تریبون مستضعفین: راه آذربایجان از قدس میگذرد
هادی فیروزمندی در سایت حزباللهی «تریبون مستضعفین» نوشت:
۱. جریان وقوع زلزله ی ۶٫۲ ریشتری آذربایجان شرقی در شرایطی که ملت ایران در خوشحالی کسبِ بهترینِ جایگاه خود در ادوار المپیک و در فضایِ عرفانیِ شب های قدر ماه مبارک رمضان به سر می برد، غم بزرگی بود که یک باره مایهی اندوه عمیق گردید. حادثه ای تلخ که جانِ شیرین بسیاری از هموطنان ما را گرفت و دهها برابر آن را مجروح و آواره کرد. تا جایی که شاعر افغانی لب به شعر گشاد که:
خبر سرد است و بیاحساس اگر چه با کمی وسواس:
«زمین در هم کشید ابرو به خاک افتاد ناجوها»
۲. با گذشت چند روزی از اعلام رسمی اخبار مربوط به عمق این فاجعه دردناک، مطابقِ معمولِ همیشه، تب و تاب چرایی ها و علت های وقوع حادثه بالا گرفت تا مجددا زنگ خطرِ مسئولان به صدا درآید و نقطه به سرخطِ همیشه اش برسد که؛ «زلزله ی تهران، فاجعه ملی به بار میآورد.» در این میان مایه تاسف است که بعضی از مسئولین وارد بازی های سیاسی خود شدند و کلام رهبری را که «مسئولین باید مساعی خود را برای کاهش آلام عزیزان زلزلهزده بکار بگیرند» نادیده گرفتند و به دنبال مقصر گشتند. گلایه لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نسبت به پوشش خبری صدا وسیما و سخن نماینده مردم مشکینشهر در صحن علنی مجلس که؛ «حرکت هیئت رئیسه مجلس از جنس حرکتهای صدا و سیماست»، از جمله این حواشی بود. و در این میان جای تقدیر و تحسین از آن مسئولین و مردمی دارد که بدون پرداختن به این حواشی برای کمک به هموطنان شان با هم و در کنار هم ایستادند.
۳. پوشش ضعیف رسانه ای این حادثه از سوی صداوسیما و غفلت رسانه ملی در ساعات اولیه وقوع حادثه، نکته ایست که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت، اما با گذشت چند روزی از وقوع حادثه آنچه نمایان گشته است، به تعبیری «یک جریان معاند خارجی» است، که سعی دارد با سوءاستفاده از انتقادِ رسانه های داخلی به پوشش کمِ زمینلرزه از سوی صداوسیما جمهوری اسلامی، پرداختن به بررسی مسائل کشورهای سوریه، فلسطین، بحرین و راهپیمایی روز قدس توسط رسانه ملی را عاملی برای این «بی خیالی رسانه ای» عنوان کند و القا کند که نظام برای مناطق آذری زبان و منطقه ی آذربایجان ارزشی قائل نیست!
۴. «پایگاهِ خبری تحلیلیِ ۵۹۸» در تحلیلی پس از حادثه نوشت؛ «در حالی که مردم در کنار نهادها و سازمانهای مسئول برای امدادرسانی به هموطنان زلزله زده بسیج شدهاند، رسانههای وابسته به شبکه عنکبوت پروژه مشترکی را در پیش گرفتند تا به زعم خود با سوءاستفاده از این ماجرای تلخ، بر موج عواطف و احساسات عمومی سوار شوند. رسانههایی مانند بالاترین، کلمه، صدای آمریکا، جرس، رادیو فردا، گویانیوز، دویچه وله، بیبی سی و دهها سایت و رسانه مشابه در این زمینه بسیج شدند تا چنین القا کنند که کسی به فکر آسیب دیدگان زلزله نیست. برخی از این رسانهها البته بیتابی کرده و ضمن لو دادن خود اذعان کردهاند که اتفاق پیش آمده بهانه خوبی برای تجدید سازمان و تجدید روحیه گروههای از هم پاشیده اپوزیسیون است… بنابراین ادعای دلسوزی برای مردم ایران از سوی آنها صرفا نوعی ژست منافقانه تلقی میشود.»
القای عدم همیاری مردم و بسیج در نجات آسیب دیدگان در شرایطی انجام می پذیرد که به گفته فرماندهان سپاه، اگر نیروهای بسیج و مردمی نبود تلفات بیش از اینها بود.
۵. هرچند فعالین سایبری در سایت های خبری، وبلاگ ها و شبکه های مجازی، در اطلاع رسانی و انعکاس عظمت این حادثه و همبستگی و جلب مشارکت مردمی؛ به نوعی خلاء رسانه ی ملی را جبران کردند و نشان دادند در این موارد از رسانه ملی جلوترند؛ به نظر می رسد باتوجه به آنچه گفته شد، رسانه های فعال در فتنه سبز تلاش هماهنگی را برای بهره برداری از مصیبت ناگوار زلزله در آذربایجان سامان داده اند. به گونه ای که کسانی که تا دیروز شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» را سر می دادند، امروز با طرح سخنانی چون «ایرانی روز قدس ندارد، تا وقتی که هموطنش آواره ست» شعار «نه غزه نه لبنان، یاشاسین آذربایجان» را سرمی دهند. غافل که روز قدس، همدردی با انسانهایی هست که ۸۰ سال است، مثل این چند روزِ مردم آذربایجان زجر میکشند.
۶. در این شرایط و درحالی که به روز جهانی قدس نزدیک می شویم، به نظر می رسد برخی تندروی ها نظیر «بوقچی خواندن صداوسیما» و عنوان «مردودی» برای آن، دو خطر را بدنبال خواهد داشت: خطر اول و مهمتر آنکه، بستر نقد سازنده و منصفانه ی رسانه ملی را از بین می برد. ضرورتی که در شرایط کنونی نیاز آن بیش از پیش احساس می شود و دوم آنکه؛ موجب تغذیه رسانه های غربی و آب به آسیاب دشمن ریختن می شود.
۷. در انتها با یادآوری بیان زیبای رهبری در وصف مردم عزیز آذربایجان که «مهمترین ویژگی مردم آذربایجان و تبریز، شور و شعور و عزم راسخ همراه با بصیرت است.» متذکر می شوم، باید مراقب بود که جریان آذربایجان، یک مسئله ملی و مذهبی است و نه یک مسئله قومی برای دستاویز رسانه های غربی، و هر انسان وظیفه شناسی باید خود را در قبال کمک رسانی به آنها، مسئول بداند.
آقای محترم زبان آذری نداریم زبان آزربایجان ترکی است
به نظر من زلزله ی آذربایجان امسال مهمتر از موضوع فلسطین است.
اول داخل خانه بعد خدمت رسانی به این و ان.