آغاز جنگ نرم کارگران با ربیعی!
پارسینه: در آستانه انتخاب وزرای دولت دوازدهم به نظر میرسد بالاخره جامعه کارگری شمشیر را برای وزیرکار از رو بسته اند. در حال حاضر اکثر فعالان حوزه کارگری در گفت وگوهای مختلف در رسانه ها از نبود توان در ربیعی برای مدیریت وزارت کار میگویند
تحریریه پارسینه : در آستانه انتخاب وزرای دولت دوازدهم به نظر میرسد بالاخره جامعه کارگری شمشیر را برای وزیرکار از رو بسته اند. در حال حاضر اکثر فعالان حوزه کارگری در گفت وگوهای مختلف در رسانه ها از نبود توان در ربیعی برای مدیریت وزارت کار میگویند و اگرچه وی را فردی متعهد و سخت کوش مینامند اما تاکید دارند این وزارتخانه به فردی جنگنده برای پیشبرد اهداف اشتغالزایی در سالجاری نیازمند است.
این اظهارات در شرایطی مطرح میشود که پیش از این نیز این برخورد فعالان کارگری پیش بینی میشد چراکه طی یکماه گذشته وزیر کار با عدم توجه به جامعه کارگری مورد هجمه بسیاری قرار گرفته بود. این وزیر علی رغم وعده های رنگین به کارگران اما محکوم به دفاع یک جانبه از کارفرمایان و قشر سرمایه دار کشور است تا جاییکه کارگران از سرخوردگی خود طی یکسال گذشته میگویند و معتقدند وزیرکار نتوانسته آنطورکه باید و شاید به فکر این قشرباشد! از بازنگشتن اصلاحیه قانون کار جهت اصلاح گرفته تا دخالت های گاه و بیگاه این وزارتخانه در امور کارگری!
اما در این بین این تنها نقطه ضعف این وزیر عنوان نمیشود چراکه ربیعی طی سالهای گذشته با تغییرات نادرست در زیرمجموعه های خود بالاخص شرکت های سرمایه گذاری زیرمجموعه این وزارتخانه موجبات نارضایتی اغلب فعالان اقتصادی را فراهم کرده است که قطعا تغییر وی یکی از خواسته های این شرکتها خواهد بود.
در این بین عضو شورای مرکزی حزب اسلامی کار میگوید آقای ربیعی فردی کوشا و تلاشگر است و برای به ثمر نشستن طرحهای اشتغال و خروج بازار کار از رکود تلاش زیادی کرد ولی ایشان فرد محجوبی است و ما در وزارت کار که حاصل ادغام سه وزارتخانه است و فراز و فرودهای زیادی دارد، به فردی جسور و جنگنده نیاز داریم که توان رسیدگی به همه حوزهها و مشکلات را داشته باشد.
به گفته حمید نجف ، بهترین اقدامی که وزارت کار در حوزه اشتغال میتوانست دنبال کند اعزام نیروی کار به خارج از کشور بود. با توجه به داستان برجام و بازشدن درهای تجارت جهانی، باید از این پتانسیل حداکثر بهرهبرداری را داشتیم و آقای ربیعی با ارزیابی وضعیت کار دنیا و تعامل با وزارت امور خارجه این مسیر را برای جوانان جویای کار باز میکرد.
براساس اظهارات وی، در حال حاضر ایران دارای نیروی کار ماهر و متخصص و جوانان تحصیلکرده زیاد با تخصصهای بالا است که وزارت کار میتوانست با یک برنامهریزی مناسب آنها را به کشورهای متقاضی اعزام کند و وزارت امور خارجه نیز با ورود به این مساله اعزام نیروی کار ایرانی را در سفرهای خارجی مطرح کند.
از سویی دیگر برخی از فعالان کارگری طرح کارورزی وزارت کار را زیرسوال می برند و معتقدند این طرح مناسب اجرا نیست.
یک مقام مسئول کارگری معتقد است رونمایی از طرح کارورزی پوششی برای اجرای طرح مهارت آموزی در محیط واقعی کسب و کار بوده تا فارغ التحصیلان و کارورزان از هیچگونه حمایت بیمهای یا دستمزدی برخوردار نشوند.
به اذعان علی خدایی در جریان بررسی طرح کارورزی در جلسه شورای عالی کار متوجه شدیم طرحی تحت عنوان مهارت آموزی در محیط واقعی کار به استانها ابلاغ شده و استناد آن به جلسه مورخ پنجم بهمن ماه سال گذشته است. در حالی که آن جلسه بدون حضور نمایندگان کارگری و اطلاع از مراحل تدوین دستورالعملهای اجرایی برگزار شده و به همین دلیل جامعه کارگری از اصل مصوبه بی اطلاع بوده است.
وی در پاسخ به این پرسش که این طرح چه تفاوتی با طرح کارورزی دارد؟ گفت: برخلاف طرح کارورزی که در آن شرط سنی وجود دارد و فرد از حمایت بیمهای برخوردار است و یک سوم حداقل دستمزد را میگیرد، طرح مذکور، محدودیت سنی ندارد و رایگان است به نحوی که کارفرما میتواند به جای یک یا دو کارورز از چندین کارورز استفاده کند.
به اعتقاد او، اگر هدف، کارآموزی نیروی انسانی است باید مطابق ذیل فصل پنجم قانون کار که به مهارت آموزی و کارورزی اشاره دارد، عمل کنیم؛ یعنی فرد از زمانی که وارد محیط کار شد ذیل قانون کار باشد. منتها در آنجا قید شرط سنی داریم و حداقل سن ۱۵ سال و حداکثر سن ۱۸ سال است ولی وقتی قید شرط سنی برداشته میشود با ناهنجاری مواجه میشویم.
بنابر اظهارات این مقام مسئول کارگری، علیرغم آنکه جلسات طرح کارورزی در وزارت کار به خوبی پیش میرفت و با طرح دغدغهها و پیشنهادات خود دستورالعمل مذکور رو به اصلاح بود؛ متاسفانه اطلاع از ابلاغ طرح مهارت آموزی در محیط واقعی کار موجب شد تا از تشکیل جلسات بعدی طرح کارورزی خودداری و ادامه بحث را منوط به توقف کامل اجرای دستورالعمل مهارت آموزی کنیم.
در حال حاضر آنطورکه خبرها حکایت دارند روابط مثبت میان وزارت کار و کارگران به شدت بهم ریخته و باید دید در نهایت این جنگ نرم میان این وزارتخانه و جامعه کارگری به کجا ختم میشود؟
آقای وزیر ،نظریه پرداز ،ایجاد فقر ،وقشر مورد حمایتی هستند ،ایشان به افراد فقیر ،وگدا بیشتر علاقه دارند تا به کاگر؟ چون کارگر نان بازوی خویش را میخورد ،واحساس آزاد منشی دارد ،آقای وزیر دوست دارند ،قشری در جامعه باشند ،که برای نمردن از گر سنگی ،دعا گوی ایشان باشند ؟ سازمانی که قبلا ثروتش از دولت بیشتر بود ،اکنون توان ،تعادل پرداخت حقوق ،بازنشستگان خود را ندارد؟ چرا ،این همه ولخرجی از جیب چه کسانی است ؟ چرا کارکنان ،ومسولین ادارات کار ،وتامین اجتماعی ،پاسخگو نمی باشند ،وبا ارباب رجوع ،مانند ،فقیری که بگدایی بدر خانهٔ آنها آمده رفتار میکنند ،وجوابهای سربالا میدهند ،،،،؟