شورش در دهلی: کتک زدن، زجر کش کردن، و زنده سوزاندن مسلمانان
پارسینه: مسلمانان هند که از دوران به قدرت رسیدن نراندرا مودی سختیهای فراوانی را دیده اند، اکنون با موج غیرقابل باوری از خشونت مواجه شده اند.
به گزارش «پارسینه»، به دنبال سفر دونالد ترامپ به هند، بار دیگر موج اعتراضات مسلمانان به قانون تبعیض آمیز اعطای تابعیت هندی به مهاجران خارجی، به جز مسلمانان، شدت گرفت. این اعتراضات اما با واکنش تند و خشونت آمیز گروه های ملی گرای هندو مواجه شد. «گاردین» در گزارشی از دهلی نو، به وقایع رخ داده در روزهای گذشته پرداخته است که بخش هایی از آن را می خوانید:
او همچون یک گلوله خون آلود روی زمین افتاده است، اما ضربات باتوم همچنان ادامه دارد. در حالی که ۳۰ غریبه بدون توقف او را مورد ضرب و شتم قرار میدادند، «محمد زبیر» چشم خود را بست، پیشانیش را روی خاک گذاشت و نیایش کرد.
زبیر، ۳۷ ساله، گفت: «ضربات روی سر، دستان و پشت من میباریدند. از آنها نخواستم کتک زدن من را متوقف کنند. ساکت شدم، سعی کردم نفس خود را نگه دارم و بدنم را سفت کنم.»
همینطور که صحبت میکند اشک روی صورتش جاری میشود: «ابتدا پرسیدم چرا به من حمله میکنید؟ چه اشتباهی کرده ام؟ اما آنها به حرفهای من گوش ندادند و از هر طرف به من حمله کردند.آنها فریاد میزدند مسلمان حرامزاده را بکشید. بسیاری از مردان دیگر آنجا ایستاده بودند، اما نمیآمدند تا مرا نجات دهند.» عکس ضرب و شتم بی رحمانه زبیر در روز روشن و در خیابانهای دهلی یکی از تکان دهندهترین تصاویر شورشهای مذهبی وحشیانهای بود که دهلی را درگیر کرد.
با آتش زدن مساجد، زنده سوزاندن مسلمانان در خانه هایشان یا به خیابان کشیدن و زجرکش کردن آنها، خشونت در سراسر شمال شرق پایتخت دهلی شدت گرفت. کسب و کار و داراییهای مسلمان نیز به آتش کشیده شد. در خیابانهایی که هندوها و مسلمانان در کنار هم زندگی مسالمت آمیز داشته اند، اکنون اجساد در کنار خودروها و دوچرخههای اسقاط شده و سوخته، شیشههای خرد شده و ویترینهای خاکستر شده دیده میشوند. پلیس هم به اجازه دادن، تشویق یا حتی پیوستن به اوباش هندو متهم است.
اوباش هندو مردان را در خیابانها متوقف کرده و خواستار دیدن کارت شناسایی آنها میشوند. اگر کسی امتناع ورزد، او را مجبور میکنند نشان دهد که ختنه شده است یا خیر، همانطور که در بین مسلمانان رایج است. عمران خان ۳۰ ساله، دوره گرد خیابانی که در «شیو ویهار» در شمال شرقی دهلی زندگی میکند، عصر روز دوشنبه در حالی که در خانه قدم میزد با حمله افراد مهاجم رو به رو شد.
او گفت: «برخی از آنها مرا مجبور کردند شلوارم را پایین بیاورم. آنها به محض این که مطمئن شدند من مسلمان هستم، شروع به ضرب و شتم وحشیانه من کردند.»
اوباش هندوی مسلح به میلههای آهنی، دیلم و لولههای فلزی، آن قدر خان را کتک زدند تا بیهوش شد. ساعتها بعد، او متوجه شد که مهاجمین، با فرض اینکه او مرده است، طنابی را به گردنش بسته اند و او را به داخل نهری انداخته اند.
زبیر، ۳۷ ساله، گفت: «ضربات روی سر، دستان و پشت من میباریدند. از آنها نخواستم کتک زدن من را متوقف کنند. ساکت شدم، سعی کردم نفس خود را نگه دارم و بدنم را سفت کنم.»
همینطور که صحبت میکند اشک روی صورتش جاری میشود: «ابتدا پرسیدم چرا به من حمله میکنید؟ چه اشتباهی کرده ام؟ اما آنها به حرفهای من گوش ندادند و از هر طرف به من حمله کردند.آنها فریاد میزدند مسلمان حرامزاده را بکشید. بسیاری از مردان دیگر آنجا ایستاده بودند، اما نمیآمدند تا مرا نجات دهند.» عکس ضرب و شتم بی رحمانه زبیر در روز روشن و در خیابانهای دهلی یکی از تکان دهندهترین تصاویر شورشهای مذهبی وحشیانهای بود که دهلی را درگیر کرد.
با آتش زدن مساجد، زنده سوزاندن مسلمانان در خانه هایشان یا به خیابان کشیدن و زجرکش کردن آنها، خشونت در سراسر شمال شرق پایتخت دهلی شدت گرفت. کسب و کار و داراییهای مسلمان نیز به آتش کشیده شد. در خیابانهایی که هندوها و مسلمانان در کنار هم زندگی مسالمت آمیز داشته اند، اکنون اجساد در کنار خودروها و دوچرخههای اسقاط شده و سوخته، شیشههای خرد شده و ویترینهای خاکستر شده دیده میشوند. پلیس هم به اجازه دادن، تشویق یا حتی پیوستن به اوباش هندو متهم است.
اوباش هندو مردان را در خیابانها متوقف کرده و خواستار دیدن کارت شناسایی آنها میشوند. اگر کسی امتناع ورزد، او را مجبور میکنند نشان دهد که ختنه شده است یا خیر، همانطور که در بین مسلمانان رایج است. عمران خان ۳۰ ساله، دوره گرد خیابانی که در «شیو ویهار» در شمال شرقی دهلی زندگی میکند، عصر روز دوشنبه در حالی که در خانه قدم میزد با حمله افراد مهاجم رو به رو شد.
او گفت: «برخی از آنها مرا مجبور کردند شلوارم را پایین بیاورم. آنها به محض این که مطمئن شدند من مسلمان هستم، شروع به ضرب و شتم وحشیانه من کردند.»
اوباش هندوی مسلح به میلههای آهنی، دیلم و لولههای فلزی، آن قدر خان را کتک زدند تا بیهوش شد. ساعتها بعد، او متوجه شد که مهاجمین، با فرض اینکه او مرده است، طنابی را به گردنش بسته اند و او را به داخل نهری انداخته اند.
از طرف هر دو گروه خشونتهایی وجود داشته است، اما این جامعه مسلمانان دهلی است که در قریب به اتفاق موارد هدف حمله دهها هزار نفر از اوباش هندو قرار گرفته است. در محله «چند باغ» که شاهد بدترین اتفاقات بوده است، تنها کسب و کارهای مسلمان -آرایشگاهها، بستنی فروشیها، قصابیها- ویران شده اند. در یک گوشه، پوست سوخته صدها پرتقال، موز و هندوانه که از جلوی غرفه یک مسلمان میوه فروش بیرون ریخته شده هوا را بوی میوه سوخته پر کرده است.
مشرف، یک مرد ۳۰ ساله مسلمان، از جمله کشته شدگان است. او به همراه همسر و فرزندانش در خانه خود که در محله باقیراتی ویهار منطقه گوکالپوری قرار دارد، حضور داشتند که جمعیتی شامل نزدیک به ۳۰ مرد با میلههای آهنی، چاقو و زنجیر در حالی که شعارهای هندویی سر میدادند قفل در را شکستند و وارد شدند. بیشتر آنها کلاه کاسکت موتور سیکلت به سر داشتند تا شناسایی نشوند.
شکیر، برادرزاده مشرف گفت: «آنها برق را قطع کردند، همه جا تاریک شد، و شروع به تخریب خانه کردند. همسرش با پلیس تماس گرفت، اما آنها نیامدند. همه [افراد خانواده] برای پنهان شدن به تخت خوابها رفتند، اما مردان روی همه چیز نفت سفید ریخته و فریاد میزدند: «بیرون میآیید یا میخواهید که شما را زنده زنده بسوزانیم؟»
شکیر ادامه داد: «آنها تختخوابی را که مشرف زیر آن پنهان شده بود، شکستند و او فریاد زد، بنابراین آنها او را گرفتند و به خیابان کشیدند. بچهها هم فرار کردند و فریاد میکشیدند. دختر او، کوشی -تنها ۱۱ سال دارد- به پای مردان افتاده بود و التماس میکرد «پدرم را نکشید.» او سعی کرد تا پدرش را نجات دهد، اما آنها او را (مشرف) با ضرب و شتم در وسط خیابان کشتند و به داخل رودخانه انداختند.»
شکیر و خانواده اش نیز مانند بسیاری دیگر از مسلمانان در دهلی میگویند که به دنبال شورشها دیگر نمیتوانند در شهر بمانند و در حال بازگشت به دهکده اجدادی خود هستند. شکیر گفت: «ما هرگز احساس تهدید نکرده بودیم و همیشه با برادران هندوی خود با صلح و آرامش زندگی کرده ایم. اما اکنون در هیچ جای دهلی احساس امنیت نمیکنم.»
خشونتها از زمان جدایی پاکستان به عنوان یک کشور مستقل مسلمان در سال ۱۹۴۷ که منجر به کشته شدن نزدیک به دو میلیون نفر در مبارزه برای استقلال و پس از آن شد، همواره لکه ننگی برای هند بوده است. شورشها در مرزهای مذهبی کشوری که نزدیک به ۱۴ درصد جمعیت آن مسلمان و ۸۰ درصد هندو هستند، همچنان ادامه دارد. گسیختن رابطه دو طرف از دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ آغاز شد، اما در سال ۱۹۹۲ هنگامی که هزاران نفر از جمعیت هندوهای راست گرا، شامل چندین عضو حزب حاکم فعلی، یعنی بهاراتیا جاناتا (BJP)، مسجد بابری را به آتش کشیدند به نقطه عطفی بدل شد.
هنگامی که بهاراتیا جاناتا در سال ۲۰۱۴ به رهبری نارندرا مودی برای تشکیل دولت انتخاب شد، اختلافات گسترش یافت. بهاراتیا جاناتا جناح سیاسی «راشتریا سوایامسواک سانگ» (RSS)، یک سازمان شبه نظامی ملی گرای هندو است که بارها و بارها به حملات سازمان یافته علیه مسلمانان متهم شده است. بهاراتیا جاناتا معتقد است هند باید یک کشور هندو و نه سکولار باشد و به همین دلیل محیطی از نفرت را در هند پرورش داده است. اکنون زجرکش کردن مسلمانان شروع شده و آنها به تدریج به شهروندان درجه دوم در کشور خود تبدیل شده اند.
مودی حتی پیش از آن که به مقام نخست وزیری برسد، به خاطر نفرت پراکنی و خشونت شناخته میشد. او به عنوان سروزیر گجرات، به تشویق شورشهای فرقهای در سال ۲۰۰۲ متهم شده بود که موجب کشته شدن بیش از ۱۰۰۰ نفر، شامل ۸۰۰ مسلمان، شده بود. مودی این اتهامات را که منجر به ممنوعیت او از سوی ایالات متحده شده بود، تکذیب میکند. او در سال ۲۰۱۲ توسط دادگاه عالی هند تبرئه شد شد، اما هرگز عذرخواهی یا حتی ابراز پشیمانی نکرده است.
پیروزی شکننده او در انتخابات مه ۲۰۱۹ موجب شدت گرفتن دستورکار ملی گرایانه هندویی شد. اما این تصویب یک قانون ضمیمه شهروندی (CAA) در دسامبر سال گذشته بود که به نقطه عطفی تبدیل شد. این قانون، که به پناهندگان از هر مذهب مهم آسیای جنوبی به جز مسلمانان شهروندی اعطا میکند، به شدت به عنوان قانونی تبعیض آمیز محکوم شد. بسیاری آن را تلاشی برای الحاق برنامه ملی گرایانه هندوها به قانون و تضعیف بنیانها سکولار این کشور میدیدند.
این مناقشه طولانیترین دوره ناآرامی هند در ۴۰ سال گذشته را جرقه زده است و میلیونها نفر از همه مذاهب برای اعتراض به خیابانها آمده اند. اما پاسخ بهاراتیا جاناتا افزایش لفاظی ها، به ویژه در انتخابات اخیر مجلس نمایندگان ایالتی دهلی بوده است. آشیس ناندی، از تحلیلگران سیاسی برجسته هند، گفت: «بهاراتیا جاناتا به عنوان راهی برای کسب آرای هندو در انتخابات ازهفتهها قبل این بحران را در دهلی نو تهییج کرد.»
در بیمارستان الهند، یک مرکز بهداشتی و درمانی کوچک و ابتدایی در مصطفی آباد که در خط مقدم خشونتها قرار دارد، دکتر معراج اکرام بهت زده به نظر میرسد. او میگوید از زمان آغاز خشونتها بیش از ۵۰۰ نفر بیشترشان زخمهای ناشی از شلیک گلوله داشتند وارد این مرکز شده اند. برخی دیگر هم بوده اند که چاقو خورده اند، با اسید سوزانده شده اند و یا اندام تناسلیشان بریده شده بود. پلیس اجازه نمیدهد که آمبولانسها برای نجات مجروحان کمک کنند و صدها بیمار روی زمین دراز کشیدند.
دکتر اکرام میگوید جراحتها وحشتناک بوده اند و او هرگز چنین چیز وحشتناکی در تمام زندگی خود ندیده است. موسکان، دختر ۲۰ ساله مسلمانی است که هشت ماهه باردار است و در وضعیت وخیمی روی یکی از تختهای بیمارستان دراز کشیده است. او با اشاره به حمله اوباش هندو میگوید: «آنها مرا روی زمین انداختند، به شکم و تمام بدنم لگد میزدند. من التماس میکردم که به بچه ام آسیبی نرسانند. بارها و بارها گفتم خواهش میکنم، خواهش میکنم، اما آنها به لگد زدن ادامه دادند.»
در میان مجروحان بیمارستان الهند دو امام جماعت هم وجود دارند. یکی از آنها هنگامی که هندوها وارد مسجد میشوند تلاش میکند فرار کند، اما او را میگیرند و یک سطل اسید روی صورتش پاشیدند. صورت او به شکل بدی از بین رفته است.
بسیاری از افرادی که شاهد خشونتها بوده اند میگوینددر حالی که مسلمانان مورد حمله قرار میگیرند، پلیس ایستاده است و یا به هندوها کمک میکند. به دادگاه کشیدن پلیس هم به شکل فزایندهای نامحتمل شده است. مورالیدهار، از قضات دادگاه عالی دهلی، در یک جلسه استماع، اقدامات پلیس و حکومت را آشکارا محکوم کرده بود، اما صبح روز بعد به یک دادگاه دیگر فرستاده شد و پرونده هم از دست او گرفته شد. قاضی جدید به حکومت چهار هفته فرصت داد تا به اتهامات پاسخ دهد.
برگههای سوخته قرآنی که در جریان حمله هندوها به آتش کشیده است
البته در این میان، روایتهایی هم وجود دارند از این که چگونه «سیک ها» و هندوها به همسایگان مسلمان خود کمک کرده، آنها را در خانه هایشان پناه میدهند، و هنگامی اوباش سر میرسند، آنها را فراری میدهند. یک هندو که نمیخواهد نامش فاش شود میگوید به همراه چند همسایه هندوی سالخورده خود گروهی کوچک را تشکیل داده و امنیت هفت خانواده مسلمان را تامین کرده اند.
موهیندر سینگ، ۵۳ ساله، و پسرش که از فرقه «سیک ها» هستند با موتورسیکلت نزدیک به ۷۰ مرد و کودک مسلمان را نجات داده اند.
ماجیندار سینگ سیرسا، یک رهبر سیک در دهلی، میگوید که این جماعت «گرداوره»ها (معبدهای سیک ها) را به عنوان پناهگاه باز کرده اند، اما این معابد هم از طرف گروههای تندروی هندو و مسلمان هدف حمله قرار گرفته اند. او میگوید: «ما این درد را احساس میکنیم، چرا که ۳۵ سال پیش هدف [چنین حملاتی]قرار گرفته شدیم.»
در سال ۱۹۸۴ بیش از ۳ هزار سیک در دهلی کشته شدند. او میگوید: «به آن زمان که برگردیم، دهلی در آتش سوخت و انسانیت مرد. این هفته، این اتفاق دوباره رخ داد.»
هندوستان همان
کشوری بود که یک عده مدام میگفتند چقدر اقوام آنجا با هم همزیستی
مسالمت آمیز دارند!!
من از موضع گیری وزارت خارجه درباره حوادث غمبار هند و مسلمان کشی
آنجا تقدیر میکنم اما شایسته است وزارت خارجه ما
سفیر هندوستان را احضار کند و به شدت او و دولتش را توبیخ نمایند و
در صورت بهبود نیافتن اوضاع مسلمین مظلوم در هند
ایران هم هند را از اقتصادش حذف کند و هم علیه او در مجامع جهانی طرح
شکایت حقوق بشری کند
حکومت ظالم هندوستان باید بداند که مسلمین و امت اسلامی
بی صاحب نیستند
که هر هندو کفار بی سر پایی بخواهد به مسلمین و نوامیس ایشان تعرض کند
اینا رو چرا جمهوری اسلامی تحویل نمیگیره مثل فلسطین
آرااااام !!!!! جبار سینک ها !!!!!! چه مرگتونه !!!
یعنی توحش به اوج خودش رسیده وحشیگری این موجودات نشانگر بی سوادی . بی فرهنگی و فقر است
می گفتن که 72 ملت با هم زندگی می کنند بدون درگیری و دشمنی