اختلال روانی نتیجه دغدغه سایز
پارسینه: دغدغه زیبایی اندام و رفع چاقی و یا لاغری علاوه بر خطرات جسمانی، سلامت روان را نیز تحتالشعاع قرار میدهد و زمینه بروز اختلالات روانی را در افراد مهیا میسازد.
یک روانشناس بالینی روز یکشنبه با بیان اینکه اپیدمی چاقی همیشه با هشدار برای عوارض خطر آفرین جسمی و روانی همراه است، افزود: چاقی یک نوع بیماری مزمن به شمار میرود که حاصل مصرف زیاد از حد کالری است و وقتی به صورت شکمی یا مرکزی باشد، مرگ و میر بیشتری به همراه دارد.
ریحانه عابدنیا با بیان اینکه چاقی و لاغری مفرط میتواند منجر به استرسهای روانی یا همان انگ اجتماعی در فرد شود، افزود: برای لاغری روشهای زیادی توصیه شده، اما آنچه اکثر مردم کمتر به آن توجه میکنند تأثیر افکار و رفتارها روی تناسب اندام بویژه لاغری است.
وی با اشاره به اهمیت روانشناسی لاغری در مقابله با چاقی تصریح کرد: روانشناسی لاغری چندان مورد توجه افراد چاق قرار نمیگیرد. شاید به همین خاطر بسیاری از افرادی که احساس میکنند اضافه وزن دارند و یا خیلی چاق هستند بدون درنظر گرفتن سلامت روان، تصمیم میگیرند با ورزش و رژیم غذایی لاغر شوند و از این رو در بیشتر مواقع این دسته افراد موفق نمیشوند.
این روان درمانگر با بیان اینکه درمان مشکلات سلامت روان دخیل در بروز و تداوم چاقی را باید جدی گرفت، افزود: علل و عوامل متعددی در پیدایش چاقی دخالت دارد که از آن جمله میتوان به سیستم ژنتیک، آموزش، آسیبهای روانشناختی دوران کودکی و مکانیسمهای تطابقی بزرگسالی با شرایط استرس زا و یا ابتلای فرد به اختلالات خوردن اشاره کرد.
رابطه چاقی با اختلالات رفتاری
عابدنیا اظهار داشت: چاقی همراهی زیادی با اختلالات رفتاری از جمله افسردگی، اضطراب، وسواس، اختلالات خواب و یا خوردن تا حدود ۴۰ الی ۶۰ درصد دارد. افسردگی میتواند با ایجاد افزایش کورتیزول خون، ریسک چاقی، دیابت، بیماریهای قلبی و فشار خون را بالا ببرد. مطالعات نشان داده که این ناهنجاریهای متابولیک در افراد با علایم افسردگی که تحت درمان با بعضی از داروهای ضد افسردگی قرار گرفته اند، بهبود مییابد.
وی گفت: اگر چه تا کنون کمتر فرد یا افراد موفق در همراهی با توانایی برای کاهش وزن و داشتن رژیم غذایی، مشاهده شده، اما به وضوح دیده شده افرادی که دارای اختلال کنترل هیجانی یا ظرفیت کمتر تحمل هستند، خواسته یا ناخواسته تمایل بیشتری به چاقی دارند.
این روانشناس ادامه داد: با توجه به موارد همراهی بسیار زیاد مکانیسمهای روانی دخیل در بروز چاقی و همچنین این که فرد یا افراد چاق به راحتی در سیکل معیوب انگ افسردگی پرخوری گرفتار شده و نمیتوانند سیری یا گرسنگی خود را شناسایی کنند، لزوم مراجعه به یک روان پزشک در موارد شکستهای متعدد در کاهش وزن، به شدت احساس میشود.
عابدنیا با بیان اینکه چاقی و اضافه وزن و در مقابل لاغری و کاهش وزن علاوه بر ضرر جسمانی که برای فرد ایجاد میکند، بر سلامت روان آن نیز تاثیرگذار است، افزود: داشتن وزن مناسب امروزه دغدغه خیلی از افراد شده و بطور غالب این نگرانیها برای کسب زیبایی اندام شکل گرفته است.
وی تصریح کرد: طی سالهای اخیرا فرهنگ غالب در اکثر جوامع به سمت ایده آل سازی اندام و تشویق به داشتن وزن کم در افراد سوق یافته و از طرفی چاق بودن نیز به نوعی نقص بیان میشود؛ بنابراین تا حدودی چاق بودن در جامعه پذیرفته نیست و فرد یا افراد دارای اضافه وزن در مقایسه مستمر خود با الگوهای اجتماعی، از لحاظ اختلالات رفتاری احساس کمبود و ناکامی میکنند.
این روان درمانگر گفت: این مساله میتواند با توجه به نوع شخصیت و سلامت روان، تاثیر منفی بر اعتماد به نفس و خلق فرد یا افراد چاق گذارد و از طرفی به دلیل ایده آل سازی ظاهر اندام (چاقی یا لاغری)، افراد چاق بیشتر مورد ارزیابی منفی، بازخورد دیگران و گاهی نادیده گرفتن قرار میگیرند.
ریحانه عابدنیا با بیان اینکه چاقی و لاغری مفرط میتواند منجر به استرسهای روانی یا همان انگ اجتماعی در فرد شود، افزود: برای لاغری روشهای زیادی توصیه شده، اما آنچه اکثر مردم کمتر به آن توجه میکنند تأثیر افکار و رفتارها روی تناسب اندام بویژه لاغری است.
وی با اشاره به اهمیت روانشناسی لاغری در مقابله با چاقی تصریح کرد: روانشناسی لاغری چندان مورد توجه افراد چاق قرار نمیگیرد. شاید به همین خاطر بسیاری از افرادی که احساس میکنند اضافه وزن دارند و یا خیلی چاق هستند بدون درنظر گرفتن سلامت روان، تصمیم میگیرند با ورزش و رژیم غذایی لاغر شوند و از این رو در بیشتر مواقع این دسته افراد موفق نمیشوند.
این روان درمانگر با بیان اینکه درمان مشکلات سلامت روان دخیل در بروز و تداوم چاقی را باید جدی گرفت، افزود: علل و عوامل متعددی در پیدایش چاقی دخالت دارد که از آن جمله میتوان به سیستم ژنتیک، آموزش، آسیبهای روانشناختی دوران کودکی و مکانیسمهای تطابقی بزرگسالی با شرایط استرس زا و یا ابتلای فرد به اختلالات خوردن اشاره کرد.
رابطه چاقی با اختلالات رفتاری
عابدنیا اظهار داشت: چاقی همراهی زیادی با اختلالات رفتاری از جمله افسردگی، اضطراب، وسواس، اختلالات خواب و یا خوردن تا حدود ۴۰ الی ۶۰ درصد دارد. افسردگی میتواند با ایجاد افزایش کورتیزول خون، ریسک چاقی، دیابت، بیماریهای قلبی و فشار خون را بالا ببرد. مطالعات نشان داده که این ناهنجاریهای متابولیک در افراد با علایم افسردگی که تحت درمان با بعضی از داروهای ضد افسردگی قرار گرفته اند، بهبود مییابد.
وی گفت: اگر چه تا کنون کمتر فرد یا افراد موفق در همراهی با توانایی برای کاهش وزن و داشتن رژیم غذایی، مشاهده شده، اما به وضوح دیده شده افرادی که دارای اختلال کنترل هیجانی یا ظرفیت کمتر تحمل هستند، خواسته یا ناخواسته تمایل بیشتری به چاقی دارند.
این روانشناس ادامه داد: با توجه به موارد همراهی بسیار زیاد مکانیسمهای روانی دخیل در بروز چاقی و همچنین این که فرد یا افراد چاق به راحتی در سیکل معیوب انگ افسردگی پرخوری گرفتار شده و نمیتوانند سیری یا گرسنگی خود را شناسایی کنند، لزوم مراجعه به یک روان پزشک در موارد شکستهای متعدد در کاهش وزن، به شدت احساس میشود.
عابدنیا با بیان اینکه چاقی و اضافه وزن و در مقابل لاغری و کاهش وزن علاوه بر ضرر جسمانی که برای فرد ایجاد میکند، بر سلامت روان آن نیز تاثیرگذار است، افزود: داشتن وزن مناسب امروزه دغدغه خیلی از افراد شده و بطور غالب این نگرانیها برای کسب زیبایی اندام شکل گرفته است.
وی تصریح کرد: طی سالهای اخیرا فرهنگ غالب در اکثر جوامع به سمت ایده آل سازی اندام و تشویق به داشتن وزن کم در افراد سوق یافته و از طرفی چاق بودن نیز به نوعی نقص بیان میشود؛ بنابراین تا حدودی چاق بودن در جامعه پذیرفته نیست و فرد یا افراد دارای اضافه وزن در مقایسه مستمر خود با الگوهای اجتماعی، از لحاظ اختلالات رفتاری احساس کمبود و ناکامی میکنند.
این روان درمانگر گفت: این مساله میتواند با توجه به نوع شخصیت و سلامت روان، تاثیر منفی بر اعتماد به نفس و خلق فرد یا افراد چاق گذارد و از طرفی به دلیل ایده آل سازی ظاهر اندام (چاقی یا لاغری)، افراد چاق بیشتر مورد ارزیابی منفی، بازخورد دیگران و گاهی نادیده گرفتن قرار میگیرند.
منبع:
خبرگزاری مهر
ارسال نظر