یک نگاه: خطبه های ۱۴ بهمن ۱۳۹۰ رهبری؛ خروج انقلاب اسلامی از محاق
حمید بزم شاهی در وبلاگ "بزم" نوشت:
خطبههای نماز جمعه 14 بهمن که توسط رهبری در دانشگاه تهران بیان شد را میتوان نقطهعطفی در حیات جمهوری اسلامی شمرد که هنوز به درستی درک نشده است. این نقطه عطف سرآغاز تغییر دکترینهای سیاسی جمهوری اسلامی و بازتنظیم روابط خارجی و سیاستهای جدید بین المللی ایران محسوب میشود. به دو نکته آن توجه کنیم:
1- بطور معمول هیچ کشوری نقاط ضعف خود را بیان نمیکند. بیان نقاط ضعف نشانگر موضع قدرت و مقتدر رهبران یک کشور را میرساند. این نکته وقتی عیانتر میشود که رهبری با اشاره به نطق سالانه اوباما و نادیده گرفتن جنبش مردمی تسخیر والاستریت توسط او اشاره کردند. در حقیقت میتوان زبان حال رهبری را اینچنین گفت که: ما اینقدر شجاعت داریم که نقاط ضعف (عمدتاً فرهنگی و ناپیدای) خود را میگوییم؛ اما تو با آن همه ادعا نمیتوانی نقطه ضعف به این بزرگی که رسوای عالم هم هست را بیان کنی و به آن اعتراف کنی!
2- ایران اگرچه در جنگ صربستان و کرواسی علیه بوسنی به نفع مسلمانان بوسنی ایفای نقش کرد و اگر چه در لبنان از ابتدای انقلاب اسلامی حضور فعال و تعیین کننده داشته و دارد و اگر چه در عراق نیز پس از جنگ اول خلیج فارس، حضور فعال دارد اما اینها را هرگز نگفته بود. زیرا راهبرد ایران در سیاست خارجی کتمان این واقعیتها بود. البته پنهان نبود و همه میدانستند و بیان میکردند ولی ایران سیاست سکوت را در پیش گرفته بود. حتی عدهای در جنگ 33 روزه حزب الله لبنان با اسراییل گفتند این ایران و امریکا هستند که دارند با هم میجنگند! و باز هم ایران ساکت بود.
اما انعطافپذیری سیاست خارجی ایران را میتوان در این بخش خطبههای رهبری به وضوح مشاهده کرد که همزمان با اوجگیری شرارتهای امریکا و غرب علیه ایران، ایران نیز صریحاً به نفوذ و اعمال قدرت خود در تحولات منطقه اشاره کرده و آن را تأیید کرد. اطلاعات پنهانی فاش نشد، بلکه سیاست جدیدی رونمایی شد و آن این که از این پس ایران به طور اعلام شده در تحولات منطقه دخالت خواهد کرد. مثلاً اگر شرایط ایجاب کند، ایران به صورت اعلام شده در قضیه بحرین دخالت خواهد کرد و البته در این موارد نیز همانند سایر موارد به صورت کاملاً موثر و تعیین کننده وارد عرصه خواهد شد.
3- پاسخ به تهدیدات روی میزی امریکا با لحن تمسخر و این که ایران نیز مواردی از تهدید در برابر امریکا را دارد که در "موقع لزوم" آنها را بیان خواهد کرد نیز از فرازهای بسیار تأثیرگذار این خطبه بود. وعده به تهدید نیز رفتار اقتدارآمیز و شجاعانهای علیه امریکا است که در تاریخ سابقه ندارد. البته شوروی ندرتاً خط و نشانهایی میکشید اما هرگز از حد شعار فراتر نرفت. ولی ایران در عرصه بین المللی همین الان با امریکا پنجه در پنجه است و تهدیدات علنی نمیتواند شعار تلقی شود.
4- نقش فعال و کنشگر ایران نسبت به کشورهای انقلابی عرب نیز از مسائل مهمی است که به وضوح آن را برعهده گرفته است. ایران در یک سال اخیر بیشترین همایش را با شخصیتها و چهرههای برجسته این ملتها و جوانان و نخبگانشان برگزار کرده و پیامهای صریحی برای آنان ارسال کرده است. هیچ کشوری حتی استعمارگران سابق این کشورها که همچنان آنجا را دامنه نفوذ خود میدانند تا این حد تأثیرگذار نبودهاند. مثلاًٌ ایتالیاکه استعمارگر لیبی بوده و لیبی به نوعی حیاطخلوت ایتالیا محسوب میشود، اقدام قابل ذکری برای تأثیرگذاری بر روند انقلاب مردم لیبی نداشته است. بنابراین ایران هماکنون فعالترین و مؤثرترین قدرت در تحولات منطقه مهم خاورمیانه میباشد بلاشک.
اما نکته پایانی که لازم است آن را بدانیم اشتباهی است که برخی تندمزاجان در سالهای اخیر کردند. اینان خیال کردند کسانی هستند که حتی از آقا هم در سیاست خارجی اصولگراتر و شجاعترند. اما دیدند هر داغی بالاخره سرد میشود؛ ولی آقای ما همان پیر پختهای است که سرد و گرم روزگار او را خام نمیکند. او در غیاب دستگاه عریض و طویل سیاست خارجی یکتنه ثابت و استوار همچنان ایستاده است.
ارسال نظر