در بال راست به کار گرفته شده بود.
در نیمهی دوم هم شرایط تغییرِ خاصی نکرد. پرتغال به طرح فرسایش خودش ادامه داد و دیمیتری پایت، قهرمان فرانسه در دور گروهی، بعد از یک ساعت از بازی خارج شد و کینگزلی کومن به جایش به زمین رفت. منطق این تعویض این بود که کومن از سرعتش برای نفوذ از کنارهها و جا گذاشتنِ مدافعِ مستقیمش استفاده کند، اتفاقی که در دو صحنه افتاد. کومن یک ارسال روی سر گریزمن داشت که مهاجم اتلتیکو مادرید توپ را به بیرون زد و بعد کومن یک فرصت هم برای ژیرو ساخت که باز هم پاتریسیو مهارش کرد. در ادامه پیر آندره ژینیاک و نانی هم فرصتهای خوبی برای گل زدن داشتند، اما این فرصتها کلیت بازی را پنهان نکرد. فینال یورو 2016 شباهت خیلی بیشتری به نیمه نهایی 2006 داشت تا نیمه نهایی 1984.
در نهایت در نیمهی دوم وقت اضافه، پرتغال چند شانس پشت سر هم به دست آورد. ضربهیِ ایستگاهی رافائل گوئررو به تیر دروزاه خورد و بعد ادر با شوتی که کیفیتاش خیلی از کل بازی و کل تورنمنت بالاتر بود دروازهی هوگو یوریس را باز کرد.
اما در پرتغال این کیفیت برایِ هیچکس اهمیتی ندارد. پرتغال قهرمان اروپا شد.
جاناتان ویلسون - نویسنده ورزشی
پیام سانتوس به شاگردانش این بود: ما گل نمیخوریم و بالاخره از یک راهی گل میزنیم. پیشبینیای که به حقیقت پیوست. حتی بدون کریستیانو رونالدو که در دقیقهی 25 فینال به خاطر مصدومیت زمین را ترک کرد، پرتغال روی شوت ادر در دقیقهی 109 از 30 یاردی به گل رسید؛ قهرمانی غیر منتظره پیروزیای غیرمنتظره.
قبل از این گل جریان بازی نمادی بود از کل تورنمنت. گهگاه گوشهای از خلاقیت میدیدیم، اما کلیت بازی یک خط دفاعی عمیق و چند لایه مقابل یک خط حملهی کمتوان بود، بازیای پر از پاسهای عرضی، پر از پاسهای رو به عقب، پر از حرکات تکراری و قابل پیشبینی، جایی که فرانسه به اندازهی کافی ایدههای هجومی نداشت.
اتفاقی که در بازی مقابل آلمان افتاد به هیچ وجه قرار نبود اینجا تکرار شود. متود پرتغال حمله کردن و دادن فرصت ضد حمله به فرانسه نبود، بلکه عقب نشستن و جذب فشار با اتکا به انرژی خط میانیاش و حضور پررنگ ویلیام کاروالیو برای خراب کردن بازی حریف بود. و فرانسه یک بار دیگر در موضع داشتن مالیکت بالا به مشکل برخورد.
اجرای "لا مارسیز" قبل از شروع بازی توسط فرانسویها بسیار ناهماهنگ بود. نیمی از استادیوم جلوتر از نیمی دیگر میخوانند. این نتیجهی تلاش فرانسویها برای یاد گرفتن "تشویق تندری" بود، به جای چسبیدن به چیزی که بلد بودند؛ این خودش استعارهای بود از نمایش نامنظمِ تیمشان.
شاید توقفِ بازی برای مداوای رونالدو ریتمِ بازی و تمرکز فرانسه را به هم زد، شاید خروجِ رونالدو باعث شد پرتغال به جای با عجله به او پاس دادن، توپ را بهتر حفظ کند. در هر صورت در حملهی فرانسه حرکات روان کمی دیده میشد و نشانههای گل زدن به ندرت پدید میآمد. در نیمهی اول یک ضربهی سر از آنتوان گریزمن بود که با سیو روی پاتریسیو مواجه شد و چند حرکت از موسا سیسوکو که در سیستم 1-3-2-4 فرانسه در بال راست به کار گرفته شده بود.
در نیمهی دوم هم شرایط تغییرِ خاصی نکرد. پرتغال به طرح فرسایش خودش ادامه داد و دیمیتری پایت، قهرمان فرانسه در دور گروهی، بعد از یک ساعت از بازی خارج شد و کینگزلی کومن به جایش به زمین رفت. منطق این تعویض این بود که کومن از سرعتش برای نفوذ از کنارهها و جا گذاشتنِ مدافعِ مستقیمش استفاده کند، اتفاقی که در دو صحنه افتاد. کومن یک ارسال روی سر گریزمن داشت که مهاجم اتلتیکو مادرید توپ را به بیرون زد و بعد کومن یک فرصت هم برای ژیرو ساخت که باز هم پاتریسیو مهارش کرد. در ادامه پیر آندره ژینیاک و نانی هم فرصتهای خوبی برای گل زدن داشتند، اما این فرصتها کلیت بازی را پنهان نکرد. فینال یورو 2016 شباهت خیلی بیشتری به نیمه نهایی 2006 داشت تا نیمه نهایی 1984.
در نهایت در نیمهی دوم وقت اضافه، پرتغال چند شانس پشت سر هم به دست آورد. ضربهیِ ایستگاهی رافائل گوئررو به تیر دروزاه خورد و بعد ادر با شوتی که کیفیتاش خیلی از کل بازی و کل تورنمنت بالاتر بود دروازهی هوگو یوریس را باز کرد.
اما در پرتغال این کیفیت برایِ هیچکس اهمیتی ندارد. پرتغال قهرمان اروپا شد.
جاناتان ویلسون - نویسنده ورزشی
ارسال نظر