گوناگون

تحلیل رادیو آلمان از شرایط خاص انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران

در نگاه بسیاری از تحلیل‌گران، میرحسین موسوی وزنه‌ی چندان مهمی در صحنه‌ی سیاسی سال‌های اخیر ایران نبود، لیکن ورود او به صحنه انتخابات، فضای سیاسی در آستانه‌ی انتخابات را به شدت تغییر داده و بسیار بیش از آن، دستخوش ابهام و سردرگمی کرده است.

با آمدن موسوی، محمد خاتمی، مطرح‌ترین نامزد جناح موسوم به "اصلاح‌طلبان" در حاکمیت ایران ناگزیر به کناره‌گیری شد. این انصراف، دست‌کم تا اطلاع ثانوی، موجب تشتت سیاسی در صفوف حامیان خاتمی شده است. در میان اصولگرایان نیز کنار رفتن خاتمی به کاهش شانس محمود احمدی‌نژاد در انتخابات منجر شده است، شانس این‌که او تبدیل به نامزد یگانه برای اصولگرایان در برابر نامزد مورد حمایت اصلاح‌طلبان شود.

درباره‌ی علل ورود یکباره‌ی میرحسین موسوی به صحنه‌ی سیاسی و رقابت‌های انتخاباتی ارزیابی‌های متفاوتی در محافل سیاسی ایران وجود دارد. برخی براین نظرند که میرحسین موسوی به تشویق بخشی از حاکمیت به صحنه‌آمده تا جلوی حضور خاتمی در انتخابات را بگیرد. گروهی دیگر اما معتقدند، موسوی فردی محافظه‌کار یا "اصولگرا" و معتقد به ارزش‌های "نظام جمهوری اسلامی" است، اما افراطی‌گری محمود احمدی‌نژاد را ندارد.

محمد عطریانفر، یکی از اعضای رهبری حزب کارگزاران سازندگی درباره‌ی علت ورود موسوی به صحنه‌ی انتخابات ریاست جمهوری به هفته‌نامه آلمانی "اشپیگل" گفته است: «موسوی احساس می‌کرد دولت فعلی در هدایت امور ناموفق است و ادامه این وضع، کشور‌را به سوی قهقرا خواهد برد.» به نظر عطریانفر میرحسین موسوی «برای نجات ایران، انقلاب و نظام کاندیدا شد.»

محمد عطریانفر در گفت‌وگو با هفته‌نامه‌ی "اشپیگل" جایگاه موسوی را تا حد کاندیدایی برای کل نظام جمهوری اسلامی بالا می‌برد و می‌گوید، «موسوی نقطه‌ی تلاقی گرایش‌های سیاسی کشور از اصول‌گرایان تا تکنوکرات‌ها و اصلاح‌طلبان است. به همین دلیل موسوی همان کسی است که نظام جمهوری اسلامی در شرایط کنونی به او نیاز دارد.»

تحلیل‌گران مستقل نیز این را بعید نمی‌دانند که بخشی از حاکمیت جمهوری اسلامی مایل است از تجارب دوران نخست‌وزیری موسوی در زمان جنگ و توانانی او در مدیریت شرایط دشوار زمان جنگ استفاده نماید تا بحران خطرزای اقتصادی و اجتماعی کنونی در کشور را مهار کند. با این‌حال گفته می‌شود ابعاد بحران چنان وسیع است که در توانایی نخست‌وزیر دوران جنگ برای مدیریت آن تردیدهای فراوان هست.

با همه‌ی این‌ها، میرحسین موسوی با ورود ناگهانی‌اش به صحنه‌ی انتخابات نه تنها خاتمی را به کناره‌گیری واداشته، بلکه بخت محمود احمدی‌نژاد برای نشستن دوباره بر مسند ریاست جمهوری را نیز آشکارا به بازی گرفته است. گفته می‌شود احمدی‌نژاد حتی اگر به نامزدی خود در انتخابات اصرار داشته باشد، دیگر مورد حمایت همه‌ی اصولگرایان و جناح قدرتمند حاکمیت در ایران نیست. کسانی چون محمدباقر قالی‌باف، شهردار تهران موقعیت بسیار بهتری نسبت به احمدی‌نژاد برای جلب نظر موافق گروه‌های مختلف اصولگرایان دارد.

با وجود سستی موقعیت محمود احمدی‌نژاد، صفوف اصلاح‌طلبان نیز در پی کناره‌گیری محمد خاتمی متشتت شده است. بخشی از اصلاح‌طلبان موسوی را جانشین قابل قبولی برای خاتمی می‌دانند، اما برخی دیگر چنین نظری ندارند. خاتمی به خاطر نظراتش در زمینه‌ی توسعه‌ی سیاسی و آزادی‌های فرهنگی و نیز مصالحه‌جویی در سیاست خارجی، مورد حمایت بخش‌های مهمی از نخبگان و قشرهای تحصیل‌ کرده در ایران بود، اما نظرات میرحسین موسوی در این زمینه‌ها بیشتر به دیدگاه‌های اصول‌گرایان، دست‌کم اصول‌گرایان غیرافراطی نزدیک است.

از همین‌رو گروه‌هایی از طیف هواداران خاتمی، نه موسوی و نه کروبی را جایگزین مناسبی برای او نمی‌دانند و به تلویح و یا تصریح از گزینه‌ی "عبدالله نوری" سخن به میان می‌آوردند. این نظر در میان دانشجویان و بدنه‌ی جوان گروه‌های اصلاح‌طلب حامیان وسیعی دارد. از همین روست که احمد قابل، از چهره‌‌های مطرح اصلاح‌طلبان، گروه‌های با نفوذ اصلاح‌طلبان را خطاب قرار داده که چرا بنا را بر نظر‌سنجی از مردم و فعالان سیاسی و بدنه‌ی دانشجویی نمی‌گذارند و روی گزینه‌ی «عبدالله نوری» تأمل جدی نمی‌کنند.

به این ترتیب بازهم این احتمال وجود دارد که آرایش کنونی در صحنه‌ی انتخابات ریاست جمهوری ایران تغییر کند. برخی نه تنها ورود عبدالله نوری به صحنه‌ی انتخابات را متحمل می‌دانند، حتی بازگشت دوباره‌ی خاتمی را نیز دور از ذهن نمی‌دانند

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار