تحلیل روزنامه آرمان: تحرکات انتخاباتی جدید حامیان لاریجانی و قالیباف
پارسینه: شکافهای درونی اصولگرایان همچنان به پیشروی خود ادامه میدهند و به نظر میرسد که دیگر تقسیمبندی اصولگرایان با معیار حمایت یا انتقاد از دولت معیاری قدیمی شده باشد.
حالا دیگر همان اصولگرایان منتقد دولت نیز میروند تا چندپاره شوند. اتفاقی که روند اجماع بر سر کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری را سخت و سختتر میکند. تا آنجا که میتوان پیشبینی کرد تعداد کاندیداهای اصولگرای انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بسیار بیش از آن چیزی باشد که از قبل تخمین زده میشد.
گرچه تا همین چند ماه پیش چهرههایی چون علی لاریجانی و محمدباقر قالیباف را به دلیل رویکرد انتقادیشان به دولت میشد در یک اردوگاه سیاسی در میان جناح اصولگرا قرار داد اما این روزها همان اردوگاه حداقلی که نام «جبهه متحد اصولگرایان» را به دنبال خود میکشید دیگر وجود واقعی ندارد.
همزمان که رسانههای شهردار تهران و رئیس مجلس انتقاداتی را به اردوگاه دولتیها انجام میدهند، از همدیگر نیز غافل نیستند. 8سال است که این دو، سودای ریاستجمهوری در سر دارند، موضوعی که نهتنها سال84 محمود احمدینژاد اجازه تحقق آن را به آنها نداد. نخستین اقدام این دو چهره بعد از ناکامی سال84، تصاحب کرسیهای خالی قدرت بود، جایی که صندلی شهرداری تهران نصیب قالیباف شد و علی لاریجانی هم به دبیری شورایعالی امنیت ملی رسید. بعدها اما ریاست مجالس هشتم و نهم موقعیتی فرادستتر برای لاریجانی بهوجود آورد و از همین مسیر بود که تیم حامیان این دو در 7سال گذشته شکل گرفت، یکی در شهرداری تهران و دیگری در مجلس. اختلافات این دو با یکدیگر هنوز آنچنان آشکار نشده است اما میتوان جرقههای اولیه آن را با اندکی دقت دید.
مواجهه قالیباف و لاریجانی
تصمیم جبهه متحد اصولگرایان برای در نظر گرفتن لاریجانی و قالیباف به عنوان دو جریان در مكانیسم وحدت در آستانه انتخابات نهم مجلس حكایت از پذیرش این واقعیت داشت كه این دو فرد به دلیل امكاناتی كه به واسطه ریاست بر مجلس و شهرداری تهران در اختیار داشتند، دیگر تن به رفتن زیر بلیت احزاب و گروههای اصولگرایی نمیدهند و خود داعیه جریان مستقل بودن دارند. با این حال عدم توفیق لاریجانی در گنجاندن كاندیداهای مدنظر خود در لیست اصولگرایان و ناكامی قالیباف در راهی كردن گزینههای خود به مجلس آغازی بود بر یك جدایی بزرگ. تشكیل فراكسیون رهروان ولایت نخستین ضربه را به جریان اصولگرایی زد و به نظر میرسد رویارویی قریبالوقوع لاریجانی و قالیباف ضربه دوم را متحمل این طیف از اصولگرایان کند. رویارویی این دو را میتوان در دو اقدام متقابل تیمهای حامی آنها در چند روز گذشته مشاهده کرد.
جایی که در اقدام اول، برخی نمایندگان مجلس از تیم علی لاریجانی، شهردار تهران را به بهانه پاسخگویی در مورد مشکلات خیابان 17شهریور به بهارستان فراخواندند تا محمدباقر قالیباف در مقام پاسخگوی سوالات آنها قرار بگیرد. این اقدام از آنجا حائزاهمیت بود که قالیباف در 7سال گذشته تمام هم و غم خود را معطوف اقدامات عمرانی در شهرداری تهران کرده بود و نیمنگاهی نیز به ریاست جمهوری داشت. در مقابل اما به نظر نمیرسد حامیان قالیباف این اقدام مجلسنشینان را بیپاسخ بگذارند.
بعد از آنکه یکی از روزنامههای نزدیک به قالیباف در یکی از شمارههای خود در نوشتاری با عنوان «سودای خیز جدید» تحلیلی از تحركات لاریجانی برای انتخابات آینده ریاست جمهوری ارائه داد و از عدم حضور وی در انتخابات ریاستجمهوری نوشت، یکی دیگر از رسانههای نزدیک به قالیباف با تکمیل این تحلیل طرح مساله حضور علی لاریجانی در انتخابات ریاستجمهوری توسط نزدیکان رئیس مجلس را نه نشانه تصمیم لاریجانی برای حضور در عرصه ریاستجمهوری، بلکه بهانهای برای ماندن نزدیکان وی در فضای رسانهای انتخابات ارزیابی کرد.
رسانه حامی شهردار تهران اصرار پیاپی حامیان رئیس مجلس چون کاظم جلالی به ورود لاریجانی به میدان انتخابات و تاکید چندباره خود او بر عدم تمایل برای کاندیداتوری را دلیل این ارزیابی عنوان کرد. به عقیده نویسنده مطلب «انتخابات ریاستجمهوری با رقابت برای كسب ریاست مجلس بسیار متفاوت است و لاریجانی به خوبی میداند كه شیوههایهای كسب كرسی ریاست مجلس در انتخابات ریاستجمهوری كه انتخاب مستقیما از سوی مردم صورت میگیرد، متفاوت خواهد بود. به عنوان تنها یك نمونه شاید وی بتواند حتی جمعی از نمایندگان جبهه پایداری را در مورد ریاست خود بر مجلس متقاعد كند اما بعید به نظر میرسد مردمی كه حامی این جریان سیاسی هستند حاضر باشند در خرداد سال آینده نام علی لاریجانی را روی برگههای رای خود بنویسند».
مواجهه طبیعی اصولگرایان
فاز انتخاباتی حامیان علی لاریجانی و باقر قالیباف در درون گروه موسوم به «جبهه متحد اصولگرایان» برای کاندیداتوری و رقابت در انتخابات سال آینده گر چه شاید در نگاه اول کمی غیر عادی به نظر برسد اما در واقع یک رویارویی طبیعی میان دو اصولگرای سنتی با دو تیم کاملا متفاوت به لحاظ ماهیت سیاستورزی است.
قالیباف و لاریجانی در حقیقت راه خود را از همان سال84 از یکدیگر جدا کردند. تفاوت دیدگاه این دو به سیاستورزی را میتوان در پستهای آنها در 7سال گذشته دید. جایی که قالیباف با حضور در شهرداری و مدنظر قرار دادن کارهای عمرانی سعی در معرفی خود به عنوان یک تکنوکرات محافظهکار داشت و در مقابل علی لاریجانی با تصدی دبیری شورای عالی امنیت ملی و سپس ریاست مجلس همچنان در قامت یک سیاستمدار سنتی باقی ماند.
به همین تناسب نیز مدیران اصولگرا بیشتر بر گرد شهردار تهران حلقه زدند و سیاستمدارانی که متخصص ایجاد لابیهای سیاسی بودند حول علی لاریجانی گرد آمدند. در این میان تحركات رسانهای و سیاسی حامیان کاندیداتوری شهردار تهران، حكایت از این دارد كه او میخواهد حسابش را از اصولگرایانی كه تحت عنوان جبهه متحد شناخته میشدند جدا كند.
در مقابل وزنکشی لاریجانی در میان نمایندگان مجلس و در جریان انتخابات داخلی بهارستان نشان از آن دارد که وی همچنان خود را در چارچوب جبهه متحد اصولگرایان میداند و نشانه چندان قوی هم مبنی بر خروج وی و نزدیکانش از این ساختار هنوز مشاهده نشده است. به این ترتیب به نظر میرسد نه تنها رسیدن کلیت گروههای مختلف اصولگرا که در جریان انتخابات مجلس مرزبندیهای خود را آشکار ساخته بودند، به یک کاندیدای واحد امری سخت است، بلکه صحبت از اجماع نیز سختتر است اما گذشت زمان بهتر مسائل را روشن خواهد کرد.
روزنامه آرمان- احسان بداغی
ارسال نظر