چرخش سیاست خارجی آمریکا «از واقعگرایی به تباهی»
پارسینه: ترامپ که ریاست جمهوری خود را با تهدیدهای پر سر و صدا علیه کشورهای دیگر آغاز کرده بود، پس از تنها ۱۰۰ روز آرام تر از قبل شده است.
به گزارش خبرنگار «پارسینه» ، دیگر نشانه ای از دیوار مکزیک نیست، ناتو هم «فرسوده» نیست، توافق هسته ای ایران که «بدترین توافق تاریخ» بود سر جایش هست، سیاست «چین واحد» دست نخورده مانده است، سفارت آمریکا در تل آویو است، و توافق نامه آب و هوایی پاریس و توافق تجارت آزاد آمریکای شمالی کنار گذاشته نشدند.
نیویورک تایمز ادامه می دهد: جیم متیس، وزیر دفاع، و اچ. آر. مک مستر، مشاور امنیت ملی، کله شقی و جنگ طلبی ترامپ را مهار کرده اند و نادانی او را خنثی کرده اند.برخی از افراد احمق دور و بر رییس جمهور کنار گذاشته یا به حاشیه رانده شده اند و افراد بالغ مسئولیت ها را به عهده گرفته اند. هنوز صداهایی شنیده می شود، اما دیگر شعار «نخست آمریکا» در جهان طنین انداز نیست.
ایالات متحده در دوره دونالد ترامپ یک سیاست خارجی بی ارزش را پیش گرفته است. او تفنگ را به دیلپمات ها ترجیح می دهد. نظامی گری و سوداگری سیاستی تازه را شکل داده اند و با هیچ ملاحظه ای درباره جایگاه آمریکا در جهان یا ارزش هایی متحدانش از 1945 مدافع آنها بوده اند، محدود نمی شود.
این یک انحراف بنیادین است. آمریکا همچنان یک ایده است. ایده حل نشدنی دفاع از آزادی، دموکراسی، حقوق بشر، جوامع آزاد و حاکمیت قانون. اندیشمندان واقع گرا، محافظه کار، و بین الملل گرای لیبرال تفاسیر مختلفی از چگونگی دستیابی به این ایده و محدودیت های موجود برای ظرفیت آمریکا به منظور گسترش دسترسی به آزادی دارند. اما، تا پیش از ترامپ در سیاست خارجی آمریکا سابقه نداشته است که یک شکنجه گر به خاطر اهداف مشترک، به صورت آشکار و بدون خجالت در آغوش کشیده شود.
گفتگوی «بسیار دوستانه» با رودریگو دوترته، رییس جمهور فیلیپین، منجر به آن شد که کاخ سفید از مردی که به راه انداختن جنگی بی رحمانه علیه مواد مخدر متهم است، دعوت به عمل آورد. رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه، حکومت سرکوب گر و تکبرآمیز خود را با یک همه پرسی مشکوک مستحکم کرد، و از سوی ترامپ برای تبریک به او تماس گرفته شد. برای رییس جمهور اقتدارگرای مصر، عبدالفتاح السیسی، فرش قرمز پهن می کند و او «دوست بزرگ» ترامپ می شود. شی جین پینگ، رییس جمهور چین از مداخله کننده در نرخ ارز به یک «شخص فوق العاده» تبدیل می شود، ولادیمیر پوتین از ابتدا بزرگ می شود، اما آنگلا مرکل فردی است که خواه ناخواه برای ترامپ قابل اعتماد نیست.
پیام روشن است: ایالات متحده به مستبدها چک سفید می دهد. البته، ایالات متحده پیش از این هم با افراد مستبدی متحد شده بود و یکی از آنها استالین بود. اما بی توجهی اخلاقی ترامپ، جدای از هرگونه اهداف استراتژیک منسجم است و آمریکا را به یک وادی جدید وارد کرده است. این یک سیاست خارجی واقع گرایانه موثر نیست، بلکه نوعی تباهی است.
اما در مورد قدرت نمایی نظامی چطور؟ موشک های کروز به پایگاه هوایی سوریه در واکنش به استفاده بشار اسد از سلاح شیمیایی پاسخ مناسبی بود که سال ها طول کشید، اما به یک ژست بی معنی تبدیل شد، چرا که بدون هیچ استراتژی برای افزایش فشار به اسد بود. بمب بزرگ در افغانستان هم در نهایت بیشتر شبیه یک نمایش بود تا چیزی دیگر. در کره شمالی یک آدم نمایشی دیگر وجود دارد: کیم جونگ اون (فردی که ترامپ دیدار با او را باعث افتخار می داند). بازی دشمن هراسی ترامپ و اون تبدیل به یک بازی خطرناک و بی اثر شد.
در بسیاری جاها، سیاست خارجی بی ارش ترامپ چنین بی اطمینانی هایی را ایجاد کرده است. اعتماد فرسوده شده و وزارت خارجه، با هدایت یک بی تجربه، به شدت تضعیف شده است.
کاری که ترامپ می کند، چیزی جز نابود کردن «وجدان ملی» آمریکا نیست. در مقابل آن باید با هر ابزاری ایستاد.
ارسال نظر