ماجرای سرقت شبانه ۳۳ میلیاردی از بانک
پارسینه: سارقان ۳۳ میلیارد تومان را با خود برده بودند و فکر نمی کردند دستگیر شوند به همین خاطر گونی ۳۳ میلیاردی را.....
ماجرای سرقت شبانه 33 میلیاردی از بانک 14 فروردین 84 پرونده سرقت از بانکی به من ارجاع شد. آن زمان بازپرس دادسرای سیستان و بلوچستان بودم. زمانی که پرونده را خواندم متوجه شدم سرقت از یک بانک دولتی بوده و پول و چکهایی را که سارقان شبانه از این بانک با خود بردهاند 33 میلیارد و 700 میلیون تومان بوده است .
پس از آنکه اطلاعات اولیه پرونده را خواندم همراه گروهی از ماموران برای بررسی محل سرقت به بانک رفتیم. بررسیهای اولیه از بانک مورد نظر که در یکی از محلههای شهر زاهدان بود، نشان میداد گاوصندوق بانک داخل یک اتاقک بتونی بوده که با پتک تخریب شده و پول و چکها که داخل کیسهای قرارداشته سرقت شده است. زمانی که موقعیت بانک را بررسی کردیم، متوجه شدیم هیچگونه آثار تخریبی روی در ورودی بانک وجود ندارد و به نظر میرسد سارقان با محیط بانک آشنایی داشته و بهراحتی وارد آنجا شدهاند. نگهبانان را شناسایی و از آنها بازجویی کردیم .
نگهبان شب حادثه گفت: آن شب یکی از همکارانم به مقابل بانک آمد و با ادعای این که با تغییر شیفت کاری وسایلش را در آنجا جا گذاشته است، خواست اجازه دهم وارد بانک شود. بنابراین با توجه به اعتمادی که به همکارم داشتم اجازه ورود او را دادم. دقایقی بعد افرادی به من حمله کردند و آنقدر کتکم زدند که بیهوش شدم. زمانی که به هوش آمدم، متوجه شدم همکاری که هم شیفتیام بود ربوده شده و فقط کلاهش در خیابان افتاده است. نمیدانم نگهبانی که برای آوردن وسایلش آمده بود با سارقان همراه بوده است یا نه. همین سرنخ کافی بود که مطمئن شویم سارقان بانک علاوهبر این دستبرد یک گروگان نیز با خود بردهاند. احتمال کشتهشدن گروگان توسط سارقان وجود داشت. ماموران تحقیقات گستردهای را برای دستگیری سارقان و نجات گروگان آغاز کرده بودند .
این در حالی بود که مرد نگهبانی را که شب سرقت به بهانه برداشتن وسایلش به بانک بازگشته بود هم زیر نظر گرفتیم .
بانک از ضریب امنیتی پایینی برخوردار بود و دوربین مداربسته درستی هم نداشت که بتوان در بررسی آن تصاویری از سارقان را بهدست بیاوریم. بنابراین کار برای دستگیری سارقان کمی با مشکل روبهرو شد. در جریان جستوجوهایمان متوجه شدیم خودروی دزدان بانک در یکی از محلههای جنوبی شهر مشاهده شده است. جستوجوهایمان را درآن محله که محل رفت و آمد افراد سابقهدار بود ادامه دادیم. پس از هماهنگی لازم همراه چند گروه از ماموران راهی این محله شده و جستوجوی خانه به خانه را آغاز کردیم. هر چه بیشتر جلو میرفتیم کمتر به نتیجه میرسیدیم تا این که در بازرسی از خانه تعدادی از افراد ساکن در آنجا سلاحهای غیرمجاز کشف و افرادی در این رابطه دستگیر شدند. خانهها را مدت چند روز جستوجو کردیم اما ردی از سارقان و پولهای گمشده به دست نیاوردیم. چند روز بعد به ما خبر رسید مردی با مراجعه به یکی از کلانتریها مدعی شده نگهبان همان بانکی است که مورد دستبرد قرار گرفته و چند روزی در دام آنها اسیر بوده و توانسته با استفاده از غفلت آنها فرار کند. با اطلاع از موضوع دستور لازم ر ا به ماموران آگاهی دادم و آنها تحقیقات را از مرد نجات یافته آغاز کردند. با تحقیق از وی مشخص شد یکی از همکاران وی در این سرقت با سارقان مسلح که تعداد آنها 5 تا 6 نفر بود همراه بوده و ساعات پایانی شب وارد بانک شده و این سرقت را انجام دادهاند. این نگهبان همکار خود را که سارقان مجبور به ربودن او شده بودند، شناسایی کرد .
با اطلاعاتی که وی در اختیار پلیس قرار داد ماموران، نگهبان بانک را به جرم همدستی در سرقت دستگیر کردند. ماموران در ادامه وارد مخفیگاه سارقان شده و متوجه شدند سارقان فقط 120 میلیون تومان از پولهای سرقتی را با خود بردهاند و بقیه پول و چکها داخل کیسهای در خانه است.بازجویی از نگهبان خطاکار را آغاز کردم که او عنوان کرد؛ به دلیل اینکه بانک ضریب امنیتی پایینی داشته نقشه دستبرد به آنجا را طراحی کرده و موضوع را به دوستانش که از افراد سابقهدار بودند گفته است .
بعد طبق توافقشان وی به بهانه این که وسایلش را جا گذاشته داخل بانک شده و یکی از نگهبانها را بیهوش کرده و نگهبان دیگر را با کمک همدستانش گروگان گرفته بود. اعضای این باند قبل از دستگیری از کشور فرار کردند و یکی از آنها در جریان درگیری درونگروهی کشته شد.
چرا بايد چنين بانكى در چنان منطه حساسى ، اين قدر آسيب پذير باشد ؟