اختلاف روایات محل زندگی و انکار وجود امام زمان
پارسینه: پارهای از روایات کافی، شهری را که او در آن مخفی شده است، ذکر کردهاند: «صاحب این امر ناگریز غیبتی خواهد داشت و ناگریز در غیبتش کنارهگیری خواهد داشت و "طیبه"، منزل خوبی است.» این روایت به اینکه او در مدینة منوره مخفی میشود، اشاره دارد؛
پارهای از روایات کافی، شهری را که او در آن مخفی شده است، ذکر کردهاند: «صاحب این امر ناگریز غیبتی خواهد داشت و ناگریز در غیبتش کنارهگیری خواهد داشت و "طیبه"، منزل خوبی است.» این روایت به اینکه او در مدینة منوره مخفی میشود، اشاره دارد؛
سرداب
یکی از کتابهایی که به تازگی در نقد باورهای شیعه و از جمله اندیشۀ مهدویت توسط یکی از وهابیون معاصر نوشته شده است، کتاب اصول مذهب الشیعة الامامیة الاثنی عشریة؛ نوشتۀ دکتر ناصر القفاری است. این کتاب در میان وهابیون شهرت خاصی یافته و از اینرو شایسته است به شبهات آن به دقت پاسخ داد شود.
هدف اصلی نویسنده، القای وجود تناقض در روایات مربوط به مکان زندگی امام مهدی(عج) است؛ او روایات شیعه که به مکانهای مختلفی برای زندگی زندگی امام زمان اشاره دارد را دال بر تناقضگویی شیعه میداند؛ به همین جهت اصل وجود امام عصر را انکار میکند.
اختلاف روایات محل زندگی و انکار وجود امام زمان
در ادامه خلاصهای از شبهه ناصر القفاری را میخوانید:
پارهای از روایات کافی، شهری را که او در آن مخفی شده است، ذکر کردهاند: «صاحب این امر ناگریز غیبتی خواهد داشت و ناگریز در غیبتش کنارهگیری خواهد داشت و "طیبه"، منزل خوبی است.» این روایت به اینکه او در مدینة منوره مخفی میشود، اشاره دارد؛و پارهای از روایات میگویند او در برخی وادیهای مکه پنهان شده است. در تفسیر عیاشی و غیر آن آمده است که اباجعفر گفت: برای صاحب این امر در برخی از این نواحی غیبتی خواهد بود و سپس با دست به منطقه «ذیطوی» اشاره کردند. لیکن احادیث آنها در ادعیه و زیاراتی که برای مشاهد ائمه است، اشاره میکند که او ساکن سرداب سامراست.
امام مهدی(عج) به اقتضای اینکه بشر است، به مکانی برای زندگی نیاز دارد. بهجز آن، این مکان میتواند در مقاطع مختلف زمانی، تغییر یابد؛
علیرغم آنچه گذشت، یکی از شیعیان معاصر واقعیت را انکار کرده و میگوید: «هیچ روایتی وجود ندارد و در هیچ کتابی از کتابهای شیعه نیامده است که مهدی در سرداب غایب شده است... و نیامده است که او هنگام ظهور از آنجا خارج میشود، بلکه خروج او از مکه است و میان رکن و مقام با او بیعت میشود»
برخی از زیاراتشان نیز از حیرت آنها درباره مکان پنهان شدن او حکایت دارد. پس او را صدا میزنند و میگویند: «ای کاش میدانستم در کجا مسکن گزیدهای یا کدامین سرزمین تو را در آغوش کشیده. آیا در کوه رضوی هستی یا در ذیطوی یا جای دیگر؟»با وجود این، پارهای دیگر از روایاتشان میگوید او مکان ثابتی ندارد، بلکه میان مردم زندگی میکند. «در مراسم حج شرکت میکند و مردم را میبیند، ولی آنها او را نمیبینند.»
روایاتشان در مورد تعیین مکان او با یکدیگر اینگونه اختلاف دارند و بر اساس اختلاف جناحهای شیعی یا بر اساس اختلاف احوال و زمانها، هر کس در این باره رأیی را انتخاب میکند. تا زمانی که بازی فریبکاری و تزویر ادامه دارد، چنین اختلافی طبیعی است؛ چرا که غایب آنها وجود خارجی ندارد.»
مکانهای مختلف زندگی امام زمان(ع) در طول تاریخ
قفاری از این نکته بدیهی غفلت کرده است که اساساً خفای مکان زندگی یکی از لوازم غیبت است و به صورت طبیعی، مکان دقیق زندگی کسی که زندگی غایبانه دارد، مشخص نیست. در غیر این صورت، بر فرض مشخص بودن مکان دقیق زندگی اصولاً غیبت مفهومی نخواهد داشت.
روایاتی که متعرض محل زندگی امام مهدی(عج) در عصر غیبت شدهاند، دو دستهاند. دستهای به مکانهایی خاص اشاره کرده و دستهای دیگر مکان آن حضرت را نامعلوم دانستهاند.
در مورد روایاتی که محل سکونت امام مهدی(عج) را در دوران غیبت مکانهای مختلفی چون مدینه، ذیطوی، رضوی و یا جاهای دیگر معرفی کردهاند، باید گفت میان این روایات هیچ تعارضی وجود ندارد؛ چرا که به مضمون همه آنها، بدون کمترین اشکالی میتوان ملتزم شد.
در توضیح مطلب باید دانست اولاً امام مهدی(عج) به اقتضای اینکه بشر است، به مکانی برای زندگی نیاز دارد. بهجز آن، این مکان میتواند در مقاطع مختلف زمانی، تغییر یابد؛ یعنی آن حضرت در طول هزار و چند صد سالی که از عمر شریفشان گذشته است، مکانهای مختلفی را برای زندگی انتخاب کردهاند یا میکنند. گاهی در مدینه سکونت گزیده و گاه در مکه منزل کردهاند. گاه در ذیطوی زندگی کرده و گاهی در کوه رضوی بودهاند. زمانی نیز مکانهای دیگر را برای سکونت برگزیدهاند، چنانکه محل تولد و بخشهای آغازین حیات مبارکشان شهر سامرا بوده است. همانطور که در توقیع مورد اشاره آقای قفاری تصریح شده است، علت خفای مکان دقیق آن حضرت، ایمن ماندن ایشان از شناسایی است.
روایاتی که متعرض محل زندگی امام مهدی(عج) در عصر غیبت شدهاند، دو دستهاند. دستهای به مکانهایی خاص اشاره کرده و دستهای دیگر مکان آن حضرت را نامعلوم دانستهاند. برخی از این دو دسته روایت بدین قرارند:
1. روایاتی که از مکانی خاص یاد کردهاند
الف) مدینه: از امام باقر و امام صادق (ع) چنین روایت شده است:لا بدّ لصاحب هذا الأمر من غیبة و لا بدّ فی غیبته من عزلة و نعم المنزل طیبة؛صاحب این امر ناگریز غیبتی خواهد داشت و ناگریز در غیبتش کنارهگیری خواهد داشت و طیبه، منزل خوبی است.[1]
امام صادق(عج) فرمود: برای صاحب این امر دو غیبت خواهد بود؛ یکی از آن دو، طولانی خواهد بود تا آنجا که برخی میگویند مُرد و تعدادی میگویند کشته شد.
ب) کوه رضوی: «عبدالاعلی مولی آل سام میگوید: همراه امام صادق(عج) از منزل خارج شدم. چون به روحاء رسیدیم، آن حضرت گردن کشید و به کوه آن منطقه نگاه کرد و به من فرمود: این کوه را میبینی؟ به آن رضوی میگویند. از کوههای فارس بود که ما را دوست داشت. پس خداوند او را به سوی ما منتقل کرد. همانا در آن، هر درخت میوهداری است و آنجا محل امن خوبی برای شخص ترسان است ـ این جمله را دوبار تکرار فرمود ـ همانا برای صاحب این امر در آن دو غیبت خواهد بود؛ یکی، کوتاه و دیگری، طولانی»[2]
ج) ناحیه ذیطوی: امام باقر(عج) فرمود: «یکون لصاحب هذا الأمر غیبة فی بعض هذه الشّعاب.» ثمّ أوما بیده إلی ناحیة ذی طوی؛ «برای صاحب این امر در این نواحی غیبتی خواهد بود.» سپس با دست به منطقه ذیطوی اشاره کردند.[3]
2. روایاتی که مکان حضرت را نامعلوم معرفی کردهاند
الف) امام صادق(عج) فرمود: برای صاحب این امر دو غیبت خواهد بود؛ یکی از آن دو، طولانی خواهد بود تا آنجا که برخی میگویند مُرد و تعدادی میگویند کشته شد و بعضی میگویند رفت و بر اعتقاد به او از میان اصحابش جز تعداد اندکی باقی نخواهد ماند و بر جایگاهش هیچکس از دوست و بیگانه آگاهی نمییابد، مگر خدمتگزاری که به کارهای او میرسد.[4]
ب) از آن حضرت در حدیث دیگری چنین نقل شده است:برای قائم دو غیبت خواهد بود؛ یکی، کوتاه و دیگری، طولانی. در غیبت اول، از مکان او جز شیعیان مخصوصش خبر ندارند و در غیبت دیگر، جز دوستان مخصوصش از مکان او مطلع نیستند.[5]*
پی نوشت ها:
[1]اصول کافی، ج1، ص 340؛ الغیبة شیخ طوسی، ص 162
[2]الغیبة شیخ طوسی، ص163، اثبات الهداة شیخ حر عاملی، ج3، ص 500
[3] تفسیر العیاشی ج2،ص 56؛ الغیبة نعمانی، ص 187
[4]بحار الأنوار، مجلسی، ج52، ص 153
[5] اثبات الهداة، ج3، ص 445
منبع: تبیان
ارسال نظر