رویارویی لابی های آذربایجان و ارمنستان در حاشیه درگیری های اخیر قره باغ
پارسینه: گغارد منصوریان در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: قطعاً برنامه ریزی و اجرای چنین اعمالی از طرف دیاسپورا برای کشور میزبان قابل تحمل نخواهد بود و با برخورد قاطع نیروهای حافظ نظم و امنیت روبه رو خواهند شد و آسیب های جدی به لابی دیاسپورا در هر دو طرف وارد می شود، و البته مشکلات جدی برای مذاکرات دیپلماتیک صلح پایدار به وجود می آورند.
دیاسپورا واژهای توصیفی است که چه از نظر دولتها و چه از نظر عامه مردم، جوامع مهاجر را ترسیم میکند، احساس تعلق به میهن مشترک در شکل گیری دیاسپورا نقش کلیدی دارد. واکر کانر به شکل حدقلی و گسترده دیاسپورا را چنین تعریف میکند: «بخشی از مردم که خارج از میهنشان در دو یا چند کشور خارجی زندگی میکنند و نهادهایی را توسعه داده اند که بین آنان و جوامع میزبان مرزی ترسیم میکند و از نظر فرهنگی، روانی، سیاسی، یا اقتصادی این نهادها را به میهن موجود با رویایی سایر جوامع خارج از میهن پیوند میدهد. پیوندهای میان این جوامع نیز به اندازه تمرکز آنان بر میهن مهم است و هر چند این جوامع بخشهایی مهم از قشر دیاسپورایی است، اما سابقه تاریخی و تجربههای متفاوتی دارند.» لابی گری دیاسپورایی را هم میتوان از تعامل و همکاری سیاستمداران و سازمانهای دیاسپرایی سیاسی وچه غیر سیاسی با نهادها و بازیگران سیاسی کشور میزبان برای کمک مستقیم و یا غیر مستقیم به نظام سیاسی میهنشان را تعریف کرد.
دیاسپورای آذریهای جمهوری آذربایجان پس از فروپاشی شوروی سعی در شناسایی و سازمان دهی آذریهای خارج از کشور را آغار کرد تا بتواند دیاسپورایی را تشکیل دهد، اما، چون دردوره شوروی مهاجرت آذریها از آذربایجان بسیار ناچیز بوده و تنها شمار بسیار اندکی از جوانان برای ادامه تحصیل به اروپا اعزام شده بودند، عملآٌ جمعیت قابل ملاحظهای از آذری ها، در خارج از مرزهای کشورشان وجود نداشتند، آن کشور آمارآذریهای خارج از جمهوری آذربایجان را که ظاهراٌ با واقعیت فاصله بسیار دارد، این گونه علام میکند: ایالات متحده آمریکا یک میلیون، فرانسه هفتاد هزار، آلمان سی هزار، بریتانیا هفته هزار. به نظر میآید در این آمار آذریهای ایران و شهروندان ترکیه را هم محسوب کرده اند.
دولت آذربایجان اهمیت ویژهای برای همکاری با گروههای آذری خارج از مرزهای خود دارد، ولی، چون پتانسیلهای لازم را ندارد، در بعضی از کشورها در استفاده از دیاسپورا و لابی یهود تلاش کرده است. یهودیهای مقیم ایالات متحده بعد از نزدیکی رژیم اسرائیل به جمهوری آذربایجان به عنوان اهرم پیش برنده سیاسی در مطالبات آذربایجان ثمربخش بوده اند.
در سالهای اخیر با مهاجرت آذریها به خارج شاهد سازمان دهی و تشکیل گروههای حامی میهن هستیم، البته در گروههای ذکر شده نباید شهروندان ترکیه که گویش نزدیک به ترک آذری دارند و پیرو ایدئولوژی پان ترکیسم هستند را هم از قلم بیندازیم. این گروهها علی الخصوص بعد از جنگ چهار روزه سال ۲۰۱۶ در منطقه قره باغ انسجام و سازمان دهی بیشتری پیدا کرده اند.
دیاسپورای ارامنه ارامنه جهان بر اثر سه رویداد برجسته در خارج از مرزهای ارمنستان سکونت یافته اند؛ نسل کشی ارامنه سال ۱۹۱۵ توسط ترکان عثمانی که موجب فرار و پناهنده شدن هزاران ارمنی در کشورهای مختلف شد؛ مهاجرت در سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ میلادی از ارمنستان بلشویکی به علت اختناق سیاسی؛ مهاجرت پس از استقلال ارمنستان به دلیل فشارها و مشکلات اقتصادی - معیشتی. آمارها نشان میدهد که بالغ بر دو سوم ارامنه جهان در خارج از کشورشان زندگی میکنند. بزرگترین دیاسپورای ارامنه در روسیه قرار دارد با بیش از دو میلیون نفر، در جایگاههای بعدی ایالات متحد آمریکا با یک و نیم میلیون و فرانسه نیم میلیون نفر، همچنین کشورهای لبنان، سوریه، ایران و کانادا نیز پذیرای جامعه بزرگی از ارامنه هستند و البته در کشورهای دیگر جهان نیز ارامنه جمعیت و تشکلهای منسجم دارند.
بعد از لابی یهود، ارامنه دومین لابی قدرتمند در پارلمانها و مجالس کشورهای مختلف هستند. یکی از گروههای قدرتمند لابی دیاسپورا ارامنه، حزب داشناکسیون است. این حزب با قدمتی ۱۳۰ سال تاثیر به سزایی در عرصه سیاسی و اجتماعی دیاسپورا ایفا میکند، و یکی از اهداف اصلی آن شناسایی نسل کشی ارامنه در صحنه بین الملل است.
رویاروی دیاسپورای دو کشور در روز دوم درگیری مرزی جمهوری آذربایجان و ارمنستان با دعوت آذریهای مطرح همچون بخشعلی اوا (مجری برنامه تلویزیونی - خبرنگار) و دیپلماسی کشورشان اولین تجمع اعتراضی علیه ارمنستان را در ترکیه برنامه ریزی کردند، سپس کارزار تجمعات اعتراض در مقابل سفارت ارمنستان در چندین کشور را آغاز کردند. این تجمعات با مدیریت دستگاه سیاسی جمهوری آذربایجان سعی در نفرت پراکنی و ایجاد تنش علیه ارامنه بودند تا با رسانهای کردن موضوع توجه محافل سیاسی به مناقشه منطقهای جلب شود و البته نوعی فشار سیاسی بر ارمنستان وارد کنند. شرکت کنندگان با بی احترامی به پرچم و سیاسیون ارمنستان اقدام به تحرکات تهدیدآمیز کردند، که میتوان به آتش زدن اتومبیل سفارت ارمنستان مقابل ساختمان سفارت آلمان، حمله به کافهها و ساختمانهای ارامنه در روسیه... اشاره کرد.
ارامنه نیز با تجمع حمایت آمیز مقابل سفارت کشورشان همچنین حرکت به طرف سفارت آذربایجان جرقه درگیریهای دو دیاسپورا را رقم زدند. بزرگترین درگیری در ایالات متحده آمریکا، ایالت لس آنجلس به وقوع پیوست که ارامنه با جمعیت بسیارشان دست بالا را داشتند که با مداخله پلیس به اتمام رسید. متاسفانه این سناریو در چند شهر دیگراروپای نیز تکرار شد. این رخدادهای دیاسپورا در تاریخ درگیری دو جمهوری بی سابقه بوده است که عمق اختلافات و نفرت متقابل را بیان میکند. این خصومتها و برخوردهای فیزیکی مابین دغدغه امنیتی بزرگی برای دستگاههای اطلاعاتی - امنیتی کشورهای میزبان دیاسپورا ایجاد کرده است. قطعاً برنامه ریزی و اجرای چنین اعمالی از طرف دیاسپورا برای کشور میزبان قابل تحمل نخواهد بود و با برخورد قاطع نیروهای حافظ نظم و امنیت روبه رو خواهند شد و آسیبهای جدی به لابی دیاسپورا در هر دو طرف وارد میشود، و البته مشکلات جدی برای مذاکرات دیپلماتیک صلح پایدار به وجود میآورند.
نویسنده: گغارد منصوریان، کارشناس مسائل ارمنستان
نويسنده با وقاحت تمام در حال وارونه جلوه دادن واقعيت ها است ،درگيري دياسپوراي دو كشور در ابتدا با وحشيگري هاي دياسپوراي ارمني در بروكسل ، امستردام و لوس انجلس اغاز شد ، حمله با سنگ و چوب مجروح كردن چندين نفر كه بعضي راهي بيمارستان شدند. جناب منصوريان در عصر حجر زندگي نميكنيم كه به اين راحتي دروغ ميگوييد.تمامي اينها مستند و فيلم هاي ان به راحتي در اينترنت قابل دسترس هست و در نتيجه اين عمل دياسپوراي ارمني در برخي جاها دياسپوراي اذري نيز اقدام متقابل كردند. نفرت پراكني و دروغ كار صبح و روز شما دياسپوراي ارمني است.