سيد احمد خاتمی: در افشاگری علیه انسانهای فاسد نبايد به كلیگويی اكتفا كرد و بايد صريحاً اسم برد
پارسینه: خطيب جمعه تهران گفت: افشاگري نبايد در زندگي خصوصي مردم باشد و اسرارشان را نبايد افشا كرد؛ اما عدهاي هستند كه افشاگري عليه آنها لازم است.
خبرگزاری دانشجو نوشت:
مراسم عزاداري شب شهادت حضرت زهرا(س) در حسينيه امام خميني(ره) با حضور رهبر معظم انقلاب برگزار شد.
سخنران اين مراسم حجتالاسلام خاتمي، امام جمعه موقت تهران بود كه بخشي از صحبت هاي ايشان در ذيل آمده است:
پنج عامل اساسي براي حوادث پس از پيامبر اسلام(ص) وجود دارد كه از جمله آنها ميتوان به جان گرفتن نفاق، كمرنگ شدن پوشش دين در جامعه، امپراطوري رسانهاي كه به جنگ با اسلام ناب آمده است و حضور فرصت طلبان را نام برد كه در ادامه به توضيح يك عامل يعني جنگ امپراطوري رسانهاي عليه اسلام ميپردازيم.
نطق در كلام حضرت رسول(ص) به عنوان نماد بيان و گفتار ما في ضمير است، حضرت زهرا(س) در خطبه خويش به نطق «كاظم الغاوين» اشاره كردند نه «غاوين»، اينها كساني هستند كه در زمان حضرت رسول(س) جرأت بيان ما فيضميرشان را نداشتند چون فضا به نفع ايشان نبود؛ بعد از رحلت آنها به ميدان آمدند.
بنابراين جنگ در فضاي مجازي، سايبري و رسانهاي يك جنگ واقعي است كه دشمنان كمكهايشان را به مخالفان در اين فضا ميكنند و جنگي كه اميد دارند در آن پيروز شوند همين است حال در فضاي جنگ اينچنيني تكليف چيست؟
جنگ عليه اسلام ناب و انقلاب اسلامي در تاريخ رسانه امروز بي سابقه است و در فتنه نيز مستكبران هر نوع كمك رسانهاي را كه ميتوانستند در اختيار فتنه گران قرار دادند.
حال در اين فضا چه بايد كرد؟ چند نكته در اين رابطه وجود دارد اولين نكته اينكه نبرد در اين ميدان را بايد نبردي جدي ديد، حرف زدن به شجاعت عليه طاغوت و دشمن ارزشش از ميدان جنگ سخت بيشتر نباشد، كمتر نيست.
نكته بعدي وجود افشاءگري است بايد در مقابل فضاي رسانهاي كه دشمن درست ميكند افشاگري داشت و البته افشاگري حلال بايد كرد يعني در زندگي خصوص مردم نباشد و اسرار مردم را نبايد افشا كرد كساني كه حرمت نگاه ميدارند قابل اعتمادند ولي عدهاي هستند كه افشاگري عليه آنها لازم است.
روايتي از امام باقر(ع) هست كه ايشان به سه گروه اشاره ميكنند كه هيچ احترامي ندارند، گروه اول؛ هوس باز بدعتگذار است، گروه دوم؛ امام جائر يا (همان رهبر ستمگر است) كه در واقع به طور مثال رئيس حزب، رئيس جبهه و غيره مصداق امام يا رهبر هستند.
گروه سوم؛ فاسق مؤلن به فسق است يعني كسي كه عملاً گناه ميكند و غيبت او هم جايز است بنابراين در برابر جريان فاسق بايد افشاگري داشت كه البته اين افشاگري چند خصوصيت دارد اول اينكه مستند باشد يعني همانطور كه سفارش شده لازم است كه قول سديد باشد.
خصوصيت دوم اين است كه اول بايد «جريانهاي فاسد» را افشاء كرد كه اين در قرآن هم سفارش شده است و خصوصيت آخر اينكه در افشاءگري نبايد به كليگويي اكتفا كرد و بايد صريحاً اسم برد.
ائمه(ع) نيز در افشاگريهايشان علناً نام جريانهاي فاسد را ذكر ميكردند به طور مثال از جريان «غُلاط» اسم بردند و عليه آنها افشاءگري ميكردند.
جريان دوم كه ائمه از آنها افشاءگري ميكردند جريان «مُرجعه» بودند كه اعتقاد داشتند ايمان به خدا داشته باش و ديگر هر گناهي بكني به بهشت ميروي.
جريان سوم هم جريان «واقفيه» بودند كه تا امام كاظم(ع) را قبول داشتند.
ائمه(ع) به اينها سگهاي باران خورده ميگفتند كه بوي تعفن دارند، امام رضا(ع) به صراحت واقفيه را لعنت ميكند، همچنين اسم آدمهاي منحرف را نيز بايد برد.
ائمه (ع) و پيغمبر(ص) 64 نمونه را به اسم لعنت كردند كه از جمله آنها ميتوان به محمدبنعلي شلمقاني، اشاره كرد كه دوست حسين بن روح نوبختي يكي از نواب امام زمان (عج الله) بود او كم كم حسادت كرد و ادعا كرد كه او نائب امام(ع) است امام(ع) نيز در توقيعاي او و كساني كه از او حمايت كردند را لعنت ميكند.
لذا بايد شبكههاي استكباري برملا بشود تا از اين طريق ملت ما بيمه شود.
جناب آیت الله همین الان شما از این آقای دیپلمات شاغل در برزیل شروع کنید تا بفهمیم چقدر به حرفتان اعتقاد دارید