چرا ژاپن نباید به سمت سلاح هستهای برود؟
پارسینه: با توجه به افزایش اقدامات تحریکآمیز هستهای کره شمالی، نمیتوان احتمال حرکت ژاپن، همسایه آن به سمت ساخت تسلیحات هستهای برای دفاع از خود را صفر در نظر گرفت. در این صورت ژاپن باید پیش از انجام احتمالی این اقدام پنج نکته اساسی را مورد نظر قرار دهد.
کره شمالی پنجمین آزمایش هستهای خود را در 9 سپتامبر انجام داد که باعث خشمگینی همسایههای آسیایی آن شده است. شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن آن را کاملاً غیرقابل قبول دانست و خواستار اعمال تحریم های شدیدتر سازمان ملل شد.
اما نگرانی بینالمللی از این که آزمایشهای هستهای کره شمالی باعث انجام آزمایشهای هستهای دیگر یا ایجاد یک سونامی هستهای در میان کشورهای هستهای شرق آسیا شود توسط تضمین استراتژیک آمریکا به متحدان خود در این منطقه رفع شده است.
ژاپن و کره جنوبی متحدان آمریکا هستند؛ هر دو کشور توافق کردهاند تا در عوض حفاظت تحت چتر هستهای آمریکا، خود به دنبال ساخت تسلیحات هستهای مستقل نباشند. با وجود داشتن ظرفیت ساخت زرادخانه هستهای ژاپن هنوز هیچ قصدی را در اینباره نشان نداده است.
بلندپروازیهای هستهای کره جنوبی نیز تاکنون چندین بار توسط آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) خنثی شده است.
اقدامات تحریکآمیز هستهای کره شمالی و سیاستهای جنگطلبانه آن ناخواسته توجهات را به سمت دو همسایه آن یعنی ژاپن و کره جنوبی جلب میکند.
در سال 1991، کارشناس سیاسی برجسته آمریکایی پیشبینی کرد که ژاپن با توجه به ظهور یک سیستم چند قطبی در جهان، زرادخانه هستهای مستقل خود را خواهد ساخت.
دستیابی کره شمالی به تسلیحات هستهای این نظریه را احیا کرد که اشاعه تسلیحات کشتار جمعی خواسته ژاپن برای ساخت تسلیحات هستهای را قانونی خواهد کرد.
اگر ژاپن تصمیم بگیرد که زرادخانه هستهای مستقل را بسازد باید به پنج نکته توجه کند:
اول این که ژاپن باید قانون تعهد نهادینه خود تحت عنوان «سه قاعده غیرهستهای» که توسط ایساکو ساتو، نخستوزیر پیشین ژاپن در سال 1967 اعلام شد را لغو کند. این قانون در واکنش به آزمایش هستهای چین تصویب شد. بنا بر این قانون ژاپن تولید تسلیحات هستهای، در اختیار داشتن آن و استقرار این تسلیحات بر روی خاک خود را انجام نخواهد داد. همچنین بند 9 قانون ژاپن نیز در آن صورت نیاز به تفسیر مجدد خواهد داشت که این بند هم اکنون به ژاپن اجازه ایجاد ظرفیت جنگ و تسلیحات تهاجمی را نخواهد داد.
قانون ژاپن تنها اجازه در اختیار داشتن کمترین میزان نیروهای نظامی برای دفاع از خود را میدهد. در گذشته، رهبران حزب لیبرال دموکرات ژاپن بحث تولید تسلیحات هستهای تاکتیکی را برای اهداف دفاعی مطرح کردند. اما ژاپن عضو معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای است. برای ایجاد یک بازدارندگی مستقل، ژاپن مجبور است بند 10 NPT را به بهانه «رخدادهای غیرمعمول» نادیده بگیرد.
این مسیر باعث ضربه زدن به ارزش سیاسی ژاپن که به پیگیری مستمر دیپلماسی خلع تسلیحات وابسته است، میشود.
نکته دوم آن است که تغییر سیاست هستهای ژاپنیها به معنای عدول کردن از استراتژیهای سرسختانه خود در مسیر منع اشاعه و خلع تسلیحات است.
به عنوان تنها کشوری که تاکنون قربانی تسلیحات هستهای بوده است، ژاپن همواره حس بیزاری خود نسبت به تسلیحات هستهای را اعلام کرده که از یک منطق سیاسی و اخلاقی نشأت گرفته است.
جدا از فاجعه هیروشیما و ناکازاکی، ژاپن همچنین قربانی تشعشعات رادیواکتیو سال 1954 بیکینی آتول، زمانی که آمریکا یک بمب هیدروژنی را در جزایر مارشال اقیانوس آرام انجام داد، نیز هست.
نهادینه کردن تعلیم صلح در این کشور و بهمآمیختگی اعتقادات مربوط به صلحگرایی و بیزاری از تسلیحات هستهای باعث ایجاد یک مانع بسیار جدی برای آن دسته از رهبران ژاپنی خواهد بود که بحث ساخت تسلیحات هستهای را مطرح میکنند.
مسأله سوم آن است که ایجاد یک زرادخانه هستهای احتمالی به طور قابل توجهی بر روی اتحاد امنیتی ژاپن با آمریکا تأثیرگذار خواهد بود.
در سال 1968، ایساکو ساتو، سیاست هستهای ژاپن را بر پایه چهار رکن که یکی از آنها اتکا به قدرت بازدارندگی هستهای گسترده آمریکا بود را مشخص کرد. نادیده گرفتن این ارکان به این معنی است که ژاپن ساختار اتحاد با آمریکا را که بخش مهمی از چشمانداز استراتژیک منطقه را تشکیل میدهد تضعیف میکند. در این صورت همچنین قانون امنیتی ژاپن نیز باید اصلاح شود.
نکته چهارم اینکه ژاپن باید پیامدهای سیاسی این اقدام را به ویژه در خصوص رابطه خود با چین و کره جنوبی در نظر بگیرد.
بروز درگیری میان اقتصاد دوم جهان (چین) و اقتصاد سوم جهان (ژاپن) میتواند فاجعهبار باشد.
عملیاتهای چین در دریای شرقی و جنوبی چین نیز میتواند در واکنش به افزایش ظرفیتهای استراتژیک ژاپن، گسترش یابد، همچنین کره جنوبی نیز ممکن است خواستار ساخت ظرفیت بازدارندگی خود شود که میتواند به طور جدی چشمانداز استراتژیک شرق آسیا را تغییر دهد.
در آخر نیز اجماع نظر داخلی در مورد سیاست هستهای ژاپن ثبات خود را از دست خواهد داد.
اخیراً ژاپن در تقویت اعتبار اتحاد با آمریکا از طریق بازبینی دستورالعمل همکاری دفاعی آمریکا و ژاپن در آوریل 2015 سرمایهگذاری کرده است. به جای آن که تنها به چتر هستهای آمریکا برای دفاع از خود وابسته باشد.
مسأله پنجم آن است که هزینه سیاسی دستیابی به تسلیحات هستهای در قرن بیست و یکم پیچیدهتر شده است.
ژاپن همیشه در تلاش برای تقویت سیاستهای تضمینی مثل وابستگی به بازدارندگی آمریکا و افزایش حضور آمریکا در زمانهای لازم برای مقابله با کره شمالی بوده است.
تضمین هستهای ژاپن در برابر کره شمالی بر پایه تضمین استراتژیک چتر هستهای آمریکا است.
ارسال نظر