رکود اقتصادی، ریاست جمهوری مجدد ترامپ را زیر سوال میبرد
پارسینه: چطور یک رکود میتواند انتخاب دوباره ترامپ در ۲۰۲۰ را از میان بردارد؟ پیشبینیهای اقتصادی عمیقا به این مساله اشاره دارند.
به نوشته روزنامه واشنگتن پست، بانک مرکزی آمریکا احتمال وقوع رکود در سال آتی را بیش از ۳۰ درصد دانسته است. گلدمن ساکس تاکید دارد خطر این رکود به علت جنگ تجاری دونالد ترامپ در حال افزایش است. مورگان استانلی معتقد است بالا رفتن بیشتر تعرفههای ترامپ علیه چین میتواند به رکودی جهانی برسد.
یک رکود قریبالوقوع مورد توافق اقتصاددانها نیست، اما پیشبینیهای بدبینانه رو به افزایش است، چون جنگ تجاری بیشتر میشود و احتمال حل آن پیش از انتخابات ۲۰۲۰ وجود ندارد. رابرت جی. ساموئلسون، ستوننویس واشنگتن پست بسیاری از راههایی که چیزها به نظر در مسیر نادرست افتادهاند، بازگو میکند. اما هرچقدر که فکر کنید احتمال آن باشد، این حقیقت غیر قابل انکار وجود دارد: به لحاظ سیاسی، این جنگ تجاری مظنون اصلی است و شاید قمار غیر ضروری برای ترامپ باشد تا هماکنون دو برابر شود. تقریبا جای بحثی وجود ندارد که ترامپ بزرگترین دارایی خود در ۲۰۲۰ را میگیرد که همانا اقتصاد است و یک بغل تردید به سوی آن پرتاب میکند و دشوار است که درباره پیامدهای بالقوه اغراق کرد. در ادامه به تعدادی از حقایق تاریخی اشاره میکنیم:
*از زمان جنگ داخلی، تنها یک رئیسجمهوری با رکودی که در دو سال پایانی اولین دور تصدی خود داشت توانست در انتخابات دوباره پیروز شود: ویلیام مککینلی در ۱۹۰۰.
*از آن زمان تمام چهار رئیسجمهوری که در دورانشان رکود وجود داشت برای پیروزی دوباره در انتخابات شکست خوردند: ویلیام تافت، هربرت هوور، جیمی کارتر و جورج هربرت واکر بوش.
*در همین گستردگی، تمامی ۱۰ رئیسجمهوری که با رکود مواجه نبودند پیروز شدند: وودرو ویلسون، فرانکلین روزولت، دوایت آیزنهاور، ریچارد نیکسون، رونالد ریگان، بیل کلینتون، جورج بوش و باراک اوباما.
*وقتی شما تمام انتخاباتهای ریاست جمهوری را در نظر میگیرید (نه فقط روسایی که در انتخابات دوباره شرکت میکردند)، حزب در قدرت ۱۳ رقابت از ۱۹ رقابت آخر را که چنین رکودی وجود داشت باخته است.
*از ۲۱ رقابت آخر که چنین رکودی نداشتند، حزب رئیسجمهوری وقت در ۱۶ مورد از آنها پیروز بوده است.
با تمام مقایسههای تاریخی در خصوص انتخاباتهای ریاست جمهوری، ما با یک محدودیت داده و مجموعهای از متغیرهای مستقل مواجه هستیم؛ بنابراین نباید به نتایج بسیار سریع و سخت برسیم. به عنوان مثال، اگرچه مککینلی (بیست و پنجمین رئیسجمهوری آمریکا) تنها شخصی بود که با وجود رکود در انتخابات چهار سال دوم پیروز شد، مقامهایی هم داریم که پس از گذراندن دورهای به عنوان معاون رئیسجمهوری، با وجود رکود در انتخابات شرکت کردند و پیروز شدند. تئودور روزولت در ۱۹۰۴ و کالوین کولیج در ۱۹۲۴.
اما همچنین ضرورت دارد که نگاهی به زمینه آن بیندازیم. رکودها به شدت میان جنگ داخلی و رکود بزرگ شایع بود، اما به صورت قابل توجهی اکنون چندان رایج نیستند و این الگو بیشتر دیده شده است. از زمان آغاز رکود بزرگ ما صرفا پنج نمونه داشتیم و حزب روی کار در تمامی پنج مورد شکست خورد. در همین گستردگی، تمامی ۹ رئیسجمهوری که برای یک دوره چهار ساله دیگر نامزد شدند و رکود نداشتند، موفق عمل کردند؛ و یک رکود برای ترامپ خصوصا به نظر آسیبرسان میآید. میزان محبوبیت او به پایینترین سطح در اواسط دهه ۴۰ رسیده است، حتی با یک اقتصاد قوی و نرخ بیکاری ۳.۷ درصدی. برخی از نظرسنجیها نشان میدهد اکثریت آمریکاییها عملکرد کاری او در اقتصاد را تایید میکند، اما هیچ کدام از آنها در دیگر مسائل به ۵۰ درصد نرسیده است. بیشتر کارشناسان شانس انتخاب دوباره او را حدود ۵۰ - ۵۰ یا کمتر میدانند.
دودستگی وجود دارد که اندکی افول در اقتصاد آمریکا ممکن نیست هزینه هنگفتی از حمایت رایدهندگان به دنبال داشته باشد، خصوصا اگر او بتواند حامیانش را متقاعد کند که بانک مرکزی آمریکا مقصر است یا اینکه این جنگ اقتصادی ارزش درد اقتصادی زودگذر را دارد، اما در توان او نیست که از دست دادن بیش از حد حمایتها را تحمل کند، ختم کلام. در این مرحله، اگر پیشگویان اقتصادی در مسیر درست قرار داشته باشند، ریسک بزرگی است که ترامپ به جان میخرد. "
یک رکود قریبالوقوع مورد توافق اقتصاددانها نیست، اما پیشبینیهای بدبینانه رو به افزایش است، چون جنگ تجاری بیشتر میشود و احتمال حل آن پیش از انتخابات ۲۰۲۰ وجود ندارد. رابرت جی. ساموئلسون، ستوننویس واشنگتن پست بسیاری از راههایی که چیزها به نظر در مسیر نادرست افتادهاند، بازگو میکند. اما هرچقدر که فکر کنید احتمال آن باشد، این حقیقت غیر قابل انکار وجود دارد: به لحاظ سیاسی، این جنگ تجاری مظنون اصلی است و شاید قمار غیر ضروری برای ترامپ باشد تا هماکنون دو برابر شود. تقریبا جای بحثی وجود ندارد که ترامپ بزرگترین دارایی خود در ۲۰۲۰ را میگیرد که همانا اقتصاد است و یک بغل تردید به سوی آن پرتاب میکند و دشوار است که درباره پیامدهای بالقوه اغراق کرد. در ادامه به تعدادی از حقایق تاریخی اشاره میکنیم:
*از زمان جنگ داخلی، تنها یک رئیسجمهوری با رکودی که در دو سال پایانی اولین دور تصدی خود داشت توانست در انتخابات دوباره پیروز شود: ویلیام مککینلی در ۱۹۰۰.
*از آن زمان تمام چهار رئیسجمهوری که در دورانشان رکود وجود داشت برای پیروزی دوباره در انتخابات شکست خوردند: ویلیام تافت، هربرت هوور، جیمی کارتر و جورج هربرت واکر بوش.
*در همین گستردگی، تمامی ۱۰ رئیسجمهوری که با رکود مواجه نبودند پیروز شدند: وودرو ویلسون، فرانکلین روزولت، دوایت آیزنهاور، ریچارد نیکسون، رونالد ریگان، بیل کلینتون، جورج بوش و باراک اوباما.
*وقتی شما تمام انتخاباتهای ریاست جمهوری را در نظر میگیرید (نه فقط روسایی که در انتخابات دوباره شرکت میکردند)، حزب در قدرت ۱۳ رقابت از ۱۹ رقابت آخر را که چنین رکودی وجود داشت باخته است.
*از ۲۱ رقابت آخر که چنین رکودی نداشتند، حزب رئیسجمهوری وقت در ۱۶ مورد از آنها پیروز بوده است.
با تمام مقایسههای تاریخی در خصوص انتخاباتهای ریاست جمهوری، ما با یک محدودیت داده و مجموعهای از متغیرهای مستقل مواجه هستیم؛ بنابراین نباید به نتایج بسیار سریع و سخت برسیم. به عنوان مثال، اگرچه مککینلی (بیست و پنجمین رئیسجمهوری آمریکا) تنها شخصی بود که با وجود رکود در انتخابات چهار سال دوم پیروز شد، مقامهایی هم داریم که پس از گذراندن دورهای به عنوان معاون رئیسجمهوری، با وجود رکود در انتخابات شرکت کردند و پیروز شدند. تئودور روزولت در ۱۹۰۴ و کالوین کولیج در ۱۹۲۴.
اما همچنین ضرورت دارد که نگاهی به زمینه آن بیندازیم. رکودها به شدت میان جنگ داخلی و رکود بزرگ شایع بود، اما به صورت قابل توجهی اکنون چندان رایج نیستند و این الگو بیشتر دیده شده است. از زمان آغاز رکود بزرگ ما صرفا پنج نمونه داشتیم و حزب روی کار در تمامی پنج مورد شکست خورد. در همین گستردگی، تمامی ۹ رئیسجمهوری که برای یک دوره چهار ساله دیگر نامزد شدند و رکود نداشتند، موفق عمل کردند؛ و یک رکود برای ترامپ خصوصا به نظر آسیبرسان میآید. میزان محبوبیت او به پایینترین سطح در اواسط دهه ۴۰ رسیده است، حتی با یک اقتصاد قوی و نرخ بیکاری ۳.۷ درصدی. برخی از نظرسنجیها نشان میدهد اکثریت آمریکاییها عملکرد کاری او در اقتصاد را تایید میکند، اما هیچ کدام از آنها در دیگر مسائل به ۵۰ درصد نرسیده است. بیشتر کارشناسان شانس انتخاب دوباره او را حدود ۵۰ - ۵۰ یا کمتر میدانند.
دودستگی وجود دارد که اندکی افول در اقتصاد آمریکا ممکن نیست هزینه هنگفتی از حمایت رایدهندگان به دنبال داشته باشد، خصوصا اگر او بتواند حامیانش را متقاعد کند که بانک مرکزی آمریکا مقصر است یا اینکه این جنگ اقتصادی ارزش درد اقتصادی زودگذر را دارد، اما در توان او نیست که از دست دادن بیش از حد حمایتها را تحمل کند، ختم کلام. در این مرحله، اگر پیشگویان اقتصادی در مسیر درست قرار داشته باشند، ریسک بزرگی است که ترامپ به جان میخرد. "
یه مترجم درست حسابی ندارید؟دیگه سایتتون رو نمیام