نظرات پیروز مجتهدزاده پیرامون طرح اخیر اروپا علیه ایران
محورهای گفتگوی تفصیلی خبرنگار «نسیم» با دکتر پیروز مجتهدزاده، استاد مسائل ژئوپولیتیک و مدیرعامل سابق بنیاد پژوهشی "یوروسویک":
- تحریمی که از سوی خانم اشتون اعلام شد، آنی نبود که ایران را نسبت به آن تهدید میکردند. من به این نتیجه رسیدم که اتحادیه اروپا با سرهم کردن این صحنه، خواست تا خودش را از تنگنایی که برای خودش در این عرصه درست کرده بود، رها کند. اساسا در طرح اتحادیه اروپا چیزی به نام تحریم نفت ایران وجود ندارد؛ بلکه آن چیزی که اعلام شده، صحبت از تحریم قراردادهای آینده نفتی است و هیچکس هم برنامهای برای آن ندارد. در واقع تهدیدهای ایران درباره تنگه هرمز اثر خودش را بر روی کشورهای اروپایی گذاشت و اتحادیه اروپا برای اینکه از این مخمصه رهایی پیدا کند، اساسا سراغ یک موضوع دیگر به غیر از آن چیزی که تحریم نفت نامیده میشود، رفته است. این مساله نشان داد که سیاست ژئوپولتیک ایران بسیار موثر واقع شد و اتحادیه اروپا در حقیقت "جا خالی" داد.
- در برنامه بیبیسی جهانی از من پرسیده شد که آیا ایران حق دارد برنامه هستهای خود را ادامه بدهد؟ پاسخ من هم یک تایید صد در صدی بود. ایران عضو ان پی تی است و حق دارد مانند همه اعضا از انرژی صلحآمیز هستهای استفاده کند. با این تفاوت که هیچ ملتی مانند ایران مورد بازرسی قرار نگرفته است و جالب اینکه بازرسان هم در هر دفعه سفر خود به ایران تاکید میکنند که ایران انحرافی از برنامه آژانس نداشته است. ایران در این زمینه هیچ پنهانکاری هم ندارد. نتیجه این بازرسیهای ده ساله هم نشان داده که هیچگونه مدرک و یا سندی مبنی بر انحراف برنامه هستهای ایران وجود نداشته است.
- با این حال، خانم اشتون بازی موش و گربه را دوباره تکرار کرد تا بگوید که ما میخواهیم نفت ایران را تحریم کنیم، به دلیل اینکه ایران پای میز مذاکرات حاضر شود. این در حالی است که ایران دو هفته پیش آمادگی خود برای ادامه مذاکرات را اعلام کرده بود اما باز هم اتحادیه اروپا به این نمایش خود ادامه داد. جالب این است که پیش از این گفته بودند قصد تحریم نفتی ایران را دارند تا این کشور به طور کامل دست از توسعه برنامه هستهای خود بردارد. یعنی وضعیت به طور کامل تغییر کرده است.
- همه ملت ایران به این نتیجه رسیدهاند که تحریم نفت ایران و تلاش برای قطع این بخش از درآمد ملی ایران به مثابه اعلام جنگ رسمی از سوی اروپا است؛ چرا که این حمله به شریان حیاتی اقتصاد ایران است و جز جنگ معنای دیگری ندارد. لاجرم ایران حق خواهد داشت که در برابر این اعلام جنگ از هرگونه اقدامی برای پاسخ به آن استفاده کند. از جمله بستن تنگه هرمز و مسدود کردن مسیر حمل و نقل نفت دیگر کشورها که در یک شرایط جنگی، حق کاملا با ایران است که دست به چنین اقداماتی بزند. امروز ملت ایران از خودش میپرسد چه گناهی مرتکب شده که مستحق چنین فشارهای سنگین و اعمال خشونت علیه خود باشد؟
- البته صحنهسازیهای اتحادیه اروپا توانست اندکی افکار عمومی را مورد تاثیر قرار بدهد اما این به تمام معنا نبود. همان زمان اعلام شد که ناوهای فرانسه و انگلیس و آمریکا از تنگه هرمز عبور کردهاند. سوالی که در این میان مطرح میشود، این است که این رزمناوها و ادوات جنگی دریایی چه دلیلی برای عبور از تنگه هرمز داشتند؟ اگر ایران در شرایطی تصمیم بگیرد که تهدید خودش درباره تنگه هرمز را عملیاتی کند، آیا این ناوها قادر هستند که حتی یک تیر به سمت ایران شلیک کنند؟ چون اگر چنین اقدامی انجام شود، چنان مصیبتی ایجاد میشود که این رزوناوها دقیقا برای جلوگیری از آن به منطقه آمدهاند و این یک نمایش عوامفریبانهای هست که ما با آن به خوبی آشنایی داریم و موضوع جدیدی نیست.
- حتی از آن بالاتر هم اعلام شد که ایالات متحده آمریکا، زیردریایی اتمی خود را وارد خلیج فارس میکند. زیردریایی اتمی میخواهد چه غلطی در خلیج فارس بکند؟ من این عبارت را از سخن امام راحل به امانت گرفتهام که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. میخواهد بمب اتم در ایران بیندازد؟! این مساله که عملی نیست. برای همین به منظور فریفتن افکار عمومی غرب و سایر ملل جهان دست به این نمایشها میزند اما در عرصه عمل، اتحادیه اروپا خودش را از تنگنای به وجود آمده نجات داد و فرار کرد.
- خانم اشتون در مصاحبه با بیبیسی جهانی گفت که مذاکرات و اعلام آمادگی برای آن باید دوطرفه باشد و اعلام آمادگی ایران به تنهایی کافی نیست. باید از ایشان پرسید چطور برای اعمال فشار و تحریم علیه ایران میتوان یک طرفه اقدام کرد ولی برای مذاکره حتما باید دو طرف اعلام آمادگی کنند؟ باید به خانم اشتون گفت که بازگشت به میز مذاکره رویکرد اصلی ایران است، مشروط بر اینکه شما صداقت در رفتار و سخنان خود داشته باشید.
- تجربیات ایران در زمینه تعامل با اروپا هیچ وقت خاطره خوشی همراه نداشته است. دو طرف مذاکره باید قبل از برگزاری گفتگوها بر روی محورهای مذاکره توافق کنند. اینکه راجع به چه چیزهایی حرف میزنند و راجع به چه چیزهایی حرف نمیزنند. اگر مذاکرهای شروع شود، موضوع اصلی این است که ایران چند درصد حق غنیسازی دارد؟ در مذاکرات ژنو قرار بود روی دو و نیم درصد توافق شود. اکنون ایران توانایی غنیسازی بیست درصد را دارد و نوع تاسیسات هستهای به گونهای است که قابلیت برگشت به عقب را ندارد، یعنی دیگر نمیتوان درباره غنیسازی کمتر از بیست درصد صحبت کرد.
- وزیر خارجه بریتانیا گفت که ایران هیچ توجیه غیرنظامی برای غنیسازی بیست درصد ندارد. اینجا برای آقای وزیر خارجه باید توضیح داد که شما در اشتباه هستید و یا عمدا تجاهل میکنید. چرا که غنیسازی بیست درصدی ایران برای استفاده در رآکتور علمی و تحقیقاتی دانشگاه تهران است که صرفا برای تولید دارو استفاده میشود. از این غیرنظامیتر هم مگر میشود کاربردی پیدا کرد؟
- توصیه من به ایرانیها این است که تا ماه ژوئن، ابتکار عمل در زمینه مذاکرات را برعهده بگیرند که خوشبختانه وزارت خارجه در یک اقدام مناسب و مثبت این کار را انجام داده است. ایرانیها باید حوصله به خرج بدهند و از این عوامفریبیها سرخورده نشوند و کنار نکشند. ایران باید اصرار در مذاکره داشته باشد و بدون بازگشت به گذشته، غنیسازی بیست درصد را محور مذاکرات قرار بدهد. ایران باید تاکید کند که ظرفیت غنیسازیاش به بیست درصد رسیده و قابلیت کاهش و بازگشت به گذشته را نیز ندارد. همین بیست درصد هم با تضمینهایی که وجود دارد، مانند بازرسیهای مداوم و منظم آژانس، برای استفاده تحقیقاتی در دانشگاه تهران تهیه میشود.
- تا اینجا و تا این لحظه ایران خوب پیش رفته است و نقش بسیار خوبی در عرصه ژئوپلوتیک اجرا کرده و باید آن را ادامه بدهد. با ادامه خونسردانه این برنامه و درک مناسب شرایط، اتحادیه اروپا مجبور خواهد شد نه تنها دست از تهدیدهای خود بردارد بلکه گامهای بلندی در راستای همکاری و مذاکره با ایران بردارد. باید مواضع را محکم نگه داشت و تاکید کرد که هرگونه اقدام علیه نفت ایران، هر زمانی که واقعی باشد، اعلام جنگ علیه ایران خواهد بود.
- این کار اتحادیه اروپا خودزنی است و نباید اجازه بدهیم این حرفها ما را فریب بدهد. اروپا اساسا در شرایطی نیست که بتواند واردات نفت از ایران را قطع کند و این کار به معنای خودکشی است. نه عربستان، نه امارات و نه هیچ کشور دیگری نمیتواند جایگزین ایران در این مساله باشد؛ چرا که نوع نفت صادراتی ایران به اروپا از نوع بسیار مرغوب است که کشوری مانند عربستان سعودی اساسا چنین نفتی را ندارد. همه این تبلیغات تنها یک مانور است ولاغیر.
- تحریمی که از سوی خانم اشتون اعلام شد، آنی نبود که ایران را نسبت به آن تهدید میکردند. من به این نتیجه رسیدم که اتحادیه اروپا با سرهم کردن این صحنه، خواست تا خودش را از تنگنایی که برای خودش در این عرصه درست کرده بود، رها کند. اساسا در طرح اتحادیه اروپا چیزی به نام تحریم نفت ایران وجود ندارد؛ بلکه آن چیزی که اعلام شده، صحبت از تحریم قراردادهای آینده نفتی است و هیچکس هم برنامهای برای آن ندارد. در واقع تهدیدهای ایران درباره تنگه هرمز اثر خودش را بر روی کشورهای اروپایی گذاشت و اتحادیه اروپا برای اینکه از این مخمصه رهایی پیدا کند، اساسا سراغ یک موضوع دیگر به غیر از آن چیزی که تحریم نفت نامیده میشود، رفته است. این مساله نشان داد که سیاست ژئوپولتیک ایران بسیار موثر واقع شد و اتحادیه اروپا در حقیقت "جا خالی" داد.
- در برنامه بیبیسی جهانی از من پرسیده شد که آیا ایران حق دارد برنامه هستهای خود را ادامه بدهد؟ پاسخ من هم یک تایید صد در صدی بود. ایران عضو ان پی تی است و حق دارد مانند همه اعضا از انرژی صلحآمیز هستهای استفاده کند. با این تفاوت که هیچ ملتی مانند ایران مورد بازرسی قرار نگرفته است و جالب اینکه بازرسان هم در هر دفعه سفر خود به ایران تاکید میکنند که ایران انحرافی از برنامه آژانس نداشته است. ایران در این زمینه هیچ پنهانکاری هم ندارد. نتیجه این بازرسیهای ده ساله هم نشان داده که هیچگونه مدرک و یا سندی مبنی بر انحراف برنامه هستهای ایران وجود نداشته است.
- با این حال، خانم اشتون بازی موش و گربه را دوباره تکرار کرد تا بگوید که ما میخواهیم نفت ایران را تحریم کنیم، به دلیل اینکه ایران پای میز مذاکرات حاضر شود. این در حالی است که ایران دو هفته پیش آمادگی خود برای ادامه مذاکرات را اعلام کرده بود اما باز هم اتحادیه اروپا به این نمایش خود ادامه داد. جالب این است که پیش از این گفته بودند قصد تحریم نفتی ایران را دارند تا این کشور به طور کامل دست از توسعه برنامه هستهای خود بردارد. یعنی وضعیت به طور کامل تغییر کرده است.
- همه ملت ایران به این نتیجه رسیدهاند که تحریم نفت ایران و تلاش برای قطع این بخش از درآمد ملی ایران به مثابه اعلام جنگ رسمی از سوی اروپا است؛ چرا که این حمله به شریان حیاتی اقتصاد ایران است و جز جنگ معنای دیگری ندارد. لاجرم ایران حق خواهد داشت که در برابر این اعلام جنگ از هرگونه اقدامی برای پاسخ به آن استفاده کند. از جمله بستن تنگه هرمز و مسدود کردن مسیر حمل و نقل نفت دیگر کشورها که در یک شرایط جنگی، حق کاملا با ایران است که دست به چنین اقداماتی بزند. امروز ملت ایران از خودش میپرسد چه گناهی مرتکب شده که مستحق چنین فشارهای سنگین و اعمال خشونت علیه خود باشد؟
- البته صحنهسازیهای اتحادیه اروپا توانست اندکی افکار عمومی را مورد تاثیر قرار بدهد اما این به تمام معنا نبود. همان زمان اعلام شد که ناوهای فرانسه و انگلیس و آمریکا از تنگه هرمز عبور کردهاند. سوالی که در این میان مطرح میشود، این است که این رزمناوها و ادوات جنگی دریایی چه دلیلی برای عبور از تنگه هرمز داشتند؟ اگر ایران در شرایطی تصمیم بگیرد که تهدید خودش درباره تنگه هرمز را عملیاتی کند، آیا این ناوها قادر هستند که حتی یک تیر به سمت ایران شلیک کنند؟ چون اگر چنین اقدامی انجام شود، چنان مصیبتی ایجاد میشود که این رزوناوها دقیقا برای جلوگیری از آن به منطقه آمدهاند و این یک نمایش عوامفریبانهای هست که ما با آن به خوبی آشنایی داریم و موضوع جدیدی نیست.
- حتی از آن بالاتر هم اعلام شد که ایالات متحده آمریکا، زیردریایی اتمی خود را وارد خلیج فارس میکند. زیردریایی اتمی میخواهد چه غلطی در خلیج فارس بکند؟ من این عبارت را از سخن امام راحل به امانت گرفتهام که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. میخواهد بمب اتم در ایران بیندازد؟! این مساله که عملی نیست. برای همین به منظور فریفتن افکار عمومی غرب و سایر ملل جهان دست به این نمایشها میزند اما در عرصه عمل، اتحادیه اروپا خودش را از تنگنای به وجود آمده نجات داد و فرار کرد.
- خانم اشتون در مصاحبه با بیبیسی جهانی گفت که مذاکرات و اعلام آمادگی برای آن باید دوطرفه باشد و اعلام آمادگی ایران به تنهایی کافی نیست. باید از ایشان پرسید چطور برای اعمال فشار و تحریم علیه ایران میتوان یک طرفه اقدام کرد ولی برای مذاکره حتما باید دو طرف اعلام آمادگی کنند؟ باید به خانم اشتون گفت که بازگشت به میز مذاکره رویکرد اصلی ایران است، مشروط بر اینکه شما صداقت در رفتار و سخنان خود داشته باشید.
- تجربیات ایران در زمینه تعامل با اروپا هیچ وقت خاطره خوشی همراه نداشته است. دو طرف مذاکره باید قبل از برگزاری گفتگوها بر روی محورهای مذاکره توافق کنند. اینکه راجع به چه چیزهایی حرف میزنند و راجع به چه چیزهایی حرف نمیزنند. اگر مذاکرهای شروع شود، موضوع اصلی این است که ایران چند درصد حق غنیسازی دارد؟ در مذاکرات ژنو قرار بود روی دو و نیم درصد توافق شود. اکنون ایران توانایی غنیسازی بیست درصد را دارد و نوع تاسیسات هستهای به گونهای است که قابلیت برگشت به عقب را ندارد، یعنی دیگر نمیتوان درباره غنیسازی کمتر از بیست درصد صحبت کرد.
- وزیر خارجه بریتانیا گفت که ایران هیچ توجیه غیرنظامی برای غنیسازی بیست درصد ندارد. اینجا برای آقای وزیر خارجه باید توضیح داد که شما در اشتباه هستید و یا عمدا تجاهل میکنید. چرا که غنیسازی بیست درصدی ایران برای استفاده در رآکتور علمی و تحقیقاتی دانشگاه تهران است که صرفا برای تولید دارو استفاده میشود. از این غیرنظامیتر هم مگر میشود کاربردی پیدا کرد؟
- توصیه من به ایرانیها این است که تا ماه ژوئن، ابتکار عمل در زمینه مذاکرات را برعهده بگیرند که خوشبختانه وزارت خارجه در یک اقدام مناسب و مثبت این کار را انجام داده است. ایرانیها باید حوصله به خرج بدهند و از این عوامفریبیها سرخورده نشوند و کنار نکشند. ایران باید اصرار در مذاکره داشته باشد و بدون بازگشت به گذشته، غنیسازی بیست درصد را محور مذاکرات قرار بدهد. ایران باید تاکید کند که ظرفیت غنیسازیاش به بیست درصد رسیده و قابلیت کاهش و بازگشت به گذشته را نیز ندارد. همین بیست درصد هم با تضمینهایی که وجود دارد، مانند بازرسیهای مداوم و منظم آژانس، برای استفاده تحقیقاتی در دانشگاه تهران تهیه میشود.
- تا اینجا و تا این لحظه ایران خوب پیش رفته است و نقش بسیار خوبی در عرصه ژئوپلوتیک اجرا کرده و باید آن را ادامه بدهد. با ادامه خونسردانه این برنامه و درک مناسب شرایط، اتحادیه اروپا مجبور خواهد شد نه تنها دست از تهدیدهای خود بردارد بلکه گامهای بلندی در راستای همکاری و مذاکره با ایران بردارد. باید مواضع را محکم نگه داشت و تاکید کرد که هرگونه اقدام علیه نفت ایران، هر زمانی که واقعی باشد، اعلام جنگ علیه ایران خواهد بود.
- این کار اتحادیه اروپا خودزنی است و نباید اجازه بدهیم این حرفها ما را فریب بدهد. اروپا اساسا در شرایطی نیست که بتواند واردات نفت از ایران را قطع کند و این کار به معنای خودکشی است. نه عربستان، نه امارات و نه هیچ کشور دیگری نمیتواند جایگزین ایران در این مساله باشد؛ چرا که نوع نفت صادراتی ایران به اروپا از نوع بسیار مرغوب است که کشوری مانند عربستان سعودی اساسا چنین نفتی را ندارد. همه این تبلیغات تنها یک مانور است ولاغیر.
ارسال نظر