پیامهای دوگانه کیروش و شرکا!
پارسینه: تکلیف ما چیست؟ آیا کادر فنی تیمملی با هم هماهنگند؟ چطور باید به پیامهای متناقضی که از اردوی تیمملی ارسال میشود، توجه کنیم؟
حرف دیروز مارکار آقاجانیان را میتوان از دو جنبه بررسی کرد؛ اینکه مارکار بهعنوان دستیار اول کادر فنی به این اشاره میکند که عراق تیم قدرتمند و مدعی اول صعود از گروه است را باید از این منظر نگاه کنیم که کیروش و اعضای کادر فنی اصلا دوست ندارند اتفاقات نیمه اول بازی ویتنام و عراق برای آنها هم رخ بدهد و غافلگیر شوند. آنها میخواهند مدام به بازیکنان تیمملی هشدار دهند که هر مسابقهای حکم فینال را دارد و همه تیمها از ما بهترند. آنها مدام میخواهند آن حاشیه امنیت کاذب ذهنی را بشکنند تا بازیکنان تیمملی مدام خود را در وضعیت مسابقه حساس حس کنند و غرور نگیردشان. از این منظر، حرفی که مارکار آقاجانیان زده نه نقد میخواهد و نه اینکه نیازمند برداشت خاصی است؛ یک مصاحبه رسمی با مصرف داخلی محدود است. قرار است تنها بازیکنان تیمملی با خواندن آن متوجه منظور کیروش شوند. جامعه مخاطبان این مصاحبه تنها ۲۳ نفر هستند نه بیشتر.
اما از دومین منظری که میتوان به این مصاحبه نگاه کرد، تضاد عجیبی است که بین این صحبتها و واکنشهای عجیب کارلوس کیروش به مصاحبه برانکو ایوانکوویچ رخ داد؛ تضادی که اتفاقا حسین قدوسی، روزنامهنگار باتجربه ورزشی نیز متوجه آن شد و به این اشاره کرد که چطور میشود تعریف ساده و تشریفاتی برانکو از مربی عراق، باعث تحقیر تیمملی و برهمخوردن تمرکز بازیکنان ما میشود، اما صحبتهای مارکار در ستایش از تیمملی عراق و تعریف از قدرت بالای این تیم، ایرادی ندارد؟
چطور میشود که اگر برانکو صرفا بهدلیل آشنا بودن با مربی عراق، دست به یک تعریف الکی در حد «فلانی هم مربی خوبی است و با هم دوستیم» بزند و بعدش هم تاکید کند که عراق هیچ شانسی مقابل ایران ندارد و بعد توسط کیروش مورد حمله قرار بگیرد، اما فردای همان روز دستیار کیروش بیاید و عراق را قویترین تیم گروه لقب بدهد. تکلیف ما چیست؟ آیا کادر فنی تیمملی با هم هماهنگند؟ چطور باید به پیامهای متناقضی که از اردوی تیمملی ارسال میشود، توجه کنیم؟ چگونه باید اینها را آنالیز کنیم؟
منبع: فرهیختگان
اما از دومین منظری که میتوان به این مصاحبه نگاه کرد، تضاد عجیبی است که بین این صحبتها و واکنشهای عجیب کارلوس کیروش به مصاحبه برانکو ایوانکوویچ رخ داد؛ تضادی که اتفاقا حسین قدوسی، روزنامهنگار باتجربه ورزشی نیز متوجه آن شد و به این اشاره کرد که چطور میشود تعریف ساده و تشریفاتی برانکو از مربی عراق، باعث تحقیر تیمملی و برهمخوردن تمرکز بازیکنان ما میشود، اما صحبتهای مارکار در ستایش از تیمملی عراق و تعریف از قدرت بالای این تیم، ایرادی ندارد؟
چطور میشود که اگر برانکو صرفا بهدلیل آشنا بودن با مربی عراق، دست به یک تعریف الکی در حد «فلانی هم مربی خوبی است و با هم دوستیم» بزند و بعدش هم تاکید کند که عراق هیچ شانسی مقابل ایران ندارد و بعد توسط کیروش مورد حمله قرار بگیرد، اما فردای همان روز دستیار کیروش بیاید و عراق را قویترین تیم گروه لقب بدهد. تکلیف ما چیست؟ آیا کادر فنی تیمملی با هم هماهنگند؟ چطور باید به پیامهای متناقضی که از اردوی تیمملی ارسال میشود، توجه کنیم؟ چگونه باید اینها را آنالیز کنیم؟
منبع: فرهیختگان
ارسال نظر