حمله اینستاگرامی معروف به افراد ناکارشناس

عدم گردش آزاد اطلاعات تقریبا در همه سطوح زندگی مردم ایران به چشم می خورد. همین عدم گردش آزاد اطلاعات موجب شده است که ادبیاتی در ایران راه بیفتد به اسم "بگم بگم" که همه با این ادبیات و سردمدارش آشنایی کامل داریم. افرادی که زیاد از این ادبیات استفاده می کنند را باید کاسبان پنهان کاری نامید. بله این افراد از عدم گردش آزادانه اطلاعات، کاسبی می کنند. به خودشان حق می دهند هر حرفی بزنند و در پاسخ صرفا طرف مقابل را به افشای مسائل پنهان تهدید کنند. مسائل پنهانی که بعضا بعد از برملا شدن قبل از تعجب آور بودن این سوال را در ذهن مردم متبادر می کند که چرا تا الان این مساله گفته نشده بود یا این که اصلا چیز خاصی نبود که این همه سرش هیاهو به راه انداخته شده. نکته مهم هم همین جاست. تنها با پلیسی کردن ماجراست که می توان مستقل از نوع موضوع در مورد آن مساله حساسیت به وجود آورد و مخاطبان را مرعوب خود کرد. کافی است سری به ستون اخبار روز در ایران بزنید. فرقی هم نمی کند که در چه زمینه ای باشد. سیاسی، اقتصادی، اجتماعی... . در همه این خبرها ردپایی از این مساله به چشم می خورد. در ورزش هم که علی مشالله! چند بار این جمله "چیزهایی هست که به وقتش خواهم گفت" را شنیده باشیم خوب است؟ هربار اتفاقی افتاد، دعوایی بالا گرفت یا بحثی پیش آمده طرفین منازعه این جمله را گفته اند و اذعان کرده اند به وقتش همه مسائل را مطرح می کنند. اما گویا تا کنون وقت گفتن هیچ کدام از آن حرف ها نرسیده است! در همه ورزش ها هم بوده. فوتبال از همه بیشتر و کشتی و کاراته و بسکتبال و قس علی هذا! اینبار اما نوبت والیبال است و راوی کاپیتان تیم ملی یعنی سعید معروف.

چند روز پیش سعید معروف کاپیتان باسابقه والیبال کشورمان در پست اینستاگرامی خودش حمله تندی به افرادی مجهول الهویه کرد:«خیلی دوست داشتم قبل از بازی راجب چیزی اظهارنظر نکنم ولی فکر کنم آقایون کار(نا)شناس نمی تونن علاقه خودشونو به میکروفون و... پنهان کنن. فقط خواستم به دوستانی که راجب اخلاق اخلاق تو ورزش صحبت میکنن اعلام کنم که والیبال نیازی به معلم اخلاقی که شما باشی نداره،حرف های زیادی هست که اگه زده بشه حتی نمی تونین سرتونو بلند کنید... اگر دنبال چیزی هستید و جراتشو دارید (البته که ندارید) به جای صحبت تو رسانه‌ها رو در رو حرف بزنید تا جواب بشنوید و قضاوت مردم رو ببینید»

این پست را از چند جهت می توان بررسی کرد. اول از همه تریبونی است که واکنش سعید معروف به مسائل را بازتاب داده. واقعا جای بررسی مسائل تیم ملی والیبال که با قلب میلیون ها ایرانی گره خورده در اینستاگرام است؟ الان باید زیر این پست چه اتفاقی بیفتد؟ غیر از این که حاشیه درست شود و همه بیایند و اظهار نظر کنند و لشگرکشی های طرفداران رخ بدهد چه چیزی عاید والیبال ما می شود؟ البته کاپیتان کامنت هایش را بسته و جلوی اظهارنظرها را گرفته است... آقای معروف دوست داشتنی قبول کنید اینستاگرام جای مناسبی برای مطرح و بحث کردن درباره تیم ملی و موضوعات پیرامون آن نیست.

دوم نوع ادبیات شماست. ادبیات دو پهلو با بهره گیری از اصل "بگم بگم". اول مشخص کنید در مورد چه کسی حرف می زنید. این آقایان کارناشناس به زعم شما چه کسانی هستند؟ الان مخاطب صحبت های شما چه کسی است؟ یعنی کسی در مورد تیم ملی اظهار نظر نکند؟ کسی انتقاد نکند؟ کسی از بازیکن سالاری و ضعف ها سخنی نگوید؟ اگر منظورتان اینها نیست و بعضی از افراد صحبتی نابجا را مطرح کرده اند، لطفا بگویید این افراد چه چیزی را گفته اند که به زعم شما ناکارشناسی آمده. بگذارید ما هم بدانیم. چه اشکالی دارد؟ بگذارید بدانیم این افرادی که به چیزهایی شبیه میکروفون (ما فکر بد نمی کنیم) علاقه دارند چه کسانی هستند.

سوم می رسیم به مساله همیشگی ما در ایران که بالا به آن اشاره شد. آرزو دارم یک بار و فقط یک بار کسی که می آید ادعایی می کند که حرف های مگویی وجود دارند و باید زده شوند اما با نجابت شخص بنده مسکوت می ماند زده شود. آقای معروف! شما یک بار بیایید و این مساله را برای همیشه خاتمه دهید. صف شکن باشید. بگویید چه خبر است که شما و آن آقاها می دانید و ما نباید بدانیم. مردم نامحرمند؟ اگر می گویید ارتباط مردم با والیبال خوب است و واقعا هم همین طور است چرا مردم نباید بدانند؟ اگر نباید بدانند چرا مطرح می کنید؟ چه کسی را می خواهید مرعوب کنید و تحت تاثیر قرار دهید؟ چطور می شود بین این همه آدم کارناشناس و رازهای ناگفته و اتفاقات پشت پرده، سن پرتقال فروش را حدس زد؟

چهارم اینکه باز شما هم مثل اکثر سیاستمداران و افراد سلبریتی از کیسه مردم شروع به خرج کردن کرده اید. قضاوت مردم را طوری مطرح کرده اید که گویا طرف شما هستند و اگر افراد مقابل شما نمی آیند رو در رو حرف بزنند بخاطر این است که خودشان از این مساله آگاهند. بله! شاید حق با شما باشد. ما مردم شما را دوست داریم. همه قهرمان هایمان را دوست داریم. دلمان می خواهد شما را آن بالای بالا ببینیم. چرا که رسیدن شما به موفقیت رسیدن ما به موفقیت است. اما سوالی که داریم اینجاست که چرا فقط وقت جناح بندی یاد مردم می افتید؟ مردمی که آنقدر لایق نیستند حتی بدانند اصلا دعوا سر چیست! در همه مسائل هم اوضاع از همین قرار است. البته این فقط حرف و رویکرد شما نیست. اگر واقعا خودتان را از مردم می دانید پس آنها را نامحرم نکنید. کاپیتان تیم ملی فوتبال، مسعود شجاعی اخیرا تجربه خوبی برایمان رقم زد. هرچیزی که می دانست در مورد پشت پرده مسائل فوتبال و رسوایی های بوجود آمده به مردم گفت و هرچه را هم نمی دانست صریحا خواستار روشن شدن آن شد. با مردم بودن و انتظار همراهی آنان باید دو طرفه باشد. انتظار ما نیز از شما همین است. اگر چیزی هست که مردم باید بدانند صراحتا اعلام کنید. اصلا روبروی منتقدان خود بنشینید و با آنها بحث کنید یا شما آنها را قانع می کنید یا آنها شما را...

در نهایت بگذارید آن آقایان ناشناسی که دارند راست راست می گردند و اگر مردم بدانند چه کرده اند نمی توانند سرشان را بالا بگیرند رسوا شوند. اما اگر مساله مربوط به نکات فنی می شود نمی توان تنها به یک جمله در اینستاگرام اکتفا کرد و باید درباره آن نظرتان را بگویید و بحث کنید. به نظر نمی رسد فدراسیون والیبال آن قدر ها هم بی در و پیکر باشد که نتواند جایی به شما و آن آقایان اختصاص دهد تا در مورد مسائل فنی و مشکلات بحث و تبادل نظر بکنید.

و در نهایت اینکه لطفا به عنوان یک الگو برای میلیون ها جوان و نوجوان ایرانی به بازنشر گفتمان های مخرب جامعه مثل گفتمان "بگم بگم" کمک نکنید.