درخواست ویژه پرویز پرستویی از مردم برای بهبودی شجریان+عکس
پارسینه: پرویز پرستویی، هنرپیشه شناخته شده سینما و تلویزیون از مردم کشور خواست برای سلامتی محمدرضا شجریان دعا کنند.
وضعیت نامناسب محمدرضا شجریان، خواننده مشهور موسیقی سنتی ایران که مدتی است در بیمارستان بستری و تحت مراقبتهای ویژه است بسیاری از مردم و هنرمندان را نگران حال او کرده و همگی با هم برای بهبودی حال این هنرمند دست به دعا شدهاند.
پرویز پرستویی، هنرپیشه مشهور سینما و تلویزیون نیز با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود از مردم خواست حتما برای محمدرضا شجریان دعا کنند.
"هموطنان عزیز
حال خسرو آواز ایران خوب نیست
با دل پاکتون، در هرجای این کره خاکی هستید ،با تمام وجود نازنینتان برای بهبودی استاد دعا کنید".
پرویز پرستویی، هنرپیشه مشهور سینما و تلویزیون نیز با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود از مردم خواست حتما برای محمدرضا شجریان دعا کنند.
"هموطنان عزیز
حال خسرو آواز ایران خوب نیست
با دل پاکتون، در هرجای این کره خاکی هستید ،با تمام وجود نازنینتان برای بهبودی استاد دعا کنید".
View this post on InstagramA post shared by Parviz Parastouei (@parvizparastouei) on Oct 5, 2020 at 8:48am PDT
دیگه صد سالشه باآ باید بره دیگه جوانش رفت
توصیه شما برای خودشیرینی لازم نیست . اگر با دعا کسی درمان بشود بیمارستانها را باید ببندند .. دعا فقط تسکین میدهد نه بیشتر ، نه کمتر ...
۱۱: ۱۰ مرگ دست من و تو نیست ، اینکه چه کسی باید بیاید و چه کسی باید برود صلاح و مصلحت پروردگار هست و مطمئناً خداوند از تو نمی پرسد !! ما قدر نخبگان و گوهر های این سرزمین را نمی دانیم ، محمدرضا شجریان ، قاسم سلیمانی و نخبگان و گوهرهای این سرزمین را با کوتاهی ، قصور ، اشتباه ، خودخواهی ، عدم گذشت و بخشش ، فراموشی برادری و همخونی و در کل صفات بد اخلاقی و دور از شان یک مومن و مسلمان که که چند صباحی هست در میان ملت امام حسین !! رواج یافته ، از دست دادیم . شاید اگر بعد اتفاقات تلخ ۸۸ همه همدیگر را می بخشیدیم ، محمدرضا شجریان در کنار ما و همرا مردم بود و مثل قبل از سال ۹۵ که ۱۵ سال به بیمار بود ولی همراه بودن با مردم حالش را خوب می کرد . جناب پرستویی دعا می کنم خداوند معجزه کند محمدرضا شجریان با پای خود از بیمارستان خارج شود و به همه مردم ایران که دوستدارش هستند اعلائم کند که نگرانم نباشید و حالم من خوب هست افسوس . ما زمانی به خود آمدیم که تابوت قاسم سلیمانی بر دوشمان بود و با هزار افسوس و آه و ناله و دریغ در میان خاک مدفون کردیم . گاهی وقتها حواسمان به گذر زمان نیست و شاید غرور شاید خودخواهی یا شاید ...... چشمامان را برادری و همخونی می بندد !!! .