شکنجه کاراتهکا ایرانی در کردستان عراق
پارسینه: مصاحبه تکان دهنده همسر اسماعیل کشاورز حاکی از آن بود که وی با دعوت و به قصد تاسیس باشگاه کاراته سبک کیوکوشین کای به اربیل سفر و متعاقب آن توسط عوامل یاد شده بازداشت و بازجویی شده است.
«عبدالله حسین دوست» فعال رسانهای متنی منتشر کرده که روایتی است از شکنجه وحشیانه «اسماعیل کشاورز» کاراته کار ایرانی که به دعوت رسمی کردستان عراق به این منطقه سفر کرده اما به یکباره دستگیر، و به شدت مورد شکنجه وبازجویی قرار میگیرد. این متن به شرح زیر میباشد:
فکر کنم ماه پیش بود تیتری در یکی از رسانه های کشور توجهم را به خود جلب کرد "اعدام دسته جمعی صد ها انسان به ظن عضویت در داعش در منطقه ای به نام زومار در ۲۸ اوت تا ۳ سپتامبر سال گذشته ( ۶ تا ۱۲ شهریور) " طبق گزارش منتشره شده توسط دیده بان حقوق بشر نیروهای امنیتی اقلیم کردستان عراق موسوم به آسایش این افراد را بدون انجام روند های قانونی کشته و اجساد آنها را دریک گور جمعی دفن کردند.
با خود در کشمکش بودم آیا این حد توحش و جنایت را می شود باور کرد؟ آیا دیده بان حقوق بشر گزارش جعلی منتشر کرده است؟ در صورت صحت موضوع چرا دولت مرکزی عراق و جوامع بین المللی در برابر این رفتار ضد انسانی سکوت کرده اند؟ هنوز در پیچ و خم یک کوچه پرتلاطم در افکار خود پرسه می زدم که خبر دیگری به مانند صاعقه، طوفانی دیگر در درونم به راه انداخت.
وی می گوید دردیدار تنها سه دقیقه ای با همسرخود شوکه شده و تاکید می کند آثار شکنجه و ایراد ضرب و شتم در سرو صورت اسماعیل به گونه ای بود که تشخیص چهره وی را سخت می نمود و ناتوان از پیمودن تنها چند قدم وی را به اجبار در عنفوان جوانی و ورزش حرفه ای با صندلی چرخ دار آشنا کرده بود.
چندی بعد در لابلای اخبار مطلع شدم کشاورز با پیگیری های سرکنسولگری کشورمان در اربیل و دخالت نیچروان بارزانی آزاد و به ایران بازگشته است.
بسیار کنجکاو بودم که آیا اظهارات زنگباری مبنی بر شکنجه و ضرب وشتم کشاورزصحت دارد و یا وی برای تحریک اصحاب رسانه و غلیان عواطف انسانی مسئولین چنین مطالبی را عنوان نموده است. به سختی توانستم با یکی از نزدیکان کشاورز تماسی کوتاه داشته باشم آنچه روایت شد باورکردنی نبود بغض گلویم را می فشرد شرم همه وجودم را گرفته بود از اینکه کردهای بارزانی که روزی سر سفره ایرانیان مهمان بودند و علی القاعده حیات خود را مدیون آغوش باز ایرانیان میدانند از هر نوع شکنجه و ضرب جرح و رفتار غیر انسانی و هتک حرمت و تحقیر فروگذاری نکرده بودند، مبهوت و متعجب بودم.
از وی پرسیدم اتهام به کشاورز چه بوده که وی با چنان رفتار وحشیانه قرون وسطایی مورد شکنجه قرارگرفته است. وی گفت اسماعیل کشاورز وزرشکار ملی و عنوان دار ایران است که بارها در مجامع مهم و معتبر ورزشی پرچم جمهوری اسلامی ایران را به احتزاز در آورده است. احتمالا قهرمان ملی بودن تنها جرم کشاورز در اربیل مرکزکردستان عراق بوده است.
به راستی در شمال عراق چه خبر است رفتاری شبیه دوران بربریت ان هم در قرن بیست و یکم با کدام موازین انسانی و حقوق شناخته شده بین المللی سنخیت دارد. دولت جمهوری عراق و همچنین نهادهای حقوق بشری در جهان بایستی پیگیر و پاسخگو این نوع رفتار وحشیانه باشند.
به عنوان یک روزنامه نگار موضوع را رها نخواهم کرد بایستی ازحقوق و امنیت ایرانیان دراقلیم کردستان عراق صیانت شود و این وظیفه تمامی دستگاههای اجرایی و نیز نمایندگی های ایران در جمهوری عراق است. لازم است در حداقل های ممکن و در گام نخست حکومت اقلیم کردستان از کرده خود عذرخواهی رسمی و آسیب های روحی و جسمی اسماعیل کشاورز جبران گردد. اینکه افراد دیگری به مانند کشاورز اسیر در زندان های سرویس امنیت کردستان عراق باشد، دور از انتظار نیست ایرانیانی که که با وضعیت مشابه در آنجا به دنبال فریادرس هستند. آیا کسی هست آنان را یاری کند؟
یعنی خاک تو سر ............. و وزیرای نفلش