گوناگون

یک نگاه: اسکار، اسکار که می‌گفتن همین بود!

خبر آنلاين؛ يزدان سلحشور:خب، اسکار را هم گرفتیم. بعد چی؟ سینمای بدنه ما که نه، سینمای گل و بلبل ما چه حرفی دارد برای گفتن؟ مشکل ما این نبود و نیست که در کارنامه‌مان کن و اسکار نداشتیم که داریم! مشکل ما این بود که این سینما توانایی ایستادن پشت این خط مقدم را ندارد به عنوان عقبه؛ مشکلی که چین حل‌اش کرد در دو دهه اخیر اما ما... افسوس!
مشکل ما این نیست که مسئولان «سینمای باید‌ها» تبریک می‌گویند اسکار گرفتن فرهادی را. مشکل ما این نیست که روزنامه مدافع اصول‌گرایی به جایزه‌ای می‌توپد که خطر تهاجم دکترین غرب به دکترین جمهوری اسلامی را از 80 درصد به 10 درصد کاهش می‌دهد آن هم با یک ضد حمله رسانه‌ای. مشکل ما خیلی ساده، این است که «سینمای نبایدی» ما به «سینمای بایدی» بدل می‌شود آن هم با یک «نشستند و گفتند و برخاستند!» و حاصل‌اش می‌شود این جشنواره پرافتخار امسال فجر!
دوستان چه طور می‌خواهند این همه افتخار را یک جوری جمع کنند در حالی که میزان افتخار این سینما در حدی ا‌ست که اگر خدای‌نکرده اینجا بلاد کفر بود، 95 درصد این آثار صرفا از لحاظ روایت و دیالوگ در رده «16-» و «18-» طبقه‌بندی می‌شدند؟ صحبت کیفیت در این بازار «خودتعریفی» خطاست! مسلم است که هر دسته گلی که دوستان به آب می‌دهند حتماً به قصد دل‌ربودن از دلداری‌ است اما آخر آن دلدار کیست؟
سینمای ایران، روزهای سختی را پشت‌سر گذاشته، روزهایی را که «عرف» بر «شرع» چنان پیشی می‌گرفت که حتی مبانی شرعی هم مشمول مصالحه می‌شدند، اما حتی در چنین روزگاری هم سینمای ما «سینمای نبایدی» بود نه «سینمای بایدی»!
ما آخر خطیم دوستان! چه اسکار گرفته باشیم چه نگرفته باشیم چه جایزه اول کن را گرفته باشیم چه نگرفته باشیم چه بعضی از فیلم‌هامان با مخارج چند صد هزار دلاری، بالای ده میلیون دلار بفروشند در دنیا، چه نفروشند. این سینما کارش تمام است چون مکانیزم‌اش بر «اروتیسم و بی‌پرده‌گویی و پرده‌دری و خوراک عوام شدگی» استوار است. خداوکیلی همین مسئولانی که می‌آیند توی برنامه هفت تلویزیون و می‌گویند این سینما خانوادگی‌ست حاضرند با زن و بچه بروند این فیلم‌ها را ببینند؟
هر که می‌خواهد هرچه می‌خواهد بگوید، اما من 90 درصد فیلم‌های دهه‌های 40 و 50 را به این فیلم‌ها ترجیح می‌دهم! حداقل خانواده‌ها جرأت می‌کردند بروند سینما!
کیفیت! بله! کلمه قشنگی ا‌ست! آدم لذت می‌برد که این کلمه را از دهن مسئولان سینمایی کشورش می‌شنود! معنی این کلمه چیست؟ نکند فکر می‌کنیم هنر هم یک جور چیپس و پفک است که یک روز تبلیغ‌اش کنیم از تلویزیون و روز بعد، در برنامه «دکتر سلام» دخل‌اش را بیاوریم؟ هنر، پوستر انتخاباتی نیست که امروز بچسبانی و فردا که انتخابات تمام شد، رفتگر شهرداری جاروش کند و تو عین خیالت نباشد!
اصغر فرهادی اسکار را گرفت؛ نوش جان‌اش! نوش جان مردم ایران! اما هیچ وقت با یک گل بهار نمی‌شود! سینمای ما در حال مرگ است و دوستان دارند بالای سر این محتضر از «انشاءالله و ماشاءالله» حرف می‌زنند!

ارسال نظر

  • ابراهیم رحیمیان

    خود زنی نکن اخوی ! خون الوده بهت میدن ، مشکل پیدا میکنی !!

  • ناشناس

    من که حظ بردم از فیلم جدایی.حالا شماها هی مهملات ببافید و به خصوص از جوایز

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار