تریاک پارتی دزدان در تهران
پارسینه: دزدان خانه اعیانی در شمال تهران با سرقت نیمکیلو تریاک و خالی کردن گاوصندوق پیرمرد،برای معتادان تریاک پارتی گرفتند.
دزدان خانه اعیانی در شمال تهران با سرقت نیمکیلو تریاک و خالی کردن گاوصندوق پیرمرد، برای معتادان تریاک پارتی گرفتند.
عصر یکی از روزهای اوایل خرداد امسال، زن خانواده و دخترش از خانه شان در محله زعفرانیه تهران بیرون رفتندوپدر سالخورده تنها مانده بود. یک ساعت بعداز آن مردی که میگفت: همسایه است برای گرفتن جعبه ابزار به مقابل خانه آنها رفت. پدر که در را بازکرد با سه مرد نقابدار که چاقو به دست بودند رو به رو شد. آنها به زور وارد طبقه دوم ساختمان شدند، پیرمرد را کتک زده ودستان وپاهایش را با طناب و چسب بسته و در اتاق زندانی کردندو با تهدید وی متوجه شدند کلید گاوصندوق در طبقه سوم است. یکی از سارقان آنجا رفت و دسته کلید را یافت و نزد همدستانش بازگشت، درادامه کیفی که در گاوصندوق بود را دزدیدندوفرارکردند. بعدازفرار دزدان، پیرمرد به سختی دستان و پاهایش را بازکرد و با پلیس وخانواده اش تماس گرفت.
زمانی که ماموران به آن خانه آمدند، پی بردندکه محتویات آن کیف طلا، سکه، گردنبند وارزهای خارجی ازجمله دلاروپوندبوده و ۲۰۰ میلیون تومان ارزش داشته است. بادستوررفیع زاده، بازپرس شعبه هفتم دادسرای ناحیه ۳۴ تهران، تحقیقات ماموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران ادامه یافت و آنها دوربینهای مداربسته اطراف خانه را که بازبینی کردند، معلوم شد که دو مرد میانسال و یک مرد سالخورده سارقان نقابدار بودندکه بعداز سرقت نقابها را برداشته و سوارخودرویی شده و فرارکردند.
دزدان تحت تعقیب پلیس بودند تا اینکه چند روز پیش مالک خودرو بازداشت شد. او منکر سرقت بود، اما در مواجهه حضوری با شاکی شناسایی شد و گفت:: در کارتولید روغن خودرو بودم، اما به خاطر شرایط کرونا کارمان تعطیل شده و بیکارشدم. هشت ماه پیش با داماد خانواده شاکی که کارش آببندی استخر و ... بود آشنا شدم وبعدازآن چند باری هم خانه پدرزنش رفتم و اومرا میشناخت. وضع مالی ام بد شده بود. یک ماه قبل از دزدی مان، داماد شاکی سراغم آمدو گفت که با پدرزنش دچار اختلافهایی شده و میخواهداز وی انتقام بگیردوپول خوبی بابت دزدی از خانه پیرمرد نصیبمان میشود.
دامادشاکی برایم تعریف کرده بودکه پدرزنش محموله ۳۰ کیلویی تریاک را در خانه اش پنهان کرده و باید آن را سرقت کنیم وهر چه آن را فروختیم پولش برای خودمان است و خودش سهمی نمیخواهدکه قبول کردم. موضوع را با دو نفر از دوستانم در میان گذاشتم و با هم به آنجا رفتیم، اما فقط نیم کیلو تریاک پیدا کردیم و مجبور به سرقت از گاوصندوق شدیم. در این مدت تریاک سرقتی را خودمان مصرف کردیم و یک شب هم برای معتادان مهمانی گرفته و به آنها تریاک رایگان دادیم.
با اعتراف وی، دو همدست متهم نیز بازداشت شدندو به جرایمشان اعتراف کردند. این در حالی بود که دامادشاکی نیز مورد تحقیق قرار گرفت و منکر ادعاهای شهروز شد.
عصر یکی از روزهای اوایل خرداد امسال، زن خانواده و دخترش از خانه شان در محله زعفرانیه تهران بیرون رفتندوپدر سالخورده تنها مانده بود. یک ساعت بعداز آن مردی که میگفت: همسایه است برای گرفتن جعبه ابزار به مقابل خانه آنها رفت. پدر که در را بازکرد با سه مرد نقابدار که چاقو به دست بودند رو به رو شد. آنها به زور وارد طبقه دوم ساختمان شدند، پیرمرد را کتک زده ودستان وپاهایش را با طناب و چسب بسته و در اتاق زندانی کردندو با تهدید وی متوجه شدند کلید گاوصندوق در طبقه سوم است. یکی از سارقان آنجا رفت و دسته کلید را یافت و نزد همدستانش بازگشت، درادامه کیفی که در گاوصندوق بود را دزدیدندوفرارکردند. بعدازفرار دزدان، پیرمرد به سختی دستان و پاهایش را بازکرد و با پلیس وخانواده اش تماس گرفت.
زمانی که ماموران به آن خانه آمدند، پی بردندکه محتویات آن کیف طلا، سکه، گردنبند وارزهای خارجی ازجمله دلاروپوندبوده و ۲۰۰ میلیون تومان ارزش داشته است. بادستوررفیع زاده، بازپرس شعبه هفتم دادسرای ناحیه ۳۴ تهران، تحقیقات ماموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران ادامه یافت و آنها دوربینهای مداربسته اطراف خانه را که بازبینی کردند، معلوم شد که دو مرد میانسال و یک مرد سالخورده سارقان نقابدار بودندکه بعداز سرقت نقابها را برداشته و سوارخودرویی شده و فرارکردند.
دزدان تحت تعقیب پلیس بودند تا اینکه چند روز پیش مالک خودرو بازداشت شد. او منکر سرقت بود، اما در مواجهه حضوری با شاکی شناسایی شد و گفت:: در کارتولید روغن خودرو بودم، اما به خاطر شرایط کرونا کارمان تعطیل شده و بیکارشدم. هشت ماه پیش با داماد خانواده شاکی که کارش آببندی استخر و ... بود آشنا شدم وبعدازآن چند باری هم خانه پدرزنش رفتم و اومرا میشناخت. وضع مالی ام بد شده بود. یک ماه قبل از دزدی مان، داماد شاکی سراغم آمدو گفت که با پدرزنش دچار اختلافهایی شده و میخواهداز وی انتقام بگیردوپول خوبی بابت دزدی از خانه پیرمرد نصیبمان میشود.
دامادشاکی برایم تعریف کرده بودکه پدرزنش محموله ۳۰ کیلویی تریاک را در خانه اش پنهان کرده و باید آن را سرقت کنیم وهر چه آن را فروختیم پولش برای خودمان است و خودش سهمی نمیخواهدکه قبول کردم. موضوع را با دو نفر از دوستانم در میان گذاشتم و با هم به آنجا رفتیم، اما فقط نیم کیلو تریاک پیدا کردیم و مجبور به سرقت از گاوصندوق شدیم. در این مدت تریاک سرقتی را خودمان مصرف کردیم و یک شب هم برای معتادان مهمانی گرفته و به آنها تریاک رایگان دادیم.
با اعتراف وی، دو همدست متهم نیز بازداشت شدندو به جرایمشان اعتراف کردند. این در حالی بود که دامادشاکی نیز مورد تحقیق قرار گرفت و منکر ادعاهای شهروز شد.
منبع:
جام جم
ارسال نظر