احکام روزه
پارسینه: بلوغ شرعى دختران همان تکمیل نه سال قمرى است که در این هنگام روزه بر آنها واجب است و ترک آن به مجرد بعضى از عذرها جایز نیست، ولى اگر روزه گرفتن براى ایشان ضرر داشته باشد یا تحمل آن برایشان همراه با مشقت زیاد باشد، افطار براى آنها جایز است.
معنای روزه
۱. «روزه» در شرع مقدس اسلام آن است که انسان در تمام روز (از طلوع فجر تا مغرب) با قصد اطاعت از فرمان خداوند از خوردن و آشامیدن و چیزهاى دیگرى که به تفصیل گفته خواهد شد خوددارى کند.
انواع روزه
۲. روزه از یک نظر بر چهار نوع است:
ـ. روزهى واجب، مثل روزهى ماه مبارک رمضان.
ـ. روزهى مستحب، مثل روزهى ماه رجب و شعبان.
ـ. روزهى مکروه، مثل روزهى روز عاشورا.
ـ. روزهى حرام، مثل روزهى عید فطر (اول ماه شوال) و قربان (دهم ماه ذىالحجه).
روزههاى واجب
۳. روزههاى واجب عبارتند از:
ـ. روزهى ماه مبارک رمضان.
ـ. روزهى قضا.
ـ. روزهى کفاره.
ـ. روزهى قضاى پدر و مادر.
ـ. روزهى مستحبى که به واسطهى نذر و عهد و قسم واجب شده است.
ـ. روزهى روز سوم از ایام اعتکاف.
ـ. روزهى بدل از قربانى در حج تمتع.
شرایط وجوب روز
۷. روزه بر افرادى واجب است که واجد شرایط زیر باشند:
ـ. بلوغ.
ـ. عقل.
ـ. قدرت.
ـ. بىهوش نبودن.
ـ. مسافر نبودن.
ـ. حایض و نفسا نبودن.
ـ. ضررى نبودن روزه.
ـ. حَرَجى نبودن روزه.
مشقت در گرفتن روزه
مشقت در گرفتن روزه
ناتوانى از گرفتن روزه در آغاز بلوغ
۸. دخترى که به سن تکلیف رسیده، ولى به علت ضعف جسمانى توانایى روزه گرفتن ندارد، و بعد از ماه مبارک رمضان هم نمىتواند قضاى آن را به جا آورد تا اینکه ماه رمضان سال بعد فرا مى رسد، چه حکمى دارد؟
ج) ناتوانى از گرفتن روزه و قضاى آن به مجرد ضعف و عدم قدرت موجب سقوط قضاى روزه نمى شود، بلکه قضاى روزههاى ماه رمضان که از او فوت شده، بر وى واجب است.
۹. دخترانى که تازه به سن تکلیف رسیدهاند و روزه گرفتن بر آنها مقدارى مشکل است، چه حکمى دارند؟ آیا سن بلوغ شرعى دختران اکمال نه سال قمرى است؟
ج) بنا بر نظر مشهور، بلوغ شرعى دختران همان تکمیل نه سال قمرى است که در این هنگام روزه بر آنها واجب است و ترک آن به مجرد بعضى از عذرها جایز نیست، ولى اگر روزه گرفتن براى ایشان ضرر داشته باشد یا تحمل آن برایشان همراه با مشقت زیاد باشد، افطار براى آنها جایز است.
۱۰. اگر دختر نه سالهاى که روزه بر او واجب شده، به دلیل دشوارى، روزهاش را افطار نماید، آیا قضا بر او واجب است یا خیر؟
ج) قضاى روزه هایى که از ماه رمضان افطار کرده، بر او واجب است.
۱۱. من بر اثر ضعف جسمانى از ابتداى سن بلوغ تا دوازده سالگى روزه نگرفتهام، در حال حاضر چه تکلیفى دارم؟
ج) واجب است روزه هایى را که در ماه مبارک رمضان نگرفتهاید با اینکه به سنّ تکلیف رسیده بودید، قضا کنید، و اگر افطار روزه ماه رمضان عمدى و اختیارى و بدون عذر شرعى بوده، کفّاره هم بر شما واجب است.
۱۲. کسى که در اوائل سن تکلیف بر اثر ضعف و عدم توانایى، نتوانسته روزه بگیرد، آیا فقط قضا بر او واجب است یا قضا و کفّاره با هم بر او واجب است؟
ج) اگر گرفتن روزه براى او حرجى نبوده و عمداً افطار کرده، علاوه بر قضا، کفّاره نیز بر او واجب است و اگر خوف داشته باشد که اگر روزه بگیرد مریض شود، فقط قضاى روزهها بر عهده او مىباشد.
افطار بهخاطر مشقت در اثناى روز
۱۳. اگر شخصى جهت شغلى که دارد و نمى تواند آن را رها کند چنانچه بر اثر تشنگی یا گرسنگی روزه برایش حرجى باشد، و همچنین افراد کم سن و سال که روزه گرفتن براى آنها مشقّت شدید دارد آیا از اوّل روز مى توانند افطار کنند یا اینکه حکم دیگرى دارند؟
ج) در فرض سؤال، هر وقت دچار حرج و مشقّت شدند، مى توانند افطار کنند و در مورد تشنگی احتیاط واجب این است که به مقدار ضرورت افطار کرده و در بقیه روز امساک نمایند و در هر صورت بعداً باید روزه آن روز را قضا نمایند.
راههاى ثبوت اول ماه
۱۴. آیا اول ماه مبارک رمضان و آخر آن با رؤیت هلال ثابت مىشود یا با تقویم، هرچند ماه شعبان سى روز نباشد؟
ج) اول یا آخر ماه رمضان با رؤیت شخص مکلّف یا با شهادت دو فرد عادل یا با شهرتى که مفید علم است یا با گذشت سى روز و یا به وسیله حکم حاکم ثابت مىشود.
۱۵. در محل سکونت من بدون رویت هلال ماه و به صِرف گذشتن ۳۰ روز از شعبان جمعه را اول ماه رمضان اعلام نمودند، در حالى که اول شعبان هم به تحقیق معلوم نبود؛ لذا استدعا دارد تکلیف حقیر و سایر دوستان در استفاده از شبهاى پر فیض قدر و قرائت دعاى روزانه و اعمال مخصوص برخى شبها و روزها را معیّن فرمایید.
ج) بعد از گذشتن سى روز از ماه شعبان حکم به اول ماه رمضان مىشود هرچند هلال ماه رمضان را ندیده باشند، لیکن به شرط آنکه اول ماه شعبان به طریق شرعى ثابت شده باشد وگرنه گذشت سى روز اعتبار ندارد. لیالى متبرّکهى قدر وجود واحد مستمرّ است و در درک فضیلت شب قدر و درک فضیلت ادعیهى خاصهى زمانهاى خاصى از ماه مبارک رمضان، اگر خصوصیت زمان براى مکلّف محرز نباشد، مى تواند با احتیاط و تکرار عمل، آن فضیلت را درک کند.
علم به حلول ماه رمضان در میان روز
۱۶. اگر پیش از ظهر اعلام کردند که امروز اول ماه رمضان است؛ تکلیف روزه آن روز چه مىشود؟
ج) اگر مبطلات روزه را مرتکب نشده، بنابر احتیاط واجب باید نیّت روزه کند و روزه بگیرد و بعداً نیز آن روز را قضا کند و اگر یکى از آنها را مرتکب شده، روزه او باطل است؛ ولى (به احترام ماه رمضان) باید تا اذان مغرب از کارى که روزه را باطل مىکند، خوددارى نموده و بعد از ماه رمضان آن روز را قضا کند.
روزه در صورت عدم ثبوت اول ماه
۱۷. اگر تعیین اول ماه رمضان و عید سعید فطر به علت عدم امکان رؤیت هلال اول ماه به سبب وجود ابر در آسمان یا اسباب دیگر، ممکن نباشد و سى روز ماه شعبان یا ماه رمضان کامل نشده باشد، آیا براى ما که در ژاپن زندگى مىکنیم، جایز است که به افق ایران عمل کرده و یا به تقویم اعتماد کنیم؟ وظیفه ما چیست؟
ج) اگر اول ماه از طریق رؤیت هلال حتى در افق شهرهاى مجاورى که اتحاد افق دارند، و یا از طریق شهادت دو فرد عادل و یا از طریق حکم حاکم ثابت نشود، باید احتیاط کرد تا اول ماه ثابت شود.
اختلاف نظر مراجع تقلید در ثبوت عید فطر
۱۸. اگر بین مراجع تقلید در ثبوت عید فطر، اختلاف پیش آید، وظیفه مکلف چیست؟ آیا هر مقلّد باید به نظر مرجع تقلید خود مراجعه کند؟
ج) در ثبوت اول ماه تقلید راه ندارد، بلکه اگر شخص از گفته و اعلام نظر مرجع تقلید، اطمینان به رؤیت ماه پیدا کند، باید روزه خود را افطار کند و اگر شک داشت، باید آن روز را روزه بگیرد.
رؤیت هلال
اطمینان به تولد ماه نو
۱۹. اگر یقین و اطمینان به تولد هلال و قابل رؤیت بودنش پیدا شود، آیا تکیه و اعتماد بر آن حتى اگر در حال حاضر رؤیت نشود، امکان دارد؟
ج) اگر یقین به تولد هلال و قابل رؤیت بودن آن حاصل شود ـ. یعنى به وجود ماه و امکان رؤیتش ـ. علم به حلول ماه حاصل شده و آثار اول ماه بر آن مترتب مى شود، هر چند خود شخص فعلاً هلال را ندیده باشد.
ملاک داخل شدن ماه جدید
۲۰. ملاک داخل شدن در ماه جدید چیست؟ آیا خارج شدن قمر از تحتالشعاع یا خارج شدن آن از محاق است یا این که با شرط رؤیت هلال با چشم غیرمسلح مى باشد و یا به شرط امکان رؤیتش؟
ج) معیار، خارج شدن ماه از تحتالشعاع و امکان رؤیتش ولو با چشم مسلح مى باشد.
عدم علم به امکان رؤیت هلال
۲۱. اگر یقین به تولد ماه داشته باشیم ولى یقین نداشته باشیم که امکان رؤیتش هست، حکم چیست؟
ج) کفایت نمى کند.
استهلال
۲۲. آیا استهلال در اول هر ماه واجب کفایى است یا احتیاط واجب؟
ج) استهلال فىنفسه واجب شرعى نیست.
زمان رؤیت هلال
۲۳. همانطور که مى دانید، وضعیت هلال در آخر یا اول ماه به یکى از حالتهاى زیر است:
الف. غروب هلال قبل از غروب خورشید باشد.
ب. غروب هلال مقارن با غروب خورشید باشد.
ج. غروب هلال بعد از غروب خورشید باشد.
لطفاً بیان فرمایید کدام یک از حالات سهگانه فوق را مى توان براى تعیین اول ماه به حساب آورد؟
ج) در هر سه فرض، رؤیت هلال براى اثبات حلول ماه قمرى جدید از شبى که پس از رؤیت است کفایت مى کند.
۲۴. در برخى از کشورها (مثل سوئد) امکان رؤیت هلال ماه شوال پس از غروب خورشید تا دو سه روز بعد از رؤیت ماه نو در ایران منتفى مى باشد، چون در این مناطق ماه قبل از خورشید غروب مى کند حال اگر در این مناطق امکان رؤیت هلال قبل از غروب خورشید وجود داشته باشد آیا همین مقدار براى اثبات هلال ماه شوال کفایت مى کند یا نه؟
ج) اطمینان به امکان رؤیت هلال پیش از غروب براى اثبات حلول ماه قمرى جدید از شبى که پس از رؤیت است، کافى است.
اتحاد افق و ملاک آن
۲۵. آیا اتحاد افق در رؤیت هلال شرط است یا خیر؟
ج) بلى شرط است.
۲۶. هم افق به چه معنى مى باشد و نقاط هم افق چه نقاطى هستند؟
ج) مراد از «هم افق» مکانى است که از لحاظ امکان یا عدم امکان رؤیت با شهر مورد نظر، همسان باشد.
ثبوت هلال ماه نو در شهرهاى هم افق
۲۷. اگر هلال ماه مبارک رمضان در شهرى دیده شود، آیا در شهرهاى دیگرى که افق آنها یکسان بوده یا دو ساعت فرق دارند، اول ماه ثابت مى شود یا نه؟
ج) اگر ملازمهى بین بلدین در امکان رؤیت هلال مُحرز باشد، براى شهرهاى دیگر نیز کافى است؛ و صِرف اختلاف در وقت غروب میزان نیست.
اعتماد بر افق مناطق دیگر
۲۸. اگر روز بیست و نهم ماه در تهران و خراسان عید باشد، آیا براى افرادى هم که در شهرى مانند بوشهر مقیم هستند، جایز است افطار کنند؟ با توجه به اینکه افق تهران و خراسان با افق بوشهر یکى نیست.
ج) بهطور کلّى اگر اختلاف بین افق دو شهر به مقدارى باشد که با فرض رؤیت هلال در یکى، هلال در دیگرى قابل رؤیت نباشد، رؤیت آن براى شهرهایى که احتمال رؤیت در آن بهطور قطع و یقین منتفى باشد، کفایت نمى کند.
رؤیت هلال در بلاد شرقى
۲۹. اگر ماه در انگلیس دیده شود، آیا براى مردم کشورهایى که در غرب آن واقع شده است هم ثابت مى شود؟
ج) اگر رؤیت ماه در بلدى ملازم با رؤیت یا امکان رؤیت در بلد دیگر باشد، براى آن بلد دیگر هم کافى است، اما ممکن است در اثر اختلاف زیاد در طول جغرافیایى، رؤیت در بلد شرقى ملازم با امکان رؤیت در بلد غربى نباشد.
۳۰. اگر ماه در کشورهاى شرقى رؤیت شود آیا براى کشورهاى غربى خودبهخود ثابت مى شود یا خیر؟ و حدود آن چیست؟
ج) رؤیت در بلد شرقى گرچه غالباً ملازم با امکان رؤیت به طریق اولى در بلد غربى است، لیکن گاهى به ملاحظهى اختلاف زیاد در طول جغرافیایى، چنین ملازمهاى منتفى است؛ و معیار کلّى ملازمهى بین بلدین در امکان رؤیت هلال است.
هم عرض بودن مناطق در رؤیت هلال
۳۱. شمال کانادا در عرض جغرافیایى انگلیس قرار دارد، آیا با انگلیس همافق است؟
ج) صِرف همعرض بودن کافى نیست، بلکه میزان ملازمه بین رؤیت در یک بلد با امکان رؤیت در بلد دیگر است.
اشتراک دو منطقه در شب
۳۲. اگر یقین و اطمینان به تولد هلال و قابل رؤیت بودنش در غیر کشور مکلّف پیدا شود، در صورتى که آن کشور با کشور مکلّف در بخشى از شب مشترک باشد، آیا مى توان به این رؤیت ترتیب اثر داد؟
ج) صِرف مشترک بودن دو کشور در بخشى از شب، براى اشتراک حکم کفایت نمى کند.
ملاک رؤیت هلال
۳۳. رؤیت ماه نو با ابزار چه حکمى دارد و آیا رؤیت تصویر هلال ماه با استفاده از دوربین مخصوص و انعکاس نور و بازخوانى اطلاعات ضبط شده توسط رایانه، براى اثبات اول ماه کفایت مىکند؟
ج) رؤیت با وسیله، فرقى با رؤیت به طریق عادى ندارد و معتبر است. ملاک آن است که عنوان رؤیت محفوظ باشد. پس رؤیت با چشم و با عینک و با تلسکوپ محکوم به حکم واحدند. اما در مورد انعکاس به رایانه که درآن صدق عنوان رؤیت معلوم نیست محل اشکال است.
شهادت دو فرد عادل به رؤیت هلال
شهادت به رؤیت هلال توسط دو عادل
۳۴. اگر چند نفر عادل شهادت بدهند که دو نفر عادل ماه را دیدهاند؛ آیا اول ماه رمضان یا شوال ثابت مىشود؟
ج) خیر، باید دو نفر عادل خودشان براى انسان شهادت بدهند که ماه را دیدهاند و اگر رؤیت ماه را با واسطه نقل کنند، کافى نیست؛ مگر آنکه از گفته آنان، اطمینان به رؤیت هلال پیدا شود.
اختلاف بیّنه در رؤیت هلال
۳۵. اگر بین علماى یک شهر راجع به ثبوت هلال یا عدم آن اختلاف رخ دهد و عدالت آنها هم نزد مکلّف ثابت بوده و به دقت همه آنها در استدلال خود مطمئن باشد، وظیفه واجب مکلّف چیست؟
ج) اگر اختلاف دو بیّنه بهصورت نفى و اثبات باشد، یعنى یکى مدعى ثبوت هلال و دیگرى مدعى عدم ثبوت آن باشد، این اختلاف موجب تعارض دو بینه و تساقط هر دو است، و وظیفه مکلّف این است که هر دو نظر را کنار گذاشته و درباره افطار کردن یا روزه گرفتن به آنچه که مقتضاى اصل است، عمل نماید.
ولى اگر بین ثبوت هلال و عدم علم به ثبوت آن اختلاف داشته باشند، به این صورت که بعضى از آنها مدعى رؤیت هلال باشند و بعضى دیگر مدعى عدم مشاهده آن، قول کسانى که مدعى رؤیت هلال هستند، در صورت عادل بودن، حجت شرعى براى مکلّف است و باید از آن متابعت کند، و همچنین اگر حاکم شرعى حکم به ثبوت هلال نماید، حکم وى حجت شرعى براى همه مکلفین است و باید از آن پیروى کنند.
اطمینان پیدا کردن به رؤیت هلال
اعلام رؤیت هلال از رادیو و تلویزیون
۳۶. اگر هلال ماه شوال در یک شهر دیده نشود، ولى تلویزیون و رادیو از حلول آن خبر دهند، آیا کافى است یا تحقیق بیشترى واجب است؟
ج) اگر مفید اطمینان به ثبوت هلال گردد یا صدور حکم به هلال از طرف ولى فقیه باشد، کافى است و نیازى به تحقیق نیست.
حدس به رؤیت از گفته دیگران
۳۷. اگر از گفته عدهاى حدس بزنیم که فردا عید فطر است، آیا مىتوانیم روزه بگیریم؟
ج) تا هنگامى که براى شخص اطمینان پیدا نشود که فردا عید فطر و اول شوال است، نمىتواند روزه را افطار کند.
اطمینان به صحّت محاسبات نجومى
۳۸. اگر اطمینان شخصى به صحّت محاسبات نجومى در تولد ماه و قابل رؤیت بودنش با چشم عادى (غیرمسلح) حاصل شود، آیا مى شود در اثبات ماه رمضان یا عید مثلاً بر این اطمینان اعتماد کرد؟ مخصوصاً اگر چنین گفتهاى از متخصصین و اهل خبره در این خصوص صادر شده باشد.
ج) صِرف اطمینان به صحت محاسبات نجومى اعتبارى ندارد؛ ولى اگر اطمینان به وجود هلالِ قابل رؤیت حاصل شود، باید شخص بر این علم و اطمینان خودش ترتیب اثر دهد.
تبعیت از دولت غیر اسلامى در رؤیت هلال
۳۹. اگر تبعیت از اعلام رؤیت هلال توسط یک دولت جایز شد، و آن اعلام معیارى علمى براى ثبوت هلال سرزمینهاى دیگر را تشکیل دهد، آیا اسلامى بودن آن حکومت شرط است، یا اینکه عمل به آن حتى اگر حکومت ظالم و فاجر هم باشد، ممکن است؟
ج) ملاک در این مورد، حصول اطمینان به رؤیت در منطقهاى است که نسبت به مکلّف کافى محسوب مىشود.
تبعیت از اهل سنت در رؤیت هلال
۴۰. آیا تبعیت از عربستان سعودى در تعیین روز دهم ذى حجه (عید قربان) واجب است؟ یا این که مى شود در این مسأله مخالفت کرد؟
ج) براى حجّاج، عمل طبق ثبوت هلال نزد قاضى اهل سنت و حکم به رؤیت آن، مجزى است.
تعیین اول ماه با خصوصیات هلال در شبهاى بعد
۴۱. آیا کوچکى هلال و باریک بودن و اتصاف آن به خصوصیات هلال شب اول، دلیل بر این محسوب مىشود که شب قبل شب اول ماه نبوده، بلکه شب سىام ماه قبلى بوده است؟ اگر عید براى شخصى ثابت شود و از این راه یقین پیدا کند که روز قبل عید نبوده، آیا قضاى روزه روز سىام ماه رمضان را باید بهجا آورد؟
ج) مجرّد کوچکى و پایین بودن هلال یا بزرگى و بالا بودن و یا پهن یا باریک بودن آن دلیل شرعى شب اول یا دوم بودن نیست، ولى اگر مکلّف از آن علم به چیزى پیدا کند باید به مقتضاى علم خود در این زمینه عمل نماید.
۴۲. آیا استناد به شبى که در آن ماه بهصورت قرص کامل است (شب چهاردهم) و اعتبار آن به عنوان دلیل براى محاسبه اول ماه جایز است تا از این راه وضعیت یومالشک معلوم شود که مثلاً روز سىام ماه رمضان است و احکام روز ماه رمضان بر آن مترتّب شود، مثلاً بر کسى که این روز را بر اساس بیّنه روزه نگرفته، حکم به وجوب قضاى روزه شود و کسى هم که به دلیل استصحاب بقاى ماه رمضان روزه گرفته، برىءالذمّه باشد؟
ج) امر مذکور حجت شرعى بر آنچه ذکر شد، نیست، ولى اگر مفید علم به چیزى براى مکلّف باشد، واجب است که طبق آن عمل نماید.
حکم حاکم در اعلام اول ماه
حکم حاکم
۴۳. اینکه گفته مى شود مجتهد باید در مورد رؤیت هلال حکم دهد تا براى همگان لازمالاجرا باشد منظور چیست؟ و چه کسانى را شامل مى شود؟
ج) منظور اظهار نظر و رأى راجع به اول ماه است و صِرف ثبوت ماه نزد وى حکم نیست؛ و منظور از حاکم، مجتهد جامعالشرایط و در درجه اول ولىّ فقیه است.
تبعیت از ولى فقیه بر ثبوت هلال
۴۴. اگر ولىّ امر مسلمین حکم نماید که فردا عید است و رادیو و تلویزیون اعلام کنند که هلال در چند شهر دیده شده است، آیا عید براى تمامى نواحى کشور ثابت مىشود یا فقط براى شهرهایى که ماه در آنها دیده شده و شهرهاى هم افق با آنها، ثابت مىگردد؟
ج) اگر حکم حاکم شامل همه کشور باشد، حکم او شرعاً براى همه شهرها معتبر است.
۴۵. همانگونه که مىدانید اکثر فقهاى بزرگوار پنج راه براى ثبوت اول ماه شوال در رسالههاى عملیه خود بیان کردهاند که ثبوت نزد حاکم شرع در ضمن آنها نیست، بنا بر این چگونه بیشتر مؤمنین به مجرد ثبوت اول ماه شوال نزد مراجع، روزه خود را افطار مىکنند؟
ج) تا حاکم حکم به رؤیت هلال نکرده، مجرد ثبوت هلال نزد او، براى تبعیّت دیگران از وى کافى نیست، مگر آنکه اطمینان به ثبوت هلال حاصل نمایند.
اطلاع به حاکم شرع در صورت رؤیت هلال
۴۶. اگر شخصى هلال ماه را ببیند و بداند که رؤیت هلال براى حاکم شرع به هر علتى ممکن نیست، آیا او مکلّف است که رؤیت هلال را به حاکم اطلاع دهد؟
ج) اعلام بر او واجب نیست مگر آنکه ترک آن مفسده داشته باشد.
اختلاف افق محل حاکم و مقلّد
۴۷. آیا حکمى که حاکم در خصوص اول ماه صادر مى کند براى کسانى که افق محل زندگیشان تفاوت زیادى با افق محل آن مجتهد دارد نیز، لازم الاجرا مى باشد؟
ج) حکم حاکم براى بلادى که بین رؤیت هلال در بلد او و امکان رؤیت در آن بلاد ملازمه نیست، سارى نمى باشد.
کیفیت نیّت روزه
۴۸. روزه مانند همهى عبادتهاى دیگر باید با نیّت همراه باشد، بدین معنى که خوددارى انسان از خوردن و آشامیدن و سایر چیزهاى باطل کنندهى روزه، بهخاطر دستور خداوند باشد و همین که چنین عزمى در او باشد کافى است و لازم نیست آن را بر زبان بیاورد.
نیّت هر روز یا براى کل ماه
۴۹. در ماه رمضان باید براى هر روز نیّت کرد، یا اینکه یک نیّت در اول ماه کافى است؟
ج) اگر شب اول ماه رمضان نیّت کند که یک ماه را روزه بگیرد، کافى است؛ ولى بهتر (احتیاط مستحب) است در هر شب ماه رمضان، براى روزه فرداى آن نیز، نیّت کند.
وجوب روزه به صرف نیّت
۵۰. مادرم نیّت کرد که کل ماه را روزه بگیرد ولى بعد از هفت روز مریض شد، حالا وظیفهاش چیست؟
ج) صِرف نیّت، چیزى به عهدهاش نمى آورد بنابراین در فرض مذکور روزه بر او واجب نیست.
کافى بودن نیّت ارتکازى در روزه
۵۱. شخصى شب نیّت روزه کرده و با همین نیّت تا بعد از اذان صبح خوابیده، وقتى بیدار شده حواسش نبوده و پس از نوشیدن آب یادش آمده بود که شب نیّت روزه کرده است، آیا در این صورت روزهاش صحیح است؟
ج) انجام سهوى مُفطِر ضررى به صحت روزه نمى زند و اگر نیّت قبلى ـ. هرچند بهصورت ارتکازى ـ. موجود باشد، کفایت مى کند.
زمان نیّت روزه
زمان نیّت روزههاى واجب
۵۲. زمان نیّت روزههاى واجب بهطور عادى چه زمانى است؟
ج) نیّت براى روزه ماه رمضان و نذر معیّن، از اول شب تا اذان صبح و براى روزه غیر معیّن (مانند روزه قضا و نذر مطلق)، از اول شب تا ظهر روز بعد است.
زمان نیّت روزهى مستحبّى
۵۳. روزهى مستحبّى را در هر وقت از روز که به فکر روزه بیفتد مى تواند نیّت کند و روزهى او صحیح است، مشروط بر اینکه تا آن لحظه کارى که موجب باطل شدن روزه است از او سر نزده باشد.
تأخیر در نیّت روزه
۵۴. از آنجا که شروع روزه از اول فجر است، نیّت آن هم باید از آن لحظه به تأخیر نیفتد، و بهتر آن است که پیش از فرا رسیدن فجر، نیّت روزه کند.
۵۵. کسى که در ماه رمضان، هنگام فرا رسیدن اذان صبح، عمداً نیّت روزه نمى کند، اگر در اثناى روز نیّت روزه کند، روزهاش باطل است و در عین حال باید تا غروب آن روز از همهى چیزهاى باطل کنندهى روزه اجتناب کند و بعد از ماه رمضان هم قضاى آن روز را بهجا آورد.
۵۶. کسى که در ماه رمضان از روى فراموشى یا بىاطلاعى، نیّت روزه نکرده و در اثناى روز ملتفت شود، در صورتى که کارى که روزه را باطل مى کند انجام داده باشد، روزهى آن روز باطل است ولى تا غروب از کارهاى باطلکنندهى روزه خوددارى کند، اما چنانچه تا هنگامى که ملتفت روزه مى شود، کارى که روزه را باطل مى کند انجام نداده باشد اگر بعد از ظهر است روزه باطل است، و اگر پیش از ظهر است، بنابر احتیاط واجب باید نیّت روزه کند و روزه بگیرد و بعداً نیز روزهى آن روز را قضا کند.
۵۷. اگر براى روزهى واجب غیر ماه رمضان مانند روزهى کفّاره یا قضا تا نزدیک ظهر نیّت نکند، چنانچه تا آن وقت کارى که روزه را باطل مى کند انجام نداده باشد، مى تواند نیّت کند و روزهى او صحیح است.
۵۸. اگر شخصى نیّت روزه استیجارى را عمداً یا سهواً تا قبل از اذان ظهر به تأخیر بیندازد، آیا روزه آن روز ـ. بدون آن که مبطلى را انجام داده باشد ـ. صحیح است؟
ج) در موارد استیجار باید مورد اجاره طبق اجاره و نیز آنچه متعارف بین مؤمنین است انجام بگیرد؛ در غیر این صورت صحیح نبوده و مستأجر مستحقّ مالالاجاره نیست.
نیّت روزه مستحبى
نیّت روزه مستحبى با داشتن روزه قضا
۵۹. کسى که روزهى قضاى ماه رمضان بر او واجب است، نمى تواند روزهى مستحبى بگیرد و چنانچه فراموش کند و روزهى مستحبى بگیرد در صورتى که در اثناى روز یادش بیاید روزه مستحبى او باطل مى شود حال اگر پیش از ظهر باشد مى تواند نیّت روزهى قضاى ماه رمضان کند و روزهاش درست است.
۶۰. شخصى که روزه واجب بر عهدهاش است و قصد دارد که آن را بگیرد، ولى بر اثر پیشامدى نتواند روزه بگیرد مثلاً بعد از طلوع خورشید آماده مسافرت شد و به سفر رفت و بعد از ظهر برگشت و در بین راه هم مرتکب هیچیک از مفطرات نشد، ولى وقت نیّت روزه واجب از وى فوت شد، و آن روز هم از روزهایى است که روزه در آن مستحبّ است، آیا مىتواند نیّت روزه مستحبّى کند یا خیر؟
ج) اگر قضاى روزه ماه رمضان بر ذمّهاش باشد، نیّت روزه مستحبّى حتى بعد از فوت وقت نیّت روزه واجب، از وى صحیح نیست.
نیّت روزه مستحبى بهجاى روزه قضا
۶۱. کسى که نمىداند چه مقدار روزه قضا دارد و با فرض داشتن روزه قضا روزه مستحبّى بگیرد، اگر معتقد باشد که روزه قضا ندارد، آیا به عنوان روزه قضا محسوب مىشود؟
ج) روزههایى را که به نیّت استحباب گرفته به جاى روزه قضایى که بر عهدهاش هست، محسوب نمىشود.
۶۲. آیا پسر ارشدى که پدرش فوت نموده و روزهى قضا داشته، مى تواند روزهى مستحبّى بگیرد؟
ج) مانع ندارد.
اضافه کردن نیّتهاى دیگر به روزه مستحبى
۶۳. بهخاطر رسیدن به ثواب نیّت روزه کردم و همان وقت تصمیم گرفتم که چند کیلو از وزنم را کم کنم و این باعث شد که رغبت بیشترى به گرفتن روزه پیدا کنم، آیا نیّت من صحیح و خالص براى خدا بوده یا خیر؟
ج) اگر تصمیم بعدى قصد و نیّت تبعى بوده و انگیزه و غرض اصلى روزه بوده، اشکالى ندارد و الا باطل است. همچنین اگر هر کدام از آنها انگیزه به صورت ترکیبى بوده هم روزه باطل است.
مسائل متفرقه نیّت
خواب ماندن سحر
۶۴. اگر اول شب نیّت کرد که فردا روزه بگیرد و پس از آن به خواب رفت و تا بعد از اذان صبح بیدار نشد یا سرگرم کارى بود و از فرا رسیدن صبح غافل بود، و پس از آن توجه یافت، روزهى او صحیح است.
۶۵. شب، قصد گرفتن روزه داشتم، اما سحر بیدار نشدم، نزدیک آفتاب از خواب بیدار شدم، آیا روزهام صحیح است؟
ج) روزه صحیح است.
نیّت روزههاى مختلف با هم
۶۶. اگر روزه واجب نذرى و روزه قضاى ماه مبارک رمضان به گردنم باشد و مصادف شود با روز میلاد پیامبر اکرم (ص)، آیا براى صحّت روزه، معین کردن نیّت لازم است؟
ج) اگر روزههاى متعدّدى از قضا و کفاره و نذر و مانند آن بر عهدهتان باشد، واجب است که در نیّت روزهاى را که مى خواهید بگیرید تعیین کنید؛ و روزه مستحبى هم براى کسى که روزه قضاى ماه مبارک رمضان بر عهدهاش مى باشد، صحیح نیست.
خوب شدن مریض در اثناى روز ماه رمضان
۶۷. نیّت روزه مریضى که در اثناى روز ماه رمضان خوب شود چگونه است؟
ج) اگر مریض در اثناى روز ماه رمضان خوب شود، واجب نیست که نیّت روزه کند و آن روز را روزه بگیرد. ولى اگر پیش از ظهر باشد و کارى که روزه را باطل مى کند از او سر نزده باشد احتیاط مستحب آن است که نیّت روزه کند و روزه بگیرد و پس از ماه رمضان باید آن روز را قضا کند.
نیّت در یوم الشک
۶۸. روزى که انسان شک دارد که آخر شعبان است یا اول ماه رمضان به چه نیّت روزه بگیرد؟
ج) روزى که انسان شک دارد که آخر شعبان است یا اول ماه رمضان (یوم الشک) واجب نیست روزه بگیرد، و اگر بخواهد روزه بگیرد نمى تواند نیّت روزهى رمضان کند، بلکه مى تواند قصد روزهى مستحبى آخر شعبان یا روزهى قضا یا مانند آن کند و اگر بعداً معلوم شود که رمضان بوده از رمضان حساب مى شود و قضاى آن روز لازم نیست، و اگر در اثناى روز بفهمد که ماه رمضان است باید از همان لحظه نیّت روزهى رمضان کند.
روزه ما فىالذمّه
۶۹. کسى که نمىداند قضاى روزه دارد، آیا مىتواند روزه ما فىالذمّه بگیرد؟ یعنى نیّت کند اگر روزه قضا داشته باشد، آن را بهجا آورد؛ وگرنه به عنوان روزه مستحبّى حساب شود؟
ج) آرى، با این نیّت مىتواند روزه بگیرد.
۷۰. تقریباً یک ماه روزه گرفتهام به این نیّت که اگر روزهاى بر عهدهام باشد قضاى آن محسوب شود و اگر روزهاى بر عهدهام نیست به قصد قربت مطلق باشد، آیا این یک ماه روزه به حساب روزههاى قضایى که بر ذمّه دارم، محسوب مىشود؟
ج) اگر به نیّت آنچه که در زمان روزه گرفتن شرعاً مأمور به آن بودهاید، اعم از روزه قضا یا مستحبّى، روزه گرفتهاید و روزه قضا هم برعهده شما باشد، به عنوان روزه قضا محسوب مىشود.
تغییر نیّت روزه استیجارى بعد از انجام آن
۷۱. در روزه استیجارى، اگر موجر از پرداخت مبلغ قرارداد استنکاف ورزد، آیا مستأجر مى تواند روزه و یا نماز را حواله شخص دیگرى نماید؛ یعنى نیّت کند که آنچه بهجا آورده قضاى شخص دیگرى باشد؟ و اساساً نیّت روزه که مثلاً این روزه به نیّت چه کسى باشد، آیا باید در ابتدا معیّن گردد یا مى توان پس از اتمام نماز و روزه، شخص مورد نظر را معین نمود؟
ج) باید نیّت از اول معیّن باشد و پس از انجام عمل به نیّت یک فرد، قابل احاله به دیگرى نیست و در فرض سؤال، ذمّه منوبعنه در صورت اشتغال برئ شده است؛ و موجر باید دین خود را بپردازد.
استمرار در نیّت
برگشتن از نیّت روزه در اثناى روز
۷۲. من در روز ماه رمضان به علّت اغواى شیطان تصمیم گرفتم روزهام را باطل کنم لکن قبل از اینکه عملى که روزه را باطل مىکند انجام دهم، از تصمیم خود منصرف شدم حکم روزهام چیست؟ و اگر این امر در روزه غیر ماه رمضان پیش آید چه حکمى دارد؟
ج) در روزه ماه رمضان اگر در اثناى روز از نیّت روزه گرفتن بر گردد بهطورى که قصد ادامه روزه نداشته باشد، روزهاش باطل مىشود و قصد دوباره او براى ادامه روزه فایده ندارد، البته تا اذان مغرب باید از کارى که روزه را باطل مى کند خوددارى کند. امّا اگر دچار تردید شود به این معنى که هنوز تصمیم نگرفته است روزه را باطل کند، یا تصمیم بگیرد کارى را که موجب باطل شدن روزه است صورت دهد و هنوز آن را انجام نداده در این دو صورت صحّت روزه او محل اشکال است و احتیاط واجب آن است که روزه را تمام کند و بعداً هم آن را قضا نماید. هر روزه واجب معیّن دیگر ـ. مانند نذر معیّن و امثال آن ـ. نیز داراى همین حکم است.
۷۳. در اثناى روزه مستحبى یا واجب غیر معیّن تصمیم گرفتم روزهام را باطل کنم لکن قبل از اینکه عملى که روزه را باطل مىکند انجام دهم، از تصمیم خود منصرف شدم حکم روزهام چیست؟
ج) در روزههاى مستحب و نیز روزههاى واجب غیر معین که وجوب آن مخصوص به روز معینى نیست اگر تصمیم بر قطع روزه بگیرد ولى کارى که روزه را باطل مى کند از او سر نزند و بعداً دوباره تا پیش از ظهر ـ. و در مستحب تا غروب ـ. نیّت روزه کند، روزه او صحیح است.
مبطلات روزه
چیزهایى که روزه را باطل مى کند.
۷۴. نُه چیز روزه را باطل مى کند: اول: خوردن و آشامیدن دوم: آمیزش جنسى، سوم: آنکه کارى کند که منى از او بیرون آید. (استمنا) چهارم: دروغ بستن به خدا و پیامبر و ائمه (علیهم السلام)، پنجم: رسانیدن غبار غلیظ به حلق، ششم: فرو بردن تمام سر در آب، هفتم: با حال جنابت یا حیض یا نفاس به اذان صبح رسیدن، هشتم: اماله (تنقیه) با چیزهاى روان، نهم: عمداً قى کردن. خصوصیات و احکام این نُه مورد در مسائل آینده گفته خواهد شد.
[موارد چهارم تا ششم بنابراحتیاط واجب مبطل است]
۱. «روزه» در شرع مقدس اسلام آن است که انسان در تمام روز (از طلوع فجر تا مغرب) با قصد اطاعت از فرمان خداوند از خوردن و آشامیدن و چیزهاى دیگرى که به تفصیل گفته خواهد شد خوددارى کند.
انواع روزه
۲. روزه از یک نظر بر چهار نوع است:
ـ. روزهى واجب، مثل روزهى ماه مبارک رمضان.
ـ. روزهى مستحب، مثل روزهى ماه رجب و شعبان.
ـ. روزهى مکروه، مثل روزهى روز عاشورا.
ـ. روزهى حرام، مثل روزهى عید فطر (اول ماه شوال) و قربان (دهم ماه ذىالحجه).
روزههاى واجب
۳. روزههاى واجب عبارتند از:
ـ. روزهى ماه مبارک رمضان.
ـ. روزهى قضا.
ـ. روزهى کفاره.
ـ. روزهى قضاى پدر و مادر.
ـ. روزهى مستحبى که به واسطهى نذر و عهد و قسم واجب شده است.
ـ. روزهى روز سوم از ایام اعتکاف.
ـ. روزهى بدل از قربانى در حج تمتع.
شرایط وجوب روز
۷. روزه بر افرادى واجب است که واجد شرایط زیر باشند:
ـ. بلوغ.
ـ. عقل.
ـ. قدرت.
ـ. بىهوش نبودن.
ـ. مسافر نبودن.
ـ. حایض و نفسا نبودن.
ـ. ضررى نبودن روزه.
ـ. حَرَجى نبودن روزه.
مشقت در گرفتن روزه
مشقت در گرفتن روزه
ناتوانى از گرفتن روزه در آغاز بلوغ
۸. دخترى که به سن تکلیف رسیده، ولى به علت ضعف جسمانى توانایى روزه گرفتن ندارد، و بعد از ماه مبارک رمضان هم نمىتواند قضاى آن را به جا آورد تا اینکه ماه رمضان سال بعد فرا مى رسد، چه حکمى دارد؟
ج) ناتوانى از گرفتن روزه و قضاى آن به مجرد ضعف و عدم قدرت موجب سقوط قضاى روزه نمى شود، بلکه قضاى روزههاى ماه رمضان که از او فوت شده، بر وى واجب است.
۹. دخترانى که تازه به سن تکلیف رسیدهاند و روزه گرفتن بر آنها مقدارى مشکل است، چه حکمى دارند؟ آیا سن بلوغ شرعى دختران اکمال نه سال قمرى است؟
ج) بنا بر نظر مشهور، بلوغ شرعى دختران همان تکمیل نه سال قمرى است که در این هنگام روزه بر آنها واجب است و ترک آن به مجرد بعضى از عذرها جایز نیست، ولى اگر روزه گرفتن براى ایشان ضرر داشته باشد یا تحمل آن برایشان همراه با مشقت زیاد باشد، افطار براى آنها جایز است.
۱۰. اگر دختر نه سالهاى که روزه بر او واجب شده، به دلیل دشوارى، روزهاش را افطار نماید، آیا قضا بر او واجب است یا خیر؟
ج) قضاى روزه هایى که از ماه رمضان افطار کرده، بر او واجب است.
۱۱. من بر اثر ضعف جسمانى از ابتداى سن بلوغ تا دوازده سالگى روزه نگرفتهام، در حال حاضر چه تکلیفى دارم؟
ج) واجب است روزه هایى را که در ماه مبارک رمضان نگرفتهاید با اینکه به سنّ تکلیف رسیده بودید، قضا کنید، و اگر افطار روزه ماه رمضان عمدى و اختیارى و بدون عذر شرعى بوده، کفّاره هم بر شما واجب است.
۱۲. کسى که در اوائل سن تکلیف بر اثر ضعف و عدم توانایى، نتوانسته روزه بگیرد، آیا فقط قضا بر او واجب است یا قضا و کفّاره با هم بر او واجب است؟
ج) اگر گرفتن روزه براى او حرجى نبوده و عمداً افطار کرده، علاوه بر قضا، کفّاره نیز بر او واجب است و اگر خوف داشته باشد که اگر روزه بگیرد مریض شود، فقط قضاى روزهها بر عهده او مىباشد.
افطار بهخاطر مشقت در اثناى روز
۱۳. اگر شخصى جهت شغلى که دارد و نمى تواند آن را رها کند چنانچه بر اثر تشنگی یا گرسنگی روزه برایش حرجى باشد، و همچنین افراد کم سن و سال که روزه گرفتن براى آنها مشقّت شدید دارد آیا از اوّل روز مى توانند افطار کنند یا اینکه حکم دیگرى دارند؟
ج) در فرض سؤال، هر وقت دچار حرج و مشقّت شدند، مى توانند افطار کنند و در مورد تشنگی احتیاط واجب این است که به مقدار ضرورت افطار کرده و در بقیه روز امساک نمایند و در هر صورت بعداً باید روزه آن روز را قضا نمایند.
راههاى ثبوت اول ماه
۱۴. آیا اول ماه مبارک رمضان و آخر آن با رؤیت هلال ثابت مىشود یا با تقویم، هرچند ماه شعبان سى روز نباشد؟
ج) اول یا آخر ماه رمضان با رؤیت شخص مکلّف یا با شهادت دو فرد عادل یا با شهرتى که مفید علم است یا با گذشت سى روز و یا به وسیله حکم حاکم ثابت مىشود.
۱۵. در محل سکونت من بدون رویت هلال ماه و به صِرف گذشتن ۳۰ روز از شعبان جمعه را اول ماه رمضان اعلام نمودند، در حالى که اول شعبان هم به تحقیق معلوم نبود؛ لذا استدعا دارد تکلیف حقیر و سایر دوستان در استفاده از شبهاى پر فیض قدر و قرائت دعاى روزانه و اعمال مخصوص برخى شبها و روزها را معیّن فرمایید.
ج) بعد از گذشتن سى روز از ماه شعبان حکم به اول ماه رمضان مىشود هرچند هلال ماه رمضان را ندیده باشند، لیکن به شرط آنکه اول ماه شعبان به طریق شرعى ثابت شده باشد وگرنه گذشت سى روز اعتبار ندارد. لیالى متبرّکهى قدر وجود واحد مستمرّ است و در درک فضیلت شب قدر و درک فضیلت ادعیهى خاصهى زمانهاى خاصى از ماه مبارک رمضان، اگر خصوصیت زمان براى مکلّف محرز نباشد، مى تواند با احتیاط و تکرار عمل، آن فضیلت را درک کند.
علم به حلول ماه رمضان در میان روز
۱۶. اگر پیش از ظهر اعلام کردند که امروز اول ماه رمضان است؛ تکلیف روزه آن روز چه مىشود؟
ج) اگر مبطلات روزه را مرتکب نشده، بنابر احتیاط واجب باید نیّت روزه کند و روزه بگیرد و بعداً نیز آن روز را قضا کند و اگر یکى از آنها را مرتکب شده، روزه او باطل است؛ ولى (به احترام ماه رمضان) باید تا اذان مغرب از کارى که روزه را باطل مىکند، خوددارى نموده و بعد از ماه رمضان آن روز را قضا کند.
روزه در صورت عدم ثبوت اول ماه
۱۷. اگر تعیین اول ماه رمضان و عید سعید فطر به علت عدم امکان رؤیت هلال اول ماه به سبب وجود ابر در آسمان یا اسباب دیگر، ممکن نباشد و سى روز ماه شعبان یا ماه رمضان کامل نشده باشد، آیا براى ما که در ژاپن زندگى مىکنیم، جایز است که به افق ایران عمل کرده و یا به تقویم اعتماد کنیم؟ وظیفه ما چیست؟
ج) اگر اول ماه از طریق رؤیت هلال حتى در افق شهرهاى مجاورى که اتحاد افق دارند، و یا از طریق شهادت دو فرد عادل و یا از طریق حکم حاکم ثابت نشود، باید احتیاط کرد تا اول ماه ثابت شود.
اختلاف نظر مراجع تقلید در ثبوت عید فطر
۱۸. اگر بین مراجع تقلید در ثبوت عید فطر، اختلاف پیش آید، وظیفه مکلف چیست؟ آیا هر مقلّد باید به نظر مرجع تقلید خود مراجعه کند؟
ج) در ثبوت اول ماه تقلید راه ندارد، بلکه اگر شخص از گفته و اعلام نظر مرجع تقلید، اطمینان به رؤیت ماه پیدا کند، باید روزه خود را افطار کند و اگر شک داشت، باید آن روز را روزه بگیرد.
رؤیت هلال
اطمینان به تولد ماه نو
۱۹. اگر یقین و اطمینان به تولد هلال و قابل رؤیت بودنش پیدا شود، آیا تکیه و اعتماد بر آن حتى اگر در حال حاضر رؤیت نشود، امکان دارد؟
ج) اگر یقین به تولد هلال و قابل رؤیت بودن آن حاصل شود ـ. یعنى به وجود ماه و امکان رؤیتش ـ. علم به حلول ماه حاصل شده و آثار اول ماه بر آن مترتب مى شود، هر چند خود شخص فعلاً هلال را ندیده باشد.
ملاک داخل شدن ماه جدید
۲۰. ملاک داخل شدن در ماه جدید چیست؟ آیا خارج شدن قمر از تحتالشعاع یا خارج شدن آن از محاق است یا این که با شرط رؤیت هلال با چشم غیرمسلح مى باشد و یا به شرط امکان رؤیتش؟
ج) معیار، خارج شدن ماه از تحتالشعاع و امکان رؤیتش ولو با چشم مسلح مى باشد.
عدم علم به امکان رؤیت هلال
۲۱. اگر یقین به تولد ماه داشته باشیم ولى یقین نداشته باشیم که امکان رؤیتش هست، حکم چیست؟
ج) کفایت نمى کند.
استهلال
۲۲. آیا استهلال در اول هر ماه واجب کفایى است یا احتیاط واجب؟
ج) استهلال فىنفسه واجب شرعى نیست.
زمان رؤیت هلال
۲۳. همانطور که مى دانید، وضعیت هلال در آخر یا اول ماه به یکى از حالتهاى زیر است:
الف. غروب هلال قبل از غروب خورشید باشد.
ب. غروب هلال مقارن با غروب خورشید باشد.
ج. غروب هلال بعد از غروب خورشید باشد.
لطفاً بیان فرمایید کدام یک از حالات سهگانه فوق را مى توان براى تعیین اول ماه به حساب آورد؟
ج) در هر سه فرض، رؤیت هلال براى اثبات حلول ماه قمرى جدید از شبى که پس از رؤیت است کفایت مى کند.
۲۴. در برخى از کشورها (مثل سوئد) امکان رؤیت هلال ماه شوال پس از غروب خورشید تا دو سه روز بعد از رؤیت ماه نو در ایران منتفى مى باشد، چون در این مناطق ماه قبل از خورشید غروب مى کند حال اگر در این مناطق امکان رؤیت هلال قبل از غروب خورشید وجود داشته باشد آیا همین مقدار براى اثبات هلال ماه شوال کفایت مى کند یا نه؟
ج) اطمینان به امکان رؤیت هلال پیش از غروب براى اثبات حلول ماه قمرى جدید از شبى که پس از رؤیت است، کافى است.
اتحاد افق و ملاک آن
۲۵. آیا اتحاد افق در رؤیت هلال شرط است یا خیر؟
ج) بلى شرط است.
۲۶. هم افق به چه معنى مى باشد و نقاط هم افق چه نقاطى هستند؟
ج) مراد از «هم افق» مکانى است که از لحاظ امکان یا عدم امکان رؤیت با شهر مورد نظر، همسان باشد.
ثبوت هلال ماه نو در شهرهاى هم افق
۲۷. اگر هلال ماه مبارک رمضان در شهرى دیده شود، آیا در شهرهاى دیگرى که افق آنها یکسان بوده یا دو ساعت فرق دارند، اول ماه ثابت مى شود یا نه؟
ج) اگر ملازمهى بین بلدین در امکان رؤیت هلال مُحرز باشد، براى شهرهاى دیگر نیز کافى است؛ و صِرف اختلاف در وقت غروب میزان نیست.
اعتماد بر افق مناطق دیگر
۲۸. اگر روز بیست و نهم ماه در تهران و خراسان عید باشد، آیا براى افرادى هم که در شهرى مانند بوشهر مقیم هستند، جایز است افطار کنند؟ با توجه به اینکه افق تهران و خراسان با افق بوشهر یکى نیست.
ج) بهطور کلّى اگر اختلاف بین افق دو شهر به مقدارى باشد که با فرض رؤیت هلال در یکى، هلال در دیگرى قابل رؤیت نباشد، رؤیت آن براى شهرهایى که احتمال رؤیت در آن بهطور قطع و یقین منتفى باشد، کفایت نمى کند.
رؤیت هلال در بلاد شرقى
۲۹. اگر ماه در انگلیس دیده شود، آیا براى مردم کشورهایى که در غرب آن واقع شده است هم ثابت مى شود؟
ج) اگر رؤیت ماه در بلدى ملازم با رؤیت یا امکان رؤیت در بلد دیگر باشد، براى آن بلد دیگر هم کافى است، اما ممکن است در اثر اختلاف زیاد در طول جغرافیایى، رؤیت در بلد شرقى ملازم با امکان رؤیت در بلد غربى نباشد.
۳۰. اگر ماه در کشورهاى شرقى رؤیت شود آیا براى کشورهاى غربى خودبهخود ثابت مى شود یا خیر؟ و حدود آن چیست؟
ج) رؤیت در بلد شرقى گرچه غالباً ملازم با امکان رؤیت به طریق اولى در بلد غربى است، لیکن گاهى به ملاحظهى اختلاف زیاد در طول جغرافیایى، چنین ملازمهاى منتفى است؛ و معیار کلّى ملازمهى بین بلدین در امکان رؤیت هلال است.
هم عرض بودن مناطق در رؤیت هلال
۳۱. شمال کانادا در عرض جغرافیایى انگلیس قرار دارد، آیا با انگلیس همافق است؟
ج) صِرف همعرض بودن کافى نیست، بلکه میزان ملازمه بین رؤیت در یک بلد با امکان رؤیت در بلد دیگر است.
اشتراک دو منطقه در شب
۳۲. اگر یقین و اطمینان به تولد هلال و قابل رؤیت بودنش در غیر کشور مکلّف پیدا شود، در صورتى که آن کشور با کشور مکلّف در بخشى از شب مشترک باشد، آیا مى توان به این رؤیت ترتیب اثر داد؟
ج) صِرف مشترک بودن دو کشور در بخشى از شب، براى اشتراک حکم کفایت نمى کند.
ملاک رؤیت هلال
۳۳. رؤیت ماه نو با ابزار چه حکمى دارد و آیا رؤیت تصویر هلال ماه با استفاده از دوربین مخصوص و انعکاس نور و بازخوانى اطلاعات ضبط شده توسط رایانه، براى اثبات اول ماه کفایت مىکند؟
ج) رؤیت با وسیله، فرقى با رؤیت به طریق عادى ندارد و معتبر است. ملاک آن است که عنوان رؤیت محفوظ باشد. پس رؤیت با چشم و با عینک و با تلسکوپ محکوم به حکم واحدند. اما در مورد انعکاس به رایانه که درآن صدق عنوان رؤیت معلوم نیست محل اشکال است.
شهادت دو فرد عادل به رؤیت هلال
شهادت به رؤیت هلال توسط دو عادل
۳۴. اگر چند نفر عادل شهادت بدهند که دو نفر عادل ماه را دیدهاند؛ آیا اول ماه رمضان یا شوال ثابت مىشود؟
ج) خیر، باید دو نفر عادل خودشان براى انسان شهادت بدهند که ماه را دیدهاند و اگر رؤیت ماه را با واسطه نقل کنند، کافى نیست؛ مگر آنکه از گفته آنان، اطمینان به رؤیت هلال پیدا شود.
اختلاف بیّنه در رؤیت هلال
۳۵. اگر بین علماى یک شهر راجع به ثبوت هلال یا عدم آن اختلاف رخ دهد و عدالت آنها هم نزد مکلّف ثابت بوده و به دقت همه آنها در استدلال خود مطمئن باشد، وظیفه واجب مکلّف چیست؟
ج) اگر اختلاف دو بیّنه بهصورت نفى و اثبات باشد، یعنى یکى مدعى ثبوت هلال و دیگرى مدعى عدم ثبوت آن باشد، این اختلاف موجب تعارض دو بینه و تساقط هر دو است، و وظیفه مکلّف این است که هر دو نظر را کنار گذاشته و درباره افطار کردن یا روزه گرفتن به آنچه که مقتضاى اصل است، عمل نماید.
ولى اگر بین ثبوت هلال و عدم علم به ثبوت آن اختلاف داشته باشند، به این صورت که بعضى از آنها مدعى رؤیت هلال باشند و بعضى دیگر مدعى عدم مشاهده آن، قول کسانى که مدعى رؤیت هلال هستند، در صورت عادل بودن، حجت شرعى براى مکلّف است و باید از آن متابعت کند، و همچنین اگر حاکم شرعى حکم به ثبوت هلال نماید، حکم وى حجت شرعى براى همه مکلفین است و باید از آن پیروى کنند.
اطمینان پیدا کردن به رؤیت هلال
اعلام رؤیت هلال از رادیو و تلویزیون
۳۶. اگر هلال ماه شوال در یک شهر دیده نشود، ولى تلویزیون و رادیو از حلول آن خبر دهند، آیا کافى است یا تحقیق بیشترى واجب است؟
ج) اگر مفید اطمینان به ثبوت هلال گردد یا صدور حکم به هلال از طرف ولى فقیه باشد، کافى است و نیازى به تحقیق نیست.
حدس به رؤیت از گفته دیگران
۳۷. اگر از گفته عدهاى حدس بزنیم که فردا عید فطر است، آیا مىتوانیم روزه بگیریم؟
ج) تا هنگامى که براى شخص اطمینان پیدا نشود که فردا عید فطر و اول شوال است، نمىتواند روزه را افطار کند.
اطمینان به صحّت محاسبات نجومى
۳۸. اگر اطمینان شخصى به صحّت محاسبات نجومى در تولد ماه و قابل رؤیت بودنش با چشم عادى (غیرمسلح) حاصل شود، آیا مى شود در اثبات ماه رمضان یا عید مثلاً بر این اطمینان اعتماد کرد؟ مخصوصاً اگر چنین گفتهاى از متخصصین و اهل خبره در این خصوص صادر شده باشد.
ج) صِرف اطمینان به صحت محاسبات نجومى اعتبارى ندارد؛ ولى اگر اطمینان به وجود هلالِ قابل رؤیت حاصل شود، باید شخص بر این علم و اطمینان خودش ترتیب اثر دهد.
تبعیت از دولت غیر اسلامى در رؤیت هلال
۳۹. اگر تبعیت از اعلام رؤیت هلال توسط یک دولت جایز شد، و آن اعلام معیارى علمى براى ثبوت هلال سرزمینهاى دیگر را تشکیل دهد، آیا اسلامى بودن آن حکومت شرط است، یا اینکه عمل به آن حتى اگر حکومت ظالم و فاجر هم باشد، ممکن است؟
ج) ملاک در این مورد، حصول اطمینان به رؤیت در منطقهاى است که نسبت به مکلّف کافى محسوب مىشود.
تبعیت از اهل سنت در رؤیت هلال
۴۰. آیا تبعیت از عربستان سعودى در تعیین روز دهم ذى حجه (عید قربان) واجب است؟ یا این که مى شود در این مسأله مخالفت کرد؟
ج) براى حجّاج، عمل طبق ثبوت هلال نزد قاضى اهل سنت و حکم به رؤیت آن، مجزى است.
تعیین اول ماه با خصوصیات هلال در شبهاى بعد
۴۱. آیا کوچکى هلال و باریک بودن و اتصاف آن به خصوصیات هلال شب اول، دلیل بر این محسوب مىشود که شب قبل شب اول ماه نبوده، بلکه شب سىام ماه قبلى بوده است؟ اگر عید براى شخصى ثابت شود و از این راه یقین پیدا کند که روز قبل عید نبوده، آیا قضاى روزه روز سىام ماه رمضان را باید بهجا آورد؟
ج) مجرّد کوچکى و پایین بودن هلال یا بزرگى و بالا بودن و یا پهن یا باریک بودن آن دلیل شرعى شب اول یا دوم بودن نیست، ولى اگر مکلّف از آن علم به چیزى پیدا کند باید به مقتضاى علم خود در این زمینه عمل نماید.
۴۲. آیا استناد به شبى که در آن ماه بهصورت قرص کامل است (شب چهاردهم) و اعتبار آن به عنوان دلیل براى محاسبه اول ماه جایز است تا از این راه وضعیت یومالشک معلوم شود که مثلاً روز سىام ماه رمضان است و احکام روز ماه رمضان بر آن مترتّب شود، مثلاً بر کسى که این روز را بر اساس بیّنه روزه نگرفته، حکم به وجوب قضاى روزه شود و کسى هم که به دلیل استصحاب بقاى ماه رمضان روزه گرفته، برىءالذمّه باشد؟
ج) امر مذکور حجت شرعى بر آنچه ذکر شد، نیست، ولى اگر مفید علم به چیزى براى مکلّف باشد، واجب است که طبق آن عمل نماید.
حکم حاکم در اعلام اول ماه
حکم حاکم
۴۳. اینکه گفته مى شود مجتهد باید در مورد رؤیت هلال حکم دهد تا براى همگان لازمالاجرا باشد منظور چیست؟ و چه کسانى را شامل مى شود؟
ج) منظور اظهار نظر و رأى راجع به اول ماه است و صِرف ثبوت ماه نزد وى حکم نیست؛ و منظور از حاکم، مجتهد جامعالشرایط و در درجه اول ولىّ فقیه است.
تبعیت از ولى فقیه بر ثبوت هلال
۴۴. اگر ولىّ امر مسلمین حکم نماید که فردا عید است و رادیو و تلویزیون اعلام کنند که هلال در چند شهر دیده شده است، آیا عید براى تمامى نواحى کشور ثابت مىشود یا فقط براى شهرهایى که ماه در آنها دیده شده و شهرهاى هم افق با آنها، ثابت مىگردد؟
ج) اگر حکم حاکم شامل همه کشور باشد، حکم او شرعاً براى همه شهرها معتبر است.
۴۵. همانگونه که مىدانید اکثر فقهاى بزرگوار پنج راه براى ثبوت اول ماه شوال در رسالههاى عملیه خود بیان کردهاند که ثبوت نزد حاکم شرع در ضمن آنها نیست، بنا بر این چگونه بیشتر مؤمنین به مجرد ثبوت اول ماه شوال نزد مراجع، روزه خود را افطار مىکنند؟
ج) تا حاکم حکم به رؤیت هلال نکرده، مجرد ثبوت هلال نزد او، براى تبعیّت دیگران از وى کافى نیست، مگر آنکه اطمینان به ثبوت هلال حاصل نمایند.
اطلاع به حاکم شرع در صورت رؤیت هلال
۴۶. اگر شخصى هلال ماه را ببیند و بداند که رؤیت هلال براى حاکم شرع به هر علتى ممکن نیست، آیا او مکلّف است که رؤیت هلال را به حاکم اطلاع دهد؟
ج) اعلام بر او واجب نیست مگر آنکه ترک آن مفسده داشته باشد.
اختلاف افق محل حاکم و مقلّد
۴۷. آیا حکمى که حاکم در خصوص اول ماه صادر مى کند براى کسانى که افق محل زندگیشان تفاوت زیادى با افق محل آن مجتهد دارد نیز، لازم الاجرا مى باشد؟
ج) حکم حاکم براى بلادى که بین رؤیت هلال در بلد او و امکان رؤیت در آن بلاد ملازمه نیست، سارى نمى باشد.
کیفیت نیّت روزه
۴۸. روزه مانند همهى عبادتهاى دیگر باید با نیّت همراه باشد، بدین معنى که خوددارى انسان از خوردن و آشامیدن و سایر چیزهاى باطل کنندهى روزه، بهخاطر دستور خداوند باشد و همین که چنین عزمى در او باشد کافى است و لازم نیست آن را بر زبان بیاورد.
نیّت هر روز یا براى کل ماه
۴۹. در ماه رمضان باید براى هر روز نیّت کرد، یا اینکه یک نیّت در اول ماه کافى است؟
ج) اگر شب اول ماه رمضان نیّت کند که یک ماه را روزه بگیرد، کافى است؛ ولى بهتر (احتیاط مستحب) است در هر شب ماه رمضان، براى روزه فرداى آن نیز، نیّت کند.
وجوب روزه به صرف نیّت
۵۰. مادرم نیّت کرد که کل ماه را روزه بگیرد ولى بعد از هفت روز مریض شد، حالا وظیفهاش چیست؟
ج) صِرف نیّت، چیزى به عهدهاش نمى آورد بنابراین در فرض مذکور روزه بر او واجب نیست.
کافى بودن نیّت ارتکازى در روزه
۵۱. شخصى شب نیّت روزه کرده و با همین نیّت تا بعد از اذان صبح خوابیده، وقتى بیدار شده حواسش نبوده و پس از نوشیدن آب یادش آمده بود که شب نیّت روزه کرده است، آیا در این صورت روزهاش صحیح است؟
ج) انجام سهوى مُفطِر ضررى به صحت روزه نمى زند و اگر نیّت قبلى ـ. هرچند بهصورت ارتکازى ـ. موجود باشد، کفایت مى کند.
زمان نیّت روزه
زمان نیّت روزههاى واجب
۵۲. زمان نیّت روزههاى واجب بهطور عادى چه زمانى است؟
ج) نیّت براى روزه ماه رمضان و نذر معیّن، از اول شب تا اذان صبح و براى روزه غیر معیّن (مانند روزه قضا و نذر مطلق)، از اول شب تا ظهر روز بعد است.
زمان نیّت روزهى مستحبّى
۵۳. روزهى مستحبّى را در هر وقت از روز که به فکر روزه بیفتد مى تواند نیّت کند و روزهى او صحیح است، مشروط بر اینکه تا آن لحظه کارى که موجب باطل شدن روزه است از او سر نزده باشد.
تأخیر در نیّت روزه
۵۴. از آنجا که شروع روزه از اول فجر است، نیّت آن هم باید از آن لحظه به تأخیر نیفتد، و بهتر آن است که پیش از فرا رسیدن فجر، نیّت روزه کند.
۵۵. کسى که در ماه رمضان، هنگام فرا رسیدن اذان صبح، عمداً نیّت روزه نمى کند، اگر در اثناى روز نیّت روزه کند، روزهاش باطل است و در عین حال باید تا غروب آن روز از همهى چیزهاى باطل کنندهى روزه اجتناب کند و بعد از ماه رمضان هم قضاى آن روز را بهجا آورد.
۵۶. کسى که در ماه رمضان از روى فراموشى یا بىاطلاعى، نیّت روزه نکرده و در اثناى روز ملتفت شود، در صورتى که کارى که روزه را باطل مى کند انجام داده باشد، روزهى آن روز باطل است ولى تا غروب از کارهاى باطلکنندهى روزه خوددارى کند، اما چنانچه تا هنگامى که ملتفت روزه مى شود، کارى که روزه را باطل مى کند انجام نداده باشد اگر بعد از ظهر است روزه باطل است، و اگر پیش از ظهر است، بنابر احتیاط واجب باید نیّت روزه کند و روزه بگیرد و بعداً نیز روزهى آن روز را قضا کند.
۵۷. اگر براى روزهى واجب غیر ماه رمضان مانند روزهى کفّاره یا قضا تا نزدیک ظهر نیّت نکند، چنانچه تا آن وقت کارى که روزه را باطل مى کند انجام نداده باشد، مى تواند نیّت کند و روزهى او صحیح است.
۵۸. اگر شخصى نیّت روزه استیجارى را عمداً یا سهواً تا قبل از اذان ظهر به تأخیر بیندازد، آیا روزه آن روز ـ. بدون آن که مبطلى را انجام داده باشد ـ. صحیح است؟
ج) در موارد استیجار باید مورد اجاره طبق اجاره و نیز آنچه متعارف بین مؤمنین است انجام بگیرد؛ در غیر این صورت صحیح نبوده و مستأجر مستحقّ مالالاجاره نیست.
نیّت روزه مستحبى
نیّت روزه مستحبى با داشتن روزه قضا
۵۹. کسى که روزهى قضاى ماه رمضان بر او واجب است، نمى تواند روزهى مستحبى بگیرد و چنانچه فراموش کند و روزهى مستحبى بگیرد در صورتى که در اثناى روز یادش بیاید روزه مستحبى او باطل مى شود حال اگر پیش از ظهر باشد مى تواند نیّت روزهى قضاى ماه رمضان کند و روزهاش درست است.
۶۰. شخصى که روزه واجب بر عهدهاش است و قصد دارد که آن را بگیرد، ولى بر اثر پیشامدى نتواند روزه بگیرد مثلاً بعد از طلوع خورشید آماده مسافرت شد و به سفر رفت و بعد از ظهر برگشت و در بین راه هم مرتکب هیچیک از مفطرات نشد، ولى وقت نیّت روزه واجب از وى فوت شد، و آن روز هم از روزهایى است که روزه در آن مستحبّ است، آیا مىتواند نیّت روزه مستحبّى کند یا خیر؟
ج) اگر قضاى روزه ماه رمضان بر ذمّهاش باشد، نیّت روزه مستحبّى حتى بعد از فوت وقت نیّت روزه واجب، از وى صحیح نیست.
نیّت روزه مستحبى بهجاى روزه قضا
۶۱. کسى که نمىداند چه مقدار روزه قضا دارد و با فرض داشتن روزه قضا روزه مستحبّى بگیرد، اگر معتقد باشد که روزه قضا ندارد، آیا به عنوان روزه قضا محسوب مىشود؟
ج) روزههایى را که به نیّت استحباب گرفته به جاى روزه قضایى که بر عهدهاش هست، محسوب نمىشود.
۶۲. آیا پسر ارشدى که پدرش فوت نموده و روزهى قضا داشته، مى تواند روزهى مستحبّى بگیرد؟
ج) مانع ندارد.
اضافه کردن نیّتهاى دیگر به روزه مستحبى
۶۳. بهخاطر رسیدن به ثواب نیّت روزه کردم و همان وقت تصمیم گرفتم که چند کیلو از وزنم را کم کنم و این باعث شد که رغبت بیشترى به گرفتن روزه پیدا کنم، آیا نیّت من صحیح و خالص براى خدا بوده یا خیر؟
ج) اگر تصمیم بعدى قصد و نیّت تبعى بوده و انگیزه و غرض اصلى روزه بوده، اشکالى ندارد و الا باطل است. همچنین اگر هر کدام از آنها انگیزه به صورت ترکیبى بوده هم روزه باطل است.
مسائل متفرقه نیّت
خواب ماندن سحر
۶۴. اگر اول شب نیّت کرد که فردا روزه بگیرد و پس از آن به خواب رفت و تا بعد از اذان صبح بیدار نشد یا سرگرم کارى بود و از فرا رسیدن صبح غافل بود، و پس از آن توجه یافت، روزهى او صحیح است.
۶۵. شب، قصد گرفتن روزه داشتم، اما سحر بیدار نشدم، نزدیک آفتاب از خواب بیدار شدم، آیا روزهام صحیح است؟
ج) روزه صحیح است.
نیّت روزههاى مختلف با هم
۶۶. اگر روزه واجب نذرى و روزه قضاى ماه مبارک رمضان به گردنم باشد و مصادف شود با روز میلاد پیامبر اکرم (ص)، آیا براى صحّت روزه، معین کردن نیّت لازم است؟
ج) اگر روزههاى متعدّدى از قضا و کفاره و نذر و مانند آن بر عهدهتان باشد، واجب است که در نیّت روزهاى را که مى خواهید بگیرید تعیین کنید؛ و روزه مستحبى هم براى کسى که روزه قضاى ماه مبارک رمضان بر عهدهاش مى باشد، صحیح نیست.
خوب شدن مریض در اثناى روز ماه رمضان
۶۷. نیّت روزه مریضى که در اثناى روز ماه رمضان خوب شود چگونه است؟
ج) اگر مریض در اثناى روز ماه رمضان خوب شود، واجب نیست که نیّت روزه کند و آن روز را روزه بگیرد. ولى اگر پیش از ظهر باشد و کارى که روزه را باطل مى کند از او سر نزده باشد احتیاط مستحب آن است که نیّت روزه کند و روزه بگیرد و پس از ماه رمضان باید آن روز را قضا کند.
نیّت در یوم الشک
۶۸. روزى که انسان شک دارد که آخر شعبان است یا اول ماه رمضان به چه نیّت روزه بگیرد؟
ج) روزى که انسان شک دارد که آخر شعبان است یا اول ماه رمضان (یوم الشک) واجب نیست روزه بگیرد، و اگر بخواهد روزه بگیرد نمى تواند نیّت روزهى رمضان کند، بلکه مى تواند قصد روزهى مستحبى آخر شعبان یا روزهى قضا یا مانند آن کند و اگر بعداً معلوم شود که رمضان بوده از رمضان حساب مى شود و قضاى آن روز لازم نیست، و اگر در اثناى روز بفهمد که ماه رمضان است باید از همان لحظه نیّت روزهى رمضان کند.
روزه ما فىالذمّه
۶۹. کسى که نمىداند قضاى روزه دارد، آیا مىتواند روزه ما فىالذمّه بگیرد؟ یعنى نیّت کند اگر روزه قضا داشته باشد، آن را بهجا آورد؛ وگرنه به عنوان روزه مستحبّى حساب شود؟
ج) آرى، با این نیّت مىتواند روزه بگیرد.
۷۰. تقریباً یک ماه روزه گرفتهام به این نیّت که اگر روزهاى بر عهدهام باشد قضاى آن محسوب شود و اگر روزهاى بر عهدهام نیست به قصد قربت مطلق باشد، آیا این یک ماه روزه به حساب روزههاى قضایى که بر ذمّه دارم، محسوب مىشود؟
ج) اگر به نیّت آنچه که در زمان روزه گرفتن شرعاً مأمور به آن بودهاید، اعم از روزه قضا یا مستحبّى، روزه گرفتهاید و روزه قضا هم برعهده شما باشد، به عنوان روزه قضا محسوب مىشود.
تغییر نیّت روزه استیجارى بعد از انجام آن
۷۱. در روزه استیجارى، اگر موجر از پرداخت مبلغ قرارداد استنکاف ورزد، آیا مستأجر مى تواند روزه و یا نماز را حواله شخص دیگرى نماید؛ یعنى نیّت کند که آنچه بهجا آورده قضاى شخص دیگرى باشد؟ و اساساً نیّت روزه که مثلاً این روزه به نیّت چه کسى باشد، آیا باید در ابتدا معیّن گردد یا مى توان پس از اتمام نماز و روزه، شخص مورد نظر را معین نمود؟
ج) باید نیّت از اول معیّن باشد و پس از انجام عمل به نیّت یک فرد، قابل احاله به دیگرى نیست و در فرض سؤال، ذمّه منوبعنه در صورت اشتغال برئ شده است؛ و موجر باید دین خود را بپردازد.
استمرار در نیّت
برگشتن از نیّت روزه در اثناى روز
۷۲. من در روز ماه رمضان به علّت اغواى شیطان تصمیم گرفتم روزهام را باطل کنم لکن قبل از اینکه عملى که روزه را باطل مىکند انجام دهم، از تصمیم خود منصرف شدم حکم روزهام چیست؟ و اگر این امر در روزه غیر ماه رمضان پیش آید چه حکمى دارد؟
ج) در روزه ماه رمضان اگر در اثناى روز از نیّت روزه گرفتن بر گردد بهطورى که قصد ادامه روزه نداشته باشد، روزهاش باطل مىشود و قصد دوباره او براى ادامه روزه فایده ندارد، البته تا اذان مغرب باید از کارى که روزه را باطل مى کند خوددارى کند. امّا اگر دچار تردید شود به این معنى که هنوز تصمیم نگرفته است روزه را باطل کند، یا تصمیم بگیرد کارى را که موجب باطل شدن روزه است صورت دهد و هنوز آن را انجام نداده در این دو صورت صحّت روزه او محل اشکال است و احتیاط واجب آن است که روزه را تمام کند و بعداً هم آن را قضا نماید. هر روزه واجب معیّن دیگر ـ. مانند نذر معیّن و امثال آن ـ. نیز داراى همین حکم است.
۷۳. در اثناى روزه مستحبى یا واجب غیر معیّن تصمیم گرفتم روزهام را باطل کنم لکن قبل از اینکه عملى که روزه را باطل مىکند انجام دهم، از تصمیم خود منصرف شدم حکم روزهام چیست؟
ج) در روزههاى مستحب و نیز روزههاى واجب غیر معین که وجوب آن مخصوص به روز معینى نیست اگر تصمیم بر قطع روزه بگیرد ولى کارى که روزه را باطل مى کند از او سر نزند و بعداً دوباره تا پیش از ظهر ـ. و در مستحب تا غروب ـ. نیّت روزه کند، روزه او صحیح است.
مبطلات روزه
چیزهایى که روزه را باطل مى کند.
۷۴. نُه چیز روزه را باطل مى کند: اول: خوردن و آشامیدن دوم: آمیزش جنسى، سوم: آنکه کارى کند که منى از او بیرون آید. (استمنا) چهارم: دروغ بستن به خدا و پیامبر و ائمه (علیهم السلام)، پنجم: رسانیدن غبار غلیظ به حلق، ششم: فرو بردن تمام سر در آب، هفتم: با حال جنابت یا حیض یا نفاس به اذان صبح رسیدن، هشتم: اماله (تنقیه) با چیزهاى روان، نهم: عمداً قى کردن. خصوصیات و احکام این نُه مورد در مسائل آینده گفته خواهد شد.
[موارد چهارم تا ششم بنابراحتیاط واجب مبطل است]
منبع: شیرازه
ارسال نظر