مبینای ۳ ساله، قربانی دیگر آزار جنسی
پارسینه: زمین بازی پارک دور سر مادر میچرخید وقتی فریاد میزد: مبینا، مبینا دخترم کجایی؟ زمین بازی مانند چرخ فلک وسط زمین دور سر مادر میچرخید اما نشانی از مبینا نبود که نبود.
به گزارش رکنا؛ زمین بازی پارک دور سر مادر میچرخید وقتی فریاد میزد: مبینا، مبینا دخترم کجایی؟ زمین بازی مانند چرخ فلک وسط زمین دور سر مادر میچرخید اما نشانی از مبینا نبود که نبود.
خیلی خوشحال بود که به همراه مادر و برادرش به پارک آمده، با عروسکی که در دستش بود به سمت وسایل بازی کودکان رفت..
همین چند لحظه پیش بود که دختر کوچکش را روی تاب گذاشت و با مهربانی برای دخترش خواند: تاب تاب عباسی، خدا جون مبینای منو نندازی.... حالا تاب با سرعت زیاد در هوا پایین و بالا میرفت و مبینا روی تاب نبود که کودکانه بخندد و بگوید: هلم بده تا برم تو آسمون...
مبینا ۳ ساله فکرش نمی کرد امروز برایش حادثه ای تلخ رقم بخورد، اتفاقی که هیچ وقت از ذهن او پاک نخواهد شد.
همزمان با اتفاق تلخ و فراموش نشدنی دو کودک معصوم آتنا و کیمیا ، خبر از تجاوز به مبینا ۳ ساله از سوی یکی از مددکاران مهرآفرین شعبه مشهد اعلام می شود.
بله درست است دخترک ۳ ساله....
برای پیگیری ماجرا و اتفاق صورت گرفته پای صحبت مددکار اجتماعی مینشینیم.
فریبا بهشتان در این باره میگوید: مبینا به همراه مادر و برادرش روز جمعه مورخ (۱۶ تیر ۹۶) ساعت ۳۰:۱۴ قصد رفتن به پارک میکنند.
وی بیان میکند: ساعت ۱۵ به پارک پردیس قائم واقع در بلوار شهید فهمیده مشهد میرسند، مبینا به سرعت خود را به وسایل بازی رسانده و مشغول بازی میشود.
بهشتیان ادامه میدهد: مادر نیز به همراه یکی از دوستان گوشهای از پارک را انتخاب و به گپ و گفتگو با وی میپردازد.
مددکار اجتماعی میگوید: بعد از نیم ساعت مادر، مبینا را به زور از تاپ بلند کرده و با خود به جایی که نشستن میبرد، اما مبینا شروع به گریه میکند و مجددا به تنهایی و با گریه به سمت وسایل بازی میرود...
در حین بازی کردن مبینا، مادر چندین بار نگاهش را به سمت وسایل بازی انداخته و مبینا را میبیند اما بیکباره خبری از مبینا نیست.
بهشتیان میگوید: مادر و دوستش بلافاصله به دنبال مبینا رفته و پس از نیم ساعت که خبری از وی پیدا نمیکنند موضوع را به نگهبان پارک اعلام میکنند و گشتها برای پیدا کردن مبینا تشدید میشود.
این مددکار ادامه میدهد: علی رغمهای تلاشها اما خبری از مبینا نمیشود و مادر به همراه پسرش به خانه بازمی گردد تا به همراه همسرش به کلانتری بروند.
وی میافزاید: پس از اعلام مفقودی مبینا به پلیس ۲۲۱، موضوع از طریق کلانتری نزدیک پارک پیگیری میشود، تا اینکه ساعت ۲۱:۳۰ پاسگاه خبر پیدا شدن مبینا را میدهد.
بهشتیان میگوید: با حضور پدر و مادر در کلانتری، مبینا در آغوش مادر قرار میگیرد اما مادر متوجه لکهای خون روی شلوار و کوفتگی بینی مبینا می شود.
بعد از امضاء پدر و مادر مبینا در کلانتری، آنها راهی یکی از درمانگاه های نزدیک منزل میشوند و بعد از معاینه پرستار به آنان میگوید باید به بیمارستان مراجعه کنید..
بعد از حضور در بیمارستان و بررسی، پزشک علائم کودک آزاری جنسی را تایید کرده و مبینا بستری میشود.
این در حالی است که پدر مبینا به دلیل وضعیت مالی نامناسب و هزینه پزشکی قانونی جهت ادعای شکایت خود صرفه نظر کرده است.
کار افغانی هاست
فرد متجاوز باید به سزای عمل پلیدش برسد