یک فیلم با دو پخش و دو نوع سانسور!
پارسینه: ممیزی آثار تلویزیونی مسئلهای است که تقریباً تمامی فیلمنامهنویسان،کارگردانان و تهیهکنندگان تلویزیون با آن درگیر هستند، اما این مقوله هنوز شکل مشخص و تعریف شدهای در رسانه ملی ندارد.
به گزارش مهر، بعد از گذشت چندین سال که بحث ممیزی در تلویزیون رایج شده، اما هنوز تعریف درستی از آن وجود ندارد. علت این اتفاق چیست؟ آیا بازبینهای پخش با برخی فیلمسازان با حب و بغض برخورد میکنند؟ آیا توقعی که از آنها میرود با تواناییهایشان همخوانی ندارد؟ اساساً چه کسی بر صلاحیتهای تئوریک و عملی آنها صحه گذاشته است تا این مجوز را بیابند که نظرات خود را روی اثر هنری یک کارگردان یا نویسنده اعمال کنند؟
اصلاً بر اساس کدام قانون مدونی عمل میکنند؟ آیا در تلویزیون اساسنامهای وجود دارد که مسئولان پخش را وادار کند که قانونی و قابل پیشبینی عمل کنند و سلیقه شخصی خود را به آثار تحمیل نکنند؟ واقعیت این است که هیچ اساسنامه یا قانونی مسئولان پخش را محدود نمیکند و آنها مطابق با سلایق خود میتوانند سرنوشت یک اثر را تغییر دهند و در نتیجه آن متاسفانه تنوع دیدگاه و پرداخت را در آثار تلویزیونی به حداقل برسانند.
مسلماً نمیتوان اثری را بدون نظارت به حال خود و سازندگانش رها کرد، اما از آن سو اختیار تامی که به برخی از مسئولان داده میشود برای آنان امپراطوری کوچکی به وجود میآورد که میتوانند هر اتفاقی را رقم بزنند. چندی پیش یکی از همین اتفاقات نادر درباره فیلم تلویزیونی "سپیده" رخ داد.
این فیلم وقتی از دو شبکه مختلف تلویزیونی پخش شد با دو نوع ممیزی متفاوت رو به رو شد! به عنوان مثال یکی از پلانهای تاثیرگذار این فیلم در شبکه یک حذف شد، اما همین پلان در شبکه قرآن پخش شد و در عوض پلان دیگری که در شبکه یک پخش شده بود در شبکه قرآن حذف شد. این اتفاق نمونه بارزی است که هفته گذشته صورت گرفته است، اما تعداد چنین آثاری که این گونه با جرح و تعدیلهای بیمنطق رو به رو میشوند، کم نیستند.
دیدن چنین وقایعی ناخودآگاه بیننده را یک علامت سئوال بزرگ رو به رو میکند و آن هم این است که چرا ممیزیها در دو شبکه که هر دو زیر مجموعه یک معاونت و آن هم معاونت سیما هستند، متفاوت است؟ مگر نباید یک اساسنامه ثابت وجود داشته باشد و همه شبکههای سیما از آن پیروی کنند؟ پس چرا این گونه نیست.
مگر قواعدی که بازبین پخش ملزم به رعایت آنهاست با قواعد شورای نظارت بر آثار تلویزیونی متفاوت است؟ یا اصلا قاعدهای وجود دارد که این اختلافات پیش بیاید!؟
چرا آثاری که نقص و ضعفشان از دید یک کودک هم پنهان نیست به راحتی پخش میشوند و با هیچ حذفیاتی رو به رو نمیشوند، اما آثاری که ساختار خوبی دارند این گونه باید جرح و تعدیل شوند؟ اینها سئوالاتی است که هنوز مسئولان صدا و سیما برای آنها پاسخ روشنی ندادهاند.
مسئله این است که بازبینهای پخش باید از دانشی برخوردار باشند که مطابق آن بتوانند شرایط هر اثر و طرز تفکر و دیدگاه کارگردان و نویسندهاش را دریابند. سپس با توجه به اصول درامنویسی و خلاقیتهای کارگردان نظرات خود را به عنوان مشاور مطرح کنند و با هماهنگی صاحب اثر حذفیات را انجام دهند، نه آنکه بیرحمانه و بدون دلیل منطقی یک اثر را قیچی کنند. گاهی این جرح و تعدیلها به حدی میشود که دیگر کارگردان، آن اثر را برای خودش نمیداند.
با این اوصاف به نظر میرسد مقوله ممیزی در تلویزیون نیاز به یک بازبینی و به زبان بهتر نظارت کیفیتر دارد تا دستاندرکاران تلویزیون به سیستم نظارت موثر و مثبتی دست یابند و سازندگان اثر هم از این بلاتکلیفی رها شوند.
ارسال نظر