رئیس سابق حوزه هنری: نفوذ تلویزیون جمهوری اسلامی به سرعت در حال از بین رفتن است
خبرگزاری شبستان نوشت:
حسن بنیانیان، در چهارمین گردهمایی فرهنگ عمومی استان تهران که روز شنبه 4 تیر برگزار شد با اشاره به اینکه مسئله فرهنگ در تمام دنیا به دلایل مهمی قابل توجه است، گفت: فرهنگ در جمهوری اسلامی به طور ویژه اهمیت دارد و عامل پیشرفت و نفوذ ماست چرا که قالبریزی شخصیتهای فرهنگی عامل انسجامبخشی یک ملت میباشد.
وی گفت: ما باید فرهنگ را در جامعه مدیریت کنیم و به همان اندازه که در اخلاق و معنویت پیشرفت داشتهایم در عدالت نیز پیشرفت نماییم. متأسفانه ائمه جماعات ما وقتی میخواهند از موفقیتهای انقلاب گزارشی را ارایه دهند به بررسی وضعیت سیمان، وضع اقتصادی میپردازند اما بیتوجه از کنار مسئله فرهنگ میگذرند.
بنیانیان با اشاره به اینکه فرهنگ عمومی را باید مدیریت کرد، گفت: در حال حاضر سرعت تغییرات فرهنگی بسیار بالا است و موضوع مدیریت فرهنگ عمومی موضوع بسیار بااهمیت میباشد و تغییرات فرهنگی پیرامون ما مدام در حال شکل گیری است که در این تغییرات مشوقهای سیاسی، اقتصادی، ترس از مجازات قانونی موجب این تغییرات میشود.
وی ادامه داد: حکومت یک جامعه وقتی دینی است، پوستهای از مذهب جامعه را میگیرد و ما متأسفانه همیشه با نگاهکردن به این پوسته است که اظهارنظر میکنیم، در حالی که رفتار فرهنگی باید مبتنی بر دانش و اعتقاد باشد و نباید این پوسته به عنوان کارنامه کار ما در نظر گرفته شود بلکه باید ارزشیابی در کارها صورت گیرد.
بنیانیان در ادامه تصریح کرد: جامعه وقتی اسلامی باشد بسیاری از قوانین شکننده است، من خودم جزء افرادی هستم که معتقدم باید ماهوارهها را جمع کرد اما ما با برخورد مستقیم جمعآوری ماهوارهها هیچ وقت فکر میکنیم که دخترها و پسرهایی که در خانه عادت به تماشای یک فیلم دارند چه اتفاقی در ذهنشان میافتد.
وی اضافه کرد: نیروی انتظامی البته باید وظیفه خودش را انجام دهد اما بخش فرهنگی نیز باید به تعدیل ذهن نخبگان و مدیران جامعه و مردم بپردازد زیرا در مسایل جامعه اگر معضلها بالای 10 درصد بود باید نخست کار فرهنگی صورت گیرد تا این معضلات به 5 درصد برسد و سپس قانون وارد عمل شود. در واقع کاری که نیروی انتظامی انجام میدهد تعیین فرصت برای بخش فرهنگی است.
وی همچنین درباره تغییرات آگاهانه و ناآگاهانه در حوزه فرهنگ عنوان کرد: معمولا کمتر از 20 درصد از تحولات فرهنگی در جامعه آگاهانه است و حدود 80 درصد ناآگاهانه و با تطبیق مسایل اجتماعی و تحت تأثیر آن صورت بگیرد، مثلا گاهی محیط اجتماعی افراد را به بدحجابی تشویق میکند، بنابراین ما اگر میخواهیم کار فرهنگی انجام دهیم باید به صورت کاملا مهندسیشده به آن بپردازیم که ما متأسفانه در این زمینه دچار مشکلاتی هستیم.
مدیر مؤسسه پیوستنگاری فرهنگی ادامه داد: معمولا تخم دینداری در خانوادهها کاشته میشود و سپس این مسجد و روحانی است که باید آن را آبیاری کند، زمانی که ما از تلویزیون فیلم حضرت موسی را پخش میکنیم این فیلم معمولا برای کسانی قابل پذیرش است که سبقه دینداری داشته باشند و کار فرهنگی که ما انجام میدهیم باید در آن روح فرهنگی وجود داشته باشد اما ما بسیاری از مفاهیم فرهنگی را تبدیل به آموزش فرهنگی کردهایم که متأسفانه ضد ارزش است.
وی با اشاره به این سخن رهبری که باید روی سبک زندگی ایرانیان کار شود، عنوان کرد: روحانیون ما حدود 1400سال با افراد مختلف کار کردهاند و در این زمینه موفق شدهاند و در حال حاضر حدود 200 سال است که سازمانهای مدرن در جامعه شکل گرفته است اما هنوز هم این سازمانها اسلامی نشده زیرا که روحانیون ما فکر میکنند محور کاری باید همچنان روی افراد باشد، در حالی که این تنها 50 درصد از مسئله است و 50 درصد بقیه باید روی سازمانهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی صورت گیرد.
وی با طرح این مسئله که هیچ فردی در تغییرات فرهنگی بیطرف نیست، گفت: به لحاظ فرهنگی منطقی ما هنوز در مسیر تشکیل حکومت اسلامی هستیم. در حال حاضر ما حدود دو میلیون دانشجوی علوم انسانی داریم که بیشتر از تهاجم فرهنگی به جامعه آسیب میزنند زیرا اینها بسیاری از مسایل را عادیسازی میکنند.
وی اظهار کرد: در حال حاضر ما مثل پزشکی هستیم که تدبیر ندارد و تنها با پوسته ظاهری کار میکند، در حالی که ما باید برای شناخت بیشتر جامعه و فرهنگسازی یک نظام ارزشیابی با آدمهای حرفهای داشته باشیم که حول محور مسجد و روحانیت کار کند و اگر کسی از جامعه ما گزارش کار میدهد تنها به پوسته ظاهری اکتفا نکنیم بلکه عمق مسئله را دریابیم.
وی در پایان گفت: در حال حاضر روحانیت شبکه تاریخی خود را تا حد زیادی از دست داده است و نفوذ تلویزیون جمهوری اسلامی به سرعت از حال از بین رفتن است، زبان روحانیت تنها روی مخاطبان متدین کاربرد دارد و این مسئله ما را با وضع خطرناکی روبرو کرده است که نسلی دگراندیش شکل گرفته است و دایره مخاطبان مذهبی هم هر لحظه در حال تنگشدن است که من گمان میکنم برای حل این موضوع باید شبکه فرهنگی با محوریت مساجد و نفوذ آن در خانوادهها شکل بگیرد.
اصلا چیزی نموند که درحال از بین رفتن باشه