امامی: دانشور در طول حیات خود هیچ نقابی به چهره نزد
غلامرضا امامی در گفتگو با خبرنگار مهر، سیمین دانشور را اسطورهای نامید که پس از مرگ خود به ابدیت پیوسته است.
وی گفت: دانشور نخستین بانوی داستاننویسی بلند ایران است و پدری دانششمند و مادری هنرمند داشته است و زندگی او آئینهای روشن است که بیهیچ غبار، همچو جانش و سخنانش که همیشه فراروی ماست.
وی ادامه داد: او خود بود. هیچ نقابی به چره نزد و گوهر کلامش را به جیفه دنیا نفروخت و در پای خوکان نریخت. این روزهای آخر آرام در بستر افتاده بود، اما چشمانش میدرخشید و اندیشهاش نیز شفاف و روشن همانند آن.
امامی افزود: روح بلند دانشور به سان سرو بلند شیراز میمانست و در کنار جلال هر دو از خیمههای بلند آستان ادب و فرهنگ این زمین پاک بودند.
این نویسنده ادامه داد: دانشور حالا به خواب ابدی فرو رفته است. تا این روزهای آخر که به دیدارش میرفتم، دل به مهر مردمش داشت و آنها را دوست میداشت. در شادیها و غمهایشان همراه و همدل بود و بیش از همه شعله امید در جانش فروزان بود.
امامی افزود: دانشور زندگی را دوست داشت و به آن با عشق و امید مینگریست. در تمام طول عمر در خانهای زیست که جلال با دستهای خود برای او ساخته بود و تا ابد نیز در آن ماند.
وی افزود: از گذشته که حرف میزد، چشمهایش را میبست و آرزوهایش را تصور میکرد. رویای او یک تصویر بود. تصویر مردی خدنگ. سروی ایستاده که دستهایش بسته بود و حالا دست در دست او دارد!
خدا هردو عزیز را بیامرزد(جلال و سیمین)